برای سطح زندگی حداقلی شامل هزینههای مسکن، خوراک، حملونقل و دیگر ضروریات اولیه خط فقر برای یک خانواده با پنج فرزند در شهر تهران دومیلیون و 200هزار تومان است، البته این به معنای وضع خوب داشتن نیست و مرز خط فقر است.
روزنامه شرق: رییس جدید مرکز سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت در اولین روز آغاز به کارش سیاستهای جمعیتی جدید این وزارتخانه را تشریح کرد، بر این اساس قرار است رشد جمعیت کشور از نرخ 1/8کنونی به دو برابر و به حدود 3/6تا 3/8درصد برسد که بر این اساس بهطور متوسط هر خانواده ایرانی باید پنج تا شش فرزند داشته باشد.
اما این در حالی است که حسین راغفر، اقتصاددان میگوید: پایینترین نرخ خط فقر برای خانوادهای که پنج فرزند داشته باشد در تهران دومیلیون و 200هزار تومان است. علی سنگی، رییس جدید مرکز سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت روز گذشته کار خود در این وزارتخانه را آغاز کرد.
او در این روز در گفتوگویی با اشاره به سیاستهای جدید وزارت بهداشت برای افزایش جمعیت گفت: «سیاست جمعیتی وزارت بهداشت در سالهای گذشته با محوریت تنظیم خانواده دنبال شده و نتایج موثری در کنترل جمعیت و کاهش موالید در کشور داشت. اما اکنون این سیاست عوض شده و براساس منویات مقام معظم رهبری مبنی بر افزایش جمعیت و رشد موالید به سمت تشویق زاد و ولد و افزایش فرزندآوری تغییر میکند و بر این اساس طرحی از دو سال پیش در وزارت بهداشت تدوین شده که با کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به عنوان کمیسیون اصلی و کمیسیون اجتماعی مجلس به عنوان کمیسیون فرعی در حال جمعبندی نهایی آن هستیم.»
وی گفت: «تلاش وزارت بهداشت این است که از کاهش رشد جمعیت که متاسفانه در سالهای اخیر رخ داده جلوگیری کند و برنامه کنترل جمعیت کشور که قبلا اجرا میشده است را اجرایی کند البته این برنامه اجباری نیست و افرادی که خودشان بخواهند جمعیت خانوادهشان را کنترل کنند، روشهای جلوگیری از بارداری با هزینه خودشان برای آنها در کشور وجود دارد و کسی مانع آنها نمیشود.»
با وجود این اما، حسین راغفر، اقتصاددان در رابطه با این سیاستگذاری جدید وزارت بهداشت میگوید: «به نظر میرسد این صحبت براساس هدفگذاری برای رسیدن به جمعیت 250میلیون نفری باشد، که سیاستگذاری جدید جمعیتی وزارت بهداشت است اما برای رسیدن به این جایگاه باید برای مدت 50سال کشور رشد جمعیتی 3/8درصدی داشته باشد، که این نرخ امروزه بالاترین نرخ رشد جمعیتی در جهان است.»
وی افزود: «از طرفی با توجه به رابطه مستقیم رشد جمعیتی و رشد اقتصادی، برای اینکه سطح زندگی مردم از وضعیت کنونی بدتر نشود به ازای هر یکدرصد نرخ رشد جمعیت باید سهدرصد رشد اقتصادی داشته باشیم، نرخ رشد حدود چهاردرصد یعنی اینکه طی 50 سال کشور رشد اقتصادی 12درصدی را داشته باشد که چنین چیزی را نیز تاکنون هیچ کشوری تجربه نکرده و چنین رکوردی را ثبت نکرده است، تازه این میزان از رشد اقتصادی و جمعیتی همانطور که گفتم برای تثبیت وضعیت مردم به شکل کنونی است که از این بدتر نشود.
البته لازم به ذکر است که منابع لازم برای رشد 12درصدی اقتصادی در کشور ما دور از دسترس نیست اما نیازمندیهایی دارد که باید وجود داشته باشند، مثلا برای این کار دولتی کارآمد و کوچک میخواهد، انباشت سرمایه از تولید ناخالص ملی باید بهمراتب بالاتر از امروز باشد، برای رسیدن به این رشد اقتصادی نیروی انسانی متفاوتی با وضعیت کنونی خواهیم خواست و در نهایت اینکه ساختار نهادی کاملا متفاوتی را طلب میکند.»
حسین راغفر، در پاسخ به این سوال که با وضعیت اقتصادی امروز حداقل نیاز ماهانه یک خانواده با پنج فرزند در شهر تهران برای داشتن وضعیت متوسط چه مبلغی است، میگوید: «برای سطح زندگی حداقلی شامل هزینههای مسکن، خوراک، حملونقل و دیگر ضروریات اولیه خط فقر برای یک خانواده با پنج فرزند در شهر تهران دومیلیون و 200هزار تومان است، البته این به معنای وضع خوب داشتن نیست و مرز خط فقر است.»
از سویی دیگر آذر تشکر، جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز در رابطه با تاثیرگذاری سیاستهای جمعیتی جدید وزارت بهداشت و میزان اثرگذاری آن بر ساختار جمعیتی و خانوادهها در ایران نیز میگوید: «با همه این صحبتها و تبلیغات اما به هر حال خانوادههای ایرانی تصمیمگیری درباره اینکه چه تعداد فرزند داشته باشند را به خودشان مربوط میدانند و لزوما دستوراتی که از بالا صادر میشود بر آنها تاثیرگذار نخواهد بود، چراکه هر خانوادهای بهخصوص زوجهای جوان به لحاظ تربیتی، امکانات، وضعیت اقتصادی و آیندهای که برای فرزندانشان متصور میشوند به موضوع نگاه میکنند و براساس تبلیغات و مشوقهای زودگذر و ناپایدار اقدامی برای فرزندآوری نخواهند کرد.»
تشکر در ادامه تصریح میکند: «عجیب است که دولت با وجود داشتن این همه نهاد مشورتی، آماری و اطلاعاتی که باید برای چنین سیاستگذاریهایی از آنها مشاورههای لازم را بگیرد، گویا به اندازه خود خانوادهها که در جریان وضعیت اقتصادی تربیتی و امکاناتی کشور هستند در جریان امور نیست. یعنی خانوادهها قادر به محاسبه برای چنین امری هستند اما به نظر میرسد این همه دستگاههای طویل و عریض از چنین امری عاجزند، این ناتوانی از سیاستگذاریهای عجیبی که تبلیغ میکنند به وضوح پیداست. از سویی این سیاستگذاریها نشاندهنده فاصله زیاد نهادهای تصمیمگیر از واقعیتی که در جامعه جریان دارد، است. چراکه به لحاظ مسکن، شغل، زیست روزمره و تورم چشمانداز مناسبی برای خانوادهها وجود ندارد.»
براساس گفتههای این جامعهشناس تغییرات رشد جمعیتی بیش از آنکه براساس و نظر دستورات مستقیم و از بالای نهادهای دولتی باشد بهواسطه اقدامات غیرمستقیم این نهادها و فراهم آوردن وضعیت مناسب و امیدبخش برای خانوادهها فراهم میشود. تشکر تاکید میکند: «چنین چیزی نشان میدهد سیاستهای دولتی برای این کار اشتباه و خاماندیشانه است. این برنامهها نیز بیشتر جنبه تبلیغی دارد و کاملا خلاف شرایط اقتصادی و اجتماعی است.»