گروه مذهبی، یکی از مسائل هیئتهای عزاداری ما، بلاتکلیفی ایشان در شناخت جایگاه روحانی در هیئت است. احتمالا برای شما هم پیش آمده که وارد هیئتی شده و دیدهاید که آن هیئت اصلا روحانی ندارد. یعنی عدهای پیر و جوان، دور یک مداح جمع شده و همهی مراسم عزاداریشان، همان سینهزنی و نوحهایست که خوانده میشود.
به گزارش بولتن نیوز، در نتیجه، خبری از سخنرانی و کار تبیینی در آنجا نیست. معلوم نیست در آن هیئت، اگر برای کسی سوال شرعی پیش آمد، یا یک پرسش معرفتی ایجاد شد و یا حتی یک خلاء معنوی رخ داد، چه کسی آنها را برطرف میکند.
و یا در شکل دیگر، میبینیم که مثلا در فلان هیئت با وجود روحانی، مرکزیت و اولویت با وی نیست. یعنی اولا آن هیئت روحانی ثابت ندارد. ثانیا روحانی در آنجا کار ویژهای بر عهده ندارد و موضوع هدایتگری اعضای هیئت و تنظیم نظم و نسق آن برعهدهی افراد دیگریست.
همچنین در مراسماتی که گرفته میشود، تنها به ذکر مقدمهای توسط روحانی اکتفا میشود و بخش عمدهی زمان، در اختیار مادحین قرار میگیرد. در آنجا هم گویا اصلا دغدغهای برای بخش معرفتی دین در هیئت وجود ندارد تا فکری به حال سر و سامان دادن آن بکنند.
این دو شکل هیئت که در آنها، روحانی مرکز ثقل نیست باعث میشود تا آن هیئت در تراز انقلاب اسلامی نباشد. زیرا اگر به هیئتهای بزرگ قدیمی نگاه کنیم و یا کمی در توصیههای بزرگان دین در این رابطه توجه داشته باشیم متوجه میشویم که در هر دوی آنها، نقش تعیین کنندهای برای روحانی در هیئت قائل بودند. اینکه حتما یک روحانی برجسته در آن وجود داشته باشد و ناخدایی کشتی هیئت به دست او باشد.
روحانی هیئت وظیفهی ارتقای معنوی و معرفتی اعضای آنرا برعهده دارد، چون برای این کار آموزشهای لازم را فرا گرفته است. روحانی هیئت وظیفهی تعیین اولویتهای آنرا برعهده دارد چون در ارتباط با مسائل روز بوده و از سوی دیگر، داخل در قرضورزیها نخواهد شد.
روحانی هیئت وظیفهی رفع ابهام و سوالات و خلاءهای معنوی جوانان را برعهده دارد. چون نقش اصلی یک روحانی در جامعه همین است و مسلما در یک هیئت که جامعهی کوچکتریست، هم آن نیازها وجود دارد و هم به این برطرفکنندهی نیازها، احتیاج است.
البته در پارهای مواقع دیده شده که مداح یک هیئت سعی میکند نقش روحانی نبوده یا کم فروغ آنجا را برعهده بگیرد و از جهتدهی به اولویتها هیئت گرفته تا پاسخ به سوالات معرفتی را مداح تعیین میکند. مطمئنا این کار، خیلی خطرناکتر از دو شکل قبلیست.
چون در دو نمونهی پیشین، به دلیل نبود یا کمبود روحانی، فرد مسئلهدار، پاسخ پرسشهایش را در جای دیگری جستجو میکند. اما وقتی برای روحانی هیئت، بدیلی قرار میگیرد که توانایی انجام وظایف یک روحانی را ندارد، عملا به سوالات و نیازهای موجود، پاسخ اشتباه داده میشود که خیلی بدتر از بیپاسخیست.
علیایحال این معضل در برخی از هیئتهای ما وجود دارد که به شکلهای مختلف، در آنها مداح و مداحی کردن ارزش بیشتری نسبت به روحانی و سخنرانی کردن کردن دارد. گرچه این هیئات ممکن است صاحب درجاتی از شور حسینی باشند که سر جایش بسیار خوب و لازم است، اما در بحث معرفت حسینی حتما با مشکل مواجه شده و ممکن است در بزنگاهها، آن هیئت و اعضایش را از مسیر مستقیم منحرف کند.
اینکه در بعضی هیئات ما هنگام عزاداری برهنه میشوند، اینکه در برخی از آنها از اشعار نامناسب استفاده میکنند، اینکه عزاداری بعضی هیئتهای ما عزاداری تخمیریست نه تعمیقی، و ... همهی بخاطر این است که یا آن هیئت روحانی ندارد و یا اینکه روحانی، در آن کارهای نیست.
در نتیجه امیدواریم بزرگان صاحب هیئت این نکتهی بسیار راهبردی را مورد عنایت بیشتری قرار داده تا شاهد عزاداریهای تراز انقلاب اسلامی در ایام شهادت سیدالشهدا باشیم. انشاالله ...