به گزارش بولتن به نقل از کیهان، «حسین شریعتمداری» در سرمقاله «کیهان» با نقد سخنان رئیسجمهور در ۱۶ آذر، نوشت:
1- بعدازظهر یکی از روزهای اردیبهشتماه سال 1348 بود. از سوی شهید بزرگوار حضرت آیتالله سعیدی پیغام آورده بودند که برای یک کار ضروری به دیدن ایشان برویم. آن روز به اتفاق آقای مرتضی الویری عازم منزل آیتالله سعیدی در خیابان غیاثی- آیتالله سعیدی امروز- شدیم. خدمتشان که رسیدیم فرمودند مسئلهای از مدتها قبل ذهن ایشان را به خود مشغول کرده است و احضار ما به همین علت بوده است. و توضیح دادند که؛ تظاهرات دانشجویی در دانشگاهها اگرچه مفید و موثر است و باید ادامه داشته باشد ولی این تظاهرات یک نقص بزرگ دارد که اگر برطرف نشود، راه به جایی نخواهد برد. ایشان درباره نگرانی خویش گفتند؛ شما در دانشگاهها علیه رژیم شاه تظاهرات میکنید و اصلیترین شعارتان این است که؛ «من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟ من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمیخیزند» و شعارهای دیگری شبیه آن. این شعارها دعوت به خیزش و برخاستن است ولی مشخص نمیکند که برای چه باید برخیزیم و بعد از برخاستن به کدام سو برویم؟ شهید سعیدی این حرکت را ناتمام و بینتیجه میدانستند و میفرمودند حرکت دانشجویی باید مطالبه مشخصی داشته باشد. آیتالله سعیدی پیشنهاد کردند که در تظاهرات دانشجویی نام حضرت آیتالله خمینی- آن روزها پیشوند امام رسم نبود- آورده شود تا جنبش دانشجویی هدف مشخص و شناسنامه تعریف شدهای داشته باشد. ایشان فرمودند آیتالله طالقانی- رحمهًْالله علیه- نیز همین پیشنهاد را دارند و قرار است گروههای دانشجویی مرتبط با خود را به شما معرفی کنند و همان موقع تلفنی با مرحوم آیتالله طالقانی تماس گرفتند و به ایشان خبر دادند دو تن از برادران دانشجو که حضرتعالی آنها را میشناسید برای پیگیری پیشنهادی که درباره آن صحبت کرده بودیم، خدمت شما میرسند. به اتفاق آقای الویری و با ماشین مدل پائین- آنهم آن روزها- که از برادر شهیدم امانت گرفته بودیم عازم منزل مرحوم آیتالله طالقانی شدیم. (شاید این بخشی از ماجرا به موضوع یادداشت پیشروی ارتباطی نداشته باشد ولی اشاره به آن خالی از لطف نیست- لطف خدا منظور است- در میانه راه ماشین جوش آورد، با چند دقیقه درنگ و ریختن آب در رادیاتور، روشن شد ولی بلافاصله از حرکت ایستاد. این روشن و خاموش شدن تا مغرب طول کشید و دیدیم رفتن به منزل آیتالله طالقانی بیفایده است چون ایشان مطابق معمول برای اقامه نماز عازم مسجد هدایت شده بودند. تصمیم گرفتیم ماشین را کنار خیابان پارک کنیم و برویم. با ناامیدی استارت زدیم، روشن شد و انگار نه انگار که عیب و ایرادی داشته است. فردای آن روز آیتالله سعیدی پیغام دادند که بعد از رفتن شما آیتالله طالقانی تماس گرفته و گفته بودند، ساواک تلفن را شنود میکرده و دو اتومبیل با تعدادی ساواکی بیرون منزل کشیک میکشند. اگر بچهها حرکت نکردهاند، بگوئید نیایند و...!).
چند روز بعد در دانشگاه تهران تظاهرات پرجمعیتی برپا شد و با برنامهریزی قبلی و ابتکار مشترک آیات بزرگوار، سعیدی و طالقانی شعار «درود بر خمینی» در فضای دانشگاه طنینانداز شد. این شعار پرابهت و غرورآفرین حال و هوای خاصی به تجمع آن روز داده بود، گویی بروبچهها گمشده خود را یافته بودند و قطعه کاملکننده پازل جنبش دانشجویی را پیدا کرده بودند.
2- تاریخچه جنبش دانشجویی دو قله بلند و افتخارآفرین را در خود جای داده است که هر یک از آنها به علت نقش تعیینکننده و سرنوشتسازی که داشتهاند، به مبدأ حرکت و یومالله تبدیل شدهاند، 16 آذر و 13 آبان. شناسنامه و هویت اصلی هر دو قله، خروش علیه آمریکا و جنایات این قدرت استکباری است، که اولی به عنوان «روز دانشجو» و دومی با تابلوی «روز مبارزه با استکبار» در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شده و هر کدام با مراسم خاصی به منظور بزرگداشت یاد و خاطره آن دو روز حماسی همراه است. در شناسنامه هر دو روز «مرگ بر آمریکا» با عنوان هویت این دو روز و به مفهوم مقابله با جنایات و غارتگریها و آدمکشیهای دولت آمریکا - و به قول حضرتامام(ره)، نه،مردم آمریکا- ثبت شده است. بنابراین بسیار بدیهی است که اگر در مراسم بزرگداشت این دو روز حماسی، فلش حرکت مراسم و جانمایه شعارها و سخنان ایراد شده سمت و سوی مقابله و مبارزه با آمریکای خونریز را نداشته باشد و شیطان بزرگ را به عنوان دشمن اصلی مردم و اسلام و انقلاب آدرس ندهد، نه فقط هویت واقعی این دو روز حماسی تحریف شده است، بلکه خون شهدای 16 آذر 1332 پایمال شده و حرکت افتخارآفرین تسخیر لانهجاسوسی به نفع دشمن نادیده گرفته شده است. دقیقا مانند آن که، ایام محرم و در مراسم عزاداری سیدالشهداء علیهالسلام، نامی از یزید و عمرسعد و شمر و ابنزیاد و جنایاتی که مرتکب شدهاند به میان نیاید! و حال آن که برپایی مراسم عزاداری برای زنده نگهداشتن حماسه عاشورای حسینی(ع) و نشاندادن جنایت بزرگی است که یزیدیان آن زمان مرتکب شده و از سوی حرامیان این زمان تکرار میشود».
3- دیروز در سالروز 16 آذر و روز دانشجو آقای دکتر روحانی رئیسجمهور محترم کشورمان که در مراسم بزرگداشت این روز به دانشگاه علوم پزشکی ایران رفته بود، از هر دری سخن به میان آورد، غیر از ضرورت خروش علیه آمریکا و مقابله و مبارزه با جنایات این قدرت وحشی و آدمکش که مناسبت و شناسنامه اصلی 16 آذر است! درباره سخنان رئیسجمهور محترم در اجتماع به دقت برنامهریزی و گزینش شده دیروز- که پرداختن به آن نوشته جداگانهای میطلبد- گفتنیهایی هست که به چند نمونه از آن اشارهای گذرا خواهیم داشت.
4- آقای دکتر روحانی در مراسم تجلیل از شهدای 16 آذر 32 برخلاف آنچه انتظار میرفت و هدف اصلی همایش بود، به جنایات آمریکا که شهادت مظلومانه سه شهید 16 آذر، بخشی از آن و صدها جنایت وحشیانه دیگر آمریکا از آن روز تا به امروز در ادامه آن بوده و هست، هیچ اشارهای نکردند و فقط آنجا که قصد تقدیر و تجلیل از سیاست خارجی دولت خود را داشتند! به اشاره فرمودند امروز اگر همه قبول نداشتند که دولت جمهوری اسلامی ضد خشونت و افراطیگری است «چطور اعلام جمهوری اسلامی ایران برای جهان عاری از خشونت و افراطیگری در مجمع عمومی سازمان ملل با اتفاقآراء و مخالفت فقط دو سه کشور مثل آمریکا و اسرائیل به تصویب میرسد»؟!
ملاحظه میکنید که اینجا هم پای تعریف از دولت یازدهم در میان است و نه جنایات آمریکا و باید گفت: مگر طرح «گفتگوی تمدنها»ی آقای خاتمی به اتفاق آراء- و حتی از سوی آمریکا و اسرائیل- در مجمع عمومی به تصویب نرسیده بود؟ و مگر پس از آن جرج بوش ایران را محور شرارت لقب نداد؟ بنابراین چگونه به تصویب طرح ضدخشونت خود دل بستهاید؟!
5- آقای روحانی در مراسم دیروز، بار دیگر به منتقدان دولت تاختند و علاوه بر واژههایی نظیر؛ بیسواد، بروید به جهنم، ناآگاه به مسائل جهان، بیشناسنامه و... این بار منتقدان سیاست خارجی دولت خود را
«تازه بهدورانرسیده»! نامیدند!
6- در حالی که دستاندرکاران دولت محترم، از سخنرانی برخی منتقدان دولت به مناسبت 16 آذر در دانشگاهها جلوگیری کرده و به هیچ منتقدی اجازه حضور در مراسم دیروز را نداده بودند، آقای روحانی در چند جای سخنان خود بر ضرورت نقد، نیاز دولت به انتقاد، دانشجو باید دیدهبان باشد و... تاکید غلیظ داشتند! که این بخش از سخنان رئیسجمهور با عملکرد دولت ایشان در تناقض آشکار است. نیست؟! البته عقیده نگارنده آن است که لغو سخنرانی منتقدان پوست خربزهای است که جریان نفوذی فتنه در دولت، زیرپای آقای دکتر فرهادی وزیر محترم علوم گذاشتهاند که امید است دکتر فرهادی به این ترفند توجه ویژه داشته باشند.
7- رئیسجمهور محترم میفرمایند؛ «در این رفت و آمدها، و رأی اعتمادها یک نظرسنجی بسیار خوبی در دانشگاهها صورت گرفت و آن نظرسنجی تائید کرد راه دولت یازدهم در دانشگاهها مورد تائید اساتید و دانشجویان است»! مطابق اطلاعات موثق، نظرسنجی مورد اشاره جناب روحانی یک نظرسنجی «اینترنتی» بوده است و بعید است آقای رئیسجمهور ندانند که از نظر کارشناسان، نظرسنجی اینترنتی «کم ارزشترین» و «بیاعتبارترین» نوع نظرسنجی است و در میان اهل فن به مزاح با عنوان نظرسنجی
«کلیک،کلیک، بنگ بنگ» از آن یاد میشود.
8- آقای دکتر روحانی در بخشی از سخنان خود، تاکید کرد که دولت از دیدگاه خود درباره اداره دانشگاهها عقبنشینی نمیکند و ضمن تائید چندباره گزینههای معرفی شده برای وزارت علوم که مجلس به آنها رأی اعتماد نداده بود و تائید عملکرد آقای فرجیدانا که از سوی نمایندگان مردم استیضاح و برکنار شده بود، اعلام کرد «امروز آقای دکتر فرهادی همان راه را ادامه خواهد داد» که باید گفت؛ اظهارات ایشان اولا؛ نادیده گرفتن جایگاه و رسالت مجلس در قانوناساسی است. ثانیا؛ بیاحترامی به رأی ملت است که نمایندگان مجلس را برگزیدهاند و ثالثا؛ آقای دکتر فرهادی به یقین با بقیه گزینهها تفاوت ماهوی دارد و علاوه بر سوابق ایشان، اظهارنظر صریح وی که فتنه را خط قرمز میدانند نشان میدهد مانند بقیه گزینهها نیستند.
9- و اما اکنون به خاطره صدر این یادداشت برمیگردیم و این که از جناب روحانی به عنوان رئیس قوه مجریه انتظار آن بوده و هست که با توجه به اطلاعات ایشان از نقشه راه دشمن در مراسمی نظیر همایش دیروز، خط حرکت جنبش دانشجویی را تشریح و به عنوان شناسنامه و هویت این جنبش یعنی مقابله با توطئهها و کینهتوزیهای آمریکا و متحدانش بر آن تاکید ورزند و ظرفیت عظیم جنبش دانشجویی را به نفع کفه خودی در مذاکرات علیه دشمن بسیج کنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
کیه..کیه...چیه ..چیه...کی بود..کی بود...چی بود ...چی بود ؟ هان انقلاب ؟ کی چی کجا؟ نوبخت چی میگی ها!!.....کوتاه بیا عمو نوبخت تو میخوای پیش توپچی ترقه در کنی ؟ خیلی دیر اومدی یکم واسا عرقت بچاد عمو .تو میخوای به مبارزین قدر این انقلاب درس انقلاب بدی؟؟ جان من تا حالا یکبار صحبتهای حاج حسین آقا رو شنیدی ؟؟ اگه عکسشو اینجانزده بودند میتونستی از میون عکسها پیداش کنی؟؟ جون ما رخصت پهلوون!!
"شعار های آرمانی" ؟
مگه چه ایرادی دارد ؟
انسان زنده است برای آرمان هایش.
"آرمان ها"ی واقعگرایانه سنگ نشان یک زندگی آرمانی هستند.
قبول کنید که دانشجوی امروز شبیه شما نیست. هر قدر هم که به بدنه دانشگاه عوامل نزدیک به خط شما تزریق شوند، باز هم دانشجو طبع آزادیخواه و بلندنظری دارد. طبعی که دلواپسی های دوستان شما در آن راهی ندارد.
آقای شریعتمداری، اگر نظرسنجی اینترنتی از نظر شما مردود است، بیایید و هر طور که عادلانه است از دانشجویان و اساتید دانشگاه ها در مورد عملکرد این دولت سوال فرمایید. ولی اگر باورتان شد که دانشگاه با شما نیست، بیایید و دست خود را از سر دانشگاه بردارید...
احمد آقای عزیز!
فرمایش شما بجای خود
حال بفرمائید این پرچم کدوم کشوره که در کنار اسم شریف باهتزاز درآمده !؟
یک مبارز همیشه مبارز است و به خاطر منافع حزبی و گروهی و ماندن در عرصه ی قدرت دست از ایستادگی بر علیه مستکبرین برنمی دارد!
آقای روحانی در روز دانشجو ثابت کردند به منتقدینشان به چشم ديگري می نگرند و مهم هم نیست!
من مفهوم بازگشت به اخلاق را که شعارشان بود کاملا درک کرده بودم و منتظر این روزها بودم!
من شما رو ارجاع میدم به گزارشی که در همین بولتن منتشر شد و توصیه می کنم حتماً مطالعه بفرمایید و اطمینان داشته باشید که ایران به قدری منابع و موقعیت استراتژیک دارد که چشم مستکبرین به دنبال آن باشد و برای حصول نتیجه ی دلخواه حاضرند دهه ها صبر کنند.
عنوان گزارش"بنویسید تمدید مذاکرات،بخوانید بازی طولانی مدت جمعیتی"!
و به نظر من به جای دلخوش کردن و یا معطل ماندن برای مذاکراتی که طرف غربی علاقه ی واقعی برای حلش نشان نمی دهد با توکل بر خدا و اطمینان بر توان نیروهای داخلی به فکر درست کردن اوضاع باشیم!
البته این مذاکرات که تمام هزینه اش بر دوش طرف ایرانیست هم اگر هوشمندانه و خارج از خوش باوری باشد برای کاهش تنش ها می تواند مفید باشد ولی با در نظر گرفتن اینکه این تنها یک بازیست برای سرگرم بودن دشمن!
ما از این يادداشت نتیجه می گیریم که :
1. نویسنده نه تنها از مرتبطین فعال و بسیار فعال شهید بزرگوار آیت الله سعیدی در حوزه دانشجوئی بودند بلکه حتی بصورت رابط با آیت الله طالقانی هم ارتباط فعال و بسیار فعال داشتند؛
2. آیت الله سعیدی رهنمود های خود را برای مبارزه با طاغوت از طریق ایشان به جنبش دانشجویی منتقل می کردند؛
3. نویسنده در سال 48 ماشین مدل پائین سوار می شدند که بعضی وقت ها جوش می آورد؛
4. در انتقال شعار "درود بر خمینی" به تظاهرات های دانشجویی آن روزگار، نویسنده انشاء نقش تعیین کننده ای را داشته است.
5. امداد های غیبی از بدام افتادن نویسنده انشاء بدست ماموران ساواک که برای دستگیری های وی دو اتومبیل با تعدادی ساواکی دام گسترانده بودند.
ناشناس عزیز 13:15 !
حافظ فرماید:
صالح و طالح متاع خویش نمایند
تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
این ها همه موید این مطلب است که نویسنده نمی تواند تازه به دوران رسیده خطاب شود و امدادهای غیبی هم اگر راه، راه خدا باشد بی شک شامل حال افراد می شود!
ناشناس عزیز 17:58!
هر چند که مطابق عرف و سیاق تحریریه معزز بولتن مباحثات نبایستی دو طرفه باشند ولی چون سخن حافظ بمیان آمده حتما این اطاله کلام را بر ما خرده نخواهد گرفت و آن اینکه حافظ در ادامه همین غزل مورد اشاره شما نیز فرموده :
سر تسليم من و خشت در ميکدهها
مدعي گر نکند فهم سخن گو سر و خشت
نااميدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه داني که که خوب است و که زشت
و لذا اسمی هم از آمریکا نیاوردند. اگرچه اکثر شرکت کنندگان هم دانشجو نبودند
واقعا باید به آقای روحانی دست مریزاد گفت.
خدا خودش آخر و عاقبت ما را به خیر کنه