گروه اقتصادی، در هر کشوری منابع طبیعی خدادادی که به شکل معادن یافت میشوند، یکی از منابع و بسترهای اصلی تولید میباشند. کشورهای توسعه یافته و صنعتی جهان بعد از استخراج معادن خود حداکثر فراوری و ارزش افزوده را در آنها به وجود میآورند. اما وقتی حداقل فرآوری روی این منابع انجام شود و ارزش افزوده واقعی که میشود از آنها در بخش تولید استفاده کرد، اتفاق نمیافتد، که به این عمل «خامفروشی» میگویند. به عبارتی دیگر میتوان آن را عدم استفاده بهینه از ثروت عظیم منابع طبیعی قلمداد کرد. البته این اتفاق عموما در کشورهای غیر صنعتی اتفاق میافتد که از منابع گسترده زیرزمینی بهرهمند باشند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از عیارآنلاین، در کشورهایی مانند ایران که دارای منابع طبیعی غنی هستند متاسفانه کمتر به این موضوع توجه میشود، به طوری که به جای فرآوری منابعی که در اختیارمان است، شاهد هستیم مواد خام پس از استخراج با قیمتی بسیار پایین در اختیار سایر کشورها قرار میگیرند و آنها هستند که مواد خام را فرآوری و به بهترین شکل در صنعت کشور خود استفاده میکنند.
سابقه «خامفروشی» در ایران به زمانی برمیگردد که نفت استخراج شده را به صورت خام به فروش رساندیم و پس از گذشت سالیان متمادی و بهرغم پیشرفت علم و تکنولوژی و صنعت، هنوز نتوانستهایم به مرحلهای برسیم که از این ثروت عظیم حداکثر بهره را ببریم و همچنان شاهد هستیم که بخش قابل توجهی از بودجه کشورمان از محل فروش نفت خام تامین میشود. وابستگی کشور به نفت تا حدی است که حتی صادرات کشور به دو دسته نفتی و غیر نفتی تقسیم شدهاست و حتی برای صادرات غیر نفتی هم قوانین تشویقی وضع شده است. با این وجود متاسفانه حتی در دسته «صادرات غیر نفتی» هم به نوعی «خام فروشی» دیده میشود.
با نگاهی گذرا به لیست صادرات جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۲ به مواردی از این دست برخواهیم خورد.
از جمله اینها هستند.
حتی سنگ آهن به عنوان یک ماده خام معدنی -که در تهیه فولاد به عنوان محصول تولیدی با ارزش افزوده استفاده میشود- علی رغم واردات فولاد و ظرفیت بالای تولید فولاد در کشور، طی چند سال گذشته همواره جزو ۱۰ کالای اول صادراتی کشور بوده است.
هفته گذشته مقام معظم رهبری در هشتمین دیدار سالانه با نخبگان جوان کشور به موضوع «خام فروشی» منابع طبیعی اشاره کردند و از آن تعبیر به «بچه پولداری ملی» نمودند. در قسمتی از بیانات ایشان آمده است :
« در کشورى و اقتصادى که متّکى به منابع زیرزمینى است و ثروت باد آورده در آن کشور حاکم است، نخبه، نه شناسایى میشود، نه جذب میشود، نه اصلاً احتیاج به نخبه احساس میشود. وقتى قرار شد که ما این ثروت ذخیرهى تاریخى خودمان را از زیرِ زمین بکشیم بیرون، مدام خامفروشى کنیم، به حالت «بچّهپولدارىِ ملّى» اینجورى بگوییم؛ مثل بچّهپولدارها که قدر پول را نمیدانند، هرجور دستشان بیاید خرج میکنند، کشور را بخواهیم اداره کنیم، آنجا نه نخبه شناسایى میشود، نه به نخبه احساس احتیاج میشود، نه نخبه میتواند نقش ایفا کند. نتیجه هم همین میشود که سرنوشت کشور مىافتد دست آن کسانى که سیاستگذاران کلانِ دنیاى نفت و منابع زیرزمینىاند. امروز اینجور است: سیاست آنها این است که یک روز قیمت نفت تنزّل پیدا کند؛ ناگهان شما مىبینید ۲۰ دلار قیمت نفت تنزّل پیدا کرد؛ تا دیروز مثلاً ۱۰۵ دلار میفروختند، حالا باید ۸۵ دلار بفروشند؛ اینها سیاستهاى جهانى است. کشورى که اقتصاد خودش را بسپرد دست سیاستگذاران و طرّاحان و برنامهریزانِ خارج از محدودهى مصالح او، حال آیندهى آن کشور معلوم است. کشور باید با نیروى درونی اداره بشود… با ذخایر روى زمین یعنى استعدادهاى درونى ما، نیروى انسانى ما، هوش جوانان ما، با اینها باید اداره بشود؛ اگر این شد، هیچ قدرتى در دنیا قادر نخواهد بود که سرنوشت اقتصادى کشور را یا هر آنچه به اقتصاد کشور ارتباط پیدا میکند، در دست بگیرد و ملعبهى خودش قرار بدهد. بنابراین باید دنبال علم و تحقیق رفت. این کار، کار لازمى است.»
همچنین ایشان سال گذشته در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان راه مقابله با خام فروشی منابع و معادن طبیعی را تکیه به علم و تقویت شرکتهای دانش بنیان دانسته بودند:
« تحصیل ثروت از راه فروش منابع تمامشدنی مثل نفت و امثال نفت، رونق نیست، پیشرفت نیست…. ما دچار خامفروشی شدیم…. خامفروشیها در بخشهای مختلفِ مواد خام و معدنی همچنان وجود دارد؛ و این یکی از ضعف های ماست، یکی از مشکلات کشور ماست. ما اگر بخواهیم از این وضعیت نجات پیدا کنیم، بخواهیم به رشد اقتصادىِ حقیقی نائل شویم، راهش تکیهی به علم است؛ این هم از راه تقویت همین شرکتهای دانشبنیان، عملی است. ما باید به این سمت برویم.»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com