محمد رضا صادق مشاور رسانهای رئیس جمهور است که می گوید آشناییاش با حسن روحانی به زمان جنگ بازمیگردد.
به گزارش بولتن نیوز، محمدرضا صادق
مشاور رسانهای رئیس جمهور است که می گوید آشناییاش با حسن روحانی به زمان
جنگ بازمیگردد؛ ارتباطی که تلاش کرده تا امروز آن را حفظ کند. او در گفت و
گوی نورورزی خود به سوالاتی در مورد نقدپذیری دولت پاسخ می دهد موضوعی که
شاید مورد اعتراض بسیاری از رسانه های منتقد دولت باشد. منتقدان دولت که در
هفته های منتهی به پایان سال 92 به بی سواد بودن متهم شده بودند و شکایت
ها و توقیف های چندباره ای را پشت سر گذاشته بودن شاید چندان جمله محمدرضا
صادق را در مورد شرح صدر دولت در برخورد با منتقدان را قبول نداشته باشند.
مشاور
رسانه ای دولت در بخشی از این گفت و گو با بیان اینکه دولت تا کنون شرح
صدر خوبی در مواجه با منتقدان از خود نشان داده است، می گوید: دکتر روحانی
واقعا به نقد و نقادی عالمانه، اعتقاد دارد و دیگران را نسبت به آن تشویق
میکند. ایشان حرف حسابی و نقد عالمانه را ولو اینکه نسبت به کار خودش
باشد، محترم میشمارد.-- در ادامه گفتوگوی نوروزی محمدرضا صادق مشاور رسانهای دولت یازدهم با مثلث را میخوانید؛ آشنایی شما با آقای دکتر روحانی به چه زمانی بازمیگردد؟ کسانی
که در ارتباط با مسائل انقلاب بودند چه قبل از پیروزی و همینطور درآستانه
پیروزی انقلاب و نیز در سالهای دفاع مقدس، با نام آقای دکتر حسن روحانی و
خدمات ایشان آشنایی دارند. ما هم به دلیل اینکه در خدمت اهداف انقلاب حرکت
کردیم و در معرض مسائل و رویدادهای انقلاب بودیم، با نام و خدمات ایشان
آشنا بودیم. در دوران دفاع مقدس نیز - بهخصوص در سالهای آخر - به دلیل
اینکه توفیق داشتم در ستاد تبلیغات جنگ انجام وظیفه کنم و از جمله
مسئولیتهای آقای دکتر روحانی نیز مرتبط به مدیریت و هدایت همین نوع امور
بود، با ایشان ?شنا شدم. بعد از آن، این توفیق را داشتم که از سال 77 به
بعد چند سالی را در دبیرخانه شورای عالی امنیتملی حضور پیدا کنم، در کنار
ایشان باشم و کارهایی که برعهده ایشان بود را از نزدیک درک کنم. روابط و
ویژگیهایی که ایشان داشت، من را به سوی او جذب کرد و از دیدگاههای ایشان و
برنامههایی که داشتند، مطلع شدم. در تمام این سالها نیز که در مجمع
تشخیص مصلحت نظام توفیق خدمت داشتم با جناب آقای دکتر روحانی بهعنوان یکی
از اعضای موثر مجمع و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام
در ارتباط بودم.
زمانی هم که آقای دکتر روحانی تصمیم گرفتند در
عرصه رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم حضور پیدا کنند، ما هم سعی
کردیم در همراهی با ایشان، به کارها و فعالیتهایشان کمک کنیم.
از
زمان انتخاب دکتر روحانی به ریاستجمهوری، سعی کردم در حد توان در عرصههای
مختلفی که در راستای تحقق گفتمان مورد اقبال مردم در انتخابات 24خرداد
است، کنار آقای دکتر روحانی، کمک کنم.
شما
بهعنوان مشاور رسانهای رئیسجمهور، روحیات رسانهای آقای روحانی را
چگونه میبینید؟ برای مثال آقای هاشمی به دلیل اینکه سالها تجربه رسانهای
دارند، دیگر با نقدها تا حدودی کنار آمده اند. آقای روحانی از این لحاظ
چگونه هستند؟ از آنجاییکه جناب آقای دکتر روحانی در تمام
سالهای بعد از پیروزی انقلاب در کانونهای اصلی تصمیمگیری و تصمیمسازی
کشور حضور موثر و فعال داشته، کاملا به نقش رسانهها وقوف دارد. در عین
حال ایشان یک حقوقدان برجسته، یک عالم دینی و یک مبلغ خوب اسلامی بوده و
هست و با کار رسانه و نحوه تولید پیام و چگونگی فعالیتهای رسانهای
بهخوبی آشناست. این مساله، کار رسانهای را برای کسانی که میخواهند در
کنار ایشان فعالیت کنند، هم آسان میکند و هم سخت؛ آسان از این جهت که به
تکنیکها، روشها، فراگردها و چگونگی این امور اشراف?کامل دارند و سخت است
از این جهت که وقتی کسی بخواهد در کنار فردی مثل آقای دکتر روحانی که به
چنین اموری اشراف کامل دارد و در آن متبحر است، فعالیتی انجام دهد، باید
کارش بسیار بدیع و برجسته باشد. وجه دیگر این مساله است که چون ایشان اشراف
دارند و آثار کار رسانه را میدانند، بهطور مستمر این امور را نیز تعقیب
میکنند و فقط به کار ما بسنده نمیکنند.
ایشان در کنار کارهایشان، رسانهها را بررسی و رصد میکنند و شرحصدر خیلی خوبی هم دارند. من
در کنار مسئولان مختلفی بودهام و توفیق داشتهام که کنش و واکنش آنها را
نسبت به نتایج کار رسانهها در مقاطع زمانی گوناگون ببینم؛
حقیقتا
میتوانم بگویم که ایشان شرح صدر خوبی دارد و کار رسانهای را بهخوبی
میشناسد. دکتر روحانی واقعا به نقد و نقادی عالمانه، اعتقاد دارد و دیگران
را نسبت به آن تشویق میکند. ایشان حرف حسابی و نقد عالمانه را ولو اینکه
نسبت به کار خودش باشد، محترم میشمارد.جز بولتنهایی که شما یا دیگران برای آقای روحانی آماده میکنید، خودشان هم روزنامهها و سایتها را مطالعه میکنند؟ تا
جایی که من خبر دارم، ایشان هم روزنامهها را مطالعه میکنند و هم
رسانههای مجازی، تصویری و شنیداری را رصد میکنند؛ یعنی فقط به این بسنده
نمیکنند که مشاوران یا دفترشان اطلاعاتی را در اختیار ایشان قرار دهند.
آقای روحانی تا چه حدی مشورت میکنند؟ آیا در حوزههای مختلف رسانهای با شما مشورت میکنند؟ آقای
دکتر روحانی اساسا فردی مشورتپذیر است و به مشورت و نظر کارشناسان بسیار
اهمیت میدهد و اگر نظر کارشناسی یا - به تعبیری - حرف حساب و عالمانهای
زده شود، آن را مورد توجه قرار میدهد.
یکی از مسائلی که در حوزه رسانهای دولت اهمیت دارد، مساله رابطه با صدا و سیماست. این رابطه هماکنون چه وضعیتی دارد؟ تکلیف
و نوع رابطه دولت با دستگاههای مختلف که مشخص است و بهگونهای است که
فعالیتهای خود را بر مدار قانون انجام میدهد. مصالح کشور و توقعات مردم
که باید به آنها توجه شود نیز مشخص است.
اساسا دولت از صدا و سیما رضایت دارد؟ شما
بهدنبال این نباشید که من به صراحت به شما بگویم که رضایت یا دلخوری
داریم یا نه؛ چراکه ما با واقعیتهایی مواجه هستیم که باید مورد توجه قرار
گیرند. دولت در جایگاهی قرار دارد که وظایف کاملا مشخصی برعهده دارد. باید
همه بخشهای مختلف کشور تلاش کنند که پیام مردم را دریافت کنند و ببینند
مردم به چه چیزی توجه دارند. باید ببینیم آنچه برای حفظ و پیشبرد اهداف
نظام اسلامی باید به آن توجه کنیم، چیست. به نظر من برای دولت این مفاهیم
مشخص است.
در ماجرای گفتوگوی
رادیو و تلویزیونی آقای دکتر روحانی با مردم، ابلاغیهای از سوی معاونت
سیما صادر شد که مقرر کرده بود سه مجری از سوی دولت معرفی شود تا صدا و
سیما یک نفر را از میان آنها انتخاب کند. این مساله مورد توافق شما و صدا و
سیما قرار گرفته است؟ به نظرم این مساله تا این حد اهمیت ندارد.
یعنی به نظر شما مشکل میتوانست به راحتی حل شود؟ واقعا
برای خود من هم عجیب بود که چرا باید تا این حد به این موضوع پرداخته شود.
اتفاقا چند ساعت قبل از آن مصاحبه پیگیریهایی کردم و راهکاری را به
مسئولان اصلی صداوسیما پیشنهاد کردم که اگر قبول میشد اساسا بهعنوان یک
سوژه، امروز شما بدان اشاره نمیکردید. این هم جای تامل دارد که بهجای عطف
توجه به صحبتهای آقای دکتر روحانی - که صحبتهای مهمی هم بود - بیشتر به
موضوعاتی از قبیل انتخاب مجری، نامه هیات نظارت و... پرداخته شد.
برای
گفتوگوی رئیسجمهور با مردم، راههای مختلفی آزموده شده است؛ گاهی آقای
احمدینژاد بهصورت مونولوگ با مردم صحبت کرده، گاهی با یکی از مشاوران خود
گفتوگو کرده و گاهی هم در مقابل یک مجری خاص نشسته است. ولی امروز تشخیص
آقای روحانی این است که چند نفر مجری از ایشان سوال کنند و ایشان به سوالات
آنها پاسخ دهد. شما کدام الگو را بیشتر میپسندید؟ اینکه
رسانه و تمام عوامل آن چگونه عمل کنند و دارای چه مختصاتی باشند که پیام به
مخاطب منتقل شود، تابع محتوا و نوع پیام مصاحبه است. زمانی یک مقام
میخواهد گزارشی به مردم بدهد؛ او که نیاز ندارد مجری داشته باشد و بدون
حضور مجری هم میتواند پیام خود را به مردم منتقل کند. زمانی هم هست که
پرسشهایی در افکار عمومی وجود دارد که رسانه میخواهد از آن مقام، مطالبه
یا تقاضای پاسخ، مباحثه و کسب اطلاع کند؛ بنابراین جلسه تشکیل میدهد و
سوالات را تا جایی که به قناعت برسد طرح میکند. در این نوع مصاحبه مجری
نماینده افکار عم?می است و باید تا جایی که به مرحلهای از قناعت برسد،
سوال خود را از زوایای گوناگون طرح کند و مساله را تبیین و واکاوی کند.
مثلا شما بهعنوان نماینده نشریهتان میخواهید در این مصاحبه با من بحث
کنید، پس موضوع موردنظرتان را میکاوید تا به نتیجه برسید. اما زمان دیگری
هست که یک برنامه با شکل مشخص و با یک صورتبندی خاص مثل مناظرات انتخاباتی
برگزار میشود که تابع همان مختصات است. بنابراین، نمیتوان قاعده واحدی
را انتخاب و تعمیم داد و گفت که رئیسجمهور، وزیر یا نماینده مجلس فقط باید
در این قالب و براساس این الگو م?احبه کند. این مساله، تابع پیام و
مختصاتی است که پیامدهنده میخواهد به افکار عمومی منتقل کند. نظر شخصی من
این است که این مساله باید دو طرفه باشد؛ یعنی هم مصاحبهکننده به این
مساله رضایت داده باشد و هم مصاحبهشونده. شما هم که حرف خودتان را
نمیزنید؛ بلکه نماینده مخاطبانی هستید که هر هفته نشریه شما را مطالعه
میکنند. اگر به ذائقه و خواست مخاطبان توجه نکنید و پرسشهای خودتان را
باتوجه به خواست آنها مطرح نکنید، در وظیفه خودتان کوتاهی کردهاید و
ماموریتتان را بهخوبی انجام ندادهاید و در فروش نشریه هم با مشکل ?واجه
میشوید.
مقصود من از این توضیحات آن بود که بگویم باتوجه به نوع
پیام میتوان شکل مصاحبه، مدل پرسشها و شرایط مصاحبهکننده را انتخاب کرد.
اینها مسائل پیچیدهای نیست.
همه دولتها موافقان و مخالفانی دارند. شاید ظهور و بروز این موافقتها و مخالفتها تا حد زیادی در رسانهها باشد. شاید در کشور ما اینطور است اما در کشورهای دیگر شرایط متفاوت است. (خنده)
آقای
روحانی شعار اعتدال را انتخاب کردهاند و استراتژی خود را بر دوری از
افراط و تفریط قرار دادهاند. طبعا این مساله باید در رسانهها و رویکرد
دولت نسبت به رسانهها هم دیده شود. بر این اساس، رویکرد و نگاه دولت نسبت
به مخالفانش چگونه است و چه استراتژی را میخواهد مدنظر قرار دهد؟ همانطور
که گفتید، اعتدالی؛ در واقع دولت تدبیر و امید سیاستش این بوده و خواهد
بود که همه از رسانهها تا سیاسیون و دولتمردان بتوانند زیر چتر قانون
فعالیت کنند. یکی از شعارها و وعدههایی که آقای دکتر روحانی به مردم دادند
و مردم پسندیدند، این بود که همه زیر چتر قانون باشیم. در عین حال ما زیر
چتر قانون، فرصت انتقاد و تبیین داریم و تبعیض ناروا هم وجود ندارد. ما
باید ببینیم موضوعات مهم چیست. کسانی هم که مخالف دولت هستند و دیدگاه،
گفتمان و کنش دولتمردان برای آنها جذاب نیست یا آن را قبول ندارند،
میتوانند نظرات خو? را بیان کنند، نظر دهند و نقد کنند؛ هیچ محدودیت
غیرقانونی برای اینها نباید ایجاد شود. شما ملاحظه کردید که آقای دکتر
روحانی در جشنواره مطبوعات نیز بر فرصت برابر برای موافقان و مخالفان دولت
تاکید داشت. منظور ایشان از این سخن این بود که اگر رسانهای موافق دولت
است، به این معنی نیست که یارانه غیر قانونی به او داده شود یا به رسانه
مخالف دولت، یارانه کمتری تعلق بگیرد؛ ملاک این دولت این است که رسانه
براساس قانون و توجه به منافع کشور، اصول حرفهای کار خود را دنبال کند. از
نظر دولت، همه کسانی که زیر چتر قانون فعال?ت میکنند، با هم برابرند.
میتوان
از صحبتهای شما اینگونه استنباط کرد که دولت در حال حرکت در مسیری است
که رویکرد اعتدالی مجموعه دولت را نسبت به همه نشان دهد که البته در این
مسیر برخی رسانهها توسط هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شدند، یک رسانه
اصلاحطلب بوده و... هیات نظارت بر مطبوعات که زیر نظر دولت نیست.
نمایندگانی از دولت در این مجموعه هستند که... اکثریت این هیات با دولت نیست.
همین
را میخواهم عرض کنم. صحبتهای آقای روحانی تا حد زیادی به روزنامههای
آسمان و بهار بازمیگشت، یعنی فضا به سمتی میرود که ممکن است... نه؛
آقای روحانی یک قاعده را توضیح دادند و اگر نیاز بود، نام میبردند. در
واقع قاعدهای را توضیح دادند که مورد توجه دولت است، ضمنا این را بگویم
که اکثریت اعضای هیات نظارت بر مطبوعات غیردولتی هستند و دولت فقط دو عضو
در این هیات دارد.
نکته مهم
این است که قانونی که شما به آن اشاره میکنید، تکلیف اهانت به مقدسات را
روشن کرده است و انتظار میرفت که دولت فارغ از گرایش سیاسی رسانه متخلف
نسبت به این مساله واکنش نشان دهد. اما شاید چون فضای رسانه، فضای
اصلاحطلبی بوده، واکنشی نشان داده نشد. این سخنان اعتراض به آن توقیف تلقی
میشود، اینطور نیست؟ بهتر است شما این مسائل مصداقی را
از مسئولان مربوطه در دبیرخانه هیات نظارت بر مطبوعات بپرسید. به گمان من
از نظر دولت تفاوتی وجود ندارد. مساله این است که اگر قانونی نقض شد و
رسانهای تخلف کرد، تذکر لازم براساس معیارهای قانونی داده شود. قاعدتا این
کار انجام شده و میشود. در این قضیه هم از نگاه دولت و براساس چارچوبی که
آقای دکتر روحانی دنبال میکند، تبعیضی نباید باشد.
روند
شکایت دولت از رسانهها در چه وضعیتی است؟ آقای روحانی در جشنواره مطبوعات
گفتند که شکایت از رسانهها باید حداقل باشد. شما این موضوع را چگونه
پیگیری میکنید؟ شما ببینید دولت از حدود هفتماه پیش که
رسما کار خود را آغاز کرده، چه تعداد از رسانهها شکایت کرده است. ما در
بسیاری از موارد پیگیر بودهایم که اگر در رسانهای مشکلی وجود داشت، به
آنها کمک کنیم. حتی زمانی که برخی از دوستان رسانهای خبرهای خلاف واقعی
را مطرح کردهاند، من از پشت تلفن یا به شکل حضوری و در حدی که خودم
اطلاعات داشتهام و میتوانستم کمک حرفهای انجام دهم، مطالب را به آنها
منتقل کردم و آنها هم قانع شدند. جا دارد که در اینجا از این رسانهها تشکر
کنم. جالب است بدانید که از جریانات مختلف هم هستند. م?ضوعاتی بوده که من
برای آنها توضیح دادهام، مساله را برای آنها تشریح کردهام و آنها خودشان
مبادرت به اصلاح کردهاند؛ به نظر من این پدیده مبارکی است که اتفاق
میافتد و من این را هم دستاورد انتخاب مردم در 24 خرداد میدانم؛ یعنی
نگاه اعتدالی. در رسانههای مختلف مسائلی پیش آمده که من شخصا با خبرنگار،
سردبیر یا مدیرمسئول تماس گرفتهام و موضوع را توضیح دادهام.
آنها
هم خودشان اصلاح کردهاند که به نظر من، این پدیده مبارکی است و باعث
میشود افکار عمومی به رسانه اعتماد کنند. امیدوارم این روند، به یک جریان
جاری تبدیل?شود؛ چون اگر رسانهای خودش به این برسد که اشتباه کرده یا خبری
را نابجا منعکس کرده وخودش درصدد اصلاح برآید، اعتماد افکار عمومی را به
رسانه بیشتر میکند. یعنی اگر رسانه، پیام را بد دریافت کرده و در نتیجه بد
منتقل کرده است، خودش در جهت اصلاح آن حرکت کند. طبعا کار رسانه تنویر
افکارعمومی است و اگر پیام را بد دریافت کرده یا آن را بد منتقل کرده است،
باید کوشش کند و اصلاح لازم را انجام دهد. من تقویت و توسعه این فرآیند
مبارک را به روشنی میبینم. اگر شما این مساله را در رسانههای منتسب به
جریانهای مختلف سیاسی بررس? کنید، میبینید که خودشان در راستای اصلاح
خبرها یا گزارشها اقدام میکنند. حتما دیدهاید که دولت در موارد اندکی
نسبت به تکذیب اخبار منتشر شده در رسانهها اقدام میکند؛ البته باید
بپذیریم که گاهی حق دولت ضایع میشود ولی باید از کنار این مسائل گذشت چرا
که کارهای مهمتری وجود دارد که دولت باید به آنها بپردازد. نباید زمان
زیادی را صرف این مسائل کرد که مثلا یک سایت با تعداد بیننده محدود، مطلب
نادرستی را منتشرکرده و ما فورا بیانیه صادر کنیم؛ البته در مواردی نیز
واکنش اجتنابناپذیر است.
یکی از مسائلی که منتقدان به آن استناد میکنند، شکایت شورای عالی امنیت ملی از برخی چهرههای رسانهای است. شکایتی نبوده...
ماجرا چیست؟ از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بپرسید متوجه میشوید که شکایتی در کار نبوده.
یعنی به دستگاه ریاستجمهوری ربطی ندارد؟ تا جایی که من مطلع هستم، چنین چیزی نیست. من تعجب میکنم که چرا برخی اصرار دارند اینگونه قلمداد شود.
هیچ شکایتی نشده است؟ از منظر حقوقی، شکایت، مختصاتی دارد. شما از مرجع قضایی سوال کنید، برایتان روشن میشود که شکایت نشده.
نکته دیگر این است که چرا آقای رئیسجمهور بهطور جداگانه با رسانههای داخلی گفتوگو نمیکند؟ من
حرف شما را قبول ندارم. آقای روحانی در سفر خوزستان یا هرمزگان، با
رسانههای محلی گفتوگوی اختصاصی داشتند؛ یعنی مصاحبه پایان سفر ایشان، فقط
با روزنامهها و هفتهنامههای محلی بود.
چرا چنین کاری در قبال رسانههای سراسری انجام نمیشود؟ وقت نشده است.
به این موضوع فکر میکنید؟ این
کار بااهمیتی است ولی واقعا هنوز فرصت فراهم نشده است. شما از گرفتاریها،
مشغلهها و کارهای عقبافتادهای که آقای رئیسجمهور پیگیر حل و فصل
آنهاست، اطلاع دارید. نکته دیگر این است که با یک روزنامه یا رسانه
صحبتکردن تابع همان صحبت ابتدای گفتوگوست؛ یعنی باید بررسی کنیم و ببینیم
پیام چیست؟ البته گاهی مطالبی وجود داشته که ایشان میخواستند با مردم در
میان بگذارند و از طریق رسانه ملی عمل کردند. شاید در آینده هم چنین فرصتی
پیش بیاید. گفتوگو با رسانههای خارجی در سفرها یا در برنامههایی بوده که
باید مواضع جمهو?ی اسلامی بیان میشد؛ یعنی دیپلماسی عمومی در کنار
دیپلماسی رسمی فعال میشد. این بخشی از کار بود؛ چون دنیا راه را برای
رسیدن پیام جمهوری اسلامی باز نکرده بود - و حتی این راه را بسته بود -
لازم است کسی در جایگاه رئیسجمهور مواضع را بیان کند تا برد پیدا کند و به
افکار عمومی جهان برسد، وگرنه قطعا رسانههای داخلی برای آقای رئیسجمهور و
همه ما محبوبتر هستند.
نکتهای
که در دولت جدید پدید آمده، استفاده از رسانههایی از قبیل توئیتر است و
برخی از وزرا هم در فیسبوک عضویت دارند. نگاه دولت نسبت به این رسانهها
چگونه است؟ همه ما اثرات شبکههای اجتماعی را میدانیم. با
رشدی که در علم و فناوری پدید آمده، شبکههای اجتماعی و آنچه در شبکههای
مجازی بهعنوان ارتباطات اشخاص و اطلاعرسانی رقم میخورد، سهم بزرگی در
جریان تبادل اطلاعات در دنیا دارد. نادیدهگرفتن این سهم و بیتوجهی به این
مساله، صحیح نیست؛ بلکه بحث این است که چگونه با این مساله تعامل کنیم که
هم معیارها و اصولی را که به آنها باور داریم رعایت شود و هم از این ظرفیت
استفاده شود. کسی تردید ندارد که این ابزار بسیار فعال و تاثیرگذار است؛
اما مساله مهم این است که چگونه از این ?بزار استفاده کنیم. مطالعات مربوط
به این مساله انجام شده و دستگاههایی که در این قضیه مسئولیت دارند،
کارهای خود را دنبال میکنند؛ دولت هم از طریقی که قانون مشخص کرده است،
دیدگاه و وظایفی را که دارد تعقیب میکند.
رهبر معظم انقلاب فرمودند که تیم مذاکره کننده بچههای انقلاب هستند. در این شرایط وظیفه رسانههای ما چیست؟ اطلاعرسانی
مبتنی بر منافع ملی. توجه و التزام به منافع ملی، خطوط قرمز و اهداف ملی
در اطلاعرسانی و مذاکرات هستهای اصل است. اینها مورد تایید ارکان نظام
قرار گرفته که در راس آنها مقاممعظمرهبری است. رسانههایی که در مسیر
تقویت و حفظ منافع ملی کار میکنند، میدانند که در سیاست خارجی اهداف ملی
بر مبنای منافع ملی احصا و در جهت حفظ و ارتقای آنها تلاش میشود.
بنابراین، این مساله جزئی از مصالح و منافع کشور محسوب میشود و رسانههایی
که در خدمت اهداف و منافع ملی هستند، باید در این مسیر همجهت و همگرا
باشند. این مو?وع مسالهای مثل مسائل معمول اقتصادی یا اجرایی نیست که
اختلافنظر پیرامون آن متعارف باشد و رسانهها آن را مورد چالش قرار دهند.
این مساله بسیار بااهمیتی برای کشور است؛ رسانهها هم باید به آن بها بدهند
و در اطلاعرسانی دقیق عمل کنند.
شما این وظیفه را سخت میبینید؟ وظیفه «مهمی» است که باید به دقت آن را انجام دهند.
آیا
مناسب نیست که شما خط قرمزها را برای رسانهها تعیین کنید و اخبار را به
آنها ارائه دهید؟ هرچه شما از این مساله فاصله بگیرید، این رسانهها احساس
میکنند که بیگانهاند. دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی،
وزارت امور خارجه، وزارت ارشاد و خود بنده جلساتی را با مسئولان رسانهها و
روزنامهنگاران ترتیب دادهایم و البته این جلسات باید بیشتر از این هم
باشد. البته چون در ابتدای کار دولت هستیم، این نوع هماهنگیها هنوز خیلی
روان نشده اما انشاءالله در آینده این جلسات و تبادلنظر بیشتر خواهد شد؛
چراکه این امری دوسویه است. هم ارائه اطلاعات و در جریان قراردادن آنها
مفید است از منافع ملی و اهداف ملی بهتر محافظت کنند و آن را اعتلا ببخشند،
و هم بهعنوان نمایندگان افکار عمومی میتوانند دیدگاه?ها، نظرات و
پیشنهادهایی را ارائه کنند. این دولت بهشدت به این موضوع توجه دارد که از
نخبگان و صاحبنظران استفاده کند و نظرات آنها را اخذ کند. یکی از اصلیترین
برنامههای آقای رئیسجمهور در سفرهای استانی، دیدار و گفتوگو با نخبگان و
کارشناسان عرصههای گوناگون است؛ البته ایشان علاقهمند هستند که جلسات
بیشتری با مردم داشته باشند اما در عین حال این گروهها بهتر میتوانند
نظرات افکار عمومی را منتقل کنند.