گروه فرهنگی - اخیراً رهبر معظم انقلاب با جمعی از خانوادههای شهدا دیدار داشتند. در دیدار با یکی از این خانوادهها، رهبری از حاضران عکس شهید را طلب میکنند. زیر تصویر شهید، یک رباعی نوشته شده بود که ایشان با خواندنش به شدت منقلب میشوند.
به گزارش بولتن به نقل از جام، بنا به رسم قدیمی دیدار رهبر انقلاب حضرت آیتالله العظمی خامنهای با خانوادههای شهدا، اخیراً نیز ایشان با جمعی از خانوادههای شهدا دیدار داشتند. در دیدار با یکی از این خانوادهها، رهبری از حاضران عکس شهید را طلب میکنند. با آوردن عکس نزد ایشان، چشمانشان به رباعی زیر عکس میافتد و در همان خوانش نخست شعر را برای جمع قرائت میکنند. رهبر معظم انقلاب با خواندن سطر آخر رباعی ناگهان منقلب میشوند و از ته دل به گریه میافتند:
ما سینه زدیم، بیصدا باریدند
از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیانِ صفِ اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
پس از این واقعه، آیتالله العظمی خامنهای نام شاعر را از حاضران میپرسند اما کسی از این نام اطلاعی نداشته است. سرانجام رهبری از خانوادۀ شهید میخواهند تا این قاب بهیادگار نزدشان بماند.
به تازگی نیز کلیپی از این دیدار در سایت حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب «خامنهای.آی.آر» با عنوان «در آرزوی شهادت» منتشر شد. با بازنشرهای پیاپیِ این ویدئوی زیبا و تأثیرگذار و نیز پخش مکررش از بعضی شبکههای تلویزیونی همچون شبکۀ «افق» پرسش از نام شاعر بار دیگر مخصوصا برای دوستداران ادبیات بهطور جدی مطرح شد. در هیچکدام از این رسانهها پاسخی برای این پرسش وجود نداشت و سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبری نیز شعر را بی نام شاعر منتشر کرده بود.
اما سایت موسسه شهرستان ادب که یکی از موسسات پرطرفدار میان شعردوستان است پس از پیگیری شاعر این شعر را پیدا کرده و از قضا، شاعر این شعر، مدیر دفتر شعر این موسسۀ یعنی میلاد عرفانپور، شاعر جوان است.
این رباعی از سری رباعیهای عرفانپور برای شهدای ماجرای هیئت رهپویان وصال و بمبگذاری در شیراز است که در سال 1388 سروده شدهاست. به گفته سایت خبری این موسسه این شعرها نیز مانند بسیاری از شعرهای انقلابی میلاد عرفانپور بهجز پخش پیامکی و نشر شان در چند سایت-در همان زمان- در هیچ کتابی به طور مستقل منتشر نشدهاند.
این کلیپ را میتوانید در اینجا دانلود کنید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
هر چند دل می خواهد تماشای اشک های ایشان …
از آخر مجلس شهدا را چیدند
مصرع آخر اشک را روان میکند ، نهایت مظلومی و بی ادعایی شهدای بزرگ در مقابل یه عده معلوم الحال دیگر !
افتخار میکنم که رهبر بزرگ ما عظم و اقتداری چون کوه دارد و دل رئوف و مهربانی چون فرشتگان - قطعا در نزد شهدا سربلند و رو سفید است، خداوند همیشه پشت و پناه و یار و یاورش باشد.
کاش بمیرم و اشک شما را نبینم.
جانم بفدایتان فرزند پبغمبر صلوات الله
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
------------
++++++
------------
++++++
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سخت کوش
وان گهم درداد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش
با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور
گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
ساقیا می ده که رندیهای حافظ فهم کرد
آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش
كه تو را در اوج كمالات بديدم
تو همه نور و من به جرقه راضي
تا رهي بيابم ز محيط پريدم
یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
این جمله معنی عمیقی دارد ، قدری تفکر میخواهد
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست.
جانم فدای شما آقای خوبم
مامدعیان کوی توییم امرکن تا ادا کنیم جان نثار تو
آقاجان اشک هایت دلم را از جا کند، جان ناقابلم به فدایت آقای مهربانم
رهبر عزیزم، حضرت آقا جان ؛ شما ماندید تا خاری درچشم همه دشمنان باشید تا پرچم ولایت را به صاحب الزمان ارواحنا له الفدا تقدیم کنید...
الهم احفظ قائدنا الخامنه ای...
ای سزاواری که صاحب بر دلم
قلب من را خانه خویشت بدان
گرچه نا قابل بود،تحفه زدرویشت بدان
سلام ماروبه صاحب مون برسون.
من بلد نیستم لفظ قلم حرف بزنم !
واسه همین ساده میگم!
من عاشق رهبرمم ! هر کی یا هر کسایی هر چقدر میخوان پشتش دروغ و تهمت و افترا و .... بگن ...
همش باد هواست ...
چون به این حقیقت رسیدم که رهبرم مثل مولاش علی ع .. مظلوم گیر کرده بین یه مشت کفتار و گرگهای آدم نما........