مدیر برندینگ شرکت ژاپنی المپوس که برای مدتی به ایران آمده است به انتقاداتی که به این شرکت و تکنولوژیهای آن وارد است پاسخ داد.
بولتن نیوز: مایکل گاتمن درباره این که شرکت المپوس اجازه ورود دوربینهای دارای GPS را به بهانه تحریم به ایران نمیدهد، گفت: تحریمها تنها یک طرف قضیه است و باید به این موضوع نیز توجه کنیم که هر کشوری که میخواهد دوربینهای مجهز به GPS را به خاک خود وارد کند، باید مجوزی از سمت شرکت المپوس به او داده میشود را قبول داشته باشد و ما هنوز برای ایران به دلایلی درخواست مجوز نکردیم. ما در حال حاضر در حال بررسی این مساله هستیم ولی هنوز مشکلات برطرف نشده است.
وی علت اینکه این شرکت به سراغ ساخت دوربینهای فولفریم نمیرود را این گونه عنوان کرد: ما هیچوقت به سمت تولید دوربینهای فولفریم نرفتیم و قصد ساختن چنین دوربینهایی را هم نداریم. درحقیقت ما از ابتدای تاسیس شرکتمان استانداردهای خاص خود را داشتیم و معنقد بودیم که مزایای سیستمهایمان بر نقاط ضعف آنها غلبه میکند.
او ادامه داد: یکی از دوربینهای ما توانست این حقیقت را در سال 2012 با شکست رقیبهای خود و تبدیل شدن به بهترین دوربین سال به کاربران نشان دهد.
وی درمورد علت استفاده از سیستم فوکوس خودکار Contrast Detection در دوربینهای این شرکت توضیح داد: این سیستم فوکوس خودکار که در دوربینهای ما استفاده شده در مواردی عملکرد بهتر از سیستم Phase Detection دارد. یکی از این موارد فوکوس در فاصلههای دور است چرا که سیستم Phase Detection با ارسال اشعه مادون قرمز به سمت جسم روی تصاویر فوکوس میکند اما Contrast Detection با توجه به تضاد بین رنگها عمل فوکوس کردن را انجام میدهد و در فواصل بالا با مشکلی مواجه نمیشود.
این کارشناس در مورد ایراد این سیستم در نقاطی که رنگها به هم نزدیکی دارند، مطرح کرد: در این رابطه حق با شماست و سیستمهای ما در مکانهایی که تضاد بین رنگها چندان زیاد نیست عملکرد ضعیفی دارد و از لحاظ فوکوس روی سوژهها با مشکلاتی رو به روست.
او افزود: ما از این سیستم به علت اینکه آیینه در دوربینهایمان حذف شده است استفاده میکنیم به علاوه در سیستم Contrast Detection ، 90 درصد تمرکز دوربین روی عمل فوکوس کردن است اما در Phase Detection این عدد به 60 درصد کاهش پیدا میکند. به علاوه قدرت فوکوس اتوماتیک در سیستم Phase Detection به لنزی که کاربر برروی دوربین استفاده میکند، بستگی دارد که این نکته در سیستم Contrast Detection دیده نمیشود.
مدیر برندینگ شرکت المپوس در رابطه با استفاده از مگاپیکسلهای بالا که باعث ایجاد نویز روی تصاویر در بعضی از دوربینها میشود افزود: به نظر ما میزان وضوح 16 مگاپیکسل در مقایسه با دوربینهایی که سنسورهای APS-C و فول فریم توانایی رقابت دارد و میتوان گفت ما برای اینکه از گردونه رقابت با این محصولات عقب نمانیم، وضوح دوربینهایمان را روی عدد 16 قرار دادیم. با توجه به نوع سنسور و موادی که در آن به کار رفته ما توانستیم عملکردی در همان اندازه را به کاربران ارائه کنیم. این موضوع به بازار هدف ما نیز بستگی دارد درحقیقت ما سعی کردیم که بتوانیم در شرایط نوری ضعیف عملکردی متوسط داشته باشیم و در کنار این موضوع به کاربرانی که به دنبال وضوح بالا نیز هستند توجه کنیم تا دوربین بتواند هر دو طیف را تا اندازهای پوشش دهد.
گاتمن همچنین علت انتخاب سیستم بدون آیینه 17 میلیمتری موسوم به میکرو سه چهارم برای دوربینهای این شرکت را اینگونه عنوان کرد: یکی از دلایلی که ما دوربینهای بدون آیینه تولید و از سیستم میکرو سه چهارم در دوربینهایمان استفاده کردیم، کوچک کردن اندازه و کاهش وزن دوربینها بود به علاوه از لحاظ ثبت تصاویر این سیستم عملکرد مناسبی داشت.
او درباره اندازه یکسان دهانه لنزهای دوربینهای المپوس و پاناسونیک گفت: استانداردهای ما با شرکت پاناسونیک یکی شده و در این رابطه همکاریها از سمت هر دو شرکت صورت گرفته است. به علاوه هر شرکت دیگر هم میتواند در این زمینه وارد شود و استانداردهایش را با المپوس و پاناسونیک یکی کند.
مدیر برندینگ شرکت المپوس در رابطه با عملکرد ضعیف دوربینهای این شرکت در بخش فیلمبرداری اذعان کرد: یکی از ضعفهای بزرگ دوربینهای ما بخش فیلمبرداری آنهاست و ما خود نسبت به این موضوع آگاهیم و بسیاری از کاربران ما این موضوع را به ما انتقال دادهاند. در آینده قرار است بخش فیلمبرداری دوربینهای خود را توسعه دهیم.
وی همچنین دررابطه با برتری چشمیهای اپتیکال نسبت به چشمیهای الکترونیکی که معمولا برروی محصولات این شرکت استفاده میشود عنوان کرد: کیفیت چشمیهای الکترونیکی تنها وابسته به وضوح آنها نیست بلکه باید به سیستم موجود در پشت چشمی الکترونیکی نیز توجه کرد اگرچه چشمی اپتیکال تصویر بسیار واقعی را به کاربران ارائه میدهد اما در مدلهای جدید ما تلاش کردهایم خود را به چشمیهای اپتیکال بسیار نزدیک کنیم.
او افزود: ما برای جلوگیری از کثیف شدن سنسور در دوربینهایمان از سیستمی به نام Dust Protection استفاده کردیم به علاوه آینه چندان از کثیف شدن سنسور دوربین محافظت نمیکند چراکه همواره درحال حرکت است.
گاتمن درباره این موضوع که کراپ فکتور دو باعث افزایش عمق میدان میشود و این موضوع در سنسورهایی با اندازه بیشتر کمتر احساس میشود توضیح داد: برای حل این موضوع کاربران میتوانند از لنزهایی با میلیمتر کمتر و اندازه دیافراگم پایینتر کمک بگیرند و این ایراد را برطرف کنند.
وی در رابطه با برتری سیستم Phase Detection در سرعت فوکوس کردن روی اجسام در مقایسه با سیستم Contrast Detection که روی اکثر دوربینهای المپوس استفاده میشود مطرح کرد: این موضوع به شرایط و نوع سوژه بستگی دارد. اگر کاربر بخواهد تنها روی یک نقطه فوکوس کند، طبیعتا Contrast Detection عملکرد سریعتری را به نمایش خواهد گذاشت اما در رابطه با فوکوس مداوم و سوژههای درحال حرکت سیستم Phase Detection برتری کامل دارد. به همین علت ما در جدیدترین محصول خود هر دو سیستم را درنظر گرفتیم تا کاربران با چنین مشکلاتی رو به رو نشوند.
مدیر برندینگ شرکت المپوس در رابطه با قیمت بالای دوربینهای سری PEN این شرکت و تمایل بیشتر مردم به خرید مدلهای ارزانتر شرکت Canon افزود: ما در این زمینه برنامهای برای کاهش قیمتهایمان نداریم و معتقدیم که اگرچه نسبت به بعضی از مدلهای Canon قیمت بالاتری داریم اما عملکرد ما در مقایسه با دوربینهای این شرکت بهتر بوده است.
او همچنین علت تکراری بودن طراحی دوربینهای سری PEN را اینگونه عنوان کرد: طراحی دوربینهای هر سری را برای اینکه اصالت خانوادگی داشته باشند به تقریبا به یک شکل طراحی کردیم و هر خانواده طراحی خاص خود را دارد چراکه بازار هدف هرکدام قشری خاص از کاربران را مد نظر قرار میدهد و این موضوع باعث پایداری اصالت یک برند خواهد شد.
گاتمن ادامه داد: اگر بخواهیم اقتصادی نگاه کنیم انتخاب بهتر OMDها خواهد بود اما کاربری سری PEN برای افرادی است که میخواهند به تازگی به دنیای عکاسی ورود پیدا کنند.
او افزود: سری EPM محصولات ما کاربرانی را هدف قرار داده که میخواهند به تازگی به دنیای عکاسی نیمه حرفهای وارد شوند به همین دلیل شکل این دوربینها و طراحی بدنه آن برای چنین افرادی در نظر گرفته شده است.
به گفته وی در سری EPL این امکانات و دکمهها برروی بدنه افزایش پیدا میکند و درحقیقت برای کاربری نیمه حرفهایتر طراحی شده است. سری EP برای طراحان و عکاسان در نظر گرفته شده که به دنبال دوربینی نیمه حرفهای و سبک هستند و از این دوربین هم در محل کار و هم در خانه استفاده میکنند. اما سری آخر که OMD نام دارد بازار هدف خود را عکاسان حرفهای قرار داده و در رسیدن به این هدف عملکردی قابل قبول داشته است.
به گزارش ایسنا در ادامه این گزارش توضیحاتی درباره اصطلاحات مطرح شده در این گفتوگو منتشر شده است.
دوربینهای آیینهدار؛ در پشت لنز دوربینهای آیینهدار یک آیینه با زاویه 45 درجه قرار گرفته که تصویر را بصورت زنده و واقعی همانگونه که هست از طریق چشمی یا ویزور به کاربر نمایش میدهد. هنگام عکاسی با این دوربینها آیینه کنار رفته و تصاویر ذخیره میشوند. این دوربینها به دلیل داشتن یک آینه در درون خود، از حجم و وزن بیشتری نسبت به دوربینهایی بدون آیینه دارند.
دوربینهای بدون آیینه؛ در قلب تپنده این دوربینها و پشت لنز، هیچ چیزی جز یک قطعه الکترونیکی قرار ندارد. دوربینهای بدون آیینه از حجم و وزن کمی برخوردارند. ایراد بزرگ این دوربینها نداشتن یک ویزور واقعی است چراکه چشمی این دوربینها الکترونیکی هستند و در واقع کاربر بوسیله صفحه نمایش کار خود را راه میاندازد. البته با بالا رفتن کیفیت صفحههای نمایش این ایراد کم رنگتر شده ولی همچنان نمیتواند با واقعیت رقابت کند.
فوکوس؛ تنظیم فاصله کانونی لنز دوربین نسبت به سوژه مورد نظر برای اینکه سوژه شفاف در عکس و کادر ما شفاف بیفتد. اگر تصاویر شفاف نبوده یا کاربر برروی سوژه به درستی فوکوس نکرده باشد، سوژه مات خواهد بود.
اما در دوربینهای عکاسی توانایی فوکوس روی تصاویر بصورت خودکار از اهمیت بالایی برخوردار است چراکه عکاس در حین شکار تصاویر فرصت فوکوس دستی روی سوژه را نخواهد داشت.
سیستم فوکوس خودکار در دوربینهای عکاسی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛
Contrast Detection
این سیستم با توجه به تضادی که در بین رنگهای محیط وجود دارد، روی سوژه مورد نظر فوکوس میکند اما ضعف بزرگ این سیستم ناتوانی آن در محیطهایی است که از لحاظ رنگی بسیار به هم نزدیک هستند.
البته دقت این سیستم با توجه به کیفیت ساخت دوربین و سیستم به کار رفته در آن بشدت متغییر است. بیشتر دوربینهای بدون آیینه به این سیستم فوکوس خودکار مجهزند.
Phase Detection
طرز کار سیستم فوکوس این دوربین این گونه است که دوربین در ابتدا یک پرتوی مادون قرمز، به سمت جلو ساطع میکند و پس از برخورد به جسم مورد نظر منعکس شده و توسط لنز دوربین دریافت میشود. سپس نرمافزار دوربین با احتساب زمان رفت و برگشت اشعه و سرعت آن، فاصلهی دوربین تا جسم را محاسبه کرده و لنز فوکوس میکند.
سنسور؛ در تمام دوربینهای عکاسی دیجیتال از قطعهای کوچک اما بسیار حیاتی به نام سنسور استفاده میشود. در گذشتهای نه چندان دور قبل از عرضه دوربینهای دیجیتال به بازار این وظیفه به عهده فیلم یا همان نگاتیوهای عکاسی بود. در واقع سنسور دوربینهای دیجیتال از سلولهایی تشکیل شده است که نسبت به نور حساس هستند و هر قدر تعداد این سلولها بیشتر باشد دقت دوربین نیز بیشتر خواهد بود.
کراپ فکتور؛ برای درک این مفهوم باید با اندازه سنسورهای فولفریم آشنا شویم. همانطور که گفته شد هر دوربین دیجیتال در قلب خود یک سنسور را جای داده است. اندازه این سنسورها با توجه به دوربین متفاوت است. هرقدر اندازه این سنسور بزرگتر باشد تصویر وارد شده از طریق لنز دوربین پوششدهی بالاتری را خواهد داشت.
اگرچه سنسورهایی با اندازه 36 میلیمتر یا فولفریم هم وجود دارند اما ما مبنای خود را اندازه 36 میلیمتر یا همان فولفریم قرار میدهیم. وقتی که ما از یک لنز 20 میلیمتری که برای دوربینهای فولفریم طراحی شده است، استفاده میکنیم، اندازه دهانه لنز با اندازه سنسور فیکس است.
حال اگر همین لنز را روی یک سنسور 17 میلیمتری قرار دهیم، نیمی از تصویر ورودی خارج از محدوده سنسور قرار میگیرد گویا از یک لنز 40 میلیمتری روی دوربینهای فول فریم استفاده کردهایم. به این مفهوم کراپ فکتور گفته میشود. در این مثال چون سنسور ما 17 میلیمتر است کراپ فکتور آن نسبت به یک دوربین فول فریم 2 است.
این بدین معناست که اگر کاربر لنزی 20 میلیمتری روی سنسوری 17 میلیمتری قرار دهد، تصویری معادل یک لنز 40 میلیمتری در دوربینهای فولفریم دریافت خواهد کرد.
نکته مثبتی که کراپ فکتورها ایجاد میکنند این است که تصویر تلهتری (با زاویهای بسته که میتوان به وسیلهی آن از نقاط دورتری عکس گرفت) را با قیمت بسیار پایینتر به کاربر ارائه میدهند اما این موضوع دو نکتهی منفی را هم با خود به همراه دارد یکی اینکه عمل فوکوس کشیدن در لنزهایی با میلیمتر بالاتر از 200 میلیمتر را سختتر میکند و دیگری اینکه لنزهای واید (لنزهایی که تصاویر را با زاویهی بازتری به نمایش میگذارند) این دوربینها عملا تبدیل به لنزهای عادی دوربینهای فولفریم میشوند.