به گزارش بولتن نیوز، محمد غرضی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در گفتوگو با تسنیم به برخی از برنامههایش برای تشکیل دولت احتمالی در صورت تصدی پست ریاست جمهوری اشاره کرد و گفت: من برای انتخابات کیسه ندوختهام. من میخواهم یک دولت "ضد تورم" تشکیل دهم تا نسلهای بعدی در آتش تورم نسوزند.
وی ادامه داد: من از متن مردم در کابینهام استفاده میکنم. اصطلاحات اصولگرا و اصلاحطلب حاشیههای متن مردم هستند که هر از چند گاهی به قدرت رسیده و پس از مدتی کمرنگ یا حذف میشوند.
وزیر پیشین پست و تلگراف و تلفن در ادامه تأکید کرد: متن مردم از حاشیهها متفاوت است. حاشیهها عمق ندارد و تعدادش کم است.
غرضی اظهارداشت: من متن مردم را قبول دارم. اگر اصلاحطلبان، اصولگراها و یا مستقلین در متن مردم قرار گیرند، من هم با آنها همراه هستم، اما اگر در حاشیه باشند من با آنها سازگاری ندارم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه میتواند رأی بالایی از مردم را کسب کند افزود: من معتقدم که 55 میلیون نفر به من رأی میدهند. تمام مردم موافق این هستند که دولتی روی کار بیاید که تورم نداشته باشد. من با دولت غیر متورم موافق هستم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ماجرا از اين قرار بود كه جناب مهدي نصيري كه آن زمان سردبير هفته نامه صبح بودند، ويژهنامهي شديد الحني در مورد آقاي غرضي كه آن زمان وزير نيرو بودند ﴿ايشان خيلي وزيرهاي ديگر هم بودهاند!﴾ چاپ كردند و در آن تخلفات و چيزهاي ﴿اگه واژه اصلي "چيز" را بگويم بولتن جان تاييد نخواهند كرد:﴾﴾ او را برملا نمودند.
اين ويژه نامه مثل توپ صدا كرد و چون در دوران آقاي هاشمي كسي حق اعتراض به هيچ يك از مديران ايشان را نداشت و آقاي نصيري سنتشكني كرده بودند و بايد تاوان كار خود را پس ميدادند تا روي بقيه باز نشود، آقاي غرضي از ايشان شكايت كردند.
بعدها با خبر شدم كه جناب نصيري، كل ويژهنانه را پيش از چاپ براي آقاي غرضي فرستاده بودند و از ايشان خواسته بودند اگر سند و مدرك يا سخني براي رد اين اتهامات دارند به نشريه اعلام كنند تا مورد رسيدگي قرار گيرد، اما آقاي غرضي با اطمينان از اين كه كسي جرئت چنين جسارتي به دولتمردان آقاي هاشمي را ندارد و اين مقاله چاپ نخواهد شد، توجهي به اين درخواست نكرده بودند و جناب نصيري هم نه گذاشته بودند و نه برداشته بودند، عينمقاله را چاپ و حسابي از خجالت ايشان در آمدند.
جانم برايتان بگويد كه آقاي غرضي با تمام مديران و معاونان بلندپايه وزارتخانه مطبوع خود به دادگاه رفتند، به طوري كه كل دادگاه پر شده بود. آقاي نصيري به شوخي به رئيس دادگاه گفتند با اين لشكركشي كه آقاي غرضي كردند ظاهرا بنده تا پايان دادگاه بايد ايستاده از خود دفاع كنم! و به دستور رئيس دادگاه يك صندلي براي آقاي نصيري آوردند تا بنشينند.
خلاصه كنم! راي دادگاه در نوع خود بسيار جالب بود: در انشاي حكم، رئيس دادگاه ضمن تقدير و تشكر از آقاي نصيري بابت افشاگريهاي انقلابي و متعهدانه خود، ايشان را نه تنها تبرئه، كه مستحق دريافت تقديرنامه اعلام نمودند و گفتند با اين مداركي كه آقاي نصيري ارائه نمودند، دادگاه جداگانهاي بايد تشكيل و به جرايم آقاي غرضي در آن رسيدگي شود! ﴿دادگاهي كه هيچگاه تشكيل نشد﴾. اما به خاطر چاپ كاريكاتور آقاي غرضي، هفتهنامه صبح به ٢٠٠ يا ٣٠٠ هزارتومان جريمه محكوم شدند ﴿مبلغ دقيق آن خاطرم نيست﴾ كه آن را آقاي نصيري بعدها گفتند از طرف دفتر امام خامنهاي تماس گرفته و گفتند جريمه شما را ما پرداخت خواهيم نمود.
آقاي نصيري اكنون با حكم مستقيم رهبري عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي هستند.
آیا نوعی خرافات به عدد 55 وجود دارد؟