گروه سیاسی: یکی از موضوعاتی که در دهه های اخیر و به تبع بسط نظریه هایی چون جهانی شدن در مناسبات جهانی به وجود آمده، موضوع «توسعه درون زا» و «توسعه وابسته» است.
به گزارش بولتن نیوز، از اوائل قرن بیستم که موج حرکت کشورهای جهان به سمت توسعه و پیشرفت آغاز شد، همواره دو دسته نظریه پیرامون چگونگی فرآیند توسعه مورد نظر قرار گرفته است. عده ای از نظریه پردازان بر آن عقیده اند که توسعه فرآیندی است خطی و معلول قواعد و قوانین خاص که هر کشوری به آن دست یابد، می تواند توسعه مند شود. این افراد معتقدند توسعه همان چیزی است که در غرب اتفاق افتاده و سایر کشورها و مناطق جهان نیز چاره ای ندارند جز آنکه به آن قواعد تن در دهند. در مباحث جامعه شناسی توسعه از این دسته نظریات به «نظریات نوسازی» (یا مدرنیزاسیون) یاد می شود.
در مقابل عده ای دیگر بر آن عقیده اند که نظام سلطه که در رأس آنها چند کشور غربی وجود دارد با به وجود آوردن قواعد و قوانین، و حتی ساختارها و نهادهای جهانی، کاری کرده اند که هیچ گاه سایر کشورها به توسعه دست نیابند. این افراد عقیده بر آن دارند که کشورهای سایر مناطق جهان چاره ای ندارند جز آنکه در ابتدا رابطه خود را با «مرکز» (یعنی کشورهای توسعه یافته) در مسائل بنیادین قطع یا کم کرده و در عوض، بر داشته ها و ذخائر مادی و معنوی داخلی تکیه کنند. این افراد می گویند «وابستگی» کشورهای پیرامون هرچقدر به مرکز بیشتر باشد، امکان توسعه یافتگی کشورها کمتر خواهد شد. در حقیقت رابطه ای معکوس بین وابستگی و توسعه یافتگی وجود دارد. از این دسته از نظریات نیز به نظریات «مکتب وابستگی» یاد می شود.
از اوائل انقلاب اسلامی نیز همواره این دو دیدگاه در داخل کشور وجود داشت. عده ای راه توسعه یافتگی را همان راه غرب می دانستند و عده ای دیگر نیز با نظر به پیامدهای منفی چنین راهی در کشورهایی که این الگو را پیاده کرده اند، مسیر حرکت را مسیر توسعه درون زا و توجه به ذخائر داخلی می دانند.
رهبر انقلاب نیز در دیدار اخیر خود با نخبگان علمی، همان طوری که پیشتر نیز بیان کرده بودند، مسیر پیشرفت و توسعه را از مسیر توجه به داشته های مادی و معنوی داخلی می دانند. چنانچه فرمودند:
«بعضى از كشورها ممكن است توليدات زيرزمينىِ خودشان را، نفت خودشان را، بشكههاى نفت را، منتقل كنند به صاحبان ثروت و علم در دنيا، محصولات آنها را بخرند، يك ظاهرِ پيشرفتى هم ممكن است بهوجود بيايد امّا اين پيشرفت نيست؛ پيشرفت آنوقتى است كه "درونزا" باشد، آنوقتى است كه متّكى به استعداد درونى يك ملّت باشد. وزن و اعتبار كشورها و دولتها و ملّتها هم وابستهى به همين درونزايى است. اگر چنانچه از درون، يك حركتى، جهشى، رشدى بهوجود آمد، به يك كشور، به يك ملّت، وزن مي دهد، اعتبار مي دهد، ارزش مي دهد، ابّهت مي دهد؛ امّا اگر چنانچه از درون نبود، ديگران آمدند، [اعتبار به دست نمىآيد].»
البته شاید برخی افراد چنین تصور کنند که پیشرفت درون زا به معنای قطع روابط اقتصادی با سایر کشورهای جهان و بالاخص کشورهای صنعتی و اقتصادی است، در حالی که منظور رهبر انقلاب چنین نیست. اتفاقا یکی از افرادی که در آن جلسه حضور داشت (دکتر على رجبپور، عضو هيئت علمى دانشگاه امام خمينى قزوين) در این مورد چنین گفت: «در دنياى امروز يك كشور نمي تواند در تمام زمينههاى فنّاورى سرآمد باشد؛ ما بايد با توجّه به مزاياى بالفعل و بالقوّهى خود و با نگاه به موقعيّتهايى كه در بازارهاى جهانى داريم، چند زمينهى مهم را كه مي توانيم در آنها سرمايهگذارى كنيم مشخص كرده تا در سالهاى آتى در آنها سرآمد شويم كه اين مطالب در نقشهى جامع علمى كشور هم بخوبى تبيين شده و مديران اجرايى بايد به حركت در اين مسير اهتمام بورزند». پاسخ رهبر انقلاب نیز به این فرد چنین بود که:
«درست گفتند يكى از دوستان، بديهى است كه يك كشور همهى فصول و سطوح مورد نيازِ در مسائل علمى و فنّاورى را نمي تواند خودش تهيّه كند، بايد از ديگران هم بگيرد؛ امّا اين گرفتن از ديگران به صورت دست دراز كردن به سوى ديگران نيست؛ به صورت معاملهى برابر و پاياپاى [است]؛ علم مي دهيد، علم مي گيريد؛ فنّاورى مي دهيد، فنّاورى مي گيريد؛ احترامتان هم در دنيا محفوظ است. اين لازم است.»
بنابراین واضح است که منظور رهبر انقلاب از پیشرفت درون زا به معنای قطع رابطه با سایر کشورها نیست بلکه ایشان معتقدند که اولا می بایست در فرآیند پیشرفت، در ابتدا به ذخائر داخلی و ملی خود توجه کنیم نه وام گرفتن از کشورهای دیگر، ثانیا این پیشرفت باید در مسائل مبنایی و بنیادین باشد نه مسائل ظاهری و روبنایی آن، و ثالثا رابطه با سایر کشورها می بایست متقابل و از موضع «اقتدار» باشد نه «انفعال».
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com