به گزارش بولتن نیوز، اقتصاد مقاومتی به اقتصادی اطلاق میشود که در آن حوزههای فشار به
اقتصاد در اثر تحریمها شناسایی شده و نسبت به کنترل و بیاثر کردن آن
فشارها از سوی مراکز تصمیمگیری اقدام لازم بهعمل میآید. در حقیقت اقتصاد
مقاومتی راهبردی لاجرم است در مقابله با هجمه دشمن نسبت به تلاش برای از
میانبردن زیرساختهای اقتصادی کشور. این نوع اقتصاد بیش از هرچیز بر سه
اصل «کاهش وابستگی« ها و «اهتمام به تولید» و «حمایت از محصول داخلی» به
منظور خودکفایی تاکید دارد. در اقتصاد مقاومتی «اصلاح الگوی مصرف» و تغییر
آن از مصرف کالاهای خارجی به سمت مصرف کالاهای ساخت کشور مورد توجه قرار
میگیرد و کنترل مصرف از مولفههای اصلی آن محسوب میشود . از اینروست که
باید گفت بخش مهمی از آنچه تحت عنوان «سبک زندگی» مردم جامعه از آن یاد می
کنیم پایه و اساس موفقیت این راهبرد محسوب می شود.
در تعریفی اجمالی می توان «سبک زندگی» (Life style) را همان ارزش ها ،
عادت ها ، رسوم و فرهنگ آحاد جامعه دانست که در ابعادی بزرگتر ، ماهیت
رفتاری اجتماعی به خود می گیرد و به عنوان شاخصه ای اجتماعی ظهور می باید
اما این ویژگی مهم سالهاست که تحت تاثیر رسانه های عمومی و متاثر از
الگوهای ارائه شده توسط آنها دستخوش تغییراتی شده است.
ما در این پژوهش با روش مطالعه منابع کتابخانه ای و مطالعه موردی بر
روی یکی از مهمترین و پر مخاطب ترین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان یعنی
شبکه (من و تو 1 ) ضمن تاکید بر میزان تاثیر این برنامه ها بر طیف وسیعی از
جامعه و همینطور الزامات اصلی تحقق راهبرد اقتصاد مقاومتی به دنبال پاسخ
به این پرسش اساسی هستیم که "تاثیر برنامه های شبکه های ماهواره ای بر سبک
زندگی مردم ایران چگونه به چالشی فرا روی تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی تبدیل
می شود؟" با توجه به بررسی انجام شده به نظر می رسد برنامه های تولید شده
توسط شبکه هایی از این دست با هدف قراردادن خانواده ها بیش از هر چیز باعث
تغییر ارزشهای ایرانی–اسلامی حاکم بر خانواده و گسترش فرهنگ مصرف گرایی
در جامعه شده و از این طریق مانعی جدی در به اجرا در آمدن راهبرد اقتصاد
مقاومتی محسوب می شود .
• مبانی نظری تحقیق
موضوع تاثیر رسانه ها بر رفتار اجتماعی مخاطبین همواره از موضوعات
مورد اختلاف پژوهشگران علم ارتباطات محسوب می شود . در دوره های نخست این
مطالعات ، اکثر نظریه پردازان بر تاثیر قطعی و فوری رسانه ها اعتقاد داشتند
اما بعدها این رویکرد تضعیف شد و جای خود را به اثر گذاری های ضعیف و
محدود رسانه ها داد اما در دهه های اخیر اکثر نظریه پردازان ضمن توجه ویژه
به اهمیت روز افزون رسانه ها بر اثرگذاری های مشروط و در عین حال قوی رسانه
ها بر مخاطبین وجامعه نظر دارند . بی شک این جهان جهانی است که در آن
رسانه های جمعی نقش مهم و اساسی در چگونگی ادراک ما و جهانمان ایفا می کنند
. این جهان جهان تصاویر است . تصاویری که اغلب می تواند هویت و جایگاه
افراد را دستکاری و به نوعی بازنمایی می کنند.
در این حوزه نظریه های بسیاری قابل طرح و بررسی است لیکن یکی از
مهمترین نظریه ها « نظریه کاشت » (Cultivation Theory ) است که در دهه 1960
میلادی توسط « جورج گربنر »(George Gerbner )ارائه شد .او معتقد است معنا
توسط رسانه ها تولید می شود و مخاطبان با پذیرش چنین معناهایی به همدیگر
نزدیک می شوند ( بهرامی کمیل؛ 25:1388) کانون تمرکز نظریه کاشت بر بررسی
تاثیر تصویر سازی تلویزیون از واقعیت بر فهم مخاطبان از واقعیت قرار دارد (
ویمر و دومینیک ؛ 712:1384) نظریه کاشت در حوزه رسانه همچنان از اهمیت
بالایی برخوردار است . این نظریه نشان دهنده تاثیر بلند مدت رسانه هایی است
که اساسا در سطح برداشت اجتماعی عمل می کنند ( گونتر ؛ 310:1384) والبته
تلویزیون ودر معنای خاص آن برنامه های شبکه های ماهواره ای از چنین ویژگی
مهمی برخوردارند .مبنای نظری بحث ما در واقع همین نظریه مهم و قدیمی در
حوزه رسانه یعنی «نظریه کاشت» است اما در ادامه ، نظریات مهم دیگری هم از
سوی اندیشمندان مطرح شد که چون به تکمیل دیدگاه ما در مواجهه با پدیده مهم
دنیای مدرن یعنی رسانه کمک می کند به آنها می پردازیم.
نظریه دیگری که در این حوزه قابل بررسی است و باید آن را در ادامه
نظریه کاشت مورد مطالعه قرارداد « نظریه الگوبرداری »( Modeling
Theory) است . مطابق این نظریه رسانه هایی همچون سینما وتلویزیون مردم را
مطابق الگوهای ارائه شده از سوی برنامه های تولیدی به عمل وا می دارند .
شکل پیشرفته تری از این نظریه نیز توسط فردی به نام « بندورا »( Albert
Bandura) ارائه شد که به « نظریه یادگیری اجتماعی » معروف است . این نظریه
نیز توضیح می دهد که چگونه تماشای رفتار دیگران در رسانه های تصویری موجب
اکتساب آن رفتار ها می شود . به عبارت دیگر می توان گفت مطابق این نظریه
همواره نمایش رفتار ، به مراتب واقعی تر از زمانی است که مثلا در رسانه
هایی مثل رادیو یا رسانه های مکتوب فقط توصیف کلامی صورت می گیرد (لاوئری ،
دی فلور ، 674:1390)
در ادامه این نظریات باید به نظریه مهم دیگری به نام « نظریه
انتظارات اجتماعی »( Social Learning Theory) اشاره کنیم . در این نظریه
مثل سایر نظریاتی که به آنها اشاره کردیم اثر گذاری تلویزیون و برنامه های
تلویزیونی بر مخاطبان و نقش این رسانه در فرهنگ سازی و تولید هنجار های
فرهنگی مسلم و مفروض گرفته شده است با این تفاوت که سطح گسترده تری از نقش ،
برای رسانه مهمی همچون تلویزیون در اتقال هنجارها به مخاطبان در نظر گرفته
می شود . بر اساس این نظریه رسانه ها از جمله تلویزیون ، مخاطبان ، به
ویژه مخاطبان جوان را با انتظاراتی اجتماعی آشنا می کند ( دفلور ؛ 648:1383
) که ممکن است تا پیش از آن نسبت به آن آگاهی نداشتند.
به این ترتیب و بر اساس این نظریه که در ادامه نظریات قبل می تواند
دستمایه ای مناسب برای ادامه بحث ما باشد رسانه های تصویری همچون تلویزیون و
برنامه های ماهواره ای با نمایش حوزه های گوناگون روابط اجتماعی می توانند
شرایط و ضرورت های جدیدی از حوزه های گوناگون زندگی اجتماعی را برای
مخاطبان خود به تصویر بکشند . به این ترتیب تلویزیون و در معنای عام تر
رسانه ها ی بصری می توانند با نمایش روابط حاکم بر زندگی و سبک های مختلف
رفتاری در محیط زندگی شیوه های جدید زندگی واندیشیدن را برای مخاطبان خود
به ارمغان بیاورند و با توجه به اثر گذاری رسانه بر جامعه تاثیری عمیق بر
سبک زندگی ورفتار جمعی یک جامعه داشته باشند.
• تعاریف و مفاهیم اولیه
به جهت اینکه بتوانیم در ادامه بحث به درک مشترکی از مطالب ارائه شده
دست یابیم لازم است در ابتدا به تعاریفی از برخی مفاهیم اولیه ارائه شده در
این پژوهش بپردازیم :
1- اقتصاد مقاومتی :
«اقتصاد مقاومتی» به عنوان یک نظریه در جایی مطرح می شود که هدف،
غلبه بر نیروهای تهدید کننده و تحریم کننده یک نظام باشد که می تواند در
راستای کاهش وابستگی ها، تاکید بر مزیت ها و افزایش تولید و توان داخلی با
هدف خود اتکایی بهره برداری گردد.لازم به ذکر است اولین فردی اقدام به
ارائه این مکتب یا آموزه (دکترین) نموده است، مقام معظم رهبری می باشد واز
این بابت این موضوع تا قبل از این فاقد پیشینه نظری در ادبیات اقتصادی بین
المللی بود .
اقتصاد مقاومتی تدبیری اقتصادی است که در شرایطی خاص و به منظور عبور
از موانع و چالش های اقتصادی پیش روی یک حکومت ، شکل می گردد . از اینرو
باید آن را راهبردی دانش بنیان ، میان مدت، فعالانه و متکی بر توان ملی و
مردمی اعضای یک جامعه محسوب کرد که در آن از کلیه امکانات و ظرفیت های
موجود و چه بسا محدود داخلی به همراه دانش فنی دنیا استفاده می شود تا نه
تنها تهدیدهاو تحریم های عرصه بین المللی تبدیل به فرصت های داخلی شود بلکه
روند توسعه و پیشرفت در ابعاد اقتصادی و اجتماعی یک کشور در مدتی تعیین
شده، سرعت یابد.
همانطور که گفتیم عملا این اصطلاح از طریق رهبر معظم انقلاب وارد
ادبیات سیاسی شد واز اینرو بهتر است مهمترین شاخصه های اقتصادی و اجتماعی
اقتصاد مقاومتی را در کلام ایشان جستجو کنیم . از منظر ایشان مهمترین مولفه
های اقتصاد مقاومتی عبارت است از : مردمی کردن اقتصاد ، توانمندی بخش
خصوصی ، کاهش وابستگی به صنعت نفت ، مدیریت مصرف ، مبارزه با مفاسد
اقتصادی، به کار گیری حداکثری ظرفیت بخش های دولتی و خصوصی و نیز وحدت و
همبستگی ملی.
با این توضیحات در یک جمع بندی ساده می توان اقتصاد مقاومتی را
اینچنین تعریف کرد : اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که هماهنگ با
سیاستهای کلان سیاسی و امنیتی نظام اسلامی و برای مقاومت در برابر اقدامات
تخریبی شکل بگیرد تا بتواند در برابر ضربات اقتصادی تحریمها و توطئههای
گوناگون اقتصادی نظام استکبار مقاومت کرده و توسعه و پیشرفت خود را ادامه
دهد و روند رو به رشد همه جانبه خود را در ابعاد ملی، منطقهای و جهانی حفظ
کند. اقتصاد مقاومتی رابطه نزدیکی با انسجام ملی دارد. منظور از اقتصاد
مقاومتی واقعی یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته
به طوری که کشور ضمن مقاومت در مقابل موانع و ناملایمات مسیر خود، روند
پیشرفت پایدار خود را حفظ کند.(عسکری ،1391)
2- سبک زندگی :
«سبک زندگی» مفهومی است که در سال های پایانی قرن نوزدهم و نیز
سالهای آغازین قرن بیستم بطور ویژه مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت . اگرچه
پیشینه این واژه را باید همزار عمر بشر بدانیم اما در همین سالها بود که
افرادی همچون ماکس وبر (1920-1864) در آثار خود به مفهومی ناظر بر ارزش های
مشترک انسانی که به گروهی هویتی خاص میبخشید توجه نمودند . او رفتار را
برآمده از تمایلات و ترجیحاتی می دانست که در نهاد افراد شکل می گیرد و
فرصت های زندگی ، بستر بروز آن را فراهم می کند ( هندری ،232:1381) . زیمل
(1918-1858) نیز اندیشمند دیگری است که بطور مشخص به تعریف سبک زندگی
پرداخت . سبک زندگی را مجموعه صورت های رفتاری می دانست که فرد یا گروه
براساس انگیزه های درونی خود ودر راستای تلاش برای ایجاد توازن میان شخصیت
ذهنی و زیست محیط عینی و انسانی خود برگزیده است . ( مهدوی کنی ، 52:1387)
قرن بیستم آغاز تحول بزرگی در مناسبات اجتماعی بود و تمام توجه اندیشمندان و
نظریه پردازان به ناگاه از سوی تولید به سمت مصرف سوق پیدا کرد . این حاصل
نگاه جامعه ای بود که مصرف را برای خود به عنوان عاملی هویت بخش برگزیده
بود . به این ترتیب اندیشمندانی همچون بوردیو (2002-1930) با نگاهی به هویت
اجتماعی فرد در جامعه غربی سبک زندگی را فعالیت های نظام مندی تعریف می
کنند که از ذوق و سلیقه فرد سرچشمه می گیرد و بیشتر جنبه عینی و خارجی
داشته و در عین حال به صورت نمادین به فرد هویت می بخشد و بدین ترتیب میان
قشرهای مختلف اجتماعی تمایز =دید می آورد (بوردیو ،1390: 286و337) به عبارت
دیگر موضوعات مهمی همچون الگوی مصرف ، شیوه تغذیه و نوع پوشش ، ارتباط
خانوادگی ، آداب و معاشرت ، رفتار اجتماعی و.... ، همگی از شاخص های مهمی
هستند که در سبک زندگی افراد مورد بررسی قرار می گیرد و به جنبه هایی از
زندگی مربوط می شود که فرد مطابق ذوق و سلیقه خود برمی گزیند . اینچنین است
که آنتونی گیدنز سبک زندگی را رفتاری در زندگی روزمره هرکس می داند که او
را از دیگری متمایز می کند( گیدنز، 120:1380) این توضیحات نشان می دهد که
در واقع این ، ارزش ها و طرز تلقی ما از هویتمان است که در رفتار ما نمود
پیدا کرده نقش برجسته ای در سبک زندگی ما پیدا می کند . در این پژوهش نیزما
به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که این برداشت های هویتی اولا تحت تاثیر
چه عواملی بوده و در ثانی آیا بر فرآیندهای دیگری از جامعه می تواند اثر
گذار باشد؟
3- شبکه من و تو
«من و تو (1)» نام یکی از شبکه های ماهواره ای پرطرفدار در ایران است
که به پخش برنامههای سرگرمکننده فرهنگی و تفریحی به زبان فارسی
میپردازد. شبکه تلویزیونی« من و تو۱ » برنامههای خود را از شهر لندن پخش
میکند. مهمترین برنامه های این شبکه در قالب فیلم ، سریال ، اخبار ،
گزارش و برنامههای نو آورانه ای است که بسیار هم مورد توجه مخاطبین قرار
گرفته است . این شبکه تلویزیونی با برنامه های متنوع و سرگرمکننده به زبان
فارسی ، وابسته به شبکه تلویزیونی مرجان است که در تاریخ ۲۸ اکتبر ۲۰۱۰
راهاندازی شدهاست . از مهمترین برنامه های این شبکه می توان به برنامه "
بفرمایید شام " برنامه " آکادمی گوگوش " برنامه " دکتر کپی " ، برنامه "
شعر یادت نره " و نیز " اتاق خبر " اشاره کرد که با شیوه هایی کاملا
خلاقانه و با شناخت دقیق از ذائقه مخاطب ایرانی توانسته در جذب مخاطبین
بسیار موفق باشد.
• شبکه های ماهواره ای و سبک زندگی
حدود 13 سال از آن زمان که مجری شبکه «IN Tv» از تماس یک شهروند
اصفهانی با این شبکه شوکه شده بود و با تعجب و بهت یک سیب را از پای شبکه
خودش نشان داد و از او پرسید «اگر الان مرا میبینی بگو که در دست من
چیست؟!» میگذرد ( ویژه برنامه نوروز سال 1379) و از آن زمان تا کنون شبکه
های بی شمار ماهواره ای در فضای آسمان ایران قابل دریافت است و هر کدام به
نوعی توانسته اند طیفی از مخاطبین را به خود اختصاص دهد . آمار های عمدتا
غیر رسمی اما قابل تامل از گسترش حد اقل 60 در صدی نفوذ ماهواره در جامعه
خبر می دهد . اگر چه هیچگاه آماری رسمی و دقیق از سوی دستگاهی بی طرف در
خصوص میزان نفوذ شبکه های ماهواره ای و حتی اثر گذاری آنها بر سبک وفتار
زندگی ایرانیان ارائه نشده است اما به نظر می رسد آمار واقعی حتی بیش از
این باشد با اینحال موضوع تاثیر رسانه ها و البته شبکه های ماهواره ای بر
نوع برداشت مخاطبین از جامعه پیرامون و نیز سبک زندگی افراد از موضوعات
مناقشه انگیزی است که همچنان مورد اختلاف بسیاری از پژوهشگران است اما
همانطور که گفتیم تقریبا اکثر پژوهشگران و نظریه پردازان بر اصل تاثیرگذاری
رسانه ها بر مخاطبینشان اتفاق نظر دارند و در حال حاضر اختلاف تنها بر سر
میزان این تاثیرات است.
بررسیهای محتوایی اکثر برنامه های پخش شده از طریق شبکه های ماهواره
ای نشان می دهد ؛ یکی از اهداف مهم طیف گسترده ای از شبکه های ماهواره ای
فارسی زبان تاثیر بر «سبک زندگی» جامعه مخاطب (ایران ) است . بی شک این مهم
می تواند در آینده ، به راحتی بسیاری از اهداف سیاسی و اقتصادی دولت های
متبوع این شبکه ها را تامین نماید . کارشناسان معتقدند ؛ مطابق با ویژگی
های «سبک زندگی» که بر گزینش گری و انتخاب تاکید دارد متون رسانه ای سبک
زندگی و برنامه های تلویزیونی این ژانر با کمک به دیده شدن و اعتبار بخشی
به سبک های زندگی خاصی ، مخاطبان را به انتخاب آن سبک ها تشویق می نمایند
(Bell&Hollows,2006:5) با این رویکرد برخی از شبکه های ماهواره ای
فارسی زبان بخصوص در سال های اخیر برنامه هایی را در با موضوع سبک زندگی
تولید و یا دوبله کردند که چنانچه ماهیت بخش بازرگانی یا تبلیغات این شبکه
ها را هم به آن بیافزاییم خود حجم قابل توجهی از برنامه های آن شبکه ها را
شامل می شود . از مهمترین این برنامه ها که از قضا با استقبال زیاد مخاطبین
نیز همراه بوده است می توان به برنامه هایی همچون « آیینه ممنوع » و «
Kitcen Shiw » در شبکه تی وی پرشین و « جیمی اولیور ودوستان » و نیز «
ویکتوریا » و « مونس » در فارسی وان یا « آشپز جسور » و « تخت گاز » در
بی بی سی فارسی ، « خیابان زندگی » در صدای آمریکا و همچنین « بفرمایید
شام » در شبکه من و تو 1 اشاره کرد . این برنامه ها در کنار برنامه های
دیگری همچون انواع شو های تلویزیونی ، برنامه های فشن ، موسیقی تصویر ها
و... بطور مستقیم باور و ارزش های مخاطبین را هدف قرار می دهند . مخاطب با
تماشای این برنامه ها شکل های متفاوتی از رفتار را از موقعیت های مختلف فرا
گرفته ، به برداشت یا عرف عامی از نگرش ها و رفتار ها دست می یابد . در
نهایت با درک معنای خاصی از رفتار به بازنمایی آن در زندگی خانوادگی خویش
روی می آورد( Rojek,2003:13 ) این امر بی شک در نوع ارتباط مخاطبین با
اعضای خانواده و جامعه دیده می شود . در واقع به این ترتیب این شبکه ها
شیوه زندگی خاصی را که مطلوب و ویژه کشور های تولید کننده این برنامه ها
است ( کشور های عمدتا غربی ) به عنوان الگوی اصلی به مخاطب ایرانی القا می
کند و مخاطب نیز با دریافت پیام های مستقیم وغیر مستقیم این برنامه ها
خواسته یا ناخواسته به بازنمایی بخش عمده ای از آن باور ها و ارزش ها در
زندگی خویش می پردازد . این امر در وجوه مختلفی همچون نوع پوشش ، نحوه
ارتباط حسی یا کلامی ، نوع تغذیه و ... نمودی بیش از دیگر وجوه دارد . به
این ترتیب مخاطب با تماشای این برنامه ها شکل های متفاوتی از رفتار را از
موقعیت های مختلف فراگرفته به برداشت یا عرف عامی از نگرش ها و رفتارها دست
می یابد . در نهایت با درک معانی خاصی از رفتار به بازنمایی آن در زندگی
خانوادگی خویش روی می آورد (Rojek,2003:113) و اینگونه سبک جدیدی از زندگی
متکی به ارزش ها و الزامات جدید شکل می گیرد که ممکن است هیچ تناسبی با
ارزش ها ، فرهنگ و باور های اصیل آن جامعه نداشته باشد.
بر اساس پژوهش های انجام شده در هفت کلانشهر کشور، تبلیغات رسانه ای
، شبکه های ماهواره ای و اینترنت ، عامل 80درصد تغییر در « سبک زندگی » و
غربی شدن سبک زندگی خانواده های ایرانی بوده است . این پژوهش در بازه زمانی
۲ ساله و از اردیبهشت سال 90 تا پایان اردیبهشت سال 92 بر 1600 خانواده در
شهرهای تهران ، اصفهان ، رشت ، زنجان ، مشهد ، شیراز و رودبار انجام شده
است و نتایج حاصل از این پژوهش، از تاثیر 80درصدی فیلم ها و سریال های
ماهواره ای و دیگر برنامههای این شبکه ها بر سبک زندگی ایرانیان حکایت
دارد. (ابهری :1392) این رقم بسیار نگران کننده ای است که می تواند تمام
محاسبات را بخصوص برای طراحی فردایی دیگر برای جامعه به راحتی بر هم بزند .
زیرا در یک بازه زمانی محدود ( حدودا یک دهه ) جامعه به ناگهان با یک گسست
نسلی عظیم مواجه می شود . ما برای تبیین چگونگی این مهم بطور مشخص تنها به
مرور محتوایی یکی از شبکه های ماهواره ای یعنی شبکه « من وتو 1 » می
پردازیم . از اینرو با بیان مصادیقی عینی از برخی برنامه های آن شبکه به
تاثیرات صورت پذیرفته بر « سبک زندگی » ایرانیان می پردازیم اما پیش از این
باید به الزامات تحقق راهبرد اقتصاد مقاومتی به عنوان یک اولویت اساسی
بپردازیم ، پس از آن به مقایسه وضع موجود جامعه و آنچه باید باشد خواهیم
پرداخت.
• الزامات تحقق راهبرد اقتصاد مقاومتی
« مسئله اقتصاد مسئله اصلى كشور است ». این جمله را رهبر معظم
انقلاب در حرم امام (ره ) فرمودند . حال سوال اساسی این است که این مهم
چگونه تحقق می یابد و برای حصول به نتیجه عینی چه الزاماتی لازم است ؟ .
برای پاسخ به این سوال به نظر می رسد بیش از هر چیز بهتر است به بررسی شاخص
ها و الزامات ارائه شده در سخنان ایشان بپردازیم زیرا آنچه در ادبیات
سیاسی و اقتصادی دنیا به عنوان معادل « اقتصاد مقاومتی » ذکر شده اغلب
تفاوت های آشکاری با اصل موضوع دارد و بیشتر به « اقتصاد ریاضتی » یا «
مقاومت اقتصادی » نزدیک است و همانطور که گفتیم اصطلاح «اقتصاد مقاومتی» در
واقع برای اولین بار توسط مقام معظم رهبری بود که بیان شد.
بی شک الزامات اقتصاد مقاومتی بسیار بیش از آن چیزیست که در ادامه
خواهیم گفت لیکن آنچه بیان می شود در واقع بیش از هر چیز در تناسب با موضوع
بحث ما انتخاب و گزینش شده است :
الف) الزامات بلند مدت و میان مدت با هدف اصلاح نظام اقتصادی كشور
1- تكیه بر تواتمندیهای مردم در بخش خصوصی
« اقتصاد مقاومتى » شرائط و اركانى دارد؛ يكى از بخشهايش همين
تكيهى به مردم است؛ بايد فكرى بكنيد براى اينكه به بخش خصوصى توانبخشى
بشود؛ حالا از طريق بانكهاست، از طريق قوانين لازم و مقرراتِ لازم است؛ از
هر طريقى كه لازم است، كارى كنيد كه بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود»
(بیانات 2/6/91)
مطابق این بیان باید سرمایه مردم و بخش خصوصی در خود کشور جریان یابد
و نه خارج از آن . از اینرو چنانچه به هر دلیلی سرمایه داران کشور در داخل
مرزها احساس امنیت اقتصادی نداشته باشند و سرمایه های خود را در خارج
ازمرزها به کار وادارند در واقع ما یکی از الزامات اصلی راهبرد اقتصاد
مقاومتی را از دست داده ایم.
2- مقاوم نمودن اقتصاد
« وظيفهی همهی ما اين است كه سعی كنيم كشور را مستحكم، غير قابل
نفوذ، غير قابل تأثير از سوی دشمن، حفظ كنيم و نگه داريم؛ اين يكی از
اقتضائات « اقتصاد مقاومتی» است كه ما مطرح كرديم. در اقتصاد مقاومتی، يك
ركن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد
بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگيرد، مقاومت
كند.» ( بیانات 1/1/92)
یکی از راه های مقاوم نمودن اقتصاد حمایت مصرف کننده در جریان خرید و
دیگری سهل و آسان بودن فرآیند تولید در هزینه مواد اولیه و نیز دستمزد
کارگر است . اینها در کنار دیگر اقدامات زیر بنایی وحمایتی همچون مقابله با
قاچاق باعث می شود اقتصاد یک جامعه کمتر دچار آسیب شود اما خود پدیده
قاچاق را در کنار ده ها رکن مهم دیگر می توان از منظر تغییر ذائقه مردم و
نیز بازار به کالا های با ویژگی های خاص مورد مطالعه قرار داد.
3- گسترش ارکان اقتصاد دانشبنیان
« به نظر من يكى از بخشهاى مهمى كه ميتواند اين اقتصاد مقاومتى را
پايدار كند، همين شركتهاى دانشبنيان است؛ اين يكى از بهترين مظاهر و يكى
از مؤثرترين مؤلفههاى اقتصاد مقاومتى است.» ( بیانات 8/5/91)
شکی نیست یکی از اصلی ترین ارکان اینچنین شرکت هایی حضور نخبگان
علمی وجوانان خوش آتیه است و چنانچه نتوانیم بطور جدی با پدیده فرار مغزها
مقابله کنیم اساسا ماهیت وجودی این شرکت ها و نهاد هایی اینچنین دانش محور
بر هم می خورد . این پدیده موقعی اتفاق می افتد که صاحبان سرمایه های فکری ،
جامعه را مستعد حضور خود نیابند و یا برای تکمیل چرخه علمی خود خارج از
مرز ها را ترجیح دهند.
4- اتکا به انرژی های نو به جای نفت
« كاهش وابستگى به نفت يكى ديگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين
وابستگى، ميراث شوم صد سالهى ماست. ما اگر بتوانيم از همين فرصت كه امروز
وجود دارد، استفاده كنيم و تلاش كنيم نفت را با فعاليتهاى اقتصادىِ
درآمدزاى ديگرى جايگزين كنيم، بزرگترين حركت مهم را در زمينهى اقتصاد
انجام دادهايم. »( بیانات 3/5/91)
در راه تحق این هدف سالهاست کشور در جهت استفاده صلح آمیز از انرژی
هسته ای در کنار دیگر شکل های انرژی پاک قدم برداشته لیکن با چالش های جدی
در مجامع جهانی مواجه شده است. به نظر می رسد دست یابی به حقوق هسته ای
بیش از هرچیز نیازمند حمایت های داخلی از این روند رو به جلو است.
ب) الزامات كوتاه مدت در راستای برنامهها و امور اجرائی كشور
1- حمایت از تولید ات ملی
« يك ركن ديگر اقتصاد مقاومتى، حمايت از توليد ملى است؛ صنعت و
كشاورزى...واحدهاى كوچك و متوسط را فعال كنيد. » (بیانات 2/6/91)
بخش مهمی از حمایت تولیدات داخلی مربوط به مصرف کنندگان و در واقع
بازار مصرف است . حمایت های دولتی درکنار این مهم قرار می گیرد لذا تحقق
این هدف تا حد بسیار زیادی منوط به ذائقه مصرف کننده و تمایل او در خرید
محصولات داخلی همین شرکت ها و یا واحد های تجاری کوچک دارد.
2- مدیریت منابع ارزی
« بايد منابع ارزى را درست مديريت كرد. اشاره شد به ارز پايه؛ در اين
زمينه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. يعنى در روزنامهها از قول يك
مسئول، يك جور گفته شد؛ فردا يا دو روز بعد، يك جور ديگر گفته شد. نگذاريد
اين اتفاق بيفتد. » (بیانات 2/6/91)
یکی از الزامات اصلی مدیریت در بازار ارز ثبات در بازار و آرامش
حاکم بر بازار است . در این فرآیند رسانه ها می توانند نقش بسیار مهم
وبرجسته ای داشته باشند . متاسفانه در سالهای اخیر شاهد این امر بودیم که
بازار ارز به شدت تحت تاثیر نواسانات روانی بازار ماتهب می شد واین ضربه
سختی بر پیکر اقتصاد وارد می کرد.
3- مدیریت مصرف
« مسئلهى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى
مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاههاى دولتى، هم آحاد مردم و
خانوادهها بايد به اين مسئله توجه كنند كه امروز پرهيز از اسراف و
ملاحظهى تعادل در مصرف، بلاشك در مقابل دشمن يك حركت جهادى است» (بیانات
3/5/91)
اساسا الگوی مصرف جامعه رکن مهمی در تحقق راهبرد اقتصاد مقاومتی
است چنانچه جامعه نتواند به هر دلیلی به الگوی صحیح ومتناسبی از مصرف دست
یابد بی شک در تعارض بین تولید و مصرف اقتصاد به سمت تباهی سوق پیدا می کند.
• تحلیل نمونه هایی از برنامه های شبکه من و تو ( 1 ) و الزامات اقتصاد مقاومتی
در اوائل آبان ماه سال 89 شبکه ای ماهواره ای فعالیت رسمی خود را
آغاز کرد که خیلی زود توانست به عنوان یکی از شبکههای ماهوارهای پر مخاطب
جای خود را در میان دیگر شبکه های ماهواره ای باز کند و حتی در صدر بنشیند
. «من وتو (1)» از همان ابتدا با توجه به شناخت دقیق از فضای رسانه ای
جامعه ونیاز های مخاطبین کار خود را باقدرت شروع کرد بطوریکه تنها با پخش
برنامه ای به نام « آکادمیموسیقی گوگوش » راه یک ساله را در عرض یک ماه طی
نمود و مخاطبان زیادی را به سمت خود جذب کرد. شبکه من و تو (1) از همان
ابتدا نشان داد که در مقایسه با دیگر شبکه ها ، شبکه ای حرفه ای محسوب می
شود و مشخص بود که از اصول و آموزش های شبکه عظیم رسانه ای انگلیس یعنی «
بیبیسی »استفاده میکند . این شبکه توانست خیلی زود با بهره گیری از خلاء
های برنامه سازی داخل کشور به شبکه ای محبوب واثر گذار تبدیل شود.
من
و تو (1) تمام تمرکز خود را بر روی تولید بر نامه های خانوادگی و
سرگرمیگذاشت و توانست به عنوان مکملی بسیار جدی برای « شبکه بی بیسی
فارسی» محسوب شود. در برنامههای این شبکه با توجه به آشنایی برنامه
سازان با اصول حرفه ای به هیچ وجه از نشان دادن مستقیم روابط بی بند و بار و
شکستن افراطی هنجارهای اجتماعی همانند شبکههای « فارسی وان » و « جم »
خبری نیست و در عوض مدیران شبکه با هدف قرار دادن خانواده های طبقه متوسط و
پایین جامعه و حتی خانواده های سنتی با تمایلات مذهبی، تلاش می کنند تا
به شکلی تیز هوشانه اعتماد مخاطبانشان را به عنوان یک شبکه خانوادگی مفرح
کسب نمایند و به نظر می رسد با رویکرد حرفه ای که اتخاذ نمودند توانستند در
این راه تا حد زیادی موفق باشند.
با کمی دقت در برنامه های متنوع و رنگارنگ این شبکه می توان دریافت،
این شبکه در صدد است با تزریق «سبک زندگی غربی» که در محتوای همه برنامه
های آن دیده می شود بر افکار و عقاید و « سبک زندگی » مخاطبان ایرانی اثر
بگذارد و تغییر رفتار و سبک زندگی و الگوی رفتاری جوانان جامعه ایرانی را
هدف قرار داده است .(امید علی 58:1391) این رویکرد به خوبی در برنامههایی
مانند « بفرمایید شام » ، « من و تو پلاس » و « آکادمیموسیقی »
، « چرا که نه ؟» ، «سالی تاک » و حتی برنامه های سیاسی آن مانند « اتاق
خبر » یا طنز سیاسی با مخاطبین کودک موسوم به «دکتر کپی» دیده می شود. در
این برنامه ها نوعی دیگر از « سبک زندگی » که در تعارضی کامل با آن چه در
رسانههای رسمی ما عرضه میشود تبلیغ میشود.
بهره گیری هوشمندانه از
موسیقی پاپ، سینمای روز، مجریهای جوان و خوش لباس در کنار نمایش
جاذبههای زندگی مدرن و غربی و بخصوص نمایش هدفدار از نوستالژیهای دهه 50
باعث جذب مخاطب و اثر گذاری فراوان برنامه های این شبکه شده است بطوریکه
بطور مثال این شبکه به عقیده برخی منتقدین اجتماعی از مهمترین عوامل گسترش
ناگهانی پدیده « ساپورت پوشی » در کشور طی تابستان 92 بود ! .( بولتن نیوز ،
7/6/92)
در این بخش ما سعی خواهیم کرد تا با مرور برخی از مهمترین برنامه
های شبکه ماهواره ای من و تو (1) مقایسه ای داشته باشیم بین مفاهیم اثر
گذاری که توسط این برنامه ها در بین جامعه گسترده مخاطبین رواج می یابد و
آنچه در الزامات راهبرد « اقتصاد مقاومتی » برشمردیم :
1- بفرمایید شام :
« بفرمایید شام » نام برنامه ای است که در ابتدا با عنوان " بیا با
من شام بخور " (Come Dine With Me) توسط شبکه انگلیسی « ITV » تولید
و پخش می شد و سپس شبکه « من وتو (1)» حق ساخت و پخش این برنامه را
خریداری کرد . (امید علی ،59:1391) هر هفته ۴ شرکتکننده که ظاهرا تا به
حال یکدیگر را ندیدهاند در خانههایشان برای هم شام تهیه میکنند و
مخفیانه به هم امتیاز میدهند. در شب آخر مسابقه، هر کسی که بیشترین امتیاز
را کسب کرده باشد، برنده جایزه نقدی قابل توجه مسابقه میشود.
نکته مهم این برنامه، علی رغم ده ها ویژگی خاص و اثر گذار دیگر شاید
، آشناسازی بیننده با زندگی ایرانیان ساکن اروپا و خلقیات آنان باشد . این
برنامه با نشان دادن تصویری از یک زندگی خوب و عادی در میان ایرانیان
مهاجر به شکلی غیرمستقیم ، با ذهنیت قبلی بسیاری از ایرانیان مبنی بر زندگی
سخت در غربت ، به مبارزه بر می خیزد. این شاید چراغ سبز پر رنگی باشد
برای جوانان نخبه و خانواده های آنها که در خارج از کشور زندگی دلچسپی را
انتظار می کشند . این می تواند به خودی خود فرایند فرار مغز ها و سرمایه
های مادی از ایران را تسهیل نماید.
در این برنامه با به تصویر کشیدن نوع خاصی از پوشش ، نحوه مراودات
اجتماعی ، نوع غذاها ، دکوراسیون داخلی خانه ها و... بطور مشخص تلاش می شود
تا ذائقه و فرهنگ شخصیت هایی که مخاطب این برنامه هستند نیز تحت تاثیر
قرار گیرد. جالب اینکه بدانیم بطور مثال اکنون مدتی است که در سوپر مارکت
های معمولی میزان تقاضای غذاهای وارداتی همچون « ترامیسو » و یا گیاهی به
نام « آلوئه ورا » به عنوان مواد اولیه غذایی و یا ماهی « سالمون » که
اساسا وارداتی هستند افزایش یافته واین تنها نمونه ای از تاثیرات این
برنامه در مصرف گرایی و تغییر ذائقه مخاطبین ایرانی است .مورد جمه قرار
گیرد.
این برنامه در برگیرنده ابعاد دیگری هم هست . بدون تردید دستگاه
دیپلماسی غرب قصد ندارد با صرف هزینه هنگفت و جایزه میلیونی، صرفا دستپخت
ایرانیان را ارتقا دهد و نسبت به اولویت های دیپلماسی خود بی اعتنا باشد.
مهمانان بفرمایید شام، طبق گزاره های سبک زندگی غربی ، همراه خود یک بطری
مشروب الکلی به خانه میزبان می برند. به این ترتیب بفرمایید شام در گام
نخست، خطوط قرمز شرعی مخاطب را در می نوردد و شرب خمر را عادی سازی و قبح
زدایی کرده ، به امری متعارف و مقبول بدل می کند.پس از ورود به منزل میزبان
، میهمانان در اولین دیدار با هم دست داده و جنس های مخالف صورت یکدیگر را
می بوسند . این امر نیز برخلاف سبک زندگی ایرانی _ اسلامی بوده و به طور
مشخص از سوی تهیه کنندگان برنامه توصیه می شود.نوع دکوراسیون منزل میزبان،
نوع پوشش افراد، طرز رفتار و معاشرت شرکت کنندگان (عمدتا متاهل ) و همچنین
اصطلاحات غیر فارسی که در کلام آنها به طور ناخودآگاه به کار برده می شود
عموما بر اساس سبک زندگی غربی است.همچنین نوع پیشغذاها ، غذاها و دسرها
نیز نیت این برنامه را برای تغییر ذائقه مخاطب ایرانی به ذائقه غربی، فاش
می کند. مراوده ای که میان زنان و مردان در این برنامه صورت می گیردنیز
مروج روابطِی برخلاف معیار های ارزشی ایرانی – اسلامی است. جالب اینکه
برخلاف عموم زنان جامعه انگلیس که بسیار کم آرایش می کنند؛ آرایش زنان شرکت
کننده در این برنامه غلیظ و زننده است و صرفا برای مخاطب ایرانی در نظر
گرفته می شود.شرکت کنندگان در برنامه بفرمایید شام، خواسته یا ناخواسته
مبلغ سکولاریسم و لیبرالیسم غرب هستند بخصوص آنگاه که با جامی در دست در
کنار قاب عکس بزرگی از اسماء الهی از امدادهای غیبی خداوند در زندگیشان سخن
می گویند واشک می ریزند . در واقع « بفرمایید شام » ، طعم "سبک زندگی
غربی" ایرانیان ذوب شده در فرهنگ غرب را به مخاطب ایرانی می چشاند.
اجازه دهید حال که به اینجا رسیدیم اشاره ای به « دیپلماسی غذا
»(Gastro Diplomacy ) که نوعی از دیپلماسی عمومی است داشته باشیم . «
دیپلماسی غذا» به سادهترین بیان، بدست آوردن ذهن و قلب مردم از طریق اشتها
و علاقه آنها به غذا است.یک مثل قدیمی در دیپلماسی عمومی آمریکا میگوید
"با شناختن ما، ما را دوست خواهید داشت" (to know us is to love us ).
برنامه بفرمایید شام، در کنار غذاهای ایرانی مخاطب را ابتدا با ادبیات
آشپزی غربی و نام غذاهای آنها و استارتر(پیش غذا)، مین کورس(غذای اصلی) و
دسر آشنا می کند وسپس چهره ی غرب را به روی این مخاطب ایرانی می گشاید.
2- چرا که نه ؟!
چرا که نه نام یک مجموعه تلویزیونی جذاب و پر کشش در تلویزیون «من و
تو 1»است که تمام محبوبیت خود را مدیون مجری توانمد وانتخاب سوژه های
جسورانه اش است . این برنامه درباره فعالیتها و شغلهای گوناگونی است که
اغلب ، ایرانیان خارج از کشوربه آن اشتغال دارند . مشاغلی بسیار متنوع و در
عین حال توام با شخصیت و احترام برای کارگر یا کارفرمای ایرانی آن در هر
سطح سوادی که باشد . در هر قسمت این برنامه تلویزیونی ندا جناب مجری آن
فعالیتی جدید از جمله شغلهای گوناگونی را که در غرب توسط ایرانیان مقیم
همانند خود انگلیسی ها اجرا می شود به ظاهر می آموزد یا تجربه می کند اما
در واقع با این برنامه خود اعتماد به نفس وامید را در دل جوانانی که می
خواهند زندگی در خارج از مرز ها را تجربه کنند یا سرمایه داران ایرانی که
به دنبال سرمایه گذاری مطمئن در خارج از کشور هستند زنده می کند . این در
حالی است که هر کشوری برای رشد اقتصادی نیاز به همین سرمایه های کوچک و
نیز حضور جوانان فعال است . دو مزیتی که « ندا جناب » آنها را به سوی غرب
هدایت می کند .! چرا که نه ؟!
3- دکتر کپی
«دکتر کپی» نام یک برنامه طنز انتقادی، اجتماعی و سیاسی در
تلویزیون «من و تو 1 » است که توسط یک شخصیت انیمیشن( میمون ) اجرا می شود .
این میمون جذاب که با کمک تکنولوژی جدید انیمیشن جاندار شده با چهرهای
شاد، توصیفاتی طنزآلود را در نقد سخنان «مقامات دولتی ایران» همراه با
نمایش قطعات طنز ویدئویی به بینندگان خود که در طیف گسترده ای به لحاظ سنی
قراردارند ارائه میدهد . «دکتر کپی» به شدت به مخاطبین کودک یا همان آینده
سازان جامعه توجه دارد و در بخش مهمی از برنامه با معرفی کودکان ، تصاویر
فرستاده شده آنان را نمایش میدهد و جالب این که همیشه در گفتگو با بچهها
برایشان آرزو میکند تا جامعهای سالم و خوب داشته باشند تا بتوانند
آیندهای سالم و سرشار از شادمانی را به دست آورند. البته این آرزو، دعای
شایستهای است اما نکته مهم اینجاست که فضای ایجاد شده در بیان این موارد
به گونهای است که این موضوع را به کودکان ایرانی ، القاء میکند که جامعه
فعلی ایران پر از مشکلات متعددی است که سایرین ایجاد کردهاند. نکته جالب
اینکه دکتر کپی شعار « خندیدن حق مسلم ماست » را در مقابل شعار « انرژی
هسته ای حق مسلم ماست » برای خود برگزیده که بطور آشکار در تعارض با
راهبرد های سیاسی واقتصادی جامعه ایران است.
4- اتاق خبر
«اتاق خبر» تنها برنامه در شبکه من و تو (1) است که بطور مستقیم
به موضوع سیاست می پردازد . در این برنامه که به شیوهای متفاوت اجرا می
شود و خیلی زود توانست در بین مخاطبین عام جا باز کند ، گویندگان خبر به
شکلی غیررسمی بر پشت مانیتورهای خود مستقر هستند و همگی به صورت هماهنگ
بخشی از یک خبر را میخوانند. رویکرد این خبرها که تماما از
خبرگزاری های داخل ایران گزینش می شود با رویکردی کاملاً یکطرفانه به
مباحث مربوط به ایران می پردازد و با چینشی دقیق در گسترش جو بی اعتمادی
نسبت به سیستم خبری داخلی ایران و القای ناکارآمدی نظام به خصوص در حوزه
ناکارآمدی سیاسی و اقتصادی تلاش می کند که حداقل دستاورد این فرآیند رسانه
ای القای ناامنی سیاسی و اقتصادی در جامعه است که خود چالشی جدی فراروی
جامعه ایرانی است که راهبرد « اقتصاد مقاومتی » را در پیش روی دارد.
• نتیجه گیری و پیشنهاد
با توجه به آنچه دیدیم شبکه های ماهواره ای طی عمر کوتاه خود
توانسته اند تاثیرات مهمی در « سبک زندگی » جامعه ایرانی بگذارند . در بین
این شبکه ها شبکه ماهواره ای « من وتو (1) » یکی از مهمترین شبکه ها است که
دقیقا با شناخت علمی از کاستی های اجتماعی ، سیاسی و بخصوص رسانه ای ایران
شکل گرفت و تمام تمرکز خود را برروی تولید برنامه هایی با محوریت خانواده و
سرگرمی نهاد که از بیشترین تاثیر گذاری برجامعه برخوردار هستند و به این
ترتیب بطور مشخص آینده ایران را هدف قرار داد.
اگر بپذیریم از مهمترین الزامات تحقق راهبرد « اقتصاد مقاومتی » ؛
مشارکت فعال مردم ، سرمایه گذاری ، مصرف کالاهای داخلی ، صرفه جویی و تمرکز
برصادرات ، ثبات و امنیت بازار اقتصادی و نیز بکارگیری درست از دانش فنی
وتکنولوژیک جوانان و نخبگان جامعه است ، مدیران این شبکه ماهواره ای دقیقا
تمام تمرکز خود را بر هدایت افکار عمومی جامعه بر خلاف جریان مطلوب فوق
نهاده اند و این مهم را از طریق تولید برنامه هایی جذاب و مخاطب پسند دنبال
می کنند . از اینرو به نظر می رسد در صورت تداوم این وضعیت و بخصوص بی
توجهی به راه کارهای سریع عملی در حوزه رسانه ، نتیجه بخشی اقدامات معطوف
به راهبرد « اقتصاد مقاومتی » در کوتاه مدت و یا بلند مدت ، هردو ، با
چالشی جدی مواجه باشد . از اینرو برای رفع آن باید چاره ای اندیشید . لذا
پیشنهاد می شود دستگاه های فرهنگی کشور بخصوص صدا وسیما قبل از دستگاه
اقتصادی وارد میدان اجرای راهبرد «اقتصاد مقاومتی» شوند تا فضای فرهنگی
لازم برای تحقق آن میسر شود در غیر اینصورت بی شک جامعه با چالشی جدی
فراروی راهبرد مذکور مواجه می شود . با این تذکر جدی در پایان چند پیشنهاد
عملی به شرح ذیل که به نظر می رسد در کوتاه مدت باید در اولویت امور
قرار گیرد بیان می شود :
1- رسیدگی و سامان بخشیدن به وضعیت پیچیده سالهای اخیر رسانه ملی و مشکلات
عدیده فرارو بطوریکه در نهایت صدا وسیما بتواند در ابعاد کمی وکیفی به
تولید برنامه هایی جذاب و اثر گذار در جامعه بپردازد .
2- اصلاح رویه رسانه ای کشور در انتشار اطلاعات و اخبار صحیح و به موقع
بطوریکه هرچه بیشتر اعتماد جامعه نسبت به سیستم رسانه ای کشور ارتقاء یابد و
از مرجعیت شبکه های ماهواره ای کاسته شود .
3- شروع فرهنگ سازی از سطوح ابتدایی تا دانشگاه با هدف عشق ورزیدن به مرز و
بوم ایران اسلامی و آشنایی با فرهگ اصیل ایرانی _ اسلامی درمقابل فرهگ
منحط وارداتی در جهت مقابله با چالش های هویتی آینده نسل جوان .
4- توجه ویژه و جدی به نخبگان در عرصه های علمی ، سیاسی و اقتصادی و نیز
کارآفرینان و سرمایه گذاران داخلی بطوریکه فضای امن وسالم کسب وکار و زندگی
توام با آرامش وپیشرفت در جامعه فراهم شود .
5- گنجاندن واحد های درسی مرتبط با «سواد رسانه ای» در واحد های درسی
دانشگاهی و دبیرستان و تلاش برای ارتقای سطح «سواد رسانه ای» جامعه .
سخن آخر اینکه در شرایط فعلی ، بی تفاوتی نسبت به این مهم و پیگیری
شیوه های آزموده شده ای همچون حذف ، فیلترینگ ، سانسور و یا پارازیت اندازی
بر امواج شبکه های مذکور نه تنها فاقد کارایی است بلکه ممکن است حتی مضر و
خطرناک به حال جامعه باشد.
***
1- کارشناس ارشد علوم سیاسی – مدرس دانشگاه
2- کارشناس هنر های تجسمی – مدرس جهاد دانشگاهی
فهرست منابع :
( منابع مقاله حاضر در تحریریه محفوظ می باشد )
من و تو هم برنامه مخرب داره هم مفیدشما دست گذاستید رو مخرب هاش