کد خبر: ۱۷۱۱۵۸
تاریخ انتشار:

تاملی در واکنش ها به مکالمه تلفنی دکتر روحانی و اوباما

سال‌ها پیش یکی از مقامات اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) گفته بود: "ما هیچگاه نخواهیم گذاشت روابط ایران و آمریکا عادی شود مگر اینکه جمهوری اسلامی قبلاً اسرائیل را به رسمیت بشناسد."
گروه سیاسی - گر چه واکنش های موافق و مثبت به مکالمه صورت گرفته بین رئیس جمهور کشورمان با رئیس جمهور ایالات متحده نیز عمدتا دور از واقعیت و بیش از اندازه خوشبینانه بوده است، اما آنچه بیشتر در این چند روز نمود داشته و مشخصا موضوع نگارش این نوشتار است، واکنش های منفی و مخالف به این مکالمه بوده است.

به گزارش بولتن نیوز، سه روز از تماس تلفنی باراک اوباما با حسن روحانی می گذرد؛ مکالمه ای که فارغ از قضاوت های سیاسی، اعتقادی و سیاه یا سفید، رخدادی بسیار مهم بود.



واکنش ها به این رویدادها نیز به لحاظ حجم و محتوا شباهت زیادی با آن داشت
این مکالمه اگر چه به لحاظ حجم، رخداد بسیار بزرگ، مهم و حتی معتبری است، اما محتوای خاصی نداشت، چرا که تنها در صورتی که امکانی برای تداوم آن مقدور شود، قابل ارزیابی به لحاظ محتوایی خواهد بود، اگر نه از صرف یک مکالمه تلفنی چند دقیقه ای نباید انتظار خاصی داشت.

مکالمه تلفنی دکتر روحانی و باراک اوباما همه آنچه در سفر پنج روزه رئیس جمهور کشورمان به نیویورک رخ داد، نبود، بلکه تنها بخشی کوچک –اگر چه مهم- از این سفر پرکار و پربار بود. نکته این است که این مکالمه در حالی انجام شد که مقامات ارشد آمریکایی، از جمله شخص باراک اوباما در طول مدت حضور دکتر روحانی در نیویورک بارها به صورت علنی تمایل خود برای دیدار با وی را ابراز نمودند و رئیس جمهور کشورمان نیز به صورت علنی با ذکر این دلیل که وقت برای تنظیم و تمهید مقدمات این دیدار کافی نیست، از پذیرش آن امتناع کرد.

البته چنانکه شخص دکتر روحانی و سایر مقامات دستگاه دیپلماسی کشورمان از جمله دکتر ظریف وزیر امور خارجه مکررا تصریح کردند، دولت جمهوری اسلامی ایران، با ذکاوت و تیزهوشی هر گونه گشایشی در روابط ایران و آمریکا را منوط به حل و فصل مسئله هسته ای کشورمان کردند و تاکید ایشان بر حل و فصل این پرونده آن هم در مدت زمانی مشخص و نه صرفا گفتگو در هر سطحی درباره آن بود.
صاحب این قلم در یادداشت "چه ارتباطی بین دیدار نکردن دکتر روحانی با اوباما و مذاکرات هسته ای وجود دارد؟" به بررسی این مسئله پرداخت که دلیل اصلی عدم پذیرش پیشنهاد ملاقات با رئیس جمهور ایالات متحده از سوی دکتر روحانی، پرهیز از سایه انداختن تبعات رسانه ای و واکنش های سیاسی به این دیدار، بر روی اولویت اصلی و اول دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی، یعنی پرونده هسته ای است که مورد تاکید رئیس جمهور کشورمان نیز بوده است.

قطعا حالا که نه دیدار، اما مکالمه ای بین روسای جمهور ایران و آمریکا برقرار شده است، این نکته بسیار عیان و ملموس تر از زمان نگارش آن مطلب در فردای برگزاری اولین جلسه از دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 و البته دیدار دو جانبه وزرای خارجه ایران و آمریکا است؛ از اظهارنظرهای مقامات و صاحب نظران سیاسی در کمتر از نیم ساعت پس از انتشار خبر این مکالمه گرفته، تا واکنش های موافق و مخالف در مراسم استقبال از دکتر روحانی در فرودگاه مهرآباد، تا امروز و این ساعت که علاوه بر مقامات و صاحب نظران سیاسی، مقامات دینی و نظامی نیز درباره این گفتگوی تلفنی کوتاه اظهارنظر کرده اند، گویای آن است که اصرار هیات ایرانی بر تقدم مذاکره درباره حل و فصل پرونده هسته ای ایران کاملا درست و ناظر بر دو مسئله، یکی برنامه ریزی دقیق تیم ایرانی برای تغییر شرایط بین المللی برای تامین بهتر منافع کلان و ملی جمهوری اسلامی ایران و دوم تکیه این برنامه ریزی بر ارزیابی دقیق از شرایط داخلی کشور بوده است.

از سوی دیگر گر چه واکنش های موافق و مثبت به مکالمه صورت گرفته بین رئیس جمهور کشورمان با رئیس جمهور ایالات متحده نیز عمدتا دور از واقعیت و بیش از اندازه خوشبینانه بوده است، اما آنچه بیشتر در این چند روز نمود داشته و مشخصا موضوع نگارش این نوشتار است، واکنش های منفی و مخالف به این مکالمه بوده است.

مخالفت ها با رویکرد و رخداد جدید در عرصه سیاست خارجی دولت یازدهم و مشخصا مکالمه صورت گرفته با رئیس جمهور آمریکا را می توان در دو دسته بندی کلی مورد ارزیابی قرار داد. دسته اول کسانی هستند که در مخالفت های خود از اساس مذاکره با آمریکا به عنوان شیطان بزرگ را غلط و ناقض اصول، مبانی و آرمان های انقلاب اسلامی می دانند و دسته دوم کسانی هستند که به تعبیری با تاکتیک اتخاذ شده از سوی دولت در پذیرش درخواست مکالمه تلفنی رئیس جمهور ایالات متحده با دولت مخالفت داشته یا هم نظر نیستند.

برای بررسی این مخالفت ها، ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که آنچه رخ داده، چه بوده است؟
چنانکه مقامات ایرانی و آمریکایی تصریح و تاکید کرده اند، حتی از قبل از حضور رئیس جمهور کشورمان در نیویورک، مقامات ایالات متحده به دنبال تمهید مقدمات ملاقات دکتر روحانی و باراک اوباما بوده اند و اصرار آنها بر انجام این ملاقات در روزهای کوتاه حضور دکتر روحانی در نیویورک بسیار بیشتر بوده است که البته این دیدار محقق نشده و در نهایت در آخرین ساعات حضور رئیس جمهور در نیویورک یک مکالمه تلفنی بین دو طرف برقرار می شود.
درباره محتوای این مکالمه نیز سخنان زیادی گفته شده است؛ از اخبار و گزارش هایی که عین سخنان رد و بدل شده در این مکالمه را منتشر کرده اند تا آنها که به تحلیل و ارزیابی سخنان منتشر شده و منتشر نشده اما محتمل این مکالمه نشسته اند.
منتقدان و مخالفان مذاکره ایران و آمریکا اولا باید توجه داشته باشند که هنوز هیچ اتفاق خاصی در روابط سیاسی ایران و آمریکا نیافتاده و این مکالمه صرفا فتح بابی برای آغاز گفتگوهای مستقیم دو کشور است و با پیش بینی اینکه احتمال دارد طرف ایرانی در مذاکرات کوتاه بیاید، نمی توان به سزای گناه ناکرده دولت را محاکمه و مجازات کرد.
نگرانی درباره اینکه ممکن است در مذاکرات غیرعلنی وزرای خارجه یا روسای جمهور دو کشور سخنانی غیر از آنچه در گفتگوها و مواضع علنی بیان شده، مطرح شده باشد نیز کاملا فاقد اعتبار و بیجاست، چرا که حتی اگر بتوانیم به فرض محال از اهمیت نگرش افکار عمومی به این مسئله نزد ایران بگذریم، قطعا آمریکایی ها که در 10 تا 12 سال اخیر موضوع مقابله با به قول خودشان بلندپروازی های هسته ای ایران را در بوق و کرنا کرده اند، هرگز نخواهند پذیرفت که ایرانی ها همچنان آشکارا از نپذیرفتن فشارهای آمریکا برای انصراف از ادامه برنامه هسته ای خود دم بزنند و فقط پنهانی به آمریکایی ها وعده کوتاه آمدن بدهند.

که اگر اینگونه بود آن همه نگرانی سران رژیم صهیونیستی دلیلی نداشت
از سوی دیگر آیا واقعا عقلانی و منطقی است که ما آسیب پذیری و حساسیت های خود را تا این حد در برابر هر مسئله ای از جمله صرف مذاکره یا حالا یک مکالمه تلفنی تا این حد بالا ببریم. یعنی واقعا یک مکالمه تلفنی منافع ملی ما را گم و گور کرده است؟

برخی از تحلیلگران به لحاظ تاکتیکی این مکالمه را نامناسب توصیف کرده اند و بر این عقیده اند که بهتر بود این مکالمه بعد از رفع تحریم ها یا مثلا حل و فصل مسئله هسته ای انجام می شد که در پاسخ به ایشان باید چند نکته را مدنظر قرار داد.

اول اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده است که برای مذاکره بدون پیش شرط با آمریکا آمادگی دارد و هر چند شرط موضع برابر و احترام متقابل نیز مطرح شده است، اما این دو مولفه در ذیل عامل اول قابل تعریف هستند و حالا که ایالات متحده عملا بدون پیش شرط گام اول برای مذاکره رو در رو و بدون واسطه را برداشته، آیا تعیین شرط و شروط از طرف ما قابل توجیه است؟

اگر منتقدان و مخالفان از غیرقابل اعتماد بودن آمریکا بگویند، پاسخ این است که هر گاه آمریکایی ها از مسیر تعیین شده مبنی بر گفتگوی بدون پیش شرط خارج شدند، قطعا باید بر دولت فشار آورد که از تداوم مذاکرات با ایالات متحده در هر مقطع و شرایطی خودداری کند.

برخی که تعداد آنها کم هم نیست، مدعی شده اند که اگر آمریکایی ها در مذاکره با جمهوری اسلامی و بازسازی روابط دوجانبه حسن نیت دارند، مثلا باید همه اقدامات غیر دوستانه اش علیه ایران از جمله پروازهای جاسوسی در مناطق مرزی و آب های سرزمینی ایران را متوقف کند. شاید باید به این بزرگواران یادآوری کرد که ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و انگلیس به عنوان استراتژیک ترین شرکا و دوستان بین المللی علیه یکدیگر جاسوسی می کنند و از تعرض به حقوق یکدیگر ابایی ندارند، حالا چگونه باید توقع داشت که پیش از آغاز مذاکره ایران و آمریکا، همه اقدامات خصمانه و غیر دوستانه آمریکا علیه ایران متوقف شود.

اتفاقا شاید سخنان مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره محتوای و مفهوم دیپلماسی ناظر به همین انتقادات و مخالفت ها باشد که بر اساس پیش بینی ایشان از قبل عنوان شده است که فرموده اند: "البتّه عالَم ديپلماسى، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم ميزنند، مذاكره هم ميكنند، درخواست مذاكره هم ميكنند، خودشان هم ميگويند. به يكى از اين سياستمداران غربى چند روز پيش از اين گفته بودند شما كه ميخواهيد مذاكره بكنيد با ايران، خب دشمن است ايران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاكره ميكند ديگر! يعنى اقرار به دشمنى با ايران؛ صريح ميگويند. علت دشمنى اشخاص نيستند، علت دشمنى اين حقيقت و اين هويّت است. همه‌ى آنچه كه ميگويند در اين چهارچوب بايد تفسير و تحليل بشود، در اين چهارچوب بايد فهميده بشود. ما مخالف با حركتهاى صحيح و منطقى ديپلماسى هم نيستيم؛ چه در عالم ديپلماسى ، چه در عالم سياستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چيزى هستم كه سالها پيش اسم‌گذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در يك جاهايى بسيار لازم است، بسيار خوب است؛ عيبى ندارد، اما اين كشتى‌گيرى كه دارد با حريف خودش كشتى ميگيرد و يك جاهايى به دليل فنّى نرمشى نشان ميدهد، فراموش نكند كه طرفش كيست؛ فراموش نكند كه مشغول چه كارى است؛ اين شرط اصلى است؛ بفهمند كه دارند چه‌كار ميكنند، بدانند كه با چه كسى مواجهند، با چه كسى طرفند، آماج حمله‌ى طرف آنها كجاى مسئله است؛ اين را توجّه داشته باشند."

همین دوستان و بزرگواران اظهارات اخیر باراک اوباما در کنفرانس خبری با نخست وزیر رژیم صهیونیستی را گواهی بر قابل اعتماد نبودن آمریکایی ها می گیرند که ضمن قبول این مطلب و تذکر نسبت به اینکه باید مراقب نوسان نظرات و مواضع دولتمردان ایالات متحده بود، این بزرگواران را به این نکته توجه می دهم که قطعا دیپلماسی ایران در نیویورک حتما آن قدر موفق و مستحکم بوده است که تا این حد مایه نگرانی مقامات رژیم صهیونیستی شده است.

قطعا سخنانی که بعد از مکالمه تلفنی اوباما با دکتر روحانی به نقل از منابع رسمی کاخ سفید منتشر شده ناظر به همین مسئله هم بوده است، آنجا که اوباما خطاب به دکتر روحانی گفته است: "در حالی که به طور حتم موانع بزرگی برای حرکت به جلو وجود خواهد داشت و موفقیت به هیچ وجه حتمی نیست، باور دارم که می‎توانیم به راه‎حلی جامع دست یابیم."

اوباما همچنین حل و فصل موضوع هسته ای را به طور حتم گامی رو به جلو برای ایجاد ارتباطی جدید بین آمریکا و جمهوری اسلامی ایران بر اساس منافع و احترام متقابل توصیف و تاکید کرده است که "این امر همچنین می‌تواند به تسهیل ارتباطی جدید بین ایران و جامعه بین‌المللی و کشورهای دیگر در منطقه هم کمک کند. موضوعی که می تواند به مردم ایران برای شکوفایی استعدادهای بالقوه آنها کمک کند و به ما هم کمک کند تا نگرانی‌های دیگری را رفع کنیم که می‌تواند صلح و ثبات بیشتری به منطقه خاورمیانه بیاورد." قطعا حسب کیفیت ارتباط و تعاملات آمریکا و رژیم صهیونیستی رفع "نگرانی های دیگر" برای دولت ایالات متحده موضوع و مسئله ای مهم و حیاتی است، حتی اگر خوشایند طرف ایرانی نباشد.

سال‌ها پیش یکی از مقامات اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) گفته بود: "ما هیچگاه نخواهیم گذاشت روابط ایران و آمریکا عادی شود مگر اینکه جمهوری اسلامی قبلاً اسرائیل را به رسمیت بشناسد." امروز بدون اینکه این آرزوی کانون‌های صهیونیستی، که به کارشکنی‏ مدام در روابط ایران و آمریکا اشتغال دارند، تحقق یابد، این فرآیند از موضع عزت و اقتدار ایران، آغاز شده است.

آغاز مذاکرات رسمی ایران و آمریکا سیاست نظام و حاصل مداقه و تمهیدات کارشناسی مفصل است. اگر جز این بود هیچگاه امکان نداشت محقق شود. این اقدام دستاورد این و آن جناح سیاسی نیست و لذا کارشکنی در مسیر آن تخریب سیاست‌های کلان و اساسی جمهوری اسلامی ایران است.

آغاز مذاکرات رسمی تا حل و فصل اختلافات فاصله زیادی دارد، ولی از شروع ماجرا، بویژه سخنان اوباما دال بر احترام به حق برخورداری ایران از انرژی صلح آمیز هسته‏ای، این‌گونه استنباط می‌شود که زمینه مساعد است و امید می‌رود که فرایند بهبود روابط به خوبی طی شود. در آینده، این فرایند، بیش از گذشته، با کارشکنی و دسیسه‌ کانون‌های صهیونیستی متنفد در ایالات متحده آمریکا مواجه خواهد شد و تشدید دسیسه‌ها هشیاری بیش از پیش را می طلبد، اما با وجود همه اینها قطعا در صورت امکان، رفع چالش های غیر ضرور جمهوری اسلامی ایران با آمریکا که قطعا به معنای دست شستن از آرمان طلبی و اصول و ارزش های انقلاب اسلامی نیست، اقدام ناصواب و غلطی نیست.

از سوی دیگر دیالوگ بدون واسطه با مقامات آمریکایی یقینا هزاران بار بهتر از پیغام فرستادن های با واسطه است که گاها ناگزیر و لاعلاج هستند. دکتر سعید جلیلی در پایان اولین دور مذاکرات با 1+5 در ژنو که برای اولین بار نماینده ایالات متحده نیز در آن حضور داشت، در جمع تعدادی از خبرنگاران ایرانی که برای پوشش اخبار این مذاکرات حضور یافته بودند، تاکید کرد که اولین و مهمترین نتیجه ای که امروز بنده پس از دو دور مذاکرات پیش و بعد از ظهر با نمایندگان کشورهای 1+5 داشتم، این بود که گفتگوی مستقیم با آمریکا چقدر با پیام فرستادن های با واسطه تفاوت دارد.

نکته پایانی نیز اینکه دوستی و دشمنی در هیچ عرصه ای نمی تواند همیشگی باشد، جز در موارد خاص که به قالب باز می گردد و نه محتوا. چنانکه مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوری خود در مصاحبه ای فرموده اند: " نه شرقی و نه غربی به معنای عدم ارتباط دوستانه با شرق و غرب نیست به معنای نپذیرفتن سلطه شرق و غرب است و عدم الحاق به طیف قدرت شرق و غرب است نه شرقی و نه غربی به معنای ضدیت با شرق و غرب به هیچوجه نیست ما از نظامی خلاص شدیم که صددرصد وابسته به غرب بود و در مقابل توطئه کسانی قرار گرفتیم که صددرصد وابسته بودند به شرق. و ما هیچ کدام از اینها یعنی نه وابستگی به شرق و نه وابستگی به غرب را نمی خواهیم اما روابط دوستانه با همه را خواهانیم جز چند استثناء از جمله رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی و یا رژیم صهیونیستی اسرائیل که به اعتقاد ما دارای موجودیت نامشروعی است و یا در شرایط کنونی آمریکا، زیرا برخورد کنونی آمریکا با ما طوریست که ما نمی توانیم با او برخورد دوستانه داشته باشیم اما می توانست وضعی وجود داشت که حتی با آمریکا روابط دوستانه داشته باشیم این دست او بود.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین