به گزارش بولتن نیوز، وی افزود: وقتیکه اسمی از مدیران صنعت بانکداری کشور به میان میآید همه توقع دارند تا حداقل با شخصی محترم، موجه، باسواد، کاردان، باحوصله، مدیر و مدبر، به روز، با اخلاق و حافظ منافع مشتری و بانک رو به رو شوند اما متأسفانه غالب مدیران بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری کشور استاندارد جدید مدیریتی را برای خود خلق کرده و در آن قالب کار میکنند!! شخصی مغرور، خشن، بی حوصله، دائم در جلسه، بی توجه به مشتری، حافظ منافع هر جائی که خود تشخیص میدهند، بی اهمیت به تماس مسئولین و حتی نمایندگان محترم مجلس (زیرا از نظر ایشان بی توجهی به تماسها نوعی کلاس و قدرت محسوب میشود)، دریافت حقوق و پاداشهای کلان و... که بدبختانه حاصل این مدیریت نوظهور و غلط آقایان، به جزء بهم ریختگی بازار مالی، نابسامانی اقتصاد، نارضایتی دولت و ملت و رشد معوقات و پر شدن جیب رانت خواران حاصل دیگری درپی نداشته است!؟
دلیل ظهور مدیریت غلط در اکثر بانکهای کشور:
علیپور در ادامه به علل و دلایل این معضل اشاره کرد و گفت: مدیریت غلط و ناکارآمد بانکی دلایل خاص خود را دارد که به مهمترین آنها بشرح زیر اشاره میکنم.
ضعف فرهنگی و نبود آموزش صحیح
نبود نظارت بر عملکرد مدیران
عدم شایسته سالاری و گزینش مدیران بر حسب دوستی و یا وابستگی جناحی
وجود اقتصاد مریض و نابسامان
اعمال سیاستهای غلط پولی و اعتباری
وجود سیاستهای انقباظی و شل و سفت کردن درب خزانه
عرضه کم پول (تسهیلات) و برعکس درخواست بالا برای دریافت پول (تسهیلات)
بنگاهداری بانکها و دور شدن از وظایف اصلی خود
اداره امور بانکها بصورت خانوادگی و یا توسط سهامداران عمده
حجم بالای نقدینگی در جامعه
بانکداری آلوده به ربا و فاصله زیاد سود سپرده و سود تسهیلات ( تجارت شیرین و پر سود خرید و فروش پول)
وجود رانت خواری و رفیق بازی
بالا بودن حجم معوقات بانکی و تعداد بالای بدهکاران خرد و کلان
بی توجهی بانک مرکزی بر عملکرد بانکها
مواردی را که خدمتتان عرض کردم بخشی از علل و دلایل رشد و ظهور مدیریت غلط و ناکارآمد در صنعت بانکداری کشور میباشد که راجع به هر یک از آنها میتوان دهها صفحه مطلب نوشت لذا تا تک تک این موارد بطور زیربنائی اصلاح و تغییر نکند اوضاع برهمین منوال ادامه خواهد داشت مگر اینکه فی الواقع اصلاحات اساسی در زمینه های فوق از جانب دولت و مراجع ذیصلاح انجام شود تا اتفاقات مثبتی در عرصه مدیریت بانکی بوجود آید. لکن برخلاف نظریه رایج در اقتصاد که معتقد است بحران های مالی صرفاً در اثر عوامل کلان اقتصادی ایجاد میشوند، واقعیت براین است که مدیریت بانکها نیز میتوانند بعنوان یک عامل اساسی در ایجاد بحران های بانکی و همچنین یک منشاء بالقوه در ایجاد و یا تقویت ضرر، زیان و انحرافات اقتصادی عمل کنند.
وی اظهار داشت: نابودی اقتصاد در یک جامعه میتواند ضربات و خسارات جبران ناپذیری را بر پایه نظام سیاسی و حکومتی آن جامعه وارد کند لذا باتوجه باینکه سوء مدیریت در بانکها زمینه انحراف و نهایتاً نابودی اقتصاد را رقم خواهد زد از همین رو زنگ خطر بصدا درآمده را میبایست جدی گرفت و آن را چاره کرد در غیر اینصورت بهای سنگین این بی تدبیری و حتی به جرأت میتوان گفت این خیانت را باید نظام پرداخت کند. برخی از مدیران بانکها بجای اینکه در این ایام حساس بفکر باشند و طرحی نو دراندازند تا شاید با کاهش مشکلات اقتصادی، باری از روی دوش مردم، فعالان اقتصادی و دولت بردارند اما متأسفانه با بی توجهی و انجام کارهای جالب و سوأل برانگیز نه تنها اعتنایی به بانک مرکزی نمیکنند بلکه به ریش ملت و دولت نیز می خندند. (البته عملکرد بانک مرکزی در جای خود قابل تأمل است که طی روزهای آینده بطور مفصل به آن خواهم پرداخت)، برخی از عملکردهای سوأل برانگیز غالب مدیران بانکها به این شرح میباشد.
انجام هزینه های گزاف برای رفاه و کارهای خصوصی مدیران:
در این اوضاع و احوالی که کشور با مشکلات اقتصادی شدید دست و پنجه نرم میکند وظیفه همه ما علی الخصوص مدیران ارشد کشور تلاش و زحمت شبانه روزی برای رفع مشکلات و بهبود اوضاع اقتصادی کشور میباشد اما عده ای از مدیران ارشد بانکها جدای از دریافت مبالغ کلان بعنوان حقوق و پاداش، هزینه های گزاف دیگری را برای بانک میتراشند تا خود بیش از پیش در رفاه باشند بطور مثال یکی از بانکهای بزرگ کشور برای آموزش زبان انگلیسی مدیرعامل و اعضاء هیأت مدیره خود مبادرت به عقد قرارداد با تعدادی مدرس از کشور انگلیس نموده تا با حضور بلندمدت شان در یکی از هتلهای گرانقیمت تهران و اخذ مبالغ سنگین به این حضرات زبان انگلیسی آموزش دهند!! و یا اینکه هیأت مدیره بانکی دیگر برای آرامش و استراحت خود با مجموعه ورزشی و سونا و استخر گرانقیمتی در تهران قرارداد منعقد کرده و دسته جمعی بهمراه جمعی راننده و بادی گارد به آن مکان می آیند و ساعتها تفریح میکنند!! البته اینجانب مخالف تفریح و استراحت آقایان نیستم اما بحث اصلی اینجاست که خودم سه ماه است که درخواست زمانی جهت برگزاری جلسه ای مهم با مدیرعامل همان بانک را کرده ام ولیکن هنوز زمانی مشخص نشده و بارها با پیگیری دفتر بنده، مسئولین دفتر آقایان اعلام کرده اند که این بندگان خدا دائماً در جلسه بوده و وقت سر خاراندن و حتی غذا خوردن هم ندارند!! البته خوب شد معنی جلسه داشتن را هم فهمیدیم. خوب، اگر تفریح و استراحتی هم هست پس چرا فقط برای این چند نفری که عضو هیأت مدیره هستند باید باشد پس سایر کارمندان آن بانک حقی ندارند که تفریح کنند؟ البته موارد بسیاری از این قبیل هزینه تراشی ها وجود دارد که مجال گفتن همه آنها اینجا نیست.
در اینجا سؤالی از جناب آقای روحانی دارم و آن اینکه آیا شما واقعاً با این مدیران میخواهید اقتصاد کشور را سر و سامان داده و به وعده هایی که داده اید عمل کنید؟ مسلم بدانید که با این حضرات اگر چهار ساله اول ریاست جمهوری را هم به پایان برسانید شانس آورده اید!
شرکت داری و انجام معاملات خصوصی تحت نام بانک:
کار بانکها فقط بانکداری است ولاغیر اما سالهاست که در ایران، اکثر بانکها بنگاهداری و شرکت داری را هم در صدر برنامه های خود قرار داده اند. اگر شرکتهایی در راستای بحث بانکداری و یا مکمل فعالیتهای مالی و اعتباری باشند اشکالی ندارد اما متأسفانه برخی از بانکها شرکتهایی را مالکیت میکنند که هیچ سنخیتی با فعالیت آنها ندارد. سهامدار یکی از بانکهای خصوصی زمینی را میخرد و برای ساختمان مرکزی بانک خود، زمین را چند برابر قیمت به بانک میفروشد کلی تیرآهن و مصالح هم با قیمتهای گزاف برای بانک میخرد وقتیکه بخشی از ساخت و ساز انجام میشود تازه می فهمند که زمین کوچک است و به درد این بانک نمی خورد در نتیجه دوباره زمین جدید و بزرگتری در بالای شهر توسط همین سهامدار خریداری و به قیمت گزاف به بانک فروخته میشود و دوباره روز از نو روزی از نو، این سریال همینطور در زمینه های مختلف ادامه دارد!!!! آیا این رسم بانکداری است؟
عدم اعتقاد به اصل مشتری مداری و اخلاق حرفه ای:
متأسفانه چند سالیست که اخلاق حرفه ای و اخلاق کسب و کار تا حدود زیادی از بین رفته و جامعه را با یک بی هویتی و بی اخلاقی مواجه کرده است برهمین اساس در بازارهای انحصاری و بی رقابت مانند بازار پولی و مالی کشورمان، مشتری مداری معنا ندارد. نصب شعار تکریم ارباب رجوع بر در و دیوار، خدمات مشتری مداری حقیقی را بدنبال ندارد. احترام و تکریم مشتری، رفتاری است که احساس ارزشمندی را به او منتقل میکند و دوری از رفتاری است که موجب توهین و تحقیر مشتری میگردد. رفتار چاپلوسانه و متظاهرانه و یا پذیرایی ظاهری از مشتری، احترام نیست. اعتماد به مشتری، زیان نرساندن به او، سرعت در تحویل بموقع و بیعیب کالا و ارائه خدمات مطلوب، قیمت مناسب همراه با کیفیت بالا، حفظ حریم شخصی افراد و رازداری و امانتداری، تنوع کالا و خدمات، ارائه خدمات در همه مراحل قبل و بعد از فروش و صراحت و صداقت یعنی داشتن رفتار اخلاقی از نوع قاطعانه، همگی از وجود مشتری مداری اصیل به حساب میآیند. معلوم نیست تقسیم بندی مشتریان به معمولی، مهم و بسیار مهم (VIP) مصداق تبعیض نباشد. زیرا همه مشتریان باید بسیار مهم (VIP) محسوب شوند. مع الأسف طی جلساتی که با جمعی از مدیران عامل بانکها درخصوص تنظیم سند منشور اخلاقی داشتم به عینه دیده و متوجه شدم که غالب آنها در برابر مشتری مداری مقاومت کرده و آن را قلباً قبول ندارند و فقط برای تظاهر شعار تکریم ارباب رجوع را در برابر جمع بر زبان جاری میکنند. واقعاً وا اسفا!!! اصلاً مردم و مشتریها ارزش و احترامی ندارند و برای این مدیران بنوعی مزاحم محسوب میشوند!!
استفاده از شرخرهای حقوقی بجای ادارات وصول مطالبات معوق بانکها:
رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی تأکید نمود: متأسفانه با بهم خوردن اوضاع پولی و انضباط مالی کشور طی چند سال گذشته و افزایش معوقات بانکی که البته دلایل خاص خود را دارد، به ناگه تعدادی شرکت نوظهور تحت عنوان وصول کنندگان معوقات بانکی قارچ گونه متولد و فعالیت خود را آرام آرام و بی سر و صدا آغاز کردند. در ابتدای کار نیات و هدف اصلی این شرکتها برهمگان پوشیده و کاملاً مخفی بود تا اینکه رفته رفته چهره واقعی خود را نمایان و اهداف پلید آنان بر صاحب نظران اقتصادی و مردم هویدا شد و همگان متوجه شدند که اینان گرگهایی هستند که در قالب میش به جان و مال مردم افتاده و هر بلائی را که خود صلاح بدانند جهت وصول طلب بانکها بر سر بدهکاران آنها درمی آورند، در اصل شرخرهای مدرنی هستند که بشکل حقوقی و مثلاً با مجوز فعالیت میکنند. شرخرهای حقوقی طرف قرارداد برخی از بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری جهت دستیابی سریع به کمیسیون و حق الزحمه خود، متأسفانه با بهره جستن از پرسنل جوان و بی تجربه و همچنین سوء استفاده از اوضاع نابسامان اقتصادی جامعه، مردم و فعالان اقتصادی بدهکار را به هر شیوه ای که خود صلاح میدانند تحت فشار قرار داده و با آزار و اذیت کارمندان و حتی خانواده بدهکاران، زندگی آنها را فلج و بعضاً در سراشیبی سقوط قرار داده اند!
وی افزود: بانکها اکثر فعالان اقتصادی را به کوچکترین گناه و بدون حکم قضایی ممنوع الخروج کرده اند!! همه فعالان اقتصادی را بد و متهم میدانند مگر عکس آن ثابت شود. بطور مثال: چندی پیش یکی از فعالان اقتصادی و صاحب صنعت شناخته ای به اینجانب مراجعه کرد و مشکل خود را بدین صورت بیان داشت که یکی از بانکهای خارجی در دبی حساب بانکی وی را بسته و کل مبلغ موجودی ایشان را که چند صد هزار درهم بوده را طی دو قطعه چک بنام صاحب حساب برایش ارسال کرده و تأکید کرده که یا حضوراً به بانک مراجعه و چک را وصول کند و یا اینکه چک را به حساب خود بگذارد و از طریق بانک عاملش آنرا وصول کند اما دریغ از اینکه وی را بدلیل بدهی بانکی ممنوع الخروج کرده اند و بدلیل تحریمهای بانکی نیز امکان وصول چک وجود ندارد!! حال علی مانده است و حوضش. زیرا طرف را بخاطر بدهی، محدود و ممنوع کرده ایم و به همین خاطر اجازه نمی دهیم که پولش را وارد کشور کند، چرا؟ آیا این مشکل و مانع خود ساخته نیست؟
وی همچنین تصریح نمود که چندی قبل یک فعال اقتصادی دیگر به بنده مراجعه کرده بود و اظهار میداشت که به یکی از بانکها بدهی دارد و بانک نیز برای وصول طلب خود تعدادی شرخر حقوقی را سراغ وی فرستاده و تا حد مزاحمت برای خانواده اش پیش رفته اند لکن ایشان از بنده درخواست نمود که به بانک عامل بگویم که فقط 2 الی 3 ماه به وی فرصت دهد تا ایشان تمام بدهی اش را تصویه کند اما بشرط اینکه شر شرخرها را از سر وی و خانواده اش کوتاه کند و برای اثبات حرف خود قول و قراری را هم گذاشت لکن حدود 20 روز با دفتر عضو محترم هیأت مدیره آن بانک؟؟؟ که وصول مطالبات معوق آن بانک زیر نظر وی میباشد تماس گرفتیم اما دریغ از اینکه به یکی از تماسهای ما پاسخ دهد!! یا هیچ وقت پشت میزش نبود و یا اصلاً تمایلی به صحبت نداشت!؟ از دفترشان پیغام دادند که ایشان وقت ندارند و اگر کار ضروری دارید با مدیرکل صحبت کنید که متأسفانه هر دو نفر از یک قماش بودند و تاکنون خود را در دسترس فعالان اقتصادی قرار نداده اند!! آیا این مشکل هم مربوط به تحریمهاست؟ آیا آن بدهکار درخواست نامعقولی دارد و یا برای اینکه واحد صنعتی خود را فعال کند به منابع بانک مرکزی چنگ انداخته است؟ خیر، ایراد اصولی از جانب ماست که عامل رشد معضلات و مشکلات اقتصادی و اجتماعی هستیم. باز هم تأکید میکنم که با این مدیران نه تنها نمی توانیم رکود را از میان برداریم بلکه تا چند وقت دیگر باید بگوئیم که صد رحمت به دوران احمدی نژاد!!
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه سخنان خود اظهار داشت: اینجانب چند سال پیش هم تذکر شدید اللحنی را درخصوص فعالیتهای نادرست مدیران برخی از بانکها و مؤسسات اعتباری به مسئولین امر و رسانه های گروهی دادم که متأسفانه چندی بعد حاصل آن شد تماسهای مکرر با دفتر و منزل اینجانب و برحذر داشتن بنده از پیگیری این موضوع و سپس مرا تهدید به شکایت قضائی نمودند!! لذا قاطعانه عرض میکنم که خواسته فعالان اقتصادی کشور از دولت این است که تا هرچه سریعتر جلوی این سوء مدیریت ها را گرفته و آرامش را بر فضای کسب و کار و همچنین زندگی مردم بازگرداند و زمینه ای فراهم کند تا مردم و مسئولین با احترام متقابل با یکدیگر برخورد نمایند لکن چنانچه آقایان در انجام اینگونه اعمال نادرست خود پافشاری کنند مسئولین مرکز تجارت جهانی ایران و مرکز جامع صادراتی ایران نام مدیران بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری خاطی و سوء استفاده گر را جهت اطلاع مردم و مسئولین نظام از طریق رسانه های گروهی اعلام خواهند نمود.