گروه اجتماعی - سیدمجتبی نعیمی: بله، کودکان ما. شاید توقع داشتید که تیتر میزدیم: "نوجوانان ما در کجا..." و یا حتی "جوانان ما در کجا...". اما کافیست تا یک بررسی میدانی انجام دهید که متوجه شوید نه تنها سن بلوغ جنسی در جامعهی ما پایین آمده، بلکه سن آگاهی از مسائل جنسی نیز در سنین پایین قرار گرفته است. البته این آگاهی کاملاً ناقص و بدون ظرفیتسازی لازم است که تبعات منفی فوقالعاده بالایی دارد.
به گزارش بولتن نیوز، در اخلاق نظری و عملی، بحثی وجود دارد تحت عنوان تعادل غرایض. به این معنی که برای انسان سه حوزهی غریزهی اصلی قائلند که دو حالت افراط و تفریط در سر هر کدام از این غرایض قرار دارد. یکی از اینها، حوزهی شهوت است. بنابر نظر بزرگان اخلاق و حتی روانشناسان، اگر انسانی بتواند این قوا و غرایض را به تعادل برساند، میتواند در مسیر سعادت حرکت کند. در غیر این صورت، نارساییهایی شخصیتی ایجاد شده و ...
از سوی دیگر، شاید هیچ قوه و غریضهای در انسان قویتر از شهوت و مسائل جنسی نیست. امیدواریم ما را متهم به فرویدیسم نکنید. اما باید قبول کرد که این غریضه بسیار محرک و قویست و به شدت این پتانسیل را دارد که از مسیر تعادل خارج شود. برای درک بهتر این مقوله، شما را به مثالی که استاد رحیمپور ازغدی در این خصوص بیان کردند، ارجاع میدهیم. ایشان دربارهی قدرت بالای این غریضه میگویند:
«حکم غریزهی جنسی، حکم بشکهی آبیست که در ارتفاع بالا قرار دارد. مسلما بخاطر در ارتفاع قرار داشتن، آب درون بشکه به شدت این تمایل را دارد که به سمت زمین سوق پیدا کند. قوهی جنسی هم ذاتاً تمایل به بالفعل شدن دارد. حالا اگر این سر این بشکه را خم کنید، چه اتفاقی میافتد؟ همان اتفاق برای قوهی جنسیای میافتد که توسط ابزارهای مختلف تحریک میشود. یعنی عملا چیزی که ذاتاً از قدرت تحرک بالایی برخوردار است را تحریک کنید؟ چه اتفاقی میافتد؟» نقل به مضمون از برنامهی طرحی برای فردا
بیایید این دو را کنار هم بگذاریم: از یکسو لازم است تا هر انسانی برای داشتن زندگی سالم، غرایز طبیعی خود را به تعادل برساند و از سوی دیگر یکی از قوا به نام شهوت، شدیداً میل به بروز داشته و ضد تعادل است. حال اگر شرایط خانوادگی و بویژه شرایط اجتماعی که افراد در آن زندگی میکنند به نوعی باشد که این تعادل بهم بریزد، چه ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی که رخ نخواهد داد.
آیا در جامعهی ما شرایط برای در تعادل باقی ماندن غریضهی جنسی وجود دارد؟ وقتی ماهوارهها به عنوان یکی از رسانههای غیرقابل کتمان در جامعهی ما حضور داشته و برنامههای جهتداری تولید و پخش میکنند، وقتی اینترنت ما با همهی زوری که سر فیلترینگ میزنیم، فرق چندانی با اینترنت جهانی ندارد و عموماً کاربران آن بدون فرهنگسازی لازم پای آن مینشینند، وقتی وسایل ارتباط جمعی خصوصاً گوشیهای تلفن همراه بدون هیچ قید سنی در اختیار افراد قرار میگیرد و میتوان هر نوع مدیایی را در اختیار داشت، وقتی سبک زندگی برخی از مردم کشورمان آنچیزی نیست که تقیدات دینی در آن جا داشته باشد و بسیاری از این وقتیهای دیگر، طبیعیست کار بجایی برسد که سن آگاهی ناقص از مسائل جنسی در کشور ما پایین بیاید.
وقتی کودک نه ده سالهی ما از مدرسه خانه میآید و میبیند که تلویزیون روشن بوده و اعضای خانه پای ماهواره نشستهاند و مدام در حال رویت زنهای نیمه برهنه هستند، حتما در ذهن کودک ما کنجکاوی ایجاد شود. وقتی دسترسی به اینترنت بسیار آسان بوده و از آن آسانتر، پیدا کردن فیلترشکنیست که به کمک آن بتوان به هر کنجکاوی پاسخ داد و وقتی در گوشی تلفن همراه بسیاری از فرزندان ما عکس و فیلم محرک وجود دارد، مسلما فرزندان ما که هنوز ظرفیت فکری-روانی لازم برای درک و تحلیل مسائل جنسی را ندارند، به راحتی میتوانند در دام انحرافات جنسی بیافتد.
در این بستر است که وقتی پدر و مادر کارمند و درگیر بسیاری از دلمشغولیهای کاری و زندگی، زمانی برای کنترل و تربیت صحیح کودک نداشته و خصوصا نظارتی بر روی دوستان او ندارند، گروههای دوستی و پاتوقهای تینایجری تبدیل به محیطی میشوند برای تزریق ناقص و جهتدار برخی از آگاهیهای جنسی. خدا نکند که این وسط، طعم لذتی هم زیر دندان نوجوانی شیرینی کند. اینجاست که به قول عربها: وقع ماوقع.
بدیهیست که درک و تحلیل مسائل جنسی در کنار بسیاری از عوامل، نیاز به سن لازم، مقدمات فرهنگی و شخصیتی مناسب و مربی دلسوز و خیرخواه دارد. شرایطی که هیچکدام آنها در مکانها و افرادی که امروزه انتقال دهندهی آگاهیهای ناقص جنسی به فرزندان ما هستند، وجود ندارد و زمینه را برای انحراف شخصیتی در دام افتادهها مهیا میکند. در این اوضاع آیا بهتر نیست مراقبت بیشتری از فرزندانمان داشته باشیم و نگذاریم نوشدارویی بعد از مرگ سهراب باشیم؟ این یک هشدار نبود، بلکه طرح یک مسئله بود. بیایید در این رابطه بیشتر بیاندیشیم و مراقب نسل بعدی جامعهیمان باشیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
همان تصویر اول را دقت و روی آن فکر کنید.
برایمان آشناست و آنها را می شناسیم . در زندگی روزمره و در محیط اطراف همه روزه آنها را می بینیم.
چه بخواهیم و چه نخواهیم کودکان از ذهن سریع برخوردار هستند و بنا باقتضای کنجکاوی های خدا دادی شان آموزش می بینند و سریع آنرا به همسالان و همسن های خود منتقل می کنند.
سیستم آموزشی و پرورشی کشور نیازمند باز اندیشی و بازنگری تمام بر اساس شرائط روز و بر بنیان باورهای اعتقادی مان است. اگر به این بازسازی خومان مبادرت نکنیم غریبه ها آنرا کلنگی و نسل سوخته ای را روی دستمان خواهند گذاشت.
مشکل ما اینست که باور نداریم : "معلمی شغل انبیاء است".
طرح مسائل طبیعی و غریزی به این شکل غیر کارشناسی و غیر موثر است و با تکرار یک سری بدیهیات اخلاقی و با دور باطل افتادن شاهد فرصت سوزی های بیشتر خواهیم شد.