سال 1392 هجری شمسی آغاز شد

در سال جدید شعار ما ، یا زهراست

عیدی به تمام شیعیان ، با مولاست

امسال همه بیمه ی زهرا گشتیم

سالی که نکوست از بهارش پیداست

سال نو بر شما هم مبارک برادرم .

سال نوي شما هم مبارك خواهرم

به هر عيدي كه آيد زنده باشيد
به انوار خدا تابنده باشيد
روا حاجت در اين عيد و همه سال
هميشه خرم و فرخنده باشيد

این عید به نور فاطمیه زیباست

روزی تمام سال من از زهراست

با بردن نام فاطمه فهمیدم

سالی که نکوست، از بهارش پیداست،


پاسخ بسیار عالی بود بولتن، همانطور که گفتید نوروز امسال پر از بوی گل یاس شده است و ان شاالله نوید دهنده عید واقعی است.

خواهر سهيلا بسيار ممنونم كه موضوع حلاليت را مطرح فرموديد. راستش بنده تصور مي‌كردم در پيام خود به اين مهم پرداخته‌ام، ولي پس از تاييد مي‌بينم كه خير، از قلم افتاده است!.

بنده نيز به نوبه خود هم از برادر بولتن عزيز ﴿كه مي‌دانم زياد موجب رنجش ايشان شده‌ام﴾ و هم از تمامي كاربراني كه ناخواسته احيانا دلشان را آزرده‌ام حلاليت مي‌طلبم و اميدوارم به بزرگي خود اين حقير را ببخشايند.

آرزو دارم هم جنابعالي و هم بولتن عزيز و هم تمامي كاربران متعهد سايت سالي خوب و پر بركت و سراسر لبريز از سعادت و شكوفايي پيش رو داشته باشيد. ضمنا بولتن جان يك خسته نباشيد ويژه هم بايد به شما عرض كنم كه انصافا خواندن و تاييد اين همه پيام، آن هم با اين سرعت و دقت دست مريزاد دارد.

شما بزرگوارید .

بولتن جان ما در سال جدید برای شما و همکاران ارجمندتون سعادت، موفقیت، شادکامی و در آخر جیب پر پول از خداوند متعال مسئلت داریم

عجبه كسي منفي نداده!!

چون کاربران بولتن عاقلند و بدون حبّ و بغض مثبت یا منفی میدهند!

منظورم حبّ و بغض الکی و بدون منطق بود.

كاربران متعقل بولتن بله، ولي همانطور كه مي‌دانيد يك عده صرفا كارشان منفي دادن به سخنان منطقي است تا جايي كه چند بار حتي به سوالات ﴿كه يك مورد آن مال خود سركار خانم چكش بود﴾ نيز منفي داده بودند. واقعا برايم عجيب است چطور اينبار منفي ندادند! عقلشان سر جايش آمده است يا مشكل ديگري دارند.

شاید هم رفته اند عید دیدنی !

من الان اگر بگم

اللهم عجل لولیک الفرج

دیگه فک کنم یکی بیاد منفی بده ... :)

اینم فقط به خاظر شما برادرم (مرتضي.ام) چون نگران لایک منفی بودین

دوباره حس غريب و دلي حزين دارم
مني كه در طمع واژه‌ها كمين دارم

گرفته بغض عجيبي گلوي شعرم را
ميان سينه غزل‌هاي آتشين دارم

به جان عشق! كه جانم دگر به لب آمد
به دست حضرت غم از جگر نگين دارم

نشسته بر لب احساس من سكوتي سرد!
ز ساز دل بشنو، ناي دلنشين دارم

تمام عمر نشستم به زير سقف اميد
و خواهشي كه از آن يار مه جبين دارم

مگر نه اينكه تو را جز وفا نمي‌خوانند؟!!
نيامدي به برم!!...شِكوِه‌ها از اين دارم
.
.
.
من و گِله از يار مهربان؟...هيهات!!
ز تيرگي دل است، حالتي چنين دارم
تو و نگاه غمين و من و سراب گناه!
مرا ببخش! به بد بودنم يقين دارم

الّلهمّ عجّل لولّیک الفرج

وقتي كه سال دوري و هجران جديد شد
جانم رسيد بر لب و دردم شديد شد

از بس كه زل زده‌ام بر مسير آمدنت
حتي نگاه جاده در نظرم ناپديد شد

تفسير نمي‌كنم اما دلم به خود لرزيد
وقتي كه انگشتري شمس آقا، حديد شد

خوشا كه جمعه اول، روز ديدنت باشد
بيا كه منتظران را شب هجران مديد شد
﴿شاعر: حنيف﴾