به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیلی میل؛ در ورودی، جوانی به نام لی به آنها خوش آمد گفت، وی 16 ساله بود، یعنی 5 سال از سن قانونی برای فعالیت های همجنسگرایان کوچک تر.
در داخل، دو افسر، به سایر خدمه مهمانخانه معرفی شدند. این خدمه شامل مردی به نام نِلی و مسئول بار به نام ارول بودند که هر دو افسران پلیس را با عنوان «عزیزم» صدا کرده بودند. سپس لی افسران را به طبقه بالا راهنمایی کرده بود.
بعد از اینکه آنها به اتاقشان، با کرایه 17 پوند برای هر شب، راهنمایی شدند، لی از افسران پلیس در خصوص آشنایی آنها با دیگر «سرویس های» در دسترس در مهمانخانه «اِلم هاوس» سوال کرد. به آنها گفته شد که سونا در اتاق شماره 7 در دسترس می باشد، بعلاوه مجموعه ای از ویدئوهای همجنسگرایان و اتاقی در طبقه آخر که در آن لی خدمات ماساژ به مهمانان ارائه میداد.
نِلی نیز به همان اندازه مشتاق بود. او پرسید که آیا افسران ازدواج کرده اند. اگر چنین باشد، اهمیتی ندارد و هیچگونه سوالی در مورد هویت آنها از آنها پرسیده نخواهد شد. کارکنان مهمانخانه به طور محسوسی محتاط بودند و به جز خانم کسیر، همه همجنسگرا بودند.
این چیزی بود که مهمانخانه «اِلم هاوس» را منحصر به فرد کرده بود، این تنها مرکز مربوط به همجنسگرایان مرد بود که توسط یک زن اداره می شد. بعدها به افسران گفته شد که خانم کسیر، قبل از آنکه به این نتیجه برسد که مشتریان منحصراً همجنسگرا سودآورتر خواهند بود، مهمانخانه را برای دو سال به شکل مرکزی برای روابط زنان و مردان اداره می کرده است.
دیلی میل متوجه شده است که یکی از پلیسهای مخفی از یکی از کارکنان در خصوص امکان وجود بچه ها در میان «سرویس های» پیشنهادی سوال کرده بود. در حالی که هیچ اشاره صریح و روشنی به رابطه جنسی نشده است، پاسخ خدمه به جوان حضور یک «ملکه دوست داشتنی» بوده است.
بعداً، پلیسهای مخفی کارول کسیر را در بار مهمانخانه ملاقات کردند. او درباره لی 16 ساله به عنوان «ملکه کوچکش» صحبت کرده و سپس آنها را به یک پسر بسیار جوان تر معرفی کرده و گفته است که کودک میتواند «ترفند های» جدیدی را به آنها نشان دهد.
در حضور آنها، کسیر کودک را «ملکه کوچک من» خطاب کرده است و با ضمیر مونث به او اشاره کرده است. به نظر افسران، پسر رفتاری نمایشی داشته و به شکل زنانه رفتار میکرده است.
پلیس های مخفی به اتاق لی رفتند و منتظر به پایان رسیدن «ماساژ» پر سر و صدای یکی از مشتریها شدند. این نوجوان مدعی شده بود که فیلمهای پورنو مربوط به همجنسگرایان در اثر استفاده بیش از حد فرسوده شده و نیاز به تعویض دارند. این فیلمها توسط یکی از مشتریان مهمان خانه تامین میشد. وی آنها را از فروشگاه جنسی سوهو، که توسط یک سازمان جنایی بد نام اداره میشد، تهیه می کرد.
آن شب هنگام شام، کسیر به میزان درآمد لی – آخرین نفر از ماساژورهای مهمان خانه – که در طبقه آخر کار می کند، افتخار می کرد. این کار هفته ای 200 پوند نصیب آن نوجوان می کرد.
او از پلیس ها پرسید که آیا لی آنها را به مهمانی سونا که قرار بود در آخر هفته در مهمانخانه «اِلم هاوس» برگزار شود، دعوت کرده است. ورودی این مهمانی برای هر نفر 5 پوند بود، اما بدلیل انتظار استقبال زیاد – در حدود 200 مهمان – شرکت کنندگان باید تخت خواب خود را با نفرات دیگر به صورت مشارکتی مورد استفاده قرار می دادند.
در طول صحبت با یکی دیگر از کارکنان، به افسران پلیس گفته شده بود که یک قاضی بازنشسته سالمند به عنوان مشاور حقوقی مهمانخانه کار می کند.
پلیسها روز بعد، پس از صبحانه عذرخواهی کرده و مهمانخانه را ترک کردند. برنامه ریزی برای برگشتن به مهمانخانه در شنبه بعد انجام گرفت و بر اساس آن حمله پلیس همزمان با مهمانی سونا انجام می گرفت.
در روز حمله، پلیس های مخفی به مهمانخانه برگشته و ورودی 5 پوندی خود را پرداخت کردند. یکی از آنها بازوی خود را با گچ جعلی بسته بود و در زیر آن دستگاهی تعبیه شده بود که با فشار دادن آن، سیگنالی به همکاران پلیس در خارج از مهمان خانه برای ورود ارسال میشد.
دیلی میل متوجه شده است که این نقشه هنگامی که در هنگام ورود پلیس مخفی، کسیر او را در آغوش میگیرد و موجب فشار دادن دستگاه می شود، بهم می خورد. حمله در حالی آغاز میشود که تعداد انگشت شماری در محل حاضر بودند و کسیر به همراه لی و یک مرد دیگر دستگیر می شوند.
با این وجود، یکی از افراد حاضر در مهمان خانه «اِلم هاوس» در آن روز پسر جوان بوده است. او از محل منتقل شده و توسط کارآگاهان در حضور یک مددکار اجتماعی در ایستگاه پلیس ریچموند که در آن نزدیکی بوده مورد بازجویی قرار می گیرد. شهادت اولیه او واقعاً تکان دهنده بوده است.
او گفته است که مردی در مهمانخانه در مورد اینکه مردان همجنس گرا چه کارهایی با یکدیگر انجام می دهند به او توضیح داده است. پس از آن، مرد در یک اتاق خواب پسر را مورد تجاوز قرار داده است. این اولین باری بوده که کودک بدین صورت مورد آزار جنسی قرار میگرفته است.
چند هفته بعد، وقتی پسر بچه مجدداً در مهمان خانه بوده است، کسیر به او گفت که مردان دیگر میتوانند با او کارهایی را انجام دهند و در ازای آن پول دریافت کند. او به کسیر گفت که تمایلی به انجام این کار ندارد، اما به گفته او، کسیر به او گفته است که مبلغ پرداختی قابل توجه خواهد بود.
پسر گفت که بعد از آن، یک مرد غریبه که در مهمان خانه سکونت داشت، به اتاقی که پسر در آن خوابیده بود آمد، او را بیدار کرد و لباسهایش را درآورد.
پسر گفت که به مرد گفته است که نمی خواهد کاری انجام دهد و او باید پولش را از کسیر پس بگیرد. مرد چیزی نگفته و در مقابل ممانعت پسر بچه، وحشیانه به او تجاوز میکند.
وقتی مرد می رود، کسیر داخل شده و با پسر بچه صحبت می کند، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
او ادعا کرد که چند روز بعد، در همان اتاق، مرد دیگری برهنه شده و در حدود یک ساعت، وحشیانه به پسر بچه تجاوز کرده است. پسر بچه به یاد می آورد که خیلی اذیت شده است.
صبح روز بعد، او مرد را با کسیر دید، و هر دو اشاره میکرده اند که او به لحاظ فیزیکی شرایط مناسبی نداشته است. مرد حتی گفته است که امیدوار است او سالم باشد.
این ماجرا حالت تکرار پیدا می کند. به گفته او، وی توسط مشتریان زیادی مورد تجاوز قرار میگیرد. یکی از آنها در حالی که لباس نظامی بر تن داشته است، او را مورد تجاوز قرار می دهد.
کارول کسیر، مالک مهمانخانه «اِلم هاوس»، بر اساس گزارشها به یکی از دوستانش گفته است که عکسهایی در اختیار دارد که چهره های مشهور را متهم به کودک آزار بودن می کند.
پسر به یاد می آورد که کسیر او را به عنوان «ملکه کوچک» صدا می کرده است. در ازای مورد آزار قرار گرفتن، او بازیهای ویدئویی، جواهرات و پول نقد دریافت می کرده است. پولی که مردان برای سوء استفاده از پسر پرداخت میکرده اند، در یک جعبه پول نقد در پشت بار مهمانخانه قرار داده می شده است.
پس از آنکه پسر مورد تجاوز قرار میگرفته، در اغلب موارد کسیر برای تعویض ملحفه های کثیف تخت به اتاق می آمده است.
افراد حاضر در این بازجویی احساس کردند که پسر با توجه به سن و سالش از لحاظ مسائل جنسی بسیار آگاه بوده، و بسیار پول پرست پرورش داده شده است. او خود را «ملکه کوچک» صدا می زده است.
جراح پلیس که مدت کوتاهی پس از نجات او، پسر را مورد بررسی قرار داده، متوجه آثار مربوط به تجاوز مردان در طی دوره زمانی طولانی شده است.
ما متوجه شدیم که یکی از افرادی که در بازجویی اولیه پسر بچه توسط پلیس حضور داشته است، اشاره کرده است که پسر بچه چگونه بین گفتن تمام حقایق و سکوت اختیار کردن برای اثبات بیگناهی مردد به نظر می رسیده است. زمانیکه روز بعد مورد بازجویی قرار می گیرد، این پسر به طور قابل توجهی ساکت تر بوده است.
وزیر قوانین و مهاجرت دولت بریتانیا، ترزا مِی، پیش از این گفته است که اتهامات مربوط به قتل و فعالیتهای پدوفیلی، در تعدادی از اماکنی که به طور منظم توسط نمایندگان پارلمان و چهره های مشهور مورد بازدید قرار میگرفته اند، تنها به مثابه نوک کوه یخ هستند.
سال بعد، پسر بچه، که تحت حمایت مقامات محلی نگهداری می شد، بر غیر واقعی بودن بیشتر اظهارات اولیه خود پافشاری کرد. مقامات رسمی معتقد هستند که کارول کسیر با او ارتباط برقرار کرده و به او حق السکوت داده است.خوشبختانه مهمانخانه «اِلم هاوس» بعد از حمله پلیس بسته شد. بخشی از جامعه همجنسگرایان به این موضوع به عنوان نمونه ای رسمی از همجنسگرا ستیزی نگاه می کنند.
شکی وجود ندارد که حمله پلیس ناشیانه بوده است، اما چرا آن روز هیچ کس به خاطر اتهام سوء استفاده دائمی از کودک تحت پیگرد قانونی قرار نگرفت؟ بدون شک بی میلی فزاینده پسر بچه برای همکاری، در نهایت، باعث از بین رفتن هر گونه شانس موفقیت شده است.
کسیر در سال 1983 تنها به خاطر اداره کردن مهمانخانه ای غیر مجاز و در اختیار داشتن فیلمهای مستهجن گناهکار شناخته شد و به حبس تعلیقی محکوم شد. او همیشه سوء استفاده از کودکان در مهمانخانه «اِلم هاوس» را انکار میکرد. اتهامات جزئی مربوط به ماساژور نوجوان، لی، نیز نادیده گرفته شد. او به تازگی ادعا کرده است که با افسران مخفی پلیس رابطه جنسی داشته است.
پس از سالها استفاده از الکل و مواد مخدر، در سال 1990، کسیر به خاطر مصرف بیش از حد انسولین مرد. فعالان حفاظت از کودکان که با او در تماس بودند، مدعی هستند که مدت کوتاهی پیش از مرگ او احساس می کرده که تحت تعقیب است.
میدان دلفین، مجتمع آپارتمانی نزدیک رودخانه تایمز که بنا به گزارشها، محل رفت و آمد سیاستمداران ارشد بوده استنیز به عنوان بخشی از تحقیقات در سوء استفاده جنسی تاریخی تحت نظر قرار گرفته است.
همسایگان گفته اند که پلیس در نزدیکی آخرین مکانی که او در آن زندگی می کرده است، یک پست برای تحت نظر قراردادن او ایجاد کرده بود، زیرا آنها متوجه شده بودند که او به کودکان مواد مخدر می فروشد.
امروز، قربانی جوان مهمانخانه «اِلم هاوس» از همکاری با تحقیقات پلیس مضایقه می کند. او همچنین مصاحبه با دیلی میل را نیز رد کرده است.
اشخاص مهم دیگر که در این ماجرا دخیل بوده اند و هنوز زنده هستند توسط کاراگاهان، در تلاش برای کشف حقیقت افسانه حلقه پدوفیلیایی افراد مشهور در راکس لین، بازجویی شده اند.
آیا در این ماجرا مخفی کاری صورت گرفته است؟ میدانیم که مددکار اجتماعی که در زمان بازجوئی از کودک در سال 1982 حضور داشته است، بعدها نسخه هایی از گزارش نهایی پلیس را دیده است و چیزی که او را متعجب کرده است، مطالب حذف شده بوده است.
این مرد به یاد می آورد که در طول شهادت پسر بچه در ایستگاه پلیس ریچموند، او از متجاوزی که او را به نام «عمو XXXXX» میشناخته سخن گفته بود. پسر بچه گفته بود، این متجاوز «در خانه های بزرگ کار می کرد». در هنگام اعتراف پسر بچه، حداقل دو نفر از مقامات حاضر متوجه اهمیت بالای شهادت او شده اند. اگر «عمو XXXXX» آنچه ادعا شده است را انجام داده بود، این مساله نه تنها یک رسوایی کثیف محلی، بلکه موضوعی در سطح ملی بوده است.
چرا؟ زیرا برای آنها آشکار شده بود که پسر یک سیاستمدار برجسته آن زمان را توصیف کرده است. دیلی میل، هویت سیاستمدار را می داند، اما به دلایل قانونی نمی تواند از او نام ببرد.
تا کنون و تا آنجا که ما اطلاع داریم، در این خصوص هیچ سیاستمداری مجازات و یا حتی مورد پرسش هم قرار نگرفته است. دلیل ساده ای برای این موضوع وجود دارد.
هنگامی که بعدها شاهد بازجوئی، گزارش پلیس را دیده است – گزارشی که باید شامل کلمه به کلمه تمام اتهامات باشد – این گزارش فاقد هرگونه اشاره ای به «عمو XXXXX» و یا اشاره ساده ای به پارلمان بوده است. این موضوعات به راحتی ناپدید شده بودند (حتی اگر بر روی کاغذ نوشته شده باشند).
این موضوع، اگر امروز مطرح می شد، چهره های ارشد پارلمان را دچار مشکل می کرد. در واقع همه ما را دچار مشکل می کرد. بنابراین چه دلیلی می تواند وجود داشته باشد که اعترافات پسر بچه «پاکسازی» نشده باشد؟
کارآگاه ارشد اسبق پلیس متروپولیتن شب گذشته این توضیح را ارائه کرده است: «شما باید توجه داشته باشید که جنگ سرد هنوز هم وجود دارد. اتهامات مربوط به یک سیاستمدار ارشد بریتانیایی می توانست مورد علاقه بسیار زیاد کرملین باشد.»
«به همین دلیل، شعبه ویژه و سرویسهای امنیتی به طور قطع از این مساله آگاه بوده و ممکن است در از بین بردن آنها دست داشته باشند.»
اکثر افراد این کار را مخفی کاری و سرپوش گذاشتن به حساب خواهند آورد، گرچه ممکن است نام های دیگری به آن داده شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com