کد خبر: ۲۲۱۹۶۸
تاریخ انتشار:
پروندۀ ویژۀ «هفتۀدفاع مقدس»؛بازخوانی مجموعه کتاب‌های«فرهنگ جبهه»/4

نامۀ نام‌آوران دوران دفاع مقدس، نامه‌هایی که بوی خون و غیرت می‌داد

حالا نوبت به یکی دیگر از عنوان‌ها مجموعه‌ی "فرهنگ جبهه" رسیده است. "مکاتبات" عنوانی‌ست که در چند جلد آن، به نامه‌های رزمندگان و شهدا پرداخته شده است.
نامۀ نام‌آوران دوران دفاع مقدس، نامه‌هایی که بوی خون و غیرت می‌داد
گروه سبک زندگی، حالا نوبت به یکی دیگر از عنوان‌ها مجموعه‌ی "فرهنگ جبهه" رسیده است. "مکاتبات" عنوانی‌ست که در چند جلد آن، به نامه‌های رزمندگان و شهدا پرداخته شده است.

به گزارش بولتن نیوز، هرچند نمی‌توان در این مجال به تک‌تک این نامه‌ها نگاه کنیم اما در حد وسع‌مان به سه نامه از جلد اول این عنوان می‌پردازیم. اما باید یادمان باشد، نامه‌ها و وصیت‌نامه‌های رزمندگان و شهدا گنجینه‌ی عظیمی برای تاریخ و معرفت ماست. و این قضیه باعث می‌شود تا بررسی‌های بیشتری بر روی آنها داشته باشیم.

1. نامه‌ی علی اولاد کاظمی، به خانواده‌اش در تاریخ 23/4/61 از جبهه‌ی تنگه‌ی حاجیان:

پس از حمد خداوند * درود بر یار دلبند
به همسر و به فرزند * بسازید با دماوند
سر و رو بشستم * لب چشمه نشستم
قلم بر دست گرفتم * برات نامه نوشتم
سوی عیال فرستادم * بدانی سالم هستم
زهرا حالت چطوره * حسن جانم چطوره
الهی زنده باشید * خدا را بنده باشید
نوشتی تو دو نامه * بسوی من روانه
رسید از پست خانه * بخواندم شادمانه
نوشتی که پسرت * تو را می‌کند اذیت
روی چهار پا و دست * کم‌کم می‌کند حرکت
عیال باشد حواست * که‌ از تخت نشود پرت
بلند شده ریشم * کنون مثل درویشم
حسن گر بود پیشم * می‌کند تمام ریشم
بخواهی گر ز حالم * بدانی از مکانم
بود راحت خیالم * حضور در جبهه دارم
در آن سوی بیابان * شود دشمن نمایان
تمامی زار و خجسته * کمرهاشان شکسته
در این سمت بیابان * که باشد خاک ایران
پر از سرباز قرآن * همه لبریز از ایمان
خداوند یاری کرده * اسلام حمله کرده
به سمت شهر بصره * من در سایه نشسته
اگر داشتم لیاقت * می‌داشتم قدری طاقت
خدا می‌داد سعادت * می‌داد در حمله شرکت
کنون مردان نیکان * شتافتند سوی میدان
آنان سمت جنوبند * آنان مردان خوبند
به دشمن می‌ستیزند * دشمنان می‌گریزند
مردم شهر بصره * دل به امام ببسته
طرفدار امامند * همه ضد صدامند
صدام شده دیوانه * چونکه کارش تمومه

نامۀ نام‌آوران دوران دفاع مقدس، نامه‌هایی که بوی خون و غیرت می‌داد
 
2. نامه‌ی سعید مجلسی به محمود ژولیده در تاریخ 13/10/64 از دهلران:

بسمه تعالی. محمود جان سلام علیکم. من یکی خیلی نوکرتم امیدوارم که حالت خوب باشد ما الان در سوله‌ی عشق هستیم و برادر رضا پوراحمد مخ ما را خورده است و نمی‌گذارد حال بکنیم. خیلی نوکرتیم سعید مجلسی

نامۀ نام‌آوران دوران دفاع مقدس، نامه‌هایی که بوی خون و غیرت می‌داد

3. نامه‌ی مجید روانبخش به سید علی‌اصغر رحمانی در تاریخ 2/5/67 از اندیمشک:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
خدمت برادر پرستار سیداصغر رحمانی
پوچ Puch
سید گردن شکسته، بی‌غیرت
دیگه می‌خواهی چه خبر بشه تا بیائی جبهه
امام که دیگه واسه همه‌ی با غیرت‌ها
حجت رو تموم کرد، دیگه وقت
موندن نیست    
«ای کوفی نامرد»
بیا.
اینجا روزی دو سه ساعت همه با هم کف می‌کنیم.
به همه‌ی تهرانی‌ها سلام برسون و بگو ای بی {...}
همه سلام می‌رسونند از جمله ناصر و مرتضی و رشیدیان و سرتیپی و امدادگر جدید و راننده‌ی جدید و نریمان که می‌خواهد نامه رو به تهران بیاره. و محمد که رفته جلو. نترس بابا.
سید بیا تا از گرما کف نکنی.
به حسین کمالی و بهزاد و فریدون و ... سلام برسون. به حمزه هم سلام برسون. البته نامه به بدنامی پوچ بود ولی کلی واسه شمل نوشتیم.
منتظر پاسخ نامه‌ات هستم
هرچه زودتر
خودت بیا
مرگ بر امریکا. مرگ بر صدام. مرگ بر اسرائیل. مرگ بر آل سعود. مرگ بر بی‌غیرت.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین