کد خبر: ۲۱۸۶۴۵
تاریخ انتشار:
نگاهی به نمایش «پرواز» کاری از میکاییل شهرستانی؛

سوی بالا شد و بالا‌تر شد/ راست با مهر فلک، همسر شد

به جز میکاییل شهرستانی که بی‌شک از چهره‌های ماندگار نمایش ایران است، دیگر عوامل نمایش «پرواز»، هنرجویان جویای نام می‌باشند. رویکرد شهرستانی در مجال دادن به جوانان برای دیده شدن و فرصت یافتن به عرضه اندام بر صحنه قابل ستایش است.
سوی بالا شد و بالا‌تر شد/ راست با مهر فلک، همسر شدگروه تئاتر، به جز میکاییل شهرستانی که بی‌شک از چهره‌های ماندگار نمایش ایران است، دیگر عوامل نمایش «پرواز»، هنرجویان جویای نام می‌باشند. رویکرد شهرستانی در مجال دادن به جوانان برای دیده شدن و فرصت یافتن به عرضه اندام بر صحنه قابل ستایش است.

به گزارش بولتن نیوز،
نمایش پرواز به نویسندگی و کارگردانی میکاییل شهرستانی در تالار محراب روی صحنه است. این نمایش که پیش از این در سال 77، در سالن شهیدقشقایی مجموعه تئا‌تر شهر اجرا شده بود، پس از حدود 15 سال بار دیگر با گروهی از هنرجویان جوان به اجرا در آمده است.

«پرواز» داستان پرستوی کوچکی است که برخلاف دیگر پرستو‌ها، با آغاز فصل سرما قصد کوچ ندارد. او پرواز را نیاموخته و دلیلی برای آموختنش نمی‌بیند. پرستو فصل سرما را در لانه تابستانیش به سر می‌برد و در این مدت با پرندگان متعددی آشنا می‌شود. در ‌‌نهایت، در اوج سرما و در پی حمله دو کرکس از لانه می‌گریزد و در قفسی اسیر می‌شود. پرنده کوچک هم صدا با هم قفسش، یک قناری عاشق، میله‌های قفس را می‌شکند تا به نوک قله کوهی صعود کنند که خورشید از پس آن طلوع می‌کند. قناری در مسیر صعود تسلیم سرنوشت می‌شود و قناری کوچک، با بال زخمی به اوج می‌رسد. در قله عقاب‌ها از او پرستاری می‌کنند و به وی پرواز می‌آموزند.

در مصاحبه با میکاییل شهرستانی، عطف به شخصیت مرکزی که یک پرستوی کوچک است، مصاحبه‌گران اثر شهرستانی را نوعی نمایش ویژه کودکان دانسته‌اند. چنین نگاهی به نمایش «پرواز» سر تا پا اشتباه و ناشی از درک نادرست نسبت چنین نمایشی است. لحن کودکانه پرستو یا رفتار پرندگان در تقابل با وی که منجر به نمودار شدن کودکیشان می‌شود، دلیلی بر اختصاص یافتن این نمایش برای کودکان و یا حتی نوجوانان نیست.

نمایش «پرواز» از نگاه ادبی، داستانی است تمثیلی که به کرات در ادبیات فارسی مورد استفاده ادبا و شعرای بزرگمان، همچون مولانا، عطار، جامی و... قرار گرفته است. داستان «پرواز»، داستانی تمثیلی است از سیر یک پرنده کوچک در یافتن آگاهی نسبت به خود؛ مساله‌ای که شهرستانی در بروشور اجرای خود به زیبای بدان اشاره کرده است.

داستان «پرواز» بی‌شک متاثر از حکایات عرفانی هم چون منطق الطیر عطار است که در آن پرنده یا پرندگانی در پی یافتن حقیقت وجودی به فرش، به عرش صعود می‌کنند و جوهر حقیقت را در قله قاف که در خویشتن خود می‌یابند. حقیقتی که در پرواز در شکل و شمایل بال گشودن و به اوج رسیدن متجلی می‌شود.

از همین رو است که شهرستانی در اپیلوگ نمایش، به شکل استعاری پای عقاب‌ها را به داستانش باز می‌کند. عقابی که مرا به یاد مثنوی زیبای عقاب پرویز ناتل خانلری می‌اندازد. عقاب خانلری، زندگانی ذلت بار زاغ‌ها و کلاغ‌ها را تاب نمی‌آورد و باز به اوج پر می‌کشد، هر چند عمرش به بلندای عمر کلاغ‌ها نخواهد بود؛ لیکن عزت را بر خفت ترجیح می‌دهد.
در «پرواز» نیز پرستوی کوچک، بال نمی‌گشاید تا روی زمین به زندگانیش ادامه دهد و در این میان پرندگانی را می‌بیند که در حسرت پروازند. یکی از شدت افسردگی بالش را چیده است و دیگری از فرط پیری قوه «پرواز» ندارد. برخی پرنده بودن خود را از یاد برده‌اند و آنگاه که پرنده کوچک پیامبرگونه آن‌ها را نسبت به آنچه هستند آگاه می‌کند، باز زندگی پستشان آن‌ها را در خود فرو می‌کشد.

همه شکار کرکس‌هایی می‌شوند که در پی لاشه مردگان می‌باشند، مردگانی که روی زمین به جستجویشان می‌پردازند و در آسمان خبری از لاشه پرنده‌ای نیست؛ چرا که تنها پرستویی که بال گشود و در پی یافتن مادرش به اوج آسمان صعود کرد، در میان صید لاشخور‌ها نیست.

داستان تمثیلی شهرستانی به سادگی در پی بیان سلوکی مشایی است. طریقتی که فرد باید پله پله آن را بپیماید تا به حقیقت دست یابد. حقیقت برای پرنده کوچک شهرستانی عشق به زندگی است که در بال زدن‌هایش نهفته است و نمایش نیز با بال زدن‌های او به پایان می‌یابد.

ویژگی نمایش‌نامه شهرستانی در سادگی و سهل ممتنعی خلاصه می‌شود که هر مخاطبی را به راحتی به پیام داستان رهنمون می‌سازد. شهرستانی سعی نکرده است مخاطب در مسیر شناخت پرنده، داستانی کسل‌آور را تحمل کند؛ بلکه با خلق دو شخصیت کرکس از دنیایی متفاوت، چاشنی کمدی مناسبی به اثرش اضافه کند و حتی در کلام دیگر پرندگان، مایه‌هایی از طنازی وجود دارد.

به اجرای نمایش «پرواز» ایرادهای اساسی هم می‌توان وارد کرد؛ لیکن بیان ایرادات زمانی واجد ارزش می‌باشد که مخاطب با گروهی حرفه‌ای از بازیگران و عوامل تئا‌تر طرف باشد. به جز میکاییل شهرستانی که بی‌شک از چهره‌های ماندگار نمایش ایران است، دیگر عوامل هنرجویان جویای نام می‌باشند. رویکرد شهرستانی در مجال دادن به جوانان برای دیده شدن و فرصت یافتن به عرضه اندام بر صحنه قابل ستایش و تقدیر است.

* عنوان نقد برگرفته از مقطع مثنوی عقاب مرحوم ناتل خانلری است.

منبع: خبرگزاری تسنیم

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین