یورگن کلوپ، این روزها بیش از هر مربی دیگری در دنیای فوتبال، نامش سر زبان ها افتاده. پیروزی با دورتموند مقابل رئال مادرید و نزدیک شدن به فینال لیگ قهرمانان،یورگن کلوپ، در زمان بازیگری، با یک ایرانی هم تیم بوده؛ سیروس دین محمدی.
روزنامه تماشا: یورگن کلوپ، این روزها بیش از هر مربی دیگری در دنیای فوتبال، نامش سر زبان ها افتاده. پیروزی با دورتموند مقابل رئال مادرید و نزدیک شدن به فینال لیگ قهرمانان، موقعیتی استثنایی برای او ایجاد کرده اما شاید کمتر کسی بداند که یورگن کلوپ، در زمان بازیگری، با یک ایرانی هم تیم بوده؛ سیروس دین محمدی.
دین محمدی، بازیکن سابق استقلال و تیم ملی ایران، فصل 2000-1999 را در ماینز آلمان با یورگن کلوپ گذراند. او یک نیم فصل دیگر هم با این تیم در بوندس لیگا دو بازی کرد و به گفته خودش روزهایی فراموش نشدنی را تجربه کرد.
دین محمدی، حالا یکی از اعضای تیم مربیگری استقلال است. می گوید دوست دارد دوباره به آلمان برگردد و هم اتاقی سابقش را که حالا شهرتی جهانی پیدا کرده، از نزدیک ببیند. در گفت و گویی با تماشا، دین محمدی از خاطرات آن روزها گفته. از ویژگی های اخلاقی یورگن کلوپ و البته از خودش که با افسوس به گذشته نگاه می کند. بخش اول این گفت و گو را بخوانید:
شما زمانی با یورگن کلوپ، سرمربی فعلی دورتموند هم اتاقی بوده اید. چه چیزهایی از آن زمان به یاد دارید؟
- یورگن کلوپ هم اتاقی و یکی از بهترین دوست های من بود. یکی از ویژگی های اخلاقی او این بود که برخورد خیلی خوبی با بازیکنان خارجی داشت. همچنین او از همان زمان مشخص بود که یک روز مربی خواهد شد. در شرایطی که هیچ کدام از بازیکنان تیم به فکر آینده شان نبودند او به کلاس های مربیگری می رفت.
کدام یک از خصوصیات شخصی در تیمش هم دیده می شود و باعث موفقیت دورتموند شده است؟
- او همیشه انرژی مثبت داشت و این انرژی مثبت را به اطرافیانش هم می داد. اگر ببینید دورتموند هم بسیار جنگنده و با اعتماد به نفس بازی می کند. در آن زمان یک بازیکن 18 ساله از فرانکفورت به تیم ما آمده بود (او خودش هم اهل فرانکفورت است) یورگن کلوپ آنقدر به او اعتماد به نفس داد و با او کار کرد که در اولین بازی برای ما گل زد.
در دورتموند هم می بینید که او اکثر بازیکنانش جوان هستند اما چقدر پخته بازی می کنند. او کار کردن با جوانان را خیلی خوب بلد است. همان روزها هم چون خودش دوره مربیگری می دید، بازیکنی که خوب بازی می کرد را می دید. بعد از باخت نمی گذاشت همه تقصیرها گردن یک نفر بیفتد. در کل برخورد خوبی با من داشت و هوای من را در هر موردی داشت.
با چه زبانی با هم ارتباط برقرار می کردید؟
- در تمرینات بیشتر مواقع مترجمم در کنار من بود. در داخل اتاق هم احتیاجی به زیاد صحبت کردن نداشتیم. هر کسی وظایف خودش را می دانست و سر ساعت مقرری می خوابیدیم. البته من چند کلمه آلمانی هم بلد بودم. در حد سلام و علیکو صحبت های فوتبالی.
فکر می کنید اگر الان به آلمان بروید او شما را می شناسد؟
- صددرصد. دوستی ما همینطوری نبود و من و او قلبا همدیگر را دوست داشتیم. اتفاقا تصمیم دارم که چند روز به آلمان بروم. اگر شد 10 روزی سر تمرینات دورتموند بروم. فکر می کنم برایم خوب باشد.
اگر الان بخواهید زنگ بزنید، مشکلی ندارید برای صحبت کردن؟ آلمانی حرف زدنتان خوب است؟
- بد نیست. معمولی است. در حد سلام و علیک. شماره ها را هم بلدم. اصطلاحات فوتبالی را هم می دانم. اگر بخواهم حرف بزنم بالاخره یک جوری منظورم را می رسانم. مشکل هم داشته باشم، نهایتش ترکی حرف می زنم!
عکس ها یا فیلم هایی از آن زمان ندارید؟
- نه متاسفانه ولی همین چند وقت اخیر ایمیل زدم به باشگاه ماینز که فیلم چندتا از بازی ها را برایم بفرستند. چندتا بازی بود که خودم خیلی خوب بودم. بازی با بنفیکا، فکر کنم بهترین بازی من در ماینز بود. جلوی انزو شیفو (ستاره سابق تیم ملی بلژیک) بازی کردم. جلوی بایرن مونیخ و هرتا و هامبورگ هم در جام حذفی بازی کردم. اتفاقا بعد از همان بازی با ماینز بود که یورگن کلوپ آمد سمت من و گفت تو بهترین خارجی هستی که تو تیم ما بازی کرده. کلا ارتباطش با خارجی های تیم خیلی خوب بود.