مردم در انتخابات به مجموعه نظام و تحقق چه مطالباتی رای دادند؟/ بررسی عوامل پیروزی حسن روحانی

گروه سیاسی - به دنبال رقابت های انتخاباتی و طرح نظرات و برنامه های نامزدهای انتخابات،  وسهم حسن روحانی رئیس جمهور منتخب از حدود 51 درصدی آرای مردم، برخی تحلیلگران اعلام کردند که کسب اکثریت آرا توسط روحانی از بین 6 نامزد، حاصل اجماع نظر گروه های سیاسی اصلاح طلب و میانه رو و بخشی از روحانیون و اصولگرایان معتدل و هچنین نقش برجسته و توصیه های چهره های سیاسی با سابقه کشور از جمله آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی روسای جمهور سابق و افراد چون عارف معاون رئیس جمهور دوره اصلاحات و نامزد این دوره از انتخابات بوده است.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از خبرگزاری فارس، اما در عین حال، برخی دیگر از سیاستمداران از جمله اسداله بادامچیان عضو جمعیت موتلفه اسلامی معتقدند که مردم در این انتخابات، به خاطر انتظاراتی که برای کاهش مشکلات اقتصادی و فشار تحریم ها و... داشته اند، تمایل به نظرات آقای روحانی داشتند و سهم توصیه های چهره های سیاسی زیاد نبوده است.

در این زمینه سید حسین حسینیان حقوقدان و قاضی با تجربه کشور که اکنون در دیوان عدالت اداری انجام وظیفه می کند و 20 سال سابقه قضاوت در دادگاه های مختلف کشور داشته و حدود  بیش از  9 سال از آن در دادگاه ویژه مربوط به کارکنان دولت و مطبوعات ورسانه ها مشغول به کار بوده است، در گفت وگو با خبرنگار ما معتقد است که در این دوره از انتخابات، نظرات افراد اعتدال گرا ومیانه رو بیشتر مورد توجه مردم بوده و رای دهندگان انتظار کاهش مشکلات موجود را دارند اما در عین حال باید توجه داشت که توصیه های افراد شاخص مانند آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی وعارف و گروه های سیاسی میانه رو، اصلاح طلبان وکارگزاران بسیار موثر بوده و اگر اجماع نظر بین این گروه های سیاسی اتفاق نمی افتاد، انتخابات به دور دوم می کشید و رای آقای روحانی تا این میزان افزایش نمی یافت. در این گفت وگو از آقای سید حسین حسینیان، علت تمایل رای مردم به آقای روحانی را سوال کردیم که رای مردم به چه بود و چه انتظار و مطالباتی در آن نهفته است و پیام این انتخابات و رای مردم چه بوده است؟

 حسینیان می گوید: مطالبات مردم برای کاهش مشکلات معیشتی و اقتصادی، تنش های بین المللی، توجه به آزادی عمل اجتماعی، توصیه چهره های سیاسی از جمله روسای جمهور سابق برای شرکت در انتخابات، اجماع نظر گروه های سیاسی اصلاح طلب و میانه رو و... از دلایل عمده پیروزی آقای روحانی در انتخابات است و بدون آنها، ایشان در دور اول قادر به پیروزی در انتخابات نبود

 وی افزود: شفافیت قوانین و تصمیمات و عملکردها، کمک به آزادی عمل اقتصادی و اجتماعی  ،آزادی نقد وانتقاد در چارچوب قانون،  رقابت پذیری و کاهش انحصار و رانت خواری، و سپردن کارها به مردم  و به کار گیری تدبیر در دولت به جای تصدی گری، مهمترین اصولی است که دولت باید در سا ل های آینده به آن توجه نماید

به نظر شما، دلیل موفقیت آقای روحانی چه بود و چرا مردم به ایشان رای دادند و پیام انتخاب مردم چه بوده است؟

 انتخابات راهکار و نهادی  است که برای کشاندن و هدایت مردم از کف کوچه و خیابان به پای صندوق های رای پیش بینی شده است. از طریق انتخابات مطالبات مردم به جای اینکه در کف خیابانها و تجمعات و تظاهرات بیان شود وارد صندوق های رای شده و نتیجه آن به حکومت عرضه می شود.

در هر دوره شاهد هستیم که مردم با توجه به ضعف هایی که در تحقق مطالبات آنها مشاهده شده با انتخاب دولتی که بتواند حداقل به بخشی از مطالبات مردم پاسخ دهد و گفتمان جدیدی را حاکم کند رای داده اند.

بنابراین دلیل اصلی این  انتخاب مطالبات مردم و انتظارات جامعه است که شکل دهنده این مشارکت بالاست و البته در جهت گیری این مشارکت، حضور چهره ها و گروه های سیاسی ازجمله چهره های انقلابی، روسای جمهور سابق و مسوولین و گروه های سیاسی اصلاح طلب و میانه رو موثربوده است.

به نظر شما مهمترین مطالبات مردم  دراین زمینه چه بوده است؟

این مطالبات هم اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بوده، و از طرفی مرتبط با مسائل  سیاسی داخلی و خارجی و  مربوط به روابط بین المللی بوده است.

این اهداف و مطالبات متوجه معیشت،  کار و اشتغال،  کاهش فشارهای خارجی و برداشتن تحریم ها، رونق کسب و کار،  تعامل با جامعه جهانی و تعقیب سیاست تنش زدایی در عرصه بین المللی و از طرفی از بین رفتن یکنواختی و روزمرگی، افزایش آزادی های قانونی و ایجاد محیطی برای نقد سیاست های جاری است.

احترام گذاشتن به نیروی انسانی و مدیران سابق، پرهیز از تخریب و سیاه نمایی، رعایت حرمت و حیثیت مردم و  احترام به شخصیت آنان و زدودن ناراحتیهای مردم جزو مطالبات  اساسی رای دهندگان می باشد.

به نظر شما این پیروزی و مشارکت مردم و حماسه حضور آنها چه دستاوردی دارد و چه هدفی را در مجموع دنبال می کند؟

انتخابات اخیرو دولت جدید موجب برون رفت از چالش های ایجاد شده در جامعه و زوال ناراحتی های بخش زیادی از مردم شده است.

به عنوان مثال  نشاط و خوشحالی و مشارکت به جامعه بازگشته است. در مجموع می توان گفت که مردم با رای خود خواستار بازگشت به مبانی جمهوری اسلامی منعکس در قانون اساسی هستند و رای به مجموعه این نظام داده اند.

اما برخی صاحب نظران و فعالان سیاسی از جمله آقای بادامچیان، نظر دیگری دارند و معتقدند که رای به آقای روحانی، پیام خاصی ندارد بلکه مردم در بین نامزدهای موجود، آقای روحانی را به خاطر نظرات ایشان پسندیده اند. نظر شما در مورد این اظهار نظرها چیست؟

البته آنچه آقای بادامچیان فرموده اند این است که مردمی که به آقای روحانی رأی داده اند کاری با دعواهای سیاسی نداشته  و بر اساس آنچه او از خود در تبلیغات نشان داد تصمیم گرفتند و رأی خود را به صندوق انداختند. و حمایت  آقایان هاشمی و خاتمی تأثیری در رأی آقای روحانی نداشت. در حالی که به نظر می رسد که این مطلب تحلیل و نظر شخصی ایشان بوده و مورد قبول همگان از جمله دوستان و سایر گروه ها و جناح ها نمی باشد. و بهتر است که از خود مردم سوال شود که چه هدفی از رای به آقای روحانی داشته و حمایت ایشان چه تأثیری در رأی به آقای روحانی داشته است.

به نظر شما حضور آقای هاشمی رفسنجانی، ثبت نام ایشان در انتخابات، و توصیه هایی که به مردم در حمایت از آقای روحانی و مشارکت در روز رای گیری و شور وحال انتخاباتی داشتند، چه تاثیری بر روند انتخابات داشت؟

با ثبت نام آقای هاشمی، طبق گزارش های مستند و معتبر،  56 درصد آرا برای ایشان در نظر گرفته شده یعنی حضور ایشان باعث جلب مشارکت بالا و توجه 56 درصد رای دهندگان به ایشان شد و بعد هم  اعلام شده بود که طبق نظرسنجی ها، چنانچه ایشان در عرصه تبلیغات انتخابات و به عنوان نامزد نهایی وارد عرصه انتخابات شود بیش از 75 درصد آرا متوجه آقای هاشمی خواهد بود.

بنابراین انکار نقش آقای هاشمی و خاتمی در روند انتخابات و مشارکت بالای مردم و همچنین رای به آقای روحانی، مثل انکار بدیهیات می باشد و بهتر است که در این خصوص از منتخب ملت نیز سوال شود که دلیل موفقیت و پیروزی خود در انتخابات را چه می داند و چه عواملی را در پیروزی خود و اقبالی که از سوی مردم به وی شده موثر می داند. بنابراین این تحلیل ها که رای آقای روحانی را عادی تلقی کرده و نقشی برای افراد شاخص درنظر نمی گیرند تحلیل واقعی نبوده و تا حدی ناشی از پیروزی رقیب در انتخابات می باشد. در نتیجه باید نقش عوامل موثر، مطالبات مردم، اجماع نظر اصلاح طلبان و میانه روها، مشی اعتدال گرای آقای روحانی و حضور چهره های موثر و توصیه آنها برای شرکت در انتخابات را بپذیریم و توجه داشته باشیم که پیام رای مردم، بازگشت امید و تدبیر به جامعه، احیای روحیه نشاط و شادمانی و کاهش مشکلات و تنش زدایی و اعتدال گرایی و توجه به حل مشکلات مردم و آزادی های قانونی و مبانی و اصول قانون اساسی است.

با این مفاهیم پایه ای و پیام حضورمردم، دولت جدید و آقای روحانی چه اقداماتی را باید در دستور کار قرار دهند؟

اقداماتی که دولت جدید باید انجام دهد عبارت است از اولا انتخاب مدیران شایسته  و توانمند و همفکر که به دور از هرگونه افراط و تفریط  باعث تضمین بقای دولت و تحقق اهداف آن و مطالبات مردم باشند.

ثانیا، از هرگونه شتاب زدگی و تصمیمات عجولانه و غیر منطقی پرهیز کرده  و اتخاذ هر نوع تصمیم  براساس خردورزی و کارشناسی باشد.

ثالثا، دنبال ارایه راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت برای کاهش فشارها و مشکلات مردم باشند و از آزمون و خطا پرهیز نمایند.

رابعا، از سیاست تنش زایی به سمت سیاست تنش زدایی با برداشتن گام های عملی حرکت نمایند تا محیط بین المللی سیگنال های مثبت رای مردم  و تدبیر  مسئولین کشور را دریافت  و از افزایش فشارها جلوگیری کند.

به نظر شما، اصول و مفاهیم کلی که مردم و مسوولان دولت باید در سال های آینده به آن توجه کنند، شامل چه مواردی است؟

در پاسخ به این سوال به نظر می رسد که اصول کلی که باعث پیشرفت کشور در همه زمینه ها می باشد عبارت است از:

1-      آزادی نقد و انتقاد، به این معنی که  حکومت و نظامی که خواهان دوام خود می باشد باید به نقد و انتقاد به عنوان یک فرصت نگاه کند نه به عنوان تهدید، و حتی به منتقدین خود امتیازات و هدایایی تقدیم کند و متملقان و چاپلوسان و افرادی که تنها برای کسب قدرت تملق می کنند، را از محدوده خود دور نماید و به افراد دلسوز، کارشناس، منتقد و دوست واقعی میدان دهد که کار کنند و نظر بدهند وتحقیق و کارشناسی کنند...

2-      در تمام زمینه ها از ایجاد انحصار و فرصت های ویژه، بادآورده و رانت خواری و ویژه خواری جلوگیری نموده و رقابت را گسترش دهد و فرصت های موجود را به شکل برابر وعادلانه  در اختیار همگان قرار دهد یعنی در عرصه اقتصاد، آموزش، بهداشت، رسانه ملی و رسانه عمومی و... از ایجاد انحصار و تبعیض جلوگیری نموده و زمینه استفاده همگان را از امکانات کشور فراهم نماید.

به همین منظور اجرای سیاست های اصل 44 و واگذاری بخش های  اقتصادی به مردم و اجرای خصوصی سازی واقعی و سپردن کارها به مردم و بخش خصوصی با محوریت رقابت و افزایش قدرت رقابت پذیری، در دستور کار قرار گیرد و آنچه در قانون اجرای سیاست های اصل 44 پیش بینی شده است باید به سرعت اجرایی شود. یعنی خصوصی سازی واقعی باید معیار باشد تا عامل ایجاد کارایی و بهره وری و رشد ارزش افزوده در همه بخش ها شود. و دولت با تدبیر و اعمال کنترل و سیاست ها وابزارهایی که دارد تعادل ایجاد کند و دولتی چابک و کوچک، به مردم کمک کند که کارها با محوریت رقابت و خصوصی سازی و کاهش انحصارها و رانت خواری ها انجام شود.

3- اجرای شفافیت در کلیه زمینه ها از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ و آموزش، بهداشت، قوانین و مقررات، تصمیمات و عملکردها و  اجرای قانون دسترسی آزاد به اطلاعات نیز باید یکی از معیارهای اساسی باشد. هر چه قوانین و مقرارت و تصمیمات و عملکردها و سیاستها شفاف تر باشد موجب رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و ایجاد  آزادی عمل بیشتر در حوزه های مذکور  و باعث  تقویت روحیه نقد وانتقاد و افزایش رقابت در چارچوب قانون شده و کشور نیز رشد و پیشرفت بهتری خواهد داشت و دولت نیز کارآمدتر خواهد بود.