وقتی «آزادی» ، « یواشکی» می میرد !

رضا سیف پور* - مدتی است در فضای مجازی شاهد واژه عجیب و نامانوسی باعنوان « آزادی یواشکی زنان ایرانی » هستم. بسیارسعی کردم تا درباره آن چیزی ننویسم و از کنار آن بی تفاوت بگذرم اما هر روز که گذشت بیشتر افسوس خوردم و احساس کردم لازم است سخنی چند با گردانندگان این صفحه پر مفهوم ! و هدفمند در فضای پر مخاطب ترین شبکه اجتماعی داشته باشم زیرا با تمام وجودم می بینم یک بار دیگر در طول تاریخ قرار است به مفهوم بلند « آزادی » خیانت شود و اینبار باز هم در لباس « آزادی » ! و در کنار مقام شامخ « زن » . و باز افسوس می خورم که چرا باید زن هربار در تاریخ به گونه ای مورد سوءاستفاده افراد وجریان های مختلف با اهداف نامبارک سیاسی و « قدرت طلبانه » قرار گیرد .

به گزارش بولتن نیوز، در این نوشته کوتاه نمی خواهم به خانم خبرنگاری که خود را صاحب اصلی آن صفحه معرفی می کند توهین کنم .حتی به همکاران رسانه ای او در شبکه های مختلف ماهواره ای ، از جمله « بی بی سی » و « من و تو 1 » و نیز شبکه اجتماعی « فیس بوک » که به شکل عجیبی درتبلیغ این حرکت توهین آمیز به جایگاه انسان (و نه فقط زن ایرانی ) سنگ تمام گذاشته اند ، هم هیچ اهانتی نخواهم کرد و این رفتار را از سوی هرکس که باشد بدتر از هر کار دیگری می دانم . همچنین نمی خواهم مثل بعضی از نویسندگان در مورد سرقت عکس های خصوصی مردم و قراردادن آنها در صفحه مذکور صحبت کنم زیرا درستی یا نادرستی این مطلب در اصل مطلب تفاوتی ایجاد نمی کند و تاکید می کنم این نوشته من ، نه در تایید نوشته کسی و نه در تکذیب و یا رد انگاره و باور کس دیگری است اما به عنوان یک انسان در گستره گیتی نمی توانم تاسف خود را از این حرکت ظاهرا « انسان مدار» و در واقع « ضد انسانی » اعلام نکنم .حرکتی که به هر حال به نوعی نام ایران و ایرانی را به همراه دارد و هر دوسوی آن تکیه بر نامی دارد که قرن هاست با افتخار در تاریخ درخشیده و بدتر از همه اینکه اینبار واژه ای مصداق شده که هم در « ایرانیت » ما و هم در « اسلامیت » ما شانی والا دارد( زن ) و باز تاسف بار تر اینکه تمام اینها به پشتوانه واژه مقدسی شکل گرفته که آرزوی تاریخی بشر است و در تاریخ خون ها برایش ریخته شده است ؛ « آزادی » !.
می خواهم در این نوشتار کوتاه بی هیچ درشت گویی سخنی صادقانه با بانیان این حرکت غیر انسانی داشته باشم و به عنوان یک فرد در گستره تاریخ چند سوال از ایشان بپرسم به امید اینکه خود بفهمم چرا باز هم باید مثل همیشه « آزادی » و « آزادگی » قربانی شود و اینبار در کنارش قرار است پیکر شریف « زن ایرانی » ( مسلمان و غیرمسلمان ) نیز مثله! شود؟ :

1- پیروان « آزادی » از نوع « یواشکی » لطفا بگویند چه نسبتی بین « آزادی » و « یواشکی » وجود دارد ؟! کدام آزاد زن و آزاد مردی در تاریخ ، یواشکی به میدان گاه رفت ؟! پیامبر اکرم(ص) آنگاه که ندای رسالت سر داد؟ امام شهید(ع) آنگاه که پرچم عدالت را برافراشت ؟ فرزند زهرا(س) آنگاه که هیهات سرداد؟ زینب شریف (س) آنگاه که کاخ شام را لرزاند ؟ فاطمه دخت نبی (س) آنگاه که فریاد ولایت سرمی داد؟ حر دلیر آنگاه که واحسرتا می گفت؟ کدامیک ؟ بگذارید باز مثال بزنم ، حلاج آنگاه که ان الحق می گفت ؟ گاندی آنگاه که مهربانی هدیه می کرد؟ ژاندارک آنگاه که در آتش می سوخت ؟ کدامیک ؟ کدامیک « یواشکی » به دنبال « آزادی » می گشتند؟ آیا گمان نمی کنید آزادی از نوع یواشکی شوخی گریه داری است که می خواهید با آن گرگ هایی که ما را نظاره می کنند بخدانید؟ و بیش از هرچیز ابزاری است برای خودنمایی ؟ وگرنه چه نسبتی بین این دو واژه وجود دارد ؟

2- شما از آزادی چه تعبیری دارید؟ آیا بالاترین تفسیر شما از آزادی همین برداشتن چادر یا روسری از سرزنان است ؟ که تازه آن هم به شیوه شما بیش از « آزادی » مصداق « قانون گریزی » و « عدول از هنجارهای اجتماعی » پیدا می کند؟ اگر تفسیر شما از آزادی همین است پس در طول تاریخ اینهمه شیر زن و شیر مرد خون خود را برای چه بر زمین ریختند ؟ حال آنکه بسیاری از آنها دغدغه ای به نام چادر و روسری نداشتند ! آیا این ظلم به « آزادی » نیست وقتی معنای بلند و انسانی آن را که هدیه ای ارزشمند از سوی خداوند عزیز است اینگونه حقیر و کوچک می کنید؟ و آیا قصد شما کوچک انگاشتن آرمان های آزادی خواهانه زنان و مردان ایرانی نیست که برای آن سالها زحمت کشیده اند ؟ همین زنان که شما قصد دارید آنها را « دربند » نشان دهید آیا مادران و خواهران همانهایی نیستند که در مقابل طاغوت ایستادند (و تازه درآن زمان دغدغه روسری هم نداشتند) و پس از آن هشت سال خون دل خوردند تا وجبی از خاک آزاد پرور ما به دست بیگانه نیافتد کما اینکه در تاریخ نیز چنین کردند؟ آیا ذغیر از این است که « آزادی » یکی از سه رکن آرمانخواهانه زن ایرانی در عبور از« طاغوت » و حصول « استقلال » و « جمهوری اسلامی » بود ؟ چرا آزادی را تحقیر می کنید؟

3- آخرین باری که به ایران آمده اید کی بود؟ آیا بهتر نیست ایران را از لنز دوربینهای آزادتری! ببینید؟ آیا به نظر شما امروز دغدغه زنان و دختران ما چادر و روسری است ؟ چرا اینگونه تصور می کنید که در ایران تمام زنان و دختران عفیف ما مجبورند چادر و چارقد برتن کنند و اجازه ندارند «حجاب» را آنگونه که خود می پسندند ، در محدوده قوانین شرع ، رعایت نمایند ؟ شما یا ایران را ندیده اید یا عمدا چشم خود را بر واقعیت بسته اید! . همانطور که گفتم نمی خواهم در این نوشتار در تایید گفتار و رفتار کسی سخنی بگویم اما آیا واقعا اگر از موارد استثناء بگذریم رفتار « قانون» در مقابل کسانی که «عرف رایج» را به بدترین شکل به سخره می گیرند ، مصداق «حجاب اجباری» است ؟ شما بی شک از واقعیات جامعه ایران فاصله دارید وگرنه می دانستید کسی در ایران مجبور نیست خود را با عنوان رعایت حجاب و احترام به قوانین و عرف جامعه در خانه حبس کند ؟

4- چرا فکر می کنید احترام نهادن به « قوانین » جامعه (شرعی ، عرفی یا حکومتی ) به معنای تحریم آزادی است ؟ کدام کشور در دنیا اجازه می دهد قوانین حکومتی یا عرفی در آن نقض شود ؟ موضوع اینست که درجامعه ایران با پشتوانه کهن اسلامی و ایرانی ، عفاف و پاکدامنی ، هم عرف رایج و مقبول و هم دستور شرع است و شکی نیست که احترام به قوانین جاری جامعه وظیفه هر فرد است که آن هم مختص زن ایرانی نیست . چگونه است که در فرهنگ غرب احترام به قانون ولو قانونی غلط ، نشانه « فرهنگ و تمدن » بالاست اما در جامعه ما احترام به قانون آن هم قانونی که برمبنای شرع و عرف مورد قبول جامعه تنظیم شده عدول از آزادی محسوب می شود ؟!

5- چرا شما آنگاه که در برخی از همین کشورهای غربی اجازه تحصیل به دختران محجبه به دلیل رعایت حجاب داده نمی شود ندای آزادی خواهی سرنمی دهید؟ . آنجا که دیگر کسی این دختران و زنان را به حجاب مجبور نکرده است و در مقابل ، آن حکومت ها هم خود را « مهد آزادی »تلقی می کنند .

6- آیا این ظلمی بزرگ نیست که بزرگترین افتخار زنان و دختران غیور ما را ، برداشتن یک روسری نیم بند از سر ، آن هم در محیطی خلوت ، نشان دهیم ؟ چرا به زنان و دختران ما نمی گویید که در غرب بزرگترین دغدغه زنان پیشرفت و تعالی در علم و هنر و تکنولوژی است و اینچنین « بدن » را دغدغه اصلی فکر و ذهن قرار دادن ، در سطوح مختلف تنها مختص طبقه ای خاص از« تن فروشان » در غرب است ؟!. ( با پوزش از تمام زنان محترمی که تصاویرشان در صفحه مذکور ثبت شده . قصد اهانت به ایشان را ندارم ) که « فمینیست» ترین گروه ها هم دیگر برایشان در اولویت نیست . آیا این توهین به زن ایرانی نیست که اینهمه درجات علمی و هنری و فنی ایشان را در دنیا نادیده بگیریم و در سطح بین المللی بزرگترین افتخار را برای آنها برداشتن روسری بطور « یواشکی » معرفی کنیم . ؟

7- در همین فستیوال های هنری یا مجامع علمی در مواردی برخی زنان ایرانی روسری از سربرداشتند . بنده قصد تایید این کار را ندارم اما آیا در ایران سوای چند سایت و چند مقاله کسی خدای نکرده تعرضی به آنها کرد یا حقی از حقوق اجتماعی ایشان از بین رفت ؟ تمام آنها دوباره به ایران برگشتند و به کار خود مشغول شدند و باز هم تلاش می کنند تا حداقل به قوانین جامعه احترام گذارند و البته جامعه هم به آنها احترام می گذارد . به نظرم شما از واقعیات جاری ایران فاصله دارید و مبنای خود را تنها برخی رفتارهای محدود از سوی عده ای معدود قرار داده اید که آن هم اگرچه اغلب با هدف اجرای قانون است اما به لحاظ شکلی و بروز تند روی در بسیاری موارد مورد تایید مسئولان و صاحب نظران نیست و پس از بروز مورد تذکر قرار می گیرد .
بیایید به « آزادی » احترام بگذاریم . بیایید به مقام رفیع « زن » احترام بگذاریم و بالاتر از همه اینها بیایید به « انسان » که والاترین مخلوق خداوند است و « آزاد » آفریده شد احترام بگذاریم و خواسته های شخصی خود را به نام « زن عفیف ایرانی » ننویسیم و در این راه واژه های بلندی را که در تاریخ ، خون انسان ها پایشان ریخته شده به سخره نگیریم . زن ایرانی آزاد است آن هم بطور آشکار و نه « یواشکی » چون می داند خداوند او را آزاد آفریده و این را در سایه حرمتی که دین مبین اسلام برایش قائل شده بدست آورده و آنچنان در زندگی اجتماعی خود به بلوغ رسیده که اگر مسلمان یا غیر مسلمان باشد می داند چگونه به قوانین جامعه ای که در آن زندگی می کند احترام بگذارد . او احترام به قوانین و عرف جامعه را نشانه بلوغ خود می داند و نه دربند بودن . برای زن مسلمان هم این یک افتخار است که به فرموده دین خود و در پیروی از سیره بزرگان دین و بخصوص زنان شریف و پاکدامن اسلام ، « حجاب »را مطابق حدود شرعی پاس بدارد و با « عفاف » خود همگام با مردان قله های افتخار را در علم و دانش و فن و هنر بپیماید و کاری کند تا جهانیان نام ایرانی را با افتخار یاد نمایند . بیایید « آزادی » را به سخره نگیریم و « زن » این نماد مهربانی در خلقت را بازیچه قرار ندهیم .


* کارشناس ارشد علوم سیاسی ، تحلیل گر رسانه