اردیبهشت ماه 92 پیش از کسب آرای مردم، حسن روحانی گفت: دنیای دیپلماسی، دنیای اعلام مواضع نیست و باید با جهان تعامل سازنده برقرار کرد. رویکرد دولت اعتدالی او در عرصه سیاست خارجی با همین جمله نمایان می شود. پیش از روحانی و در دولت قبل، در طول مذاکرات هسته ای، مذاکره برای مذاکره در دستور کار بود.
به گزارش بولتن نیوز،آن هنگام و در شرایطی که امکان آن وجود داشت تا مذاکرات مانع از ارجاع
پرونده هسته ای به شورای امنیت سازمان ملل شود، به بیانیه خوانی بسنده
شدمنافع و امنیت ملی یکی از مفاهیم اصولی و بنیادین سیاسی به ویژه در سیاست
خارجی و مهم ترین اولویت هر کشور محسوب می شود و یکی از مجریان این منافع
در سطح منطقه ای و جهانی، دستگاه دیپلماسی است.
برخی دستیابی به
این مهم را در ائتلاف با همسایگان و برخی در ائتلاف با متحدان قدرتمند
جستجو می کنند و البته در این بین، جمهوری اسلامی ایران مدلی ارایه کرده
است تا بر پایه خودیاری و تلاش برای موازنه قوا، موازنه تهدید و فرصت و
همچنین ائتلاف های منطقه ای و فرامنطقه ای اهداف کلان خود را در حوزه سیاست
خارجی عملی سازد.
منافع ملی هم حاصل نمی شود مگر این که تک تک
اعضای این جامعه به جای پیگیری منافع فردی به منافع جمعی بیندیشند و منافع
ملی را در نگاه کلی ترسیم کنند و می توان گفت که منافع ملی حاصل جمع منافع
تک تک شهروندان است که همچون تخم مرغ های چیده شده در سبدهای مختلف نیست و
باید در یک سبد تجمیع شود.
شاید اهمیت دیپلماسی و تاثیر مذاکرات را
بتوان در این سخنان روحانی برای عده ای آشکار ساخت که می گوید: «در سال ٧٦
با بهانه انفجار خُبَر، کشور تا مرز حمله دشمن پیش رفت. من به دستور سران
نظام به عربستان سفر کردم. از ابتدای شب تا صبح مذاکره من در این کشور
ادامه پیدا کرد. نتیجه مذاکره این شد که ساعت ٥ صبح نایف نماینده عربستان
اعلام کرد، هر متنی از طرف نماینده ایران تنظیم شود، من آن را امضا می کنم و
همان هم شد. در این جلسه که در ابتدا مذاکرات سختی بود و کمتر امید به
توافق بود، با استدلال، منطق و فن مذاکره راه برای توافق باز شد.»
با
این بیان مشخص است که هیچ کشوری در جهان برای همیشه با کشور دیگر دشمن
نیست و هیچ ملتی هم برای همیشه دشمنی ندارد مگر آن که در تعریف منافع و
امنیت ملی قرار نگیرد.
رییس جمهوری از زمان تبلیغات انتخاباتی با
شفافیت مواضع جمهوری اسلامی ایران را در سیاست خارجی بیان کرد و تصریح داشت
که طرف های مقابل جمهوری اسلامی ایران می دانند ادامه اختلاف به نفع آنها
نیست. ایران هم کشور قدرتمند و بزرگی است و اگر ما کارهای بی حساب و کتاب و
غیرمنطقی را کنار بگذاریم، می توانیم با تمام کشورها مذاکره کنیم و به
نتیجه برسیم.
از دیگر مواردی که در طول سال های پس از انقلاب می
توان به آن اشاره کرد که جمهوری اسلامی ایران قدرت منطق، استدلال و عقلانیت
دارد و سیاست خارجی آن را بر اساس عزت، حکمت و مصلحت دنبال می کند، رابطه
جمهوری اسلامی ایران با عراق زمان صدام است.
اگرچه ملت ایران هیچ
گاه جنایات صدام و حزب بعث را در ارتباط با مردم و فرزندان این مرز و بوم
فراموش نکرد، اما پس از استقامت و ایستادگی در 8 سال دفاع مقدس، در 23
مرداد 1369 صدام حسین رییس جمهوری عراق با ارسال نامه ای خطاب به حجت
الاسلام هاشمی رفسنجانی، رییس جمهوری وقت ایران، تمام شرایط ایران را برای
برقراری صلح میان دو کشور را پذیرفت و به این ترتیب صدام حسین برای صلح با
جمهوری اسلامی ایران به پذیرش معاهده ای تن داد که زمانی با لغو آن، جنگ
علیه جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرده بود.
ذکر این نکته تاریخی هم
خالی از فایده نیست که پس از حمله خونین به حجاج ایرانی در سال 1366 و
پیام امام راحل در این باره که فرمودند « اگر ما روزی از سر تقصیر صدام
عفلقی بگذریم، هرگز از آل سعود نخواهیم گذشت» شاهد هستیم که روابط جمهوری
اسلامی ایران با عربستان و تردد حجاج بیت الله الحرام به آن کشور ادامه
یافت.
اما چرا عده ای فقط در این شرایط فریاد وااسلاما سر داده اند و
انتقادی به گذشته ندارند؟ چرا برخی بقایشان را در مخالفت و حاشیه سازی می
دانند و حتی برای این کار خود از صحبت ها، کاریکاتورها و خبرهای منابعی
استفاده می کنند که بارها و بارها بر معلوم الحال بودن و دشمنی آن ها اذعان
کرده اند؟
این روند گویای آن است که برخی می خواهند دولتی را که پس
از مشکلات فراوان، با اقتصاد فرومانده در تورم و رکود و تحریم های
روزافزون با رای اکثریت مردم و با شعار اعتدال به میدان آمده درگیر حاشیه
هایی سازند که از متن دور شود و نتواند جمهوری اسلامی ایران را در ریل سند
چشم انداز قرار دهد.
چرا عده ای مذاکرات سطح پایین هسته ای را عالی
قلمداد کرده و به مذاکرات سخت، پیچیده و فشرده دوره جدید توجهی ندارند و با
طرح سوالاتی همچون پیاده روی، فشار روانی را برای کسانی که در صحنه نبرد
دیپلماتیک تلاش دارند بیشترین منفعت ملی را به ارمغان آورند، افزایش می
دهند؟
آیا این همسویی با آن طرفی ها نیست که می خواهند با اثرگذاری
بر مذاکرات، طرح هایی همچون افزایش تحریم را به تصویب برسانند و یا
نمایندگان کشورهایی که با تمام ابزارهای سیاسی و اقتصادی تلاش دارند این
مذاکرات به شکست بینجامد؟
کسانی هم در این دایره به جمع رقبا پیوسته
اند و از دیپلماسی انتقاد می کنند که سابقه سفر به کشورهای دیگر در
گذرنامه آن ها یا نیست و یا به ندرت یافت می شود و الان نگران احترام به
پاسپورت های ایرانی شده اند.
روزی محرمانه ماندن مفاد موافقت نامه
ژنو را دستاویز خود قرار دادند و با نوشتن مقالات و یادداشت های گوناگون
تلاش کردند وانمود کنند که در این موافقت نامه باج دهی شده است و گرنه چرا
مفاد آن منتشر نمی شود. روزگاری دیگر نیش قلم را تندتر کردند و مذاکره
کنندگان را سازشکار خواندند؛ همان هایی که در خط مقدم دیپلماسی مردانه می
جنگیدند و سرانجام رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به حمایت و دفاع از این
سربازان میهن روی آورد و با «فرزند انقلاب» خواندن آن ها فرمودند: این ها
فرزندان انقلاب و ماموران جمهوری اسلامی هستند که با تلاش فراوان در حال
انجام دادن ماموریت سخت خود می باشند و هیچ کس نباید آنها را تضعیف کند،
مورد توهین قرار دهد یا سازشکار بداند.»
آیا این اقدامات که عمدتا
به نام خواست مردم از سوی کسانی انجام می شود که آرای آن ها حدود 200 هزار
نفر است، مصداق همان کف زدن ها برای حریف نیست؟
محمدجواد ظریف هنگام
دفاع از عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد
«من عمیقا اعتقاد دارم که جناحی شدن موضوع سیاست خارجی نقطه بی بازگشت و
شکست آن است و هزینه کردن منافع ملی برای هدف های جناحی و سیاسی گناهی
نابخشودنی است.»
وی در حالی متهم به زیرپا گذاشتن عزت ایران اسلامی و
نادیده گرفتن قدرت جمهوری اسلامی ایران می شود که در همین جلسه خطاب به
نمایندگان می گوید: سال گذشته در روز رای اعتماد نیز گفتم ایران اسلامی
قدرتمند است، قدرت ایران را باور کنید. هیچ گاه نگفته ام این دولت یا دولت
قبلی و یا قبل تر از آن برای ایران اسلامی قدرت آورده بلکه قدرت ما نتیجه
ایمان به خدا و مقاومت مردم و تلاش همه جانبه تمام ارکان نظام در طول 35
سال است.
اگر بخواهیم دستاوردهای مذاکرات هسته ای و نتایج تلاش های
فشرده فرزندان انقلاب را در این عرصه که گاهی دستمایه طنز کسانی شده است
که از تعطیلات تابستانه و مانند آن برخوردارند و جنگل های لاویچ را شاهد می
آورند، مطلع شویم باید به سخنان رییس تیم مذاکره کننده توجه کنیم، آن جا
که می گوید: امروز در مذاکرات به هیچ وجه راجع به اصل غنی سازی کسی صحبت
نمی کند، هم در توافق ژنو و هم در تمامی مذاکرات این موضوع آمده است.
وی
تصریح می کند: امروز کسی در مورد اصل غنی سازی نه تنها صحبت نمی کند بلکه
تنها صحبت راجع به میزان غنی سازی است و امروز مساله غنی سازی و حرکت به
سمت غنی سازی صنعتی به عنوان یک واقعیت مسلم برای همه ثابت شده و در این
مورد کسی تردیدی ندارد و این همه به خاطر مقاومت مردم و تلاش دنشمندان هسته
ای و خون پاک شهدای هسته ای است که برای شادی روح آنان درود می فرستیم.
از
دیگر دستاوردهای مذاکرات هسته ای انزوای رژیم صهیونیستی است که محمد جواد
ظریف در این باره می گوید: زمانی نتانیاهو با نقاشی خود در سازمان ملل دنیا
را در برابر ایران بسیج می کرد و در هر سفر به آمریکا یک قطعنامه علیه
مردم مظلوم ایران از کنگره می گرفت اما دو سال است که دیگر خبری نیست. در
یک کلام افتخار می کنم که امروز رژیم صهیونیستی در اهداف شوم خود علیه
ایران، اسلام و منطقه شکست خورده است و ما نقش کوچکی در این پیروزی داشته
ایم.
با این استدلال و منطق قوی که در مذاکرات هم از آن استفاده می
شود، نمایندگان مجلس به نماینده سوال کننده «نه» گفتند و به گفته محمد رضا
باهنر نایب رییس دوم مجلس شورای اسلامی که ریاست آن جلسه را برعهده داشت،
با رای خوبی موافقت خود را با ظریف به نمایش گذاشتند.
این رای شاید
نشان دهد که منتقدین تلاش های گسترده دولت در تعامل سازنده با دنیا در
اقلیت به سر می برند و رای اکثریت مردم در حماسه 24 خرداد نیز نشان می دهد
که امروز اکثریت ملت، اعتدال می خواهد، تعامل با دنیا می خواهد و پیشرفت
اقتصادی می خواهد.
این رای نشان می دهد که ملت مقدس مآبی نمی خواهد و
همان گونه که حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی رییس جمهوری روز گذشته در
هفتمین جشنواره بین المللی فارابی اظهار داشت که «هیچ چیز با شعار درست
نمی شود»، شعار نمی خواهند، افراط گرایی نمی خواهند، عصر، عصر بیداری است و
این راه بی بازگشت یک ملت است. چه اقلیتی تندرو بپذیرند یا نپذیرند.
همچنان که رهبر معظم انقلاب 15 تیرماه امسال در دیدار مسوولان و کارگزاران
نظام فرمودند: ما به تیم مذاکره کننده اعتماد داریم و مطمئنیم آن ها اجازه
دست اندازی به حقوق ملت را نخواهند داد.