آقاي كرباسيان لازم است بررسي بيشتري در تعيين و عملكرد تيم مديريتي اجراي طرح هاي فولادي و ساير طرح هاي تحت پوشش ايميدرو داشته باشد زيرا با اين روند، طرح هاي استاني فولادي در دولت بيستم هم راه اندازي نمي شوند چه رسد به دولت دهم. ساختار داخلي ايميدرو بايد دچاردگرگوني در تفكر و اجرا شود زيرا با اين تيم كاري از پيش نمي رود.
گروه اقتصادي - در ارتباط با عملكرد سازمان ايميدرو، مشكلات ساختار مديريتي ايميدرو و شركت ملي فولاد و اجراي طرح هاي فولادي، عدم پيشرفت طرح ها و برنامه ها و همچنين صرف بودجه و منابع، نكات قابل توجهي قابل طرح است كه لازم است رياست ايميدرو به آنها رسيدگي كند زيرا كارشناسان انتظار داشتند كه در دولت يازدهم شاهد بهبود مديريت و اصلاح ساختار ايميدرو، زيرمجموعه ها و شركت ملي فولاد باشند.
به گزارش بولتن نيوز، اما با گذشت حدود يكسال از دولت يازدهم، شواهد نشان مي دهد كه نه تنها شاهد بهبود مديريت و اصلاح ساختار و افزايش سرعت طرح ها نيستيم، بلكه درمواردي، پيشرفتي حاصل نشده و با وجود وعده هاي مطرح شده، شاهد رفع موانع و تقويت مديريت نيستيم.
مهمترين نكته اين است كه با وجود اعلام برنامه هاي مختلف، نه تنها پيشرفت طرح ها مطابق برنامه نبوده است بلكه در ارتباط با فاينانس طرح هاي فولادي از چين نيز پيشرفتي حاصل نشده و مديريت ايميدرو و زير مجموعه هاي آن نيز علي رغم انتظار كارشناسان، در سطح ضعيفي به پيش رفته اند.
در 7 طرح فولادي استاني با وجود 140 ميليارد تومان پرداخت بودجه، ميانگين پيشرفت طرح ها در سال جاري تنها نيم درصد بوده است و عليرغم وعده هاي تامين منابع ازچين از طريق فاينانس و همچنين مشاركت طرح ها با سازمان ها و فولادسازي ها و نهادهاي مختلف، نتيجه اي حاصل نشده است و مديريت مربوطه نيز از توان كافي جهت پيشرفت كارها برخوردار نيستند. مشكل نقدينگي طرح هاي فولادي و زيرمجموعه هاي ايميدرو قرار بود از طريق فاينانس تامين شود اما هنوز موفقيتي در اين زمينه حاصل نشده است.
معاونت مربوطه براي تامين اعتبار و فاينانس و پيشرفت پروژه، هيچ تجربه اي از فاينانس ندارد و مسائل مالي را نمي داند و تعجب است كه ايشان با وجود اهميت اين برنامه، همزمان در حال انجام تحصيلات تكميلي بوده و در چند شركت به ارائه خدمات مشاوره مشغول است و تنها هفته اي چند ساعت بعد از وقت اداري به مسائل شركت ملي فولاد مي پردازد.
اين نكته موجب شده كه ايشان هنوز پرسنل زير مجموعه خود را پس از چند ماه نمي شناسد.
در شركت ملي فولاد، تيم مديريت به جاي پرداختن به طرح ها به دنبال استفاده از مزايا و امكانات است. با پرداختن پول به تعاوني مصرف كاركنان جهت خريد خودرو با واسطه براي خود به صورت در اختيار اقدام نموده اند و به دنبال آن با اجاره خودروهاي لوكس با هزينه ماهانه ميليوني، از اين خودروها استفاده مي كنند. اين در حاليست كه شركت داراي خودرو با راننده در اختيار ايشان بوده است. جالب اين است كه با وجود اين اتفاقات، در حال حاضر، حق اياب و ذهاب نيز در فيش حقوقي آنها محاسبه شده وحق اياب وذهاب نيز دريافت مي كنند.
يعني هم حق اياب و ذهاب طبق فيش حقوقي، هم راننده و خودرو در اختيار، هم خريد خودرو و هم اجاره خودرو را نبايد به صورت همزمان امكان پذير باشد.
تيم مديريت شركت ملي فولاد، با دارابودن تجربه كم، هنوز حقوق بگير ايميدرو هستند و با اعمال نفوذ و اعلام كاركرد بالا، ماهيانه چند برابر سطح حقوق شركت ملي فولاد را دريافت مي نمايند.
اين موضوع موجب شده كه پرسنل فولاد گفتار وكردار مديريت را صادقانه تلقي نكرده و موجب دلسردي كاركنان شده است.
ندانم كاري مديريت فعلي شركت درحالي است كه همين شركت با امكانات كمتر در سال هاي شروع طرح هاي فولادي، درصد پيشرفت بالا را حاصل نموده است. اما درحال حاضر شركت محلي براي كارآموزي مديران شده است.
شواهد گوياي اين نكته است كه ندانم كاري و ضعف مديريتي اين افراد در جلسات با مديران بالادست به عنوان ضعف در تيم كارشناسي فولاد گزارش مي شود و عملا با توجه به عدم ارتباط بدنه شركت ملي فولاد ايران با مديريت بالادستي، اين موضوع مغفول مانده است و در نتيجه توان كارشناسان با تجربه فولاد نيز ناديده گرفته مي شود.
همه اين موارد درحالي اتفاق مي افتد كه تيم كارشناسي سازمان بازرسي كل كشور در شركت مستقر است و تحقيق و تفحص از فولاد نيز در دستور كار نمايندگان و كارشناسان است.
عدم تجربه مديريتي معاونين شركت ملي فولاد از سويي و رفتار غير اداري و غير مسوولانه آنها موجب شده كه شكاف در همين سيستم كارشناسي و مديريت شركت حادث شود و بي اعتمادي جلوه خاصي به امور بدهد.
عليرغم گزارش هاي قبلي در خصوص معاونت بي تجربه برنامه ريزي در دولت دهم كه موجبات عقب ماندگي، تعطيلي و ركود سنگين در طرح هاي فولادي شد، متاسفانه شخص مذكور آقاي "ر" اخيرا جهت تكميل تيم ناكارآمد مديريتي، مسوول تسريع! درجذب سرمايه گذاري و راه اندازي طرح ها در ساحل جنوبي كشور شده است! و سوال اين است كه تجربه و سابقه و ضعف و توان مديران در سال هاي اخير مبناي انتخاب آنها نبوده است.
آقاي كرباسيان لازم است بررسي بيشتري در تعيين تيم مديريتي اجراي طرح هاي فولادي و ساير طرح هاي تحت پوشش ايميدرو داشته باشد زيرا با اين روند، طرح هاي استاني فولادي در دولت بيستم هم راه اندازي نمي شوند چه رسد به دولت دهم.
و شايد به سازمان ميراث فرهنگي جهت نسل هاي بعدي منتقل شوند.
ساختار داخلي ايميدرو بايد دچاردگرگوني در تفكر و اجرا شود زيرا با اين تيم كاري از پيش نمي رود. ضمن اين كه بايد بر ميزان بودجه و هزينه ها و نحوه صرف بودجه ها ومنابع مالي، نظارت و كنترل بيشتري صورت گيرد...
مطلبی که درج کردید کاملا صحیح هستش
یک نمونه کاملا بارز و عینی این مطلب کارخانه فولاد آذربایجان واقع در آذربایجان شرقی شهر میانه است.
از شما عاجزانه خواهش میکنم از مسئولین شهرستان و نمایندگان شهر پیگیر وضعیت کارخانه بشوید و ببینید این کارخانه که بهترین مجتمع نورد ایران بود به چه وضع اسفناکی افتاده ....
طرح هایی که توجیه اقتصادی آنها بنحو مناسب صورت پذیرفته باشد با ناملایمات فصلی و مقطعی با بحران مواجه نمی شوند حال کجای کار اشکال داشته باید بی مهابا امکانسنجی گردد.
چی شد!؟
یعنی بخش خصوصی در ایران ، در صنعت سنگین کاری می کنه که بخش عمومی از آن عاجز است!؟
نه عزیز جان برادر! قابل قبول نیست.
عنایت فرمائید که از "کارخانه فولاد" تعریف های متفاوتی بدست داده می شود و وقتی فعالیت "کارخانه" ای با مشکل مواجه می شود بدون یک بررسی همه جانبه فنی و اقتصادی نمی توان نسخه پیچی کرد.
اخوی بافقی!
موارد مطروحه شما ربطی به "اردکان" یا " بافق" یا دیگر مناطق کشور ندارد . اساس و ریشه این مطلب به برخی از واقعیات اقتصادی بر می گردد.
عنایت فرمائید که خوراک اصلی و تغذیه "کارخانه فولاد سازی" ، آهن و چدن خام محصول کوره بلند، قراضه آهن و برخی افزودنی های دیگر است.
بجز کارخانجات فولاد اهواز و فولاد مبارکه آنچه که در سال های اخیر نحت عناوین کارخانه های تولید فولاد راه اندازی شده اند عمدتا کارگاه های کشش مفتول می باشند بترتیبی که غالبا قراضه آهن را با ارز های ارزان قیمت وارد و حداکثر با انجام یک عملیات ذوب مجدد شمش ریزی و بعد از انجام نورد و مفتول کششی در مقاطع تجاری در سطح بازارها برای تامین نیاز و رفع احتیاجات در ساخت و سازهای ساختمانی عرضه شده است.
طبیعی است که با تغییر و تحولات در نرخ ارز روند کار چنین کارگاه هایی با چالش های اساسی مواجه گردد...
واقعا شرمسارم.هر دولتي كه رفته و دولت بعد آمده دولتمردان آنها ادعاي پاكي ميكنند در حاليكه با يك كنكاش ساده در زير مجموعه ها به اتفاقات ناگواري ميرسيم كه نمونه اش در اينجا ذكر شد.واقعا اگر مسئولين به فكر مردم و سرمايه هاي اين مملكت هستند فكري بكنند.باز صد رحمت به مسئولين سابق شركت فولاد
معاونين اين شركت نيز هريك داراي رزومه كاري بسيار درخشاني هستند آقاي ر در فولاد خورستان كارخودرا شروع كرده است و با صنعت فولاد عجين هستند.
آقاي خ از كارشناسان خوب در ايميدرو بوده اند و با مسائل مالي آشنا هستند
آقاي م نيز داراي سوابقي درخشان در وزارت خانه بوده و در ايميدرو هم مشاور ارشد دكتر اكبريه بوده اند و همينطور معاونين بعدي لازم است كمي با انصاف برخورد شود.
اگر طرحی از توجیه اقتصادی مناسب برخوردار باشد نه کسی "شرمسار" و نه "شرمنده" خواهد بود.
عنایت فرمائید که فرد "مدیر عامل" کسی نیست جز اجرا کننده مصوبات "هیئت مدیره" و موظف است که برای تصمیمات اساسی و تاثیر گذار خود قبلا "مصوبات هیئت مدیره" را کسب نماید.
بر این مبنا وقتی که فعالیت موسسه ای با چالش های اساسی مواجه بگردد بایستی انحراف و یا ایراد اساسی را در یکی از موارد ذیل دنبال کرد:
ضعف کارشناشی طرح اولیه
ضعف هیئت مدیره
ضعف حسابرسی ها
كاملا معلومه كه از خودشون تو اون سازمان گرا دادن كه فلاني رو بكوب مي خواهيم عوضش كنيم
مي خواهيد آدماي خودتون رو بياريد؟ الان دست تون بسته ست براي ...؟
خيلي مسخرست
نمونه بارز اين سوء مديريتها را در شركت ملي فولاد در انتصاب معاونتها مي توان ديد .فردي كه در ايميدرو كارشناس بوده به لطف دوستان معاونت برنامه ريزي و توسعه شده و قس غليهذا ....در طرحها هم همينطور .مجريان طرجها براي خودشان حكومت ميكنند .نمونه آن در طرح فولاد چهار محال و بختياري...من نميدانم آيا دكتر كرباسيان از اين موارد بي اطلاع هستند يا ...
1-با گرفتن خودرو بصورت خودكار هزينه اياب و دهاب قطع ميشه و بازرسي كل كشور كه مستقر در شركتها هستند و همينطور ئيوان محترم محاسبات بررسي ميكنن پس اي حرف غلطه
2-حقوق و مزايا از هر جايي پرداخت هم بشه به حساب هزينه شركت منظ.ور ميشه و اين هم بدليل اينه كه افراد بصورت مامور به شركت اومدن و بعذ از خاتمه ماموريت به سازمان اصلي برميگردن در همه جاي دولت نيز اين مووع وجود دارد.
3-امكاناتي نيز ماشين خودرو براي معاون يك سازمان خيلي مزاياي پررنگي محسوب نميشود زيرا هريك از اين افراد حتما خودرو شخصي دارند و نيازي به اين ماشين ها نبوده و نيست پس نبايد بياييم با پررنگ كردن نقطه ها كارهاي مهم افراد را بي رنگ كنيم با آمدن اين افراد در مجموعه فولاد سطح دلبستگي به كار افزايش يافته چرا كه تا ديروز اين شركت در ورقطه فروپاشي و انحلال بود ولي اينك موضوع عووض شده.
اين موضوع موجب شده كه پرسنل فولاد گفتار وكردار مديريت را صادقانه تلقي نكرده و موجب دلسردي كاركنان شده است.
ندانم كاري مديريت فعلي شركت درحالي است كه همين شركت با امكانات كمتر در سال هاي شروع طرح هاي فولادي، درصد پيشرفت بالا را حاصل نموده است. اما درحال حاضر شركت محلي براي كارآموزي مديران شده است.
شواهد گوياي اين نكته است كه ندانم كاري و ضعف مديريتي اين افراد در جلسات با مديران بالادست به عنوان ضعف در تيم كارشناسي فولاد گزارش مي شود و عملا با توجه به عدم ارتباط بدنه شركت ملي فولاد ايران با مديريت بالادستي، اين موضوع مغفول مانده است و در نتيجه توان كارشناسان با تجربه فولاد نيز ناديده گرفته مي شود.
...
اين چه ربطي به مديريت داره كاركرد هر نفر توسط سيستم حضور و غياب كنترل ميشه و در هر سازمان و شركتي سقف اضافه و كاركرد بايد رعايت شود چه در سازمان پرداخت كننده و چه در شركت اصلي.
براي روشن شدن اذهان عمومي و بلاخص خوانندگان مطالب زير درج ميشود
1-در هرشركتي و به منظور يكپارچي در سيستم مديريت و به جهت انطابق دستورات و اجراي آنها و به روشي مطلوب مديريت از ابزارها و نيروهاي هم سو و هم جهت اهداف و برنامه هاي مديريتي خود استفاده مينمايد و اين موضوع در همه جاي دنيا معمول و متدوال هست زيرا اگر اين موضوع اتفاق نيفتد بازوهاي اجراي توان اجراي آن دستورات رانداشته و سيستم به جلو حركت نخواهد كرد.
2-بمنظور اجراي همين فرامين و دستورات توسط نيروهاي تحت امر توسط بالاترين مقام اجرايي و به جهت هم سو بودن لازم است به نيروهاي تحت امر امكاناتي هرچند ساده تحويل گردد تا در زمانهاي مناسب بتوان از آنان انتظار اجراي درست فرامين را داشت پس در اختيار گذاشتن يك خودرو بمثابه دادن امكانات آن چناني نيست و نخواهد بود كما اينكه در تمامي ادوار گذشته اين موضوع امري ساده و پيش پا افتاده بوده و هست.
وقتی بنا بهر دلیلی برای کارگاه های مفتول کشی محلی از عناوینی چون مجتمع ، شرکت و یا کارخانه "تولید فولاد" استفاده می شود نتایج بهتر از این نخواهد بود.
واقعیت این است که برای احداث و یا ایجاد کارگاه های موصوف ، از اعتبارات منطقه ای، ارزهای دولتی و حمایت های محلی استفاده شده است بموازات این سیاست های حمایتی طیف وسیعی از افراد بومی و منطقه ای در رده های مختلف سنی، تحصیلی و یا تجربه ای بهره گرفته شده و بر همین اساس از حمایت طرح های "کارآفرینی" سود برده شده است...
بدون تعارف باید عرض شود طرح های توجیهی این کارگاه ها نا کارآمد و از کارشناسی ضعیف برخوردار بوده است.
نميدونم تقصير اين كارشناسان چيه كه زندگيشون رو با اين حقوق تنظيم كردن، حالا اين ادا و اطوارها رو درميارن. بجاي اصلاح امور، خرابتر و اعتراضها رو تو امور داخلي زياد تر مي كنن
جناب محقق عزیز!
از شما بعیده که این فرمایش را می فرمائید!؟
از قدیم گفته اند که :"کوتاه ترین راه همیشه بهترین و مناسب ترین راه ها نیست!".
در هین مقوله "ثبت شرکت و انحلال شرکت" ممکن است اتفاقاتی بیافتد که خسران آن بیشتر باشد مثلا :
چه زمین هایی با چه قیمت هایی خریداری شده و بعد از انحلال به چه قیمت هایی فروخته شده؟
از کدام بانک ها چه وام هایی تحت چه عناوینی با چه نرخ بهره هایی دریافت شده و در کجاها صرف شده و قرار است به چه صورت هایی تسویه گردد؟
میزات ارزهای دریافتی ، نرخ های تسعیر دریافتی و تسویه به چه میزان بوده است؟
و الی ماشاء ال... که خود بعنوان یک محقق بر آنها وقوف کامل دارید انشاء ال...
اگر کسی در مورد تعدیل نیروها در شرکت ملی فولاد که وزارت صنعت آن را از لیست انحلال خارج کرده مطلبی میداند لطفا به اشتراک بکذارد. آن طور که شنیده میشود آقایان از منحل نشدن شرکت پشیمان شده و تصمیم بر کوچک شدن شرکت گرفته و از طرفی ادعا می نمایند که سازمان بازرسی در مورد تعداد نفرات شاغل در شرکت ایراد گرفته است؟ تا جایی که میدانم سازمان بازرسی در حوزه منابع انسانی وارد نمی شود ولی سعی دارند دلیل این تعدیل نیرو را بازرسی جلوه دهند.