واگذاری مشارکتی نمایشگاه بین‌المللی تهران خلاف برنامه پنجساله و سیاستهای اصل 44 میباشد

گروه اقتصادی -محمدرضا سبزعليپور رئيس مركز تجارت جهاني ايران طی سخنانی در جمع اعضاء مرکز جامع صادراتی ایران و مدیران بخش خصوصی در ارتباط با اشاره به خبر واگذاري مركز نمايشگاه بين المللي تهران به صورت مشارکتی به شهرداری تهران اظهار داشت: واگذاری مشارکتی نمایشگاه بین‌المللی تهران به شهرداری و سازمانهای شبه دولتی، نه تنها غیرقانونی بوده بلکه خلاف برنامه پنجساله و اصل 44 میباشد.

به گزارش بولتن نیوز، وی افزود: سالها پیش زمانیکه بحث خصوصی سازی و اجرای اصل 44 آغاز گردید هیجان خاصی در بین فعالان اقتصادی بوجود آمد و همگان از اینکه قرار شد تا دست دولت از فعالیتهای اقتصادی کوتاه و امر و نهی های همیشگی به پایان برسد خوشحال و مسرور شدند اما این خوشحالی سریعاً جای خود را به یأس و نامیدی و بلاتکلیفی داد زیرا نحوه واگذاریها و طولانی شدن روند خصوصی سازی موجب گردید تا اجرای اصل 44 از مسیر واقعی خود منحرف و به بیراهه برود. در ابتدای کار سهام چند بنگاه اقتصادی از طریق سازمان بورس واگذار گردید و بی سرو صدا روند انتقال سهام در کمال آرامش انجام شد و لیکن در واگذاریهای بعدی رفته رفته اعتراضات و نارضایتی ها آغاز شد که در این ارتباط به شکوه و شکایتهای خریدار سهام فولاد خوزستان میتوان اشاره نمود.

علیپور گفت: بمرور زمان خریداران جدیدی متولد شدند که جای بخش خصوصی را گرفته و خود را یکه تاز بازار اعلام نمودند لکن خریداران جدید سهام شرکتهای مشمول اصل 44، که با سرمایه های نجومی خود کنترل خرید و فروش شرکتها را در دست گرفتند اصولاً نه خصوصی اند و نه دولتی، لکن فعالان اقتصادی این گروه جدید را با نام شبه دولتی ها می شناسند. فلذا با ورود شبه دولتی ها دیگر کسی را یارای رقابت با آنها نبود زیرا هم سرمایه کلانی در اختیار داشتند و هم از نفوذ و قدرت سیاسی بالایی برخوردار بودند که در این راستا به واگذاری سهام شرکت مخابرات ایران نیز میتوان اشاره نمود.

وی در ادامه با اشاره به واگذاری نمایشگاه بین المللی تهران گفت: در راستاي برنامه پنج ساله چهارم و تحقق اصل 44 قانون اساسي و واگذاري شركتهاي دولتي به بخشهاي خصوصي، وزارت بازرگاني سابق نيز چند شركت زير مجموعه خود از جمله مركز نمايشگاه بين المللي را در دستور واگذاري قرار داد و در اين راستا از هشت سال پيش زمزمه فروش نمایشگاه آغاز شد كه ابتدا اتاق بازرگاني و پس از آن مركز تجارت جهاني ايران درخواست خويش را براي خريد سهام مركز نمايشگاه بين المللي به مسئولين وزارت بازرگاني و سازمان خصوصي سازي ارائه نمودند. در همين رابطه اینجانب شخصا ًبا برخي از مقامات دولتي از جمله رئيس وقت سازمان خصوصي سازي آقای حیدری کرد زنگنه گفتگو نمودم كه ايشان تأكيد نمودند كه واگذاري نمايشگاه بین المللي زمان بر خواهد بود و در نهايت از طريق سازمان بورس و يا مزائده و آنهم فقط به سازمانهايي كه فعاليت كاري آنها با امر نمايشگاه داري و برگزاري نمايشگاه سنخيت داشته باشد واگذار خواهد شد. مع الوصف بنده صريحاً اين نكته را به رياست محترم سازمان خصوصي سازي تأكيد نمودم كه مبادا نمايشگاه بين المللي را بي سروصدا معامله كنند و زماني ما مطلع شويم كه كار از كار گذشته باشد، ايشان نیز به بنده اطمينان داده و متذكر شدند كه چنين امری محال است.

وی اظهار داشت: هرچند كه زمين نمايشگاه وقف آستان قدس بوده و سهام آن نيز در اختيار وزارت صنعت، معدن و تجارت میباشد لكن باتوجه به موقعيت مكاني و ترافيك منطقه امكان گسترش مركز وجود نداشته و فعاليت نمايشگاهي و برگزاری نمایشگاههای بزرگ و گسترده در اين مكان نيز توجيه پذير نیست و خريداران احتمالی این مکان نيز قطعاً نقشه ديگري براي ايـن مجموعه در سر دارنـد!! لکن دولتهای نهم و دهم با معامله و واگذاری بي سر و صدا و مخفيانه نمایشگاه آنهم در چند مرحله، بنوعي به شعور فعالان اقتصادي كشور توهين کردند. زیرا دولتمردان وقت ابتدا نمایشگاه بین المللی را بی سر و صدا آنهم بدون طی کردن تشریفات قانونی و در ازاء رد دیون ابتدا به سازمان تأمین اجتماعی ارتش (ساتا) واگذار کردند که  این کار دولت با واکنش تند و اعتراض صاحب نظران و فعالان اقتصادی رو برو شد و نهایتاً پس از درگیریهای فراوان، واگذاری نمایشگاه باطل گردید. چندی بعد مسئولین وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کردند که نمایشگاه جدید تهران را در شهر پرند میسازند و از نمایشگاه فعلی هم فقط برای برگزاری برخی از نمایشگاههای کوچک داخلی استفاده خواهند کرد. در همین راستا کلنگ این پروژه را هم طی مراسمی در پرند به زمین زدند که بعدها مشخص شد که اصلاً پروژه ای در کار نیست و این کلنگ زنی هم فقط بخاطر این بوده که وزارت مسکن و شهرسازی این زمین را برای توسعه مسکن مهر از وزارت صنعت، معدن و تجارت پس نگیرد.!! در اوآخر دوران هشت ساله دولت احمدی نژاد، به یکباره متوجه شدیم که آقای احمدی نژاد در ازاء تمجید آقای ضرغامی از ایشان که طی مراسمی تحت عنوان "نکوداشت هشت سال تلاش جهادی" جهت تجلیل از دوران ریاست جمهوری هشت ساله دولتهای نهم و دهم برگزار شده بود واکنش نشان داده و بمنظور جبران این شیرین کاریها، کادویی گرانقیمت را به آقای ضرغامی داد و در نتیجه دوباره قرعه بنام بخشی از زمینهای نمایشگاه بین المللی تهران افتاد و رئیس جمهور محترم، بخشی از زمینهای نمایشگاه را به سازمان صدا و سیما تقدیم کرد!! لکن مجدداً با اعتراض فعالان اقتصادی و فشار جمعی از نمایندگان مجلس، این واگذاری نیز در ابتدای دولت یازدهم کان لم یکن اعلام و بورطه فراموشی سپرده شد.

رئیس مرکز جامع صادراتی ایران تصریح نمود: چند روز پیش هم باخبر شدم که مسئولین ذیربط خبری تحت عنوان واگذاري نمايشگاه بين المللي بصورت مشارکتی به شهرداری تهران انجام خواهد شد را منتشر نمودند!! لکن صراحتاً اعلام میکنم که واگذاری مشارکتی نمایشگاه بین‌المللی تهران به شهرداری تهران و یا هر سازمان دولتی و یا شبه دولتی، غیرقانونی و خلاف برنامه پنجساله و اصل 44 میباشد. لازم بذکر است که در مقطعی از زمان، مرکز تجارت جهانی ایران با حمایت سرمایه گذار خارجی خواهان خرید نمایشگاه بین المللی تهران بود که متأسفانه دولتمردان نهم و دهم، با واگذاری نمایشگاه بین المللی تهران به سرمایه گذار خارجی مخالفت کردند!! لکن چهار سال پیش مجدداً با آقای دکتر غضنفری وزیر پیشین صنعت، معدن وتجارت نیز مذاکراتی را انجام داده و موافقت و دستور ایشان را هم گرفتیم تا تعدادی از سالنهای مخروبه نمایشگاه بین المللی تهران را ازجمله سالنهای 22 الی 24را به مرکز تجارت جهانی ایران اجاره داده و یا بصورت مشارکتی با شرکت نمایشگاهها، سالنهای مخروبه را مشترکاً در سطح عالی بازسازی کرده و نمایشگاه دائمی کالاهای صادراتی را در آنجا راه اندازی کنیم تا جدای از کمک به رشد صادرات غیر نفتی کشور، سالانه سودی معادل دهها میلیارد تومان نیز به شرکت نمایشگاهها و یا بعبارتی به خزانه دولت واریز نمائیم اما علیرغم توافقات شفاهی انجام شده و امضاء تفاهمنامه کتبی با رياست وقت سازمان توسعه تجارت متأسفانه این توافق تاکنون اجرائی نشده است. لذا تصور اینجانب بر این است که چون میخواستیم سالانه دهها میلیارد تومان سود به دولت پیشن بدهیم این همکاری به نتیجه نرسید اما اگر جشنی میگرفتیم و همچون جناب آقای ضرغامی طی مراسمی از آقای احمدی نژاد تجلیل و تمجید میکردیم بطور قطع به یک هفته هم نمی کشید و قرارداد همکاری فیمابین با کمترین مبلغ قرارداد اجرائی میشد!!  

علیپور تأکید نمود: اگر قرار باشد که نمایشگاه بین المللی تهران بصورت قطعی و یا مشارکتی واگذار شود قطعاً اولویت این واگذاری با بخش غیردولتی است نه شهرداری و یا سازمانهای شبه دولتی، آنهم زمانیکه آقای روحانی کشور به کشور بدنبال سرمایه گذار خارجی میگردد. لذا پیشنهاد میشود که وزارت صنعت، معدن و تجارت بجاي بخشش اين مركز تحت نام واگذاري، مشارکت، رد دیون و يا دهها نام دیگر به سازمانهای شبه دولتی آنهم به بهانه خصوصي سازي، بهتر است مجوز نمایشگاه بین المللی تهران را به يكي از متقاضيان غیردولتی واجد شرایط و از طريق مزايده واگذار نمايد تا سهامدار جديد بتواند مجموعه نمايشگاهي بزرگ و مدرني را در نقطه دیگری از شهر تهران ساخته و فعاليت نمایشگاهی خويش را در آنجا آغاز کند.

باتوجه به انحصار طلبی دولت، بخش خصوصی هیچگاه مالک نمایشگاه بین المللی نخواهد شد:

علیپور یادآور شد: باتوجه به عدم هماهنگی و همکاری لازمه بین مجموعه های خصوصی و غیردولتی وانحصار طلبی دولت و نبود اراده خصوصی سازی، اطمینان دارم که بخش خصوصی ایران هیچگاه مالک نمایشگاه بین المللی نخواهد شد. اظهار نظرهای اشخاص حقیقی و حقوقی درخصوص نحوه واگذاری و تملک نمایشگاه بین المللی تهران طی چند سال گذشته بسیار جالب و شنیدنی بوده بطوریکه یکی خواستار ابطال سریع هرگونه معامله میشد ودیگری51 درصد سهام را هم قبول نداشت آن یکی تملک نمایشگاه را منبع درآمد خوبی برای خود میدانست و در آنسو یکی از دستگاهها نیز پیشاپیش ساختمان مرکزی خود را در عالم مجازی به محل نمایشگاه منتقل کرده و از همه جالبتر یکی دیگر از آقایان که حاضر نیست حتی یک ریال از نقدینگی خویش را بعنوان وام دراختیار کسی بگذارد طی فرمایشاتی دستور فرمودند که دولت سایت نمایشگاهی را بعنوان یک مجموعه عام المنفعه به رایگان دراختیار دستگاه محل خدمت وی قرار دهد تا وی و دوستانش بتوانند نمایشگاه داری و کسب درآمد بنمایند و.... دهها اظهارنظر دیگر، فلذا همین امر موجب شده تا اینجانب صراحتاً اعلام کنم که وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان خصوصی سازی و سایر دستگاهها و مسئولین ذیربط هیچگاه با بخش خصوصی منسجمی که اهل عمل باشند روبرو نبوده و اکثر اشخاص حقیقی و حقوقی نیز که نام بخش خصوصی را یدک می کشند بیشتر اهل حرف هستند تا عمل. بر همین مبنا و بدلیل نبود انسجام بین اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی، مطمئنم که بخش خصوصی ایران هیچگاه مالک نمایشگاه بین المللی نخواهد شد.