جبهه پایداری در واقع خود را دارای نقاط قوت دولت و فاقد نقاط ضعف آن میداند، چرا مردم باید این تلقی را بپذیرند آن هم در حالی که برخی معتقدند شاخص ترین چهره این جبهه که اکنون آقای لنکرانی است کارنامه ای قوی در وزارت بهداشت نداشته است؟
شما در حین سوال خود قضاوت هم کردید. ما این قضاوت را قبول نداریم. ما اگر مدیری را ضعیف می پنداشتیم قطعا به عنوان کاندیدا نمی پذیرفتیم. اما اینکه مردم چرا باید اطمینان حاصل بکنند. مردم باید بین گزینه های موجود انتخاب بکنند. اولا که نوع طرز تفکر افراد را در اداره کشور مد نظر قرار بدهند. ما الآن شاهد دو نوع طرز تفکر در کشور هستیم. یک طرز تفکر مبتنی بر تکنوکراسی است که عملگرایی خالص و پیرو نظریات و تئوری های توسعه است که امروزه در دنیا رایج شده است. یک طرز تفکر هم مبتنی بر انقلاب اسلامی است که نسبت به روش های رایج اداره دنیا حرف دارد و آنها را قبول ندارد. ممکن است آن افرادی که تابع تفکرات تکنوکراتی هستند خیلی آدم های متدینی هم باشند. اما یک نوع سکولاریزم پنهان در نوع اداره کشور در آنها می بینید. یعنی افرادی که مقیدات دینی را در اداره کشور در نظر نمی گیرند. همراه با پول و اسراف فراوان و با ریخت و پاش می خواهند کشور را اداره کنند ولو اینکه شکل مذهبی هم داشته باشند. مبانی فکری آنها یک نوع تکنوکراسی است.اینکه مردم باور کنند یا نکنند ما اسراری به این مفهوم نداریم. اون چیزی که ما مردم را به آن دعوت می کنیم پیدا کردن حجت برای انتخاب است. به دیگران هم غیر صالح نمی گوییم بلکه می گوییم در مجموع شرایط فعلی کشور گزینه مطلوب و اصلح چه کسی است.عملکرد مدیریتی دکتر لنکرانی هم در وزارت بهداشت عملکرد قابل قبولی بوده است. بنده خودم در زمان مدیریت ایشان رئیس دانشگاه بودم و عملکرد ایشان را خوب می دانم.
چرا جبهه پایداری اساسا بدنبال همگرایی و جلوگیری از تفرقه میان اصولگرایان نیست؟ یعنی هم در مدت عمر کوتاه خود، هم در انتخابات مجلس و همچنین در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هیچگاه حرفی از وحدت میان اصولگرایان نمی زند؟
وحدت حول اصولگرایی به چه معنایی است. اصولگرایی یک مفهوم دارد. می گوید موضوع ما پایبندی به اصول است. اصول را هم ذکر می کند و همان اصول در چهارچوب شرع است.در چهار چوب شرع، مفهومی که برای انتخاب افراد برای مسولیت ها ارائه شده است فقط مفهوم اصلح است. نه وحدت و نه ائتلاف. ما باید سر معیار ها صحبت کنیم. دوستان می گویند هرکسی که مقبول تر است را انتخاب کنیم. آیا هرکسی که مقبول تر و مشهور تر بود برای یک کار خاصی اصلحیت دارد. کاری که به لحاظ اجرایی و به لحاظ مبنایی نیاز به توانایی دارد. اگر اینگونه باشد خیلی از منبری های محترم کشور افراد بسیار محبوب و مشهوری اند و خیلی از سخنران های سیاسی هم افراد محبوب و مشهوری هستند. آیا این افراد می توانند رئیس جمهور باشند؟ هر کاری قابلیت هایی را نیاز دارد. مفهوم اصلح به این معنا است. شما وقتی می خواهید این مفهوم را زیر پا بگذارید. بابی برای گفت و گو باقی نمی ماند که بخواهد حول آن مفهوم وحدت ایجاد شود.
آقای لنکرانی در انتخابات مجلس نهم گفته بودند که خود را آماده کاندیداتوری مجلس نمی دانند. آیا کسی که برای مجلس آمادگی ندارد، می تواند رئیس جمهور خوبی شود؟
اولا مجلس یک کار و ریاست جمهوری کار دیگری است. دوما ایشان خودشان تمایلی برای کاندیداتوری ریاست جمهوری نداشتند. با فشار متدینین و پیگیری های صورت گرفته، ایشان اعلام کاندیداتوری کرد و این امر به ایشان تکلیف شد. به همین خاطر هم اعلام کاندیداتوری آقای لنکرانی طول کشید. اما امر مجلس و ریاست جمهوری ضمن اینکه می توانند به هم کمک کنند دو موضوع کاملا مجزا می باشند. یعنی کسی می تواند نماینده فوق العاده ای باشد ولی معلوم نیست که مدیر کل خوبی باشد.برعکس همین امر هم صادق است. اگر اینطوری که شما می گویید باشد ما باید فقط رئیس جمهور را از بین نمایندگان مجلس انتخاب کنیم.
آقای لنکرانی کمتر از 10 روز است که برای کاندیداتوری به قطعیت رسیده اند و این یعنی کمتر از دو ماه برای برنامه ریزی انتخاباتی فرصت دارند. آیا فکر می کنید مردم به کسی که دو ماهه میخواهد برای بهبود شرایط سخت آنان برنامه ریزی کند باید اعتماد کنند؟
اولاآقای دکتر لنکرانی یک عقبه ای دارند. ان عقبه از شش ماه قبل، مجموعه تجربیات جمهوری اسلامی را در حوزه اجرا مورد مرور قرار داده و یک برنامه منسجم و مدون برای ایشان تهیه کرده است. ایشان هم یک عقبه فکری در حوزه دارند که از لحاظ فکر دینی حمایت می شوند. همچنین یک عقبه اجرایی قابل قبولی هم دارند. عقبه ای متشکل از تعداد زیادی معاون رئیس جمهور، وزیر و نماینده مجلس و ... که به ایشان کمک کرده اند و برنامه آقای لنکرانی قبل از اینکه کاندیدا بشود آماده بود. امروز فرد کشور را اداره نمی کند. تفکر و تیم کشور را اداره می کند. این سوال را نپرسید که چه کسی قرار است رئیس جمهور بشود. این سوال غلطی است. سوال درست این است که این شخص با چه برنامه ای و با چه تیم و گروهی آمده است.آقا همین دو روز پیش به همین نکته تاکید کردند. گفتند کاندیدا ها برنامه های خود را ارائه کنند. ما که قرار نیست به شخص رای بدهیم. ما قرار است به پارادایم ها و برنامه های یک فرد رای بدهیم. قرار است به تیمی که می خواهد کشور را اداره کند رای بدهیم. یک آدم خیلی خوب با یک تیم غلط باعث عملکرد غلط است. مگر رئیس جمهور به تنهایی کشور را اداره می کند. دولت کشور را اداره می کند. استانداران کشور را اداره می کنند. برنامه ها باید برنامه های درست یا غلطی باشند. به خصوص برنامه های بخش اقتصادی و فرهنگی باید ارائه شود. ما این برنامه ها را ارائه می کنیم. مردم اگر پسندیدند رای می دهند و اگر نپسندیدند رای نمی دهند. ما برعکس می خواهیم در این انتخاب کاریزما ها و نقش کاریزما ها را در انتخابات ریاست جمهوری کاهش بدهیم. چون مشکل ما را چهره ها حل نمی کنند. بدنه سه هزار نفری دولت با معاونین و مدیر کل ها حل می کنند. سه هزار نیروی طراز اول بالای مدیر کل و استاندار در کشور نیاز داریم. این افراد هستند که کشور را اداره می کنند نه رئیس جمهور تنها.
حضور آقای جلیلی را در انتخابات چگونه ارزیابی می کنید. اگر ایشان کاندیداتوری خود را اعلام کنند آیا پایداری به سمت ایشان می رود؟
بارها گفتیم که ما با آقای جلیلی سه یا چهار بار صحبت کردیم. تا زمانی که وقت داشتیم برای معرفی کاندیدا از ایشان تمایل روشنی برای حضور ندیدیم. به همین خاطر جمع بندی ما به آقای دکتر لنکرانی رسید. حال اینکه بعدا چه اتفاقی بیفتد دیگر زمانی نداریم.
برخی ها معتقدند آقای رئیس جمهور در سفرهای استانی، جریان سازی انتخاباتی را پیش گرفته است.نظر شما چیست؟
رئیس جمهور مملکت در انتخابات باید بی طرف باشد. هرکسی که از ابزار بیت المال برای مقاصدش استفاده کند کار غلطی کرده است. تنها هم رئیس جمهور نیست که این کارها را می کند. در کشور بالاخره اموالی در کنار گوشه مملکت وجود دارد. همه این اموال بیت المال است. حال مثلا اگر داخل دولت نباشد در شهرداری است. هیچ کس حق ندارد از بیت المال استفاده تبلیغاتی کند. خیلی از سایت ها وابسته به فلان سازمان اسلامی هستند و در حال کار انتخاباتی هستند. حال من نمی دانم که بولتن نیوز وابسته به کجاست. ولی حتی اگر بولتن نیوز هم باشد نباید جانبداری انتخاباتی کند.
برخی از کاندیدا ها نفی هولوکاست را توسط رئیس جمهور بی مورد دانستند. نظر جبهه پایداری در این مورد چیست؟
موضع مبنایی ما نفی تمام عیار اسرائیل و ریشه های این رژیم جعلی و مجهول است. بنده به روش بیان آقای احمدی نژاد کار ندارم. اما نظریه مبنایی جمهوری اسلامی نفی اسرائیل است. این که حضرت آقای هاشمی می فرمایند ما با اسرائیل سر جنگ نداریم و حضرات آقایان در موضوع هولوکاست در حال کنار آمدن هستند، ما این را یک جور وادادگی می دانیم. برای همین می گوییم دو نوع گفتمان وجود دارد. یک نوع گفتمان تکنوکراسی است و یک نوع گفتمان انقلابی می باشد. زیرا کسانی که در میدان عمل، اقتصاد محور هستند و نه جهاد محور به خاطر اینکه در حوزه اقتصاد بتوانند یک مشکلی را حل کنند در حوزه سیاست دست به فروش سیاست می زنند. این نظریه مصری ها است. مصری ها وقتی در زمان حسنی مبارک پیمان کمپ دیوید شکل گرفت حرفشان این بود که ما سیاست می فروشیم تا اقتصاد بخریم. ولی ذلت خریدند. نهایت این طرز تفکر خرید ذلت است. مگر زمانی که آقای مشایی آن حرف را برای مردم اسرائیل زد که خیلی هم حرف غلطی بود همین آقایان داد و فریاد نزدند که چرا اینگونه گفته است؟ حالا چرا کسی چیزی نمی گوید؟
اگر آقای هاشمی بیایند پایداری حاضر است با سایر اصولگرایان ائتلاف کند ؟
باید ببینیم چه پیش می آید. ولی هرچه باشد باید حول اصلح باشد. آیت الله مصباح در روزی که داشتند آقای لنکرانی را معرفی می کردند فرمودند اگر معلوم باشد این آقا اصلح نیست خلاف شرع است که کاندیدا باشد. هر کاندیدایی اگر بداند اصلح نیست خلاف شرع است که بایستد. اگر هم فردی بداند گزینه اصلح می باشد، واجب است که حضور داشته باشد و این یک مبنای کلی است .
خبرنگار بولتن نیوز در مشهد/ محمد جواد موسوی زاده
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مگر کاندیداهای رسمی معلوم شده اند؟/