کد خبر: ۱۸۸۲۸۶
تاریخ انتشار:
گفت وگو با محسن مقصودي، تهيه كننده برنامه «ثريا»

مسائل اجتماعي از نگاه ثريا

تهيه کنندگي اين برنامه را محسن مقصودي برعهده دارد که هم در دانشگاه صنعتي اصفهان در رشته مهندسي عمران تحصيل کرده و هم در رشته مديريت رسانه در دانشگاه تهران. مقصودي از سال 89 عضو شوراي طرح و برنامه گروه دانش و اقتصاد شبکه يک است
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه جام جم،‌ برنامه ثريا که در سومين جشنواره جام جم موفق به دريافت سرو زرين شد، برنامه اي گفت وگو محور است اما بخش هاي متنوعي دارد و از انيميشن، مستند و هر امکان ديگري براي طرح موضوعاتش بهره مي برد. پخش اين برنامه از هفدهم اسفند 90 از شبکه يک آغاز شد و حتي مستندهايش در جشنواره هاي مختلف برنده جايزه شده است. تهيه کنندگي اين برنامه را محسن مقصودي برعهده دارد که هم در دانشگاه صنعتي اصفهان در رشته مهندسي عمران تحصيل کرده و هم در رشته مديريت رسانه در دانشگاه تهران. مقصودي از سال 89 عضو شوراي طرح و برنامه گروه دانش و اقتصاد شبکه يک است و در شکل گيري برنامه هاي متعددي مثل کليد، حرف حساب و پيمانه سهم داشته است. با او درباره برنامه ثريا به گفت وگو نشستيم.

   

    قبل از هرچيز بايد بپرسم چرا نام ثريا را براي برنامه انتخاب کرده ايد؟
    محور اصلي برنامه علم و فناوري است و براساس حديث نبوي که مي فرمايد: « دانش اگر در ثريا باشد مرداني از سرزمين پارس به آن دست پيدا مي کنند.» عنوان برنامه را انتخاب کرديم.
    
    اگر محور اصلي فناوري است، چرا در برخي موارد به موضوعاتي چون جمعيت، بانکداري و مواردي از اين قبيل مي پردازيد؟
    موضوع برنامه پيشرفت ايران است با تمرکز بر زنجيره علم و فناوري؛ در واقع برنامه زنجيره فناوري، نوآوري، صنعت و توليد در کشور را بررسي مي کند. يکي از آسيب هاي برنامه هاي تلويزيون اين است که علم معمولاعلم محض تلقي مي شود يا به موضوعات انتزاعي مانند نجوم اتلاق مي شود. در حالي که علم زنجيره اي از موضوعات آموزشي، پژوهشي، فناوري، نوآوري و توليد است که بسياري موارد از جمله صنعت و کشاورزي را در زيرمجموعه خود دارد. اين زنجيره باعث مي شود علم به توليد ثروت بينجامد و اين ثروت مي تواند کالايا خدمات باشد. به عنوان مثال درباره مساله جمعيت وظيفه دانشگاه به عنوان يک پايگاه علمي اين است که درباره مسائل جمعيتي، هشدار دهد و اثرگذاري داشته باشد. به همين دليل شعار برنامه هم از ابتدا اين بود: ثريا ديدباني براي پيشرفت کشور؛ يعني تمام مسائل مرتبط با پيشرفت کشور با نگاه علمي در ثريا بررسي مي شود و مساله اي مانند جمعيت به عنوان زيرمجموعه علوم انساني مورد بررسي قرار مي گيرد يا مقوله نظام بانکي کشور زيرمجموعه علم اقتصاد طرح مي شود.
    
    ثريا سعي دارد از زبان و قدرت علم براي بررسي موضوعات روز و ملموس جامعه استفاده کند. درست است؟
    بله. اين برنامه شوراي راهبردي و اتاق فکر دارد، که از استادان حوزه هاي مختلف تشکيل شده و شبکه اي از کانون هاي تفکر آن را پشتيباني مي کنند. در اين کانون هاي تفکر مسائل کاربردي علم مورد توجه قرار مي گيرد و فهرستي از مشکلات را با توجه به دغدغه هاي رهبر معظم انقلاب، مسائل روز جامعه، اولويت هاي کشور و دغدغه هاي مردم درباره پيشرفت، اولويت بندي مي کند و در اين اولويت بندي جذابيت رسانه اي و ميزان مردمي بودن مسائل را نيز در نظر مي گيرد.
    
    يعني اگر موضوعي اهميت داشته باشد اما نتوان آن را به زبان مردمي بيان کرد در اين برنامه به آن پرداخته نمي شود؟
    نه. موضوعات اينچنيني بايد در برنامه هاي گفت وگو محور و اختصاصي بررسي شوند. ما سعي مي کنيم موضوعات مهم، دغدغه هاي مردم و مشکلات جامعه را با زبان مردمي و پرداخت رسانه اي به مخاطبان ارائه کنيم.
    
    معمولابرنامه هاي علمي و چالشي تلويزيون کاملاگفت وگو محور هستند و در نهايت بخش هاي گزارشي يا مستند دارند، اما ثريا علاوه بر مستند، انيميشن و آيتم هاي سرگرم کننده هم دارد. اين ايده شما بود يا تلويزيون مي خواست چنين برنامه اي در شبکه يک شکل بگيرد؟
    قبل از ارائه طرح اين برنامه برنامه هاي علمي و مرتبط با توسعه را بررسي و آسيب شناسي کرديم و براساس نتايج اين آسيب شناسي، تجربه و مشورت با استادان دانشگاه و اهالي رسانه برنامه ثريا را طراحي کرديم و طرح اوليه آن را دو سال و نيم پيش به رئيس سازمان ارائه داديم و بعد از موافقت اوليه، 9 ماه زمان را صرف بررسي اين طرح اوليه کرديم تا قابليت رسانه اي پيدا کند و از اين رو قالب هاي متنوعي در آن پيش بيني کرديم. در مدتي که برنامه پخش مي شود، تغييرات زيادي داشته اما آنچه اکنون مي بينيم 60 تا 70 درصد از توقعات ما را برآورده مي کند.
    
    چه چيزهايي مانع مي شود بيشتر از اين به ايده آل هايتان نزديک نشويد؟
    وسعت موضوعاتي که در پيشرفت کشور تاثير دارند، بسيار بيش از توان ماست. موضوعات زيادي هست که دوست داريم به آنها بپردازيم، اما به دليل مشکلات متعدد از جمله مشکل مالي، امکانش را نداريم. مثلاتوسعه مناطق محروم، مباحث علمي زيادي براي طرح و بررسي دارد يا مثلانوع توسعه در مناطق آزاد تجاري يا مسائل معادن کشور و موضوعات زيادي از اين دست داريم که تحقيقات آنها را هم انجام داده ايم، اما لازم است به اين مناطق سفر کنيم و درباره اين موضوعات مستند بسازيم اما به لحاظ مالي امکانش را نداريم.
    مسائل مالي به يکي از دغدغه هاي جدي براي گروه توليد تبديل شده اما به جز اين مساله هر چه در اين برنامه پيش تر مي رويم، زواياي بيشتري از موضوعات مختلف برايمان گشوده مي شود يا درخواست هايي از مخاطبان دريافت مي کنيم که پرداختن به همه آنها در ثريا ممکن نيست. مثلااز همان شروع کار آيتم هاي زيادي مرتبط با علم و فناوري تهيه کرديم که الان فرصت پرداختن به آنها وجود ندارد، چون حجم موضوعات زياد است و يک برنامه دو ساعته که يک روز در هفته پخش مي شود نمي تواند پاسخگوي اين حجم از موضوعات باشد.
    
    چه آيتم هايي مد نظرتان بود که الان امکان پرداختن به آنها را نداريد؟
    مثلاموضوعات جذابي که در تاريخ علم وجود دارد؛ داستان هاي زيادي هست که مي شد از آنها آيتم هاي ديدني ساخت، اما هم به لحاظ مالي با مشکل روبه رو شده ايم و هم معلوم نيست در اين باکس محدود با اين همه موضوع بتوانيم اين آيتم ها را در برنامه بگنجانيم. در حوزه هاي مختلف مانند پزشکي، صنعت نفت، حمل و نقل، راه و مسکن، مخابرات، اينترنت و... هم با چالش روبه رو هستيم و هم پيشرفت هايي داشته ايم که بايد به همه آنها بپردازيم.
    
    اين آيتم ها در برنامه اي ديگر قابل ارائه نيستند؟
    چرا و من معتقدم بايد برنامه هاي زيادي مانند ثريا توليد و پخش شود، البته نه به اين معني که همه آنها را گروه ثريا بسازد. همان طور که در حوزه ورزش و فوتبال، زمان زيادي از آنتن رسانه ملي به برنامه هاي ورزشي و فوتبالي اختصاص پيدا مي کند و همه اين برنامه ها يکديگر را تکميل مي کنند، در حوزه علم و فناوري هم اين اتفاق شدني است. گاهي برنامه هاي ورزشي درباره يک موضوع نه چندان مهم بحث مي کنند و ساعت ها از آنتن رسانه يا صفحات مطبوعات ما را به خود اختصاص مي دهند؛چرا اين اتفاق براي يک برنامه علمي رخ ندهد!؟ حتي اگر فرض کنيم تعداد موضوعات سوژه ها و مصاديق علمي کم است، اما تکرار آنها خيلي خوب است و مي توان به هر کدام از يک زاويه پرداخت. برنامه اي مثل ثريا که 500 تا 600 هزار پيامک دارد، ساعت 23 و 30 شروع مي شود، در حالي که براي چنين برنامه اي ظرفيت زيادي وجود دارد و مي شود ساعت بهتري را به آن اختصاص داد.
    
    برنامه هاي ورزشي هم ديروقت به نمايش در مي آيند، ضمن اين که برنامه هاي علمي هيچ وقت به اندازه برنامه هاي ورزشي جذاب و مخاطب پسند نيستند.
    به نظرم اين تلقي درباره جذابيت موضوعات ورزشي و جذاب نبودن موضوعات علمي اشتباه است. اين نگاه را بايد تغيير داد، چون جذابيت را ما مي سازيم؛ ذائقه مخاطب را ما تربيت مي کنيم. اگرچه در ذات ورزش تحرک، چالش و آزادي عمل و حاشيه هايي دارد که آن را جذاب مي کند، اما مي شود برنامه هاي علمي اي ساخت که با برنامه هاي ورزشي رقابت کند. قطعا مي توانيم ذائقه ها را تغيير دهيم. کافي است يک برنامه علمي با کيفيت، هنري و حرفه اي ساخته شود، در زمان مناسب پخش شود و بودجه مناسب داشته باشد. در اين صورت حتما مورد توجه قرار خواهد گرفت. تا زماني که شرايط توليد و عرضه برنامه هاي علمي با برنامه هاي ورزشي و نمايشي يکسان نباشد نمي توان چنين قياسي داشت.
    
    براي همين است که ثريا در کنار مباحث علمي، انيميشن و بخش هاي طنز هم به نمايش مي گذارد؟
    دليل وجود اين بخش ها اين است که سعي کرده ايم مجموعه اي از مخاطبان را براي برنامه تعريف کنيم و مسائل را طوري ارائه کنم که به قول معروف عوام بفهمند و خواص بپسندند. سعي کرديم مخاطبي که تحصيلات زيادي ندارد حداقل بخشي از برنامه را درک کند، و در عين حال مخاطب تحصيلکرده برنامه هم احساس کند، با ديدن ثريا چيزي مي آموزد يا اين که برنامه ديدگاه ها و نظرات او را انعکاس مي دهد. ضمن اين که موضوعات برنامه از دل زندگي مردم استخراج مي شود و به همين دليل براي بخش زيادي از مخاطبان جذاب است. مثلاما هيچ وقت به افق هاي برنامه پنجم، استراتژي صنعت و موضوعاتي از اين دست نمي پردازيم. سعي مي کنيم موضوع را از زندگي مردم بيرون بکشيم و با بررسي آن در انتهاي برنامه به استراتژي کلان برسيم؛ يعني از جز به کل حرکت مي کنيم تا بتوانيم به جامعه کمک فکري دهيم و مردم مسائلشان را ببينند.
    
    در اين بازه زماني چند درصد از برنامه به خواست مخاطب بوده است؟ چون باشگاه مخاطبان هم داريد.
    بعد از هر برنامه تقريبا ساعت 2 تا 3 بامداد که به خانه مي رسم، پيامک ها را مي خوانم چون مهم ترين انگيزه ما نظر مردم است. از همين پيامک ها متوجه مي شويم بايد سراغ چه موضوعاتي برويم. برخي قسمت هاي برنامه کمتر مورد توجه واقع مي شود و برخي ديگر با درخواست پياپي براي تکرار. براساس همين درخواست ها به نظرات مردم پي مي بريم. مثلااوايل فکر مي کرديم برنامه هايي که چالشي باشند براي مردم جذاب تر هستند، اما وقتي برنامه هايي درباره دستاوردهاي کشورمان پخش کرديم با واکنش جالبي روبه رو شديم، مثلابرنامه هايي که درباره پهپادها، صنعت هواپيمايي نظامي، انرژي هسته اي و دستاوردهاي دفاعي به تماشاگران ارائه کرديم، حجم پيامک ها حتي از برنامه هاي چالشي هم بيشتر شد و درخواست هايي داشتيم که از احساس غرور مخاطبان حکايت مي کرد. همين واکنش ها به ما نشان مي دهد بايد در چه مسيري حرکت کنيم. بنابراين دست کم ماهي يک بار يک برنامه غرورآفرين درباره دستاوردها به مخاطبان ارائه مي کنيم و مي کوشيم برنامه واقع گرايانه باشد. تا امروز اگر دستاوردي را طرح و معرفي کرديم بدون شعار و بلوف بوده است؛ مردم وقتي مي بينند برنامه اي که بدون تعارف کاستي ها را نقد مي کند به دستاوردها مي پردازد، آن را باور مي کنند.
    
    بخش هاي چالشي برنامه شما گاهي با واکنش مسئولان روبه رو شده اما انگار تلويزيون توجه ويژه اي به ثريا دارد و در طرح مسائل چالشي دستتان را باز گذاشته است! همين طور است؟
    اگر ثريا مسائلي را مطرح مي کند که در بسياري برنامه هاي ديگر نمي بينيم و نمي شنويم به دليل خودسانسوري تيم هاي توليد برنامه هاست. بعد از حدود يک سال در برنامه ثريا و پيش از آن در برنامه هاي ديگر به اين نتيجه رسيديم که اگر منصفانه و کارشناسانه نقد کنيم سازمان اجازه مي دهد و فرقي نمي کند چه برنامه اي باشد. براي برنامه ثريا حدود 5000 دقيقه برنامه توليد کرده ايم و شايد دو دقيقه از آن حذف شده باشد که اصلارقمي نيست. مديران همواره فشارهاي بيروني را تحمل کرده اند و کمتر پيش آمده که اجازه دهند اين فشارها به برنامه منتقل شود. آنها هميشه خواسته اند فضاي باز و نقادانه برنامه حفظ شود و اگر مميزي صورت گرفته بسيار کم بوده است.
    
    اما با همه اينها معتقدم راه نقد در تلويزيون بايد از خود تلويزيون باز شود. هر مجموعه اي که اجازه نقد خودش را ندهد راکد مي شود. اگر تلويزيون برنامه هايي ترتيب دهد که مديران سازمان پاسخگوي انتقادها باشند، زمينه براي نقدپذيري فراهم مي شود؛ البته برنامه هايي با اين رويکرد داشته ايم، اما تعدادشان کم بوده و نتوانستند جريان سازي کنند.
    ترديدي نيست که نقاط قوت زيادي در تلويزيون داريم، اما چون يک طرفه طرح مي شوند مخاطب واکنش چنداني به آنها ندارد، اگر تلويزيون در کنار نقد کاستي ها و مشکلات، نقاط قوتش را طرح کند حتما نتيجه بخش خواهد بود. طرح نکات مثبت بدون اشاره به کاستي ها، به لحاظ رسانه اي ارزش ندارد. عملکرد تلويزيون در موارد زيادي مانند شبکه هاي برون مرزي يا توليد سريال هاي فاخر قابل دفاع است و خيلي جاها هم توضيحات مديران مي تواند مردم را با معذوريت هاي سازمان آشنا کند.
    
    آن بخش اندکي که دچار مميزي شده، چه مشکلي داشته است؟
    گاهي و بندرت ممکن است براي دلجويي از يک مسئول گزارش يا مستند يا برنامه اي را پخش نکنيم.
    البته ما هم تلاش کرده ايم در نقدها و مباحث برنامه عينک سياسي بر نگاهمان نباشد. اعتماد بين مديران سازمان و برنامه سازان به مرور ايجاد مي شود و بي شک اين تفاهم زمان برده و از همان روز اول اتفاق نيفتاده است.
    
    معمولامردم از برنامه هاي چالشي توقع دارند که مشکلات را حل کنند يا براي هر مشکلي مقصر پيدا کنند. اما ثريا نگاه متفاوتي دارد!
    يک برنامه تلويزيوني مي تواند سطوح مختلفي داشته باشد؛ يک برنامه ممکن است به موضوعي توجه کند که تازه است و از اين بابت مورد توجه مخاطب قرار بگيرد. در فضاي سياست زده رسانه هاي ما موضوعات زيادي مغفول مانده اند، مثلاموضوعي مانند سوختن ميلياردها مترمکعب از گاز همراه ميادين نفتي، کيفيت آسفالت در کشور ما که يک پنجم عمر آسفالت در دنياست يا مواردي که به صورت جدي در رسانه ها مطرح نمي شود. اين مسائل هميشه در دولت هاي مختلف وجود داشته، اما براي مسئولان مابه ازاي سياسي ندارد که برايش ضريب قايل شوند. اگر رسانه اي موضوعات مغفول مانده را مطرح کند، اولين گام را برداشته و شايد همين هم کافي باشد. گام دوم اين است که يک رسانه بعد از تشخيص درست رويکردهاي علمي و درست را طرح کند؛ رويکرد، راهکار حل مساله نيست، ولي به حل مساله کمک مي کند و گام سوم اين که يک برنامه راهکار عملياتي هم ارائه کند. الزاما راهکار دادن وظيفه رسانه نيست، اما اگر بتواند راهکار ارائه کند خيلي خوب است. ما در برخي قسمت هاي برنامه با استناد به تحقيقات و دستاوردهايمان توانسته ايم راهکار عملياتي ارائه کنيم، اما در نيمي از برنامه ها توانسته ايم رويکردهاي درست را هم مطرح کنيم و رويکردهاي اشتباه را به نقد بکشيم. در برخي از برنامه ها هم فقط توانستيم يک موضوع مهم را مطرح کنيم.
    
    با توجه به اين که هم موضوعات برنامه متنوع است و هم بخش ها و قالب هاي آن، چند گروه با برنامه شما همکاري مي کنند؟
    يک شبکه از کانون هاي تفکر در زمينه فناوري، اقتصاد، صنعت و... با برنامه ثريا همکاري مي کند. اعضاي اين کانون ها کارشناس رشته هاي مختلفي هستند که تحصيلات تکميلي شان در رشته هاي مديريت رسانه يا ارتباطات است. برنامه چند گروه پژوهشي ثابت دارد که با شبکه پژوهشي در ارتباط هستند. در اين شبکه تفکري گروه هاي مختلفي حضور دارند و هر گروه درباره يک موضوع تخصص دارد و فعاليت مي کند. بيش از 20 گروه متخصص در زمينه هاي مختلف از جمله انرژي، کشاورزي، صنعت، شرکت هاي دانش بنيان، اقتصاد و بانکداري، زمين، مسکن و نظام سلامت با برنامه همکاري مي کنند.
    
    اين شبکه تفکري راز موفقيت برنامه ثرياست؟
    امکاني که اين شبکه تفکر در اختيار ما مي گذارد، در کنار تمهيدات هنري جزو مزيت هاي برنامه محسوب مي شود. اعضاي کانون هاي تفکر و متخصصان بخش هنري برنامه، در جلساتي که با هم دارند به همفکري مي رسند و موضوعاتي را انتخاب مي کنند که از همه جهت با هم هماهنگ باشد.
    به اعتقاد من رمز موفقيت نسبي برنامه هاي گفت وگو محور اين است که با مراکز کانون هاي تفکر ارتباط جدي داشته باشد. طبيعي است که يک گروه کوچک متشکل از نويسنده، کارگردان و تهيه کننده نمي توانند هم موضوع انتخاب کنند، هم محتواي برنامه را تعيين کنند و هم ساختار آن را طراحي کنند. اين کار از نظر من نتيجه اي خواهد داشت که نامش هر چه باشد، برنامه تلويزيوني نيست. در جشنواره جام جم هم ديديم برنامه هايي موفق به کسب راي هيات داوران شدند که تيم هاي پژوهشي داشته اند. صد البته در کنار همه اينها لازم است که يک برنامه از لحاظ فني و تکنيکي پربار باشد و اصول اول کار رسانه اي مثل مخاطب شناسي در آن پياده شده باشد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین