امروز رسانه
یک علم است . از اینرو لازم است تا همه دست اندرکاران رسانه با قواعد
وکارکردهای آن آشنا باشند وگرنه حداقل ضرری که به جامعه وارد می شود فرصت
سوزی است . اگرچه ما اغلب چندان به فرصت سوزی اعتقادی نداریم !! ومعتقدیم
باید در این دنیای بزرگ کارخودمان را بکنیم وکاری به کارهای دیگر نداشته
باشیم !! ( مثلا همان کاری که سالهاست در مواجهه با پدیده هایی مثل ماهواره
انجام می دهیم ) با اینحال اکنون دیگر زمانیست که نمی توانیم از فرصت هایی
که رسانه ، بخصوص در حوزه فیلم وسریال ، به جهت تاثیرگذاری بسیار بر جامعه
، در اختیار ما می گذاردغافل شویم .
برای نمونه می خواهیم نگاهی داشته
باشیم به یکی از سریال هایی که اخیرا پخش آن از شبکه سوم سیما پایان یافت .
امسال هم رسانه ملی سعی کرد با پخش سریال های مختلف مردم را در ایام ماه
مبارک رمضان همنشین تلویزیون نماید . ما در این نوشتار به هیچ وجه قصد
نداریم این سریال ها را نقد کنیم ویا حتی به این سوال پاسخ دهیم که آیا
لزومی دارد بعد از افطار تا پاسی از شب گذشته ، مردم بیننده سریال باشند یا
خیر؟ وحتی نمی خواهیم به این موضوع بپردازیم که موضوع سریال ها ی رمضان تا
چه حد باید با رمضان ومبانی آن بطور مستقیم یا غیر مستقیم در ارتباط باشد .
اینها هرکدام مباحث مهمی هستند که می تواند در جای خود مورد دقت وبررسی
قرارگیرد . در عوض امروز می خواهیم به یک سوال ساده بپردازیم وآن اینکه
اصلا یک سریال با بودجه های هنگفت در صدا وسیما با چه هدف گذاری ساخته می
شود ؟او آیا اساسا به موضوع مهم هدف گذاری و تاثیرات اجتماعی اثر آنگونه که
باید توجه می شود ؟کنون سالهاست که در دنیا مدیران رسانه های تصویری
وتلویزیون سطح انتظارات خود را از جنبه سرگرمی برنامه ها فراتر برده وتلاش
می کنند تا با تولید هر اثر نمایشی هدفی مهم را بطور غیر مستقیم پیگیری
نمایند وآن را در ذهن مخاطب خود هک ! نمایند .حال سوال اساسی اینجاست ؛ ما
تا چه حد متوجه این مهم هستیم ؟ ( فعلا نمی گوییم تا چه حد در این حوزه
موفق هستیم ؟! )
مدیران رسانه ای ما باید بطور جدی از خود بپرسند در پس
هزینه کردهای فراوان برای تولید یک سریال ، واقعا در پی اثبات چه پیامی در
ذهن مخاطب هستند ؟. برای نمونه می خواهیم در مورد سریال « مادرانه » صحبت
کنیم . این سریال یکی از سریال های پرطرفدار پخش شده در ایام ماه مبارک
رمضان بود که از طریق شبکه سوم سیما پخش می شد . قبل از هرچیز نباید از این
رویکرد ناخواسته صدا وسیما !! در رمضان امسال بدون تحسین بگذریم که
بالاخره به دلیل فشارهای مالی واستفاده از سریال های پیشتر تولید شده !
امسال در ماه مبارک رمضان از شیاطین وارواح سرگردان واجنه فاصله گرفت . با
اینحا از این نکته که بگذریم طرح این سوال به قوت خود باقیست که این سریال
چه هدف مهم واساسی را دنبال می کرد وحال که سنت شکنانه به روابط پیچیده
اجتماع وخانواده های خاص پرداخته چه راه حلی را در پس طرح این مشکل بزرگ پس
از گذشت یک ماه به جامعه مخاطب خود که از قضا خانواده ها هستند ارائه می
کند ؟
تکلیف دو سریال دیگر یعنی « خروس » و « دودکش » تا حد زیادی روشن
بود . این سریال ها بیش از هرچیز به دنبال خنداندن مردم بودند وایجاد
لحظاتی شاد . البته سریال « دودکش » به مدد بازیگران خوب ومهمتر از همه متن
قوی به نظر می رسد که در این راه موفق تر بود بخصوص اینکه توانست چند پیام
اخلاقی را هم چاشنی کار خود سازد اما « مادرانه » چه نسخه ای را قرار بود
بطور غیر مستقیم برای مخاطب ما بپیچد؟. آنچه همه بینندگان در پایان شتاب
زده سریال با آن مواجه شدند توصیه عجیبی بود مبنی بر اینکه گویی تمام این
مشکلات مهم در خانواده و جامعه ، یعنی فرار عاطفی فرزند از خانواده ،
تاثیرات مخرب طلاق بر ذهن کودک ، روابط ناسالم خیابانی ، اعتیادهای نوپدید
و.... تنها با محو شدن همه چیز از ذهن فرزندمان است که حل می شود . از
اینرو ، بطور منطقی وبر اساس توصیه سازندگان سریال ، حال که مطابق آمار ،
اغلب حادثه ها وتصادف های خیابانی وکما رفتن ها اینگونه با خوش شانسی به
فراموشی حادثه دیده ختم نمی شود لابد باید فرزندانمان را هراز گاهی مثل« لب
تاپ »مان « فورمت » کنیم تا تمام ویروس ها و « بد سکتور » های آنها پاک
شود . این است حاصل سی شب گوش دادن به توصیه های « مادرانه » رسانه ملی .
اجازه دهید دوباره در پایان سخن به خانه اول برگردیم . چه می شود که یک
روز جامعه ما از « تب ویکتوریا » می سوزد وروز دیگر « حریم سلطان » تمام
حریم ها را می شکند ؟ چه می شود یک روز « اوشین » می شود الگو وروز دیگر «
جومونگ » می شود قهرمان ؟ چه می شود که « عمونوروز » فراموش می شود و «
بابا نوئل » می شود سمبل سال نو ؟ چه می شود .......؟ تمام اینها از افسون
رسانه است . نباید اینچنین به فرصت سوزی ها ادامه دهیم . جای مدیران شایسته
وسیاستگذاران فرهنگی در حوزه های رسانه ای ما خالیست . امیدوارم هرچه
زودتر متصدیان فرهنگ وهنر ورسانه جامعه به این باور برسند که رسانه علم است
وباید آن را به کاردانش سپرد .
والسلام
آنچه از سریال مادرانه آموختم:
1-بهترین مکان برای گذراندن با دوست دختر و مصرف مواد شهربازی و ترجیحا بر فراز چرخ و فلک است
2-در مصرف مواد زیاده روی نکنید و در صورت زیاده روی در مصرف برای درمان و حل مشکل از ماشین در حال حرکت به بیرون بپرید!
3-فروشندگان مواد(ساقی ها)افراد معصوم و بی خبر از عوارض مصرف مواد هستند.