داریوش سجادی در صفحه پلاس خود نوشته است: مطابق گزارش شماره دسامبر ماهنامه آمریکایی «آتلانتیک» تعداد اعضای کابینه آقای روحانی که از دانشگاههای آمریکا با مدرک دکتری تخصصی فارغالتحصیل شدهاند از تعداد اعضای کابینه آقای باراک اوباما که دارای این مدرک از دانشگاههای این کشور هستند، بیشتر است.(!)
به گزارش
بولتن نیوز، هر چند برخورداری از تخصص بالای دانشگاهی در کنار توان مدیریتی و نبوغ ذاتی حداقل های لازم برای تصدی مسئولیت در مناصب بالای حکومتی است اما نباید این ملاحظه را نیز از نظر دور داشت که اولویت و بلکه انحصار احراز چنین مسئولیت هائی باید به نخبگانی تعلق بگیرد که حتی المقدور مدارک دانشگاهی و سوابق خود را در داخل کشور تحصیل کرده اند.
طبیعتاً در این میان عده ای می توانند کیفیت بالای علمی برخی دانشگاه های غربی در مقابل نمونه های داخل را موید صلاحیت بیشتر فاغ التحصیلان از چنان دانشگاه هائی برای تصدی مدیریت های کلان در کشور تلقی و تعبیر نمایند اما مصلحت اندیشی های امنیتی و واقع بینی سیاسی حکم می کند کرسی های مدیریت کلان تا آنجا که امکان دارد دور از دسترس چنین افرادی باشد.
نمی توان این واقعیت را از نظر دور داشت که چنان افرادی هر اندازه هم که برخوردار از صیانت نفس و وطن دوستی باشند اما بالتبع بدلیل سال های اقامت خود در بلاد راقیه (!) از آن بلاد و در آن بلاد برای خود خاطره ساخته و حامل چنان خاطراتی با خودند!
صرف همین برخورداری از خاطره تا آن اندازه ظرفیت دارد تا ضمیر ناخود آگاه ایشان را حامل نوعی سمپاتی و علقه و گرایش نسبت به کشور محل تحصیل شان نماید.
ظرفیتی که بیم آن می رود در بزنگاه های تصمیم گیری «جدلی الطرفین» خواسته یا ناخواسته بتواند سمپاتی خفته در ضمیر ناخود آگاه چنان مسئولانی را بنفع طرف مقابل از قوه به فعل برساند.
انتشار خاطرات «رایان کراکر» سفیر سابق آمریکا در عراق و افغانستان در پائیز سال 88 سندی موثق از چنین بدآیندی است خصوصاً آنجا که در بخشی از خاطراتش می نویسد:
«... یک هفته پس از حملات یازده سپتامبر در سال ۱۳۸۰ و در جریان مذاکرات ژنو با چند دیپلمات ایرانی، مذاکراتی درباره حمله به افغانستان داشته است ... من واقعاً از هویت طرفهای ایرانی خود متعجب شده بودم. دو نفر از سه نفرشان در آمریکا درس خوانده بودند و ما در وقت تنفس راجع به فوتبال دانشگاه UCLA حرف میزدیم ... آنچه که برایم جالب تر از همه بود، اشتیاق آنان نسبت به اعزام نیروهای آمریکا، همان «شیطان بزرگ»، به حیاط خلوت ایران یعنی افغانستان بود»
هر چند نمی توان منکر استثناهای قابل افتخاری مانند «مصطفی چمران» شد اما واقعیت آنست که عقل سلیم قاعده را بر اساس استثناء نمی چیند!
فقط یه مشت تئوری آدم یاد میگیره.
بولتن قبل اینکه یه مطلبی بزاری با عقل خودت بسنجش،آخه کی میاد مثلا دکترای دانشگاه تهران رو به دکترای دانشگاه MIT ترجیح بده؟
خدایی ایراد الکی گرفتن یعنی همین اگه اینجوری که شما نگاه میکنید روحانی باید رد صلاحیت میشد چون خارج تحصیل کرده!