کد خبر: ۲۱۷۶۳۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
نقد مقاله تاجزاده در سایت های راه دیگر و کلمه

دستاوردهای داخلی یکسال اخیر کمتر از سیاست خارجی نبوده است

وقتی تلاش مسوولان نظام و دولت بهبود معیشت و مشکلات کشور است و تنش های سیاسی به حداقل خود رسیده و شاهد مشارکت وفعالیت مردم و گروه های سیاسی و فعالان اجتماعی و اقتصادی در فضای آرامش هستیم چرا تصور می شود که سیاست داخلی با سیاست خارجی متفاوت است؟
گروه سیاسی – سایت های کلمه و راه دیگر، در تاریخ 22 مرداد، مطلبی با عنوان "نرمش قهرمانانه در خارج، مشت و مال جانانه در داخل" به قلم مصطفی تاجزاده منتشر کرده که قبلا با عنوان «دموکراسی، قوم لوط و خوارج» در سایت نوروز منتشر شده است.


دستاوردهای داخلی یکسال اخیر کمتر از سیاست خارجی نبوده است




به گزارش بولتن نیوز، تاجزاده در این مطلب با کنار هم چیدن سخنان آقای صفار هرندی و دیگران و با اشاره به روند بعد از انتخابات، نتیجه گرفته که سیاست داخلی با سیاست خارجی متفاوت است!
در حالیکه براساس فضای مشارکت و آرامش در زمان انتخابات و امید و همدلی و‌آرامش و همکاری در روزهای بعد، و بهبود شاخص های اجتماعی و مدیریتی و اقتصادی، می توان نتیجه گرفت که اتفاقا دستاوردهای دولت در داخل کشور و بهبود شرایط داخلی دست کمی از دستاوردهای سیاست خارجی ندارد. ضمن این که مسائل داخلی کشور به مراتب وسعت بیشتری نسبت به مسائل خارجی دارد  و اعلام سیاست نرمش قهرمانانه در خارج کشور را نباید با چند اتفاق سیاسی یا برخورد با تعدادی افراد که علیه امنیت ملی فعالیت دارند، مقایسه کرد و نتیجه گرفت که فضای داخلی و خارجی باهم فرق دارند!

نویسنده مقاله ادعا کرده که اکثریت رأی دهندگان در خرداد ۹۲ با بر هم زدن محاسبات ...به حقوق دانی رأی دادند که مدافع دموکراسی است و مرهم شفابخش دردهای ایران را نه در حمله گازانبری به دانشجویان بلکه در تأمین حقوق و آزادی های قانونی آنان می داند.
این موضوعات نشان می دهد که نویسنده همچنان در افکار خود در سال های 84 و 88 غرق است و نمی خواهد بپذیرد که مسائل انتخابات سال 92 که در آرامش و حضور مردم برگزار شد با مسائل فتنه جویی های سال 88 متفاوت است وسعی کرده که به نوعی نتایج انتخابات را به نفع اصلاح طلبان مصادره کند و ثابت نماید که دموکراسی در انتخابات پیروز شده است....
در حالیکه نحوه حضور مردم و نامزدها و گروه های سیاسی، خارج از فضای فتنه گری ها بود و مردم فتنه گرها را به حاشیه بردند و با آرامش خود ثابت کردند که نسبت به حرکت های افراطی سال  88 از سوی فتنه جویان توجهی ندارند.

اما تاجزاده بلافاصله مطالبات خود و اصلاح طلبان را از نظام و دولت روحانی مطرح کرده که چرا در فضای خارجی نرمش قهرمانه داشته ایم اما در داخل مشت و مال جانانه داشته ایم؟
وی سعی کرده که افکار عمومی و گروه های سیاسی را ترغیب نماید تا با افزایش فشار، نظام را مجبور به پیگیری نرمش قهرمانانه در داخل کشور نماید.

این در حالیست که آقای تاجزاده توضیح نداده است که کدام مشت و مال جانانه را در داخل در یک سال اخیر شاهد بوده است؟ و در شرایطی که در داخل کشور شاخص های مدیریتی و اقتصادی روبه بهبود است و مردم در آرامش و همدلی به آینده توجه دارند و جنجال های سیاسی و درگیری ها کاهش یافته است ... چرا ادعا کرده که شاهد دو گانگی در داخل کشور هستیم.
وقتی تلاش مسوولان نظام و دولت بهبود معیشت و مشکلات کشور است و تنش های سیاسی به حداقل خود رسیده و شاهد مشارکت وفعالیت مردم و گروه های سیاسی و فعالان اجتماعی و اقتصادی در فضای آرامش هستیم چرا تصور می شود که سیاست داخلی با سیاست خارجی متفاوت است؟
آیا باید حتما شاهد طرح مطالبات تند و افراطی و حضور اصلاح طلبان و افراطیون سیاسی در فضای جامعه باشیم و مسائل حقوق بشر غربی و دموکراسی مورد نظر غربی را باید اجرایی کنیم تا چنین نتیجه بگیرید که بین سیاست داخلی و سیاست خارجی تفاوتی وجودندارد؟
وقتی شاخص های اقتصادی و اجتماعی روبه بهبود است و مردم به فتنه گران و افراطیون بی توجه هستند و در حال رسیدگی به مشکلات خود هستند و جو آرامش و همدلی را پیگیری می کنند و نظام تدبیر و امید را جایگزین تنش و افراط کرده اند، به این معنی است که سیاست داخلی و سیاست خارجی هر دو از یک مسیر و برنامه تبعیت می کنند و آن هم تحقق حقوق ملت ایران و رسیدگی به مسائل معیشتی مردم و بهبود جایگاه و شرایط ایران است.

سید مصطفی تاجزاده در این مطلب با اشاره به نگاه به شرق در سال های اخیر مدعی شده که اصولگرایان در واقع با بی توجهی به غرب و قطع ارتباط با‌انها، به دنبال به حاشیه بردن دموکراسی و حقوق بشر بوده اند.
نویسنده با اشاره به  نوشته آقای صفار هرندی، نوشته است: آن چه در یک سال اخیر مشاهده شد، نرمش قهرمانانه در خارج و مشت و مال جانانه در داخل بود. به نظر من علت این دوگانگی را باید در فشار تحریم ها دید....اصول گراها در سال ۸۴ نگاه به شرق را راه نجات کشور خواندند. و قطع مذاکرات هسته ای با غرب و حل مسئله از طریق گفتگو با روسیه و چین را مورد توجه قرار دادند.  اما راهبرد مزبور دست کم نزد گروهی از آنان معنای دیگری داشت و آن نفی دموکراسی و حقوق بشر به زعم آنان غربی و الگو گرفتن از رژیم های شرقی بود.

دستاوردهای داخلی یکسال اخیر کمتر از سیاست خارجی نبوده است

آقای صفارهرندی گفته است:  «ما نیازمند بهره گیری از تجربه همه عالم در مدیریت کشورمان هستیم اما آن هایی باید در اولویت این درس آموزی و عبرت ایران اسلامی باشند که برای انتقال تجربیات خود به ما زبان قلدری و زور و تحمیل به کار نگیرند.
تجربه چین شامل  کشتار دانشجویان در میدان تیان آن من، عدم اجازه به نمایندگان حقوق بشری با درک اهداف پنهان غرب درباره کشورشان  و راه ندادن گروه حقوق بشر آمریکایی به پکن و اعدام مفسدان اقتصادی و مجازات سنگین رشوه خواران و مقامات فاسد دولتی در چین
وی سپس به سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت احمدی نژاد در روزنامه سیاست روز پرداخته که گفته  است ایرانیان از تجربه ژاپنی نیز باید استفاده کنند: «ژاپنی ها فهمیدند که اگر بخواهند کشورشان ساخته شود باید به یک ذائقه سیاسی اعتماد کنند و به وسیله آن ها طی یک دوره طولانی اداره کشور را پیش ببرند و لذا بیش از ۴۰ تا ۵۰ سال از عمر مدیریت سیاسی کشورشان را به دست یک جریان سپردند. البته پس از انتخابات مجلس نهم «هم اکنون چنین گرایشی در مردم ما در اعتماد به اصول گرایان پیش آمده است و مردم … مشی اصولگرایی را برگزیدند.»

وی همچنین به نقد سخنان صفار هرندی در کیهان پرداخته که نسبت به  دموکراسی غربی ابراز نگرانی کرده است و آقای صفار می گوید: دل آشوبه کنونی غرب از غذای مسمومی به نام دموکراسی است. این غذا سر دل اروپایی های نازک نارنجی سنگینی کرده است وعنقریب آن را بالا خواهند آورد… به نام احترام به حقوق بشر، هم جنس بازی را قانونی کرده اند… دموکراسی به معنای احترام گذاشتن به فعل قبیح و کثیفی بود که خداوند قهار قوم لوط را به خاطر ارتکاب آن به سخت ترین عذاب کیفر داد.»

دموکراسی علاوه بر پرورش هم جنس گرایی یک مشکل اساسی دیگر هم دارد و آن این که مأمن خوارج است. دقت فرمایید: «خوارج برای آن که تمرد از فرمان رهبر را توجیه کنند به دموکراسی روی می آورند و از قضا احتجاج آنان با امیرالمؤمنین بر سر آن که کدام قرائت از اسلام صحیح تر است این بود که تعداد آرای فراکسیون ما بیشتر است. از این رو در هنگام انتخاب حَکَم در مذاکره با دشمن هم به رأی امام تن ندادند و پس از رأی گیری دموکراتیک از میان خود ابوموسی اشعری را برگزیدند… به راستی اگر پای رهبری امیرمؤمنان در میان نبود آیا می شد منطق خوارج را به آسانی رد کرد؟ منطقی که از یک سو ریشه در آیات الهی داشت و از سوی دیگر متکی بر دموکراسی بود. به این ترتیب هم به ظاهر مشروعیت داشت و هم مقبولیت!»
مصادیق امروزی خوارج کسانی هم چون منافقین قدیم و جدید هستند و مشخصه اصلی آنان خروج از مدار امامت و رهبری است.»

تاجزاده ادعا کرده که سخنان آقای صفار هرندی  که خوارج را دموکرات می خواند  بر  نسل جوان دموکراسی خواه، صلح دوست و عدالت طلب اثر منفی می گذارد  و در جای دیگری برای اعتبار دادن به اصلاح طلبان گفته است که آیا این سخنان  به خوارج شبیه تر است یا رفتار و گفتار اصلاح طلبان؟
تاجزاده در ادامه از بحث خود خارج شده و مطالبی را مطرح کرده که ربطی به سخنان آقای صفار هرندی ندارد و مثلا گفته است که آیا علت انحراف اخلاقی قوم لوط دموکراسی بود و آیا ضرب و شتم هر ده سال یک بار دانشجویان  در کوی دانشگاه به رغم فاجعه بار بودن مرهم شفابخش دردهای ایران نمی خوانند؟
این نکات نشان می دهد که اولا آقای تاجزاده منظور اصلی آقای صفار هرندی در نقد دموکراسی غربی و روش های آنها و بی توجهی به هدایت بزرگان دین را متوجه نشده است و دوم این که خطاهای خوارج و عده ای که به بهانه دموکراسی هر موضوع ناحقی را به حق و عدالت جلوه می دهند و در مقابل حق و بزرگانی مثل امام علی می ایستند را متوجه نشده است.
نکته دیگر این که موضوع کوی دانشگاه و حوادث سال های 78 و 88 چه ربطی به نقد دموکراسی دارد؟ آیا اگر عده ای از تجمع دانشجویان سواستفاده کنند و عده ای قدرت طلب و برانداز به نام دانشجویان بخواهند از این فرصت ها سواستفاده کنند، را باید معادل حقوق بشر و دموکراسی نامید؟ آیا اگر به دلایل امنیت ملی، با عده ای منافق یا برانداز یا کسانی که فتنه ایجاد کرده اند برخورد شود، باید آن را معادل ضدیت با دموکراسی نامید؟
نکته دیگر این که چه ربطی بین سخنان آقای صفار هرندی در نقد دموکراسی و حقوق بشر غربی وتجربه گرفتن از چین و ژاپن با حوادث سال های اخیر وجود دارد و چرا باید این نقدها را معادل ضدیت با حقوق مردم و عدالت ارزیابی کنید

آقای تاجزاده از سخنان  آقای صفار هرندی و مسائلی که در ذهن خود دنبال می کند ترکیبی از کلمات و جملات و نتیجه گیری ها را ارائه داده که هیچ ربط معنایی به هم ندارند.
این که  غذای مسموم دموکراسی غربی را به مرهم کشتار دانشجویان ربط می دهند از کجا نشات گرفته است و چه ربطی بین فتنه گری ها و فتنه جویی ها با نقد دموکراسی غربی و اثر آن بر  زندگی کشورها و ملت های جهان وجود دارد ؟
این جملات نشان می دهدکه تاجزاده به دنبال آن بوده تا با کنار هم چیدن این جملات  و کلمات نتیجه گیری کند که بین فضای داخلی و فضای خارجی تفاوت وجود دارد و وفاداران به نظام به دموکراسی و حقوق بشر اعتقادی ندارند.
اگر قرار باشد که قرائت ایشان را از دموکراسی بپذیریم به معنی پذیرش خروج از مسیر و اهداف مترقی ملت و کشور و بزرگان است زیرا اگر دموکراسی به معنی طرح مطالبات افراطی و تنش و درگیری و ناارامی باشد قطعا توسعه و پیشرفت را به همراه نخواهد داشت...

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
0
2
نظر تاج زاده غلط نبود !
یکی نمونه از این مشت و مال های جانانه ، برکناری وزیر علوم بود و مواردی دیگر مانند توقیف روزنامه ها و ...
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین