گروه سیاسی، در ره دين چو نى كمر بربند تا سر آمد شوى چو سرو بلند
به گزارش بولتن نیوز، دين اسلام، از آنچنان كمال و جامعيتى برخوردار است كه براى اهم امهات، ملزومات و مقتضيات حيات عزيزانه انسان و جامعه، دستورات و تعريفات متقن و مترقى دارد. يعنى، اسلام علاوه بر إلهيات، به علوم انسانى از قبيل، فرهنگ، فلسفه، سياست، مديريت، اقتصاد و ...... نيز، نظر مى افكند. در ديندارى معرفت انديش، ساير عقائد و معلومات بشر رنگ دينى دارد و دين به معناى كامل كلمه در همه ابعاد زندگى و طول و عرض فرهنگ و انديشه مؤمنان سارى و جارى مى گردد. از اين رو، حقيقت مطلب اين است كه در مكتب اسلام، دين و ديندارى هدف است و محققأ هدف وسيله را توجيه نمى كند.
امام حسين (ع) وارد كربلا كه مى شوند، در مقام اتمام حجت با مردم مى فرمايند،"مردم بده دنيايند، دين بر زبانشان است و در پى آنند تا وقتى كه زندگى شان بگذرد، هرگاه با بلا آزموده شوند، دينداران اندك مى شوند."
ظاهرآ دولت مردان كشورمان، رفته رفته به پايان مذاكرات هسته اى با گروه ١+٥ نزديك مى شوند و من اميدوارم نتيجه حداقلى كه ما از مذاكرات مراد مى كنيم، يعنى برخوردارى ايران از حق انرژى صلح آميز هسته اى و شكستن قفل تحريم هاى ظالمانه، در تعريف مصالح ملى اين ملك و ملت، مورد اقبال و استقبال آحاد مردم و بطور مشخص رهبران جناح هاى سياسى و ارباب ركن چهارم قرار گيرد. در اين ميان، آنچه حائز اهميت و قابل توجه نشان مى دهد، استفاده ابزارى از دين، براى توجيه دنيا و كار كردهاى دنيوى است. شنيدم رئيس دولت و برخى مشاورين ايشان، براى تحليل مسئله مذاكرات و پاسخ به چگونگى و چرايى مذاكره با آمريكا، با استناد به برخى اقدامات پيشوايان دينى، از گفتگوى امام حسين(ع) با يزيد، براى سر پوش گذاشتن بر پاره اى القائات پيدا و پنهان خود، شاهد مثال مى آورند و اين مهم موجبات آزردگى برخى مراجع عظام و علماى اسلام را فراهم آورده است.
در مسائل سياسى داخلى، اخيرأ رئيس جمهور روحانى، خواسته، يا ناخواسته تن به يك قياس مع الفارق مى دهند و سران فتنه را با شخصيت حر مقايسه مى كنند و بدينوسيله از رهبرى مى خواهند كه از سر تقصير آنها بگذرند. به گمان من، حتى كسانى كه از كمترين اطلاعات دينى و آگاهى هاى تاريخى برخوردارند، مى دانند كه اين چنين شيبه سازى هاى دينى و تاريخى، اصلأ و ابدأ، با حقيقت دين و حق ديندارى مطابقت ندارد، زيرا حر از كرده خود پشيمان و در محضر امام و امت، رسمأ اظهار پشيمانى و ندامت كرد و سر انجام در ركاب امام شهيد شد. دوستان مورد نظر رئيس جمهورى، آگاهانه و يا نا آگاهانه، تحت پوشش حمايت هاى سياسى و رسانه اى ضد انقلاب و بيگانگان، امنيت ملى كشور را به مخاطره انداختند و بدينوسيله آب به آسياب دشمن ريختند. من قبلأ گفته ام و باز مى گويم، مثل سران فتنه، چه از اين سوى، و چه از آن سوى، مثل ژنرال مرسى در مصر بود، يعنى حضرات آقايان در نقش جاده صاف كن اجنبى عمل كردند! و اكنون هم به اصطلاح خود سر موضع هستند و احيانأ، به اين گونه تفرعن و لجبازى هاى كودكانه، افتخار مى كنند!؟
بدور از هرگونه حب و بغض و وابستگى جناحى به اين جناح، يا آن جناح و به عنوان يك فرد مستقل كه از قضاء به هيچ يك ازكانديداى طرفين مورد مناقشه رأى نداده ام، دو مهم را به سمع و نظر مردم و مسئولان كشور مى رسانم، اول اينكه بنده به عنوان يك نظريه پرداز و تحليل گر مسائل سياسى، اساسأ با ادامه حصر آقايان موسوى و كروبى مؤافق نبوده و نيستم و براى اين ابراز مخالفت، ادله و قرائنى دارم كه در حال حاضر نيازى به بازگويى آن نمى بينم. دوم آنكه كسانى كه دل در گرو عفو سران فتنه دارند، بهتر است به جاى پيمودن راه طولانى و پر فراز و نشيب و با زحمت و هزينه متهم كردن زمين و زمان و فشار آوردن بى منطق به دين و ديندارى و حاكميت دينى و امنيت ملى، راه كوتاه، ساده و بى خرج و دخل، تفهيم اتهام و در خواست برائت براى تسهيل بيش از پيش شرايط گذشت را طى طريق نمايند، زيرا عقل و منطق و اعتدال هم، همين را مى گويد.
سخنان اخبر جناب آقاى روحانى و حاشيه پردازى هاى برخى مشاورين ايشان، مبنى بر شبيه سازى هاى دينى و ارائه تحليل هاى سياسى داخلى و خارجى، تحقيقأ در قالب باز تعريف "ديندارى و سياستمدارى" تعريف نمى شود.
عالمان دينى، دين و الهيات را هدف و دنيا و سياست را وسيله معنا مى كنند، يعنى اينكه انسان و علوم انسانى، نظير، فرهنگ، مديريت، سياست و اقتصاد، بايد در خدمت دين و ديندارى باشد، نه دين و ديندارى، ابزار سياست و قدرت !
آقاى مطهرى فرزند شهيد مطهرى و نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، قبلأ گفته بود، در ديدارى كه با مقام رهبرى داشته است، مسئله رفع حصر سران فتنه را مطرح كرده و ايشان فرمودند،"جرم اینها بزرگ است و اگر امام بودند شدیدتر برخورد میکردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کردهایم.» اما پس از اين رهنمودهاى روشن و روشنگرانه، جناب مطهرى همچنان بر طبل تمرد از نص صريح نظر رهبرى مى كوبد و به نوعى، بر آتش فرو خفته فتنه هيزم مى افكند! يا در جاى ديگرى ديدم، يكى از مداحان مدعى ولايت مدارى گفته است، قمه زدن و لخت شدن مردان براى عزادارى اشكال ندارد، اما چون رهبرى فرمودند، ما اين كار را انجام نمى دهيم، جل الخالق! اجتهاد، در برابر نص، به اين زيبايى ديده ايد. وقتى رهبرى نظر و دستورى را مى فرمايند، چه در مورد مسئله هسته اى و چه در باره فتنه ٨٨ و يا پيرامون احكام عزادارى، از جمله اهم امهات و ادله ديندارى و ولايت مدارى، بحث تبعيت و پيمايش راه راست و صراط مستقيم است، نه حركت در مسير پلوراليسم دينى!
ای کام دلت دام کرده دین را
هشدار که این راه انبیا نیست.
فرمایشات رهبر عزیز و حکیم انقلاب همیشه و همه جا فصل الخطاب است.
پاراگراف آخر بسیار عالی است:
وقتى رهبرى نظر و دستورى را مى فرمايند، چه در مورد مسئله هسته اى و چه در باره فتنه ٨٨ و يا پيرامون احكام عزادارى، از جمله اهم امهات و ادله ديندارى و ولايت مدارى، بحث تبعيت و پيمايش راه راست و صراط مستقيم است، نه حركت در مسير پلوراليسم دينى!