حسی که با دیدن نقاشیها برای لحظات از این روزهای شلوغ و پر همهمه فاصله میگیریم و حداقل برای دقایقی خود را در میان طبیعتی میبینیم که شاید فقط در تخیلاتمان آن را تصور کردهایم. نقاشیهایی از هنرمندی که تکه کلامش یک جمله بود: «خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد»
نامی پتگر یازدهم آذرماه سال 1324 در محله ری تهران دیده به جهان گشود. او در پنج سالگی اولین قطعه موسیقی خود را ساخت و آن را با ساز دهنی اجرا کرد تا نشان دهد که استعداد هنری از همان دوران کودکی در او وجود داشته است. البته فضای هنری خانواده نیز در شکل گیری این استعداد هنری بیتاثیر نبوده است.
در سال 1331 به دبستان «مجمع هنرستان عالی موسیقی تهران» وارد شد و پس از شش سال در سال 1337 به «دبیرستان کمال» راه یافت و نقاشی را نزد پدر خود علی اصغر پتگر آموخت.
از سال 1341 به عنوان دستیار پدر آموزش نقاشی را شروع کرد و یک سال بعد دیپلم خود را از رشته طبیعی اخذ نمود و تحصیل در رشته هنر را به صورت مکاتبهای در دانشکده آیسیاس لندن دنبال کرد.
نامی پتگر در سال 1344 آتلیه شخصی خود را در سه راه جمهوری درست در کنار آتلیه پدرش تاسیس کرد و همان سال در نمایشگاه نقاشی هنرمندان خاورمیانه در سفارت ترکیه در تهران حضور پیدا کرد.
از سال 1345 سفر خود را به شهرهای مختلف ایران برای مطالعه و شناخت فرهنگ و هنر سنتی اقوام سراسر ایران آغاز کرد.
از دید او هنر در اسلام وسیلهای برای اشراق بود. در آثارش نیز میتوان این امر را مشاهده کرد. او همین گونه هم زیست و با نگاهی موشکافانه به طبیعت و محیط اطرافش، نه فقط شاهد ظاهر آنها، بلکه در پی آن چیزی میگشت که جوهر روح طبیعت بود. چشم اندازهایش که مقطع مهمی از آثار اوی به شمار میآیند، درختها و صخرهها هستند. آسمان، آب و رود و امثال اینها ار میتوان در آثارش دید ولی نباید انتظار دیدن مناظر نقاشیهایش را در این جهان داشت. نامی در اثارش به دنبال کمال مطلق بود و دنیا را آنگونه میدید که در ذهن ساخته بود.
در سال 1351 و در سن 27 سالگی نخستین نمایشگاه انفرادی خود را تالار نقش برپا گرد. این نمایشگاه یکی از مهمترین نقاط در زندگی نامی پتگر به شمار میآید و به واسطه نمایش آثارش کمکم توانست در بین نقاشان معاصر و همرده خود جایی را پیدا کند.
در سال 1357 به چندین کشور اروپایی سفر کرد و بر تجربیات هنری و دانش خود افزود. با وجود اینکه فرهنگ و هنری اروپا و غرب را به خوبی میشناخت، ولی همواره بر فرهنگ اصیل شرقی خود پایبند ماند.
تکه کلامش هم همواره یک چیز بود «الله جمیل و یحب الجمال». گویی که به سرچشمهای وصل بود و از آنجا تغذیه میشد.
این هنرمند برای رسیدن به فضایی که کمی نزدیک به آثارش باشند، از تهران به نوشهر مهاجرت کرد و سالها در آنجا زندگی کرد و شاگردان زیادی را نیز تربیت نمود.
او در طول عمر خود نمایشگاههای مختلفی را در گالریهای تهران برگزار کرد که از جمله آنها میتوان به گالری الهه، نگارخانه دریابیگی، نگارخانه شیخ، نگارخانه سبز، موسسه صبا، فرهنگسرای نیاوران، موزه هنرهای معاصر و... اشاره کرد.
این هنرمند سرانجام در هشتم مرداد ماه هنگام تدریس در آتلیه شخصی خود درگذشت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com