دکتر حسن رحیمی روشن: امروز مصادف است با سالروز شهادت حضرت فاطمه (س). به همین خاطر در مورد نحوه شهادت آن یگانه یادگار رسول الله سؤالات اساسی در ذهن هر مسلمانی ایجاد می شود.
به گزارش بولتن نیوز، "اینکه ماجرای آتش زدن در خانه حضرت علی(ع) و اهانت به آن بزرگوار و ساحت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز جسارت چه بود؟" یا "آیا در این جریان بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردید یا خیر؟" و یا "ماجرای غصب فدک چه بود؟ و حکومت چگونه حکم حضرت رسول(ص) را در این زمینه نادیده گرفت و باغی را که چند سال در اختیار اهل بیت بود غصب کرد؟" از این دست سوالاتی است که ذهن مسلمانان و به خصوص شیعیان را درگیر می کند.
برخی فکر می کنند جساراتی که به فاطمه زهرا علیهاالسلام شده، تنها در میان مسلمانان شیعه آن را نقل می کنند(1) اما واقعیت امر غیر این است و پاسخ به سوالات فوق در منابع معتبر برادران اهل سنت ذکر شده است که در این یادداشت به آنها اشاره می شود. البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کردهاند؛ چنان که سید مرتضی رحمة الله علیه در این زمینه میگوید: «در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارت هایی که به ساحت دختر پیامبرگرامی اسلام(ص) وارد شده امتناع نمیکردند و این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفه با فشار، درب را بر فاطمه علیهاالسلام زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود و «قنفذ» غلام آزاد شده توسط خلیفه دوم، فاطمه زهرا علیهاالسلام را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ زیرا امام علی (ع) را با اجبار برای بیعت به طرف مسجد میکشانیدند و حضرت فاطمه مانع میشد؛ ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفاء سازگاری ندارد؛ لذا از نقل آنها خودداری نمودند.» (2)
مسعودی
در قسمتی از کتاب خود آورده است:«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ
اَحْرَقُوابابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛پس
(عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را
به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود.»(3)
اما منابع اهل سنت:
۱- عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (۵۴۸ - ۴۷۹ ق.) نقل کرده: «اِنعُمَرَ ضَرَبَ
بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْاَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها ،به
راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمه علیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین
خویش را سِقط نمود.»(4)
همین قول را اسفرائینی (متوفای ۴۲۹ ق)، به نظام نسبت داده و گفته است که او قائل
بود: «اَن عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَةَ وَ مَنَعَ میراثَالْعِتْرَةِ ،عمر فاطمه
علیهاالسلام را زد و از ارث اهل بیت علیهم السلام جلوگیری کرد.»(5)
۲-
صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت میگوید: اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَفاطِمَةَ یَوْمَ
الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْبَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه
علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود.»(6)
۳- مقاتل بن عطیه میگوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت
گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا علیهماالسلام فرستاد. عمر
هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید، هنگامی که فاطمه زهرا
علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آنچنان حضرت فاطمه علیهاالسلام
را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینه حضرت فرو رفت (و بر
اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت.(7)
۴- ابن ابی الحدید نقل نموده است: «ابو العاص، شوهر زینب، دختر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله
وسلم در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا ماننداسیران دیگر آزاد
شد.
ابو العاص به پیامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم وعده داد که پس از مراجعت به مکه، وسائل
مسافرت دختر پیامبر(ص) را به مدینه فراهم سازد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم
به زید حارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت مایلی مکه توقف کنند و هر
موقع کجاوه زینب به آن جا رسید، او را به مدینه بیاورند. قریش از خروج دختر
پیامبر(ص) ازمکه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند.
جبار بنالاسود (یا هبار ابن الاسود) با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه
خود رابر کجاوه دختر پیامبر(ص) کوبید. از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت،
سقط کرد وبه مکه بازگشت. پپامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم از شنیدن این خبر سخت
ناراحت شد و درفتح مکه (با این که همه را بخشید و آزاد نمود) خون قاتل فرزند زینب
را مباح شمرد.»
ابن ابی الحدید میگوید:
«من این جریان را برای استادم ابو جعفر نقیب خواندم، او گفت: وقتی که
پیامبرصلیاللهعلیهوآله وسلم خون کسی که دخترش زینب را ترسانید و او سقط جنین
کرد را مباح شمرد، قطعا اگر زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را
ترسانیدند که باعث شد فرزندش (محسن) را سقط کند، حتما مباح میشمرد.»
ابن ابی الحدید میگوید، به استادم گفتم:
«آیا از شما نقل کنم آن چه را مردم میگویند که فاطمه بر اثر ترس (و ضرباتی که
براو وارد شد) فرزندش را از دست داد؟
پس گفت: نه! از طرف من نقل نکن! و همین طور رد و بطلان آن را نیز از طرف من نقل نکن!
چون اخبار در این زمینه متعارض است.»(8)
این قصه، به خوبی نشان میدهد که اخبار موافق با نظریات شیعه در بین روایات اهل
سنت نیز وجود داشته و خود ابن ابی الحدید نیز در قسمتی از کلامش اعتراف میکند؛ آن
جا که میگوید: «عَلی اَنجَماعَةً مِنْ اَهْلِ الحَدیثِ قَدْ رَوَوْا نَحوَهُ،
گروهی از اهل حدیث (از اهل سنت نیز) مانند آن چه را شیعیان میگویند نقل کردهاند.(9)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خداخيرتان بدهد بابت اين مطلب
بسيار خوشحال شدم و استفاده كردم
ميخواستم بگويم مطلب بسيار جالب و دقيقي نيز از شيخ انصاري زاده بزرگ، بازنشر كردم كه بسيار مناسب براي بازنشر در سايت شماست.
آدرس حضورتان ارسال ميشود
باتشكر
http://basijtv.blogfa.com/post/93
وقتي اين مطالب را مي خواندم، از مظلوميت آن حضرت، اشك در چشمانم جمع شد. گفتم شايد با نثار درودي، شفيع اين بنده حقير شود.