به گزارش بولتن نیوز، هرچند پس از ماجراهای فتنهی ۸۸ چهرهی اصلی مخملباف برملا شد و همراهی افراطی و رادیکال وی با جنبش سبز٬ هویت او را مشخص ساخت٬ اما تا قبل از سفر وی به اسرائیل واکنش خاصی از سوی مسئولین فرهنگی و سینمایی کشور در این خصوص دیده نشد. تا اینکه به تازگی و به دستور رئیس سازمان سینمایی کشور٬ قرار شد تا کلیهی آثار و شواهد مربوط به مخملباف از موزهی سینما حذف شود.
هرچند این اقدام سازمان سینمایی نشان دهندهی حساسیت ایشان نسبت به خط قرمزهای جمهوری اسلامیست و قابل تقدیر٬ اما به نظر میرسد شکل این اقدام میتوانست بهتر از اینها باشد. به نحوی که بجای حذف قسمتی از تاریخچهی عبرت آمیز سینما٬ آنرا به نمایش دیگران میگذاشتیم.
به عبارت دیگر٬ یکی از رسمهای ناپسند موجود در بسیاری از نهادهای فرهنگی و رسانهای کشور - از رسانهی ملی گرفته تا آموزش و پرورش - این است که همواره سعی میکنند تا نگاه پاستوریزهای به افراد و تغییر شخصیتشان داشته باشند و در صورت بروز انحراف در گفتار و رفتار آنها٬ کلا ایشان را بایکوت کرده و از دسترس خارج سازند.
مهمترین تأثیر اینگونه عملکردها آن است که جامعه و مخاطبان نهادهای فرهنگی و رسانهای در یک فضای ایزوله پرورش یافته و با هیچ نوع کژی و انحرافی آشنا نیستند. فضایی که با عالم واقع در تضاد بوده و زمانی که مخاطبان مذکور٬ با انحرافات افراد و شخصیتهای برجسته در زندگی روزمره روبهرو میشوند٬ توانایی تحلیل آنرا نداشته و به راحتی در دام فتنههای گوناگون میافتند.
در حالی که اگر همهی شخصیت یک فرد با تمامی فراز و فرودهای آنرا در معرض دید جامعه بگذاریم٬ و البته در کنارش به روشنگریهای مورد نیاز و تربیت دینی بپردازیم - تربیتی که در آن، چنین تغییر رویکردهایی قابل تحلیل و هضم بوده و انسان را از ابتلاء به انحرافات مصون میدارد - دغدغهای در مورد تأثیرات مخرب افراد منحرف شده نخواهیم داشت.
بر همین اساس٬ به نظر میرسد، بهتر بود بجای حذف همهی آثار و شواهد موجود در خصوص محسن مخملباف٬ همهی شخصیت او را در غرفهی موزهی سینما جمعآوری میکردیم و در کنار نشان دادن آثار انقلابی وی٬ حال و روز اخیر وی را نیز در معرض دید مخاطبان میگذاشتیم. تا مخاطب متوجه شود که ممکن است یک نفر٬ روزی همراه انقلاب اسلامی باشد و روز دیگر٬ در تضاد با آن. و اینکه این افراد نیستند که اصالت داشته و همراهی یا عدم همراهی آنها با مجموعهای از ارزشها٬ باعث صحت و سقم آن ارزشها باشد. بلکه میزان همراهی ما با این ارزشهاست که درجهی اعتبار ما را نشان میدهد و به قول امام خمینی (ره) ملاک٬ حال فعلی افراد است.
امیدواریم مسئولین سینمایی کشور در تصمیم خود تجدید نظر کنند و بجای نابود کردن قسمتهای عبرت آمیز تاریخچهی سینمای ایران٬ مانند تغییر موضع محسن مخملباف که درسهای زیادی به همراه دارد٬ کاری کنند تا دیروز و امروز وی و علت این چرخش بزرگ در معرض دید همگان قرار بگیرد تا نظر انداختن به آنها٬ باعث عبرت همگان شود. عبرتی که به همهی ما میگوید اگر انقلابیترین فرد روی زمین هم باشی٬ باز از خطر انحراف مصون نیستی. پس باید غرورها را کنار گذاشت و خودسازی اخلاقی و اعتقادی را رها نکرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
می خواستم بگم درود به نویسنده ی فهیم این مطلب... ای کاش بیش تز حزب اللهی ها می توانستند اینطور عمیق فکر کنند ... نگویید اینطور است... چون اگر اینطور بود نیازی به نوشتن چنین مطلبی هم نبود!
این بهترین کاری بود که باید خیلی قبل تر انجام می شد آقای شورجه هم خوب گفت هروقت موزه خانین دایر شد اثار ایشان هم برود همانجا
درضمن نگران نباش اثار وشواهد ایشان هم نابود نشده
شمقدری گفت که بره انبار. به برداشت من تا وقتی توبه کند .
شما بهتره مطالبی بر نقد اثار ایشان بنویسید واین روشنگری را انجام بدی وانحراف را که از همان ابتدا در اثارش کم وبیش دیده میشود برای خواننده ات بیان کنی .