واقعا چه شده است كه امروز كشورهايي مانند عراق ، پاكستان،افغانستان ،سوريه ، لبنان و غيره درجنگهاي داخلي ناشي از اختلافات مذهبي و سياسي گرفتارند و كمتر روزي است كه اخبار ي از كشته شدن تعدادي از مسلمانان به گوش نرسد؟ واز سوي ديگر رسانه هاي غربي نيزبا اهداف جانبدارانه به انعكاس و انتشار اخبارجهان اسلام وبا رويكرد منفي اقدام مي نمايند؟ اين سوال اساسي وجوددارد كه اشكال بنيادين شكل گيري وضعيت كنوني جهان اسلام در چيست؟ ريشه اين اختلافات به كجا بر مي گردد؟ايا اشكال در اختلافات امت اسلامي است كه از سياستهاي تنش افرين دوري نمي كنند و خود به اختلافات دامن مي زنند؟ويا اينكه سياست قدرتهاي جهاني در فتنه انگيزي مذهبي وبا اهداف سياسي از پيش طراحي شده موثراست؟
اياواقعا جهان اسلام همانند دو خط موازي مي باشد كه هيچگاه به نقطه مشتركي براي دست يابي به يك وحدت استراتژيك وجامع ونه تاكتيكي ؛نخواهد رسيد؟ ايا علي رغم بر خورداري از عناصر چهارگانه هويتي يعني خدا ،رسول، كتاب وقبله مشترك توانايي حل اختلافات را نخواهد داشت؟
به نظر مي رسد كه جهان اسلام از هردو نقطه داراي آسيب پذيري هاي جدي است كه با وجود اين آسيب ها بعيد است كه به راحتي و به زودي از زير درگيري هاي مذهي و سياسي كه بخش عمده اي از توانايي ها ي جهان اسلام را به هدر مي دهد رهايي يابد.
اما در مورد مسايل داخلي و به تعبیری ديگر اختلافات فرقهای و مذهبي و طايفه گري در درون جهان اسلام بايد متذکر شد كه امروز جهان اسلام با "سياست تفرقه بيانداز و حكومت كن" كشورهاي غربي مواجه شده است. اين فرضيه برای انديشمندان و سیاسیون غربي پذیرفتهشده كه پتانسیلهای اختلافبرانگیز موجود در ميان كشورهاي اسلامي از پتانسیلهای مذهبي گرفته تا سياسي بهترين روش براي درگیر نمودن اين كشورها با يكديگر و دستیابی به اهداف قدرتهای بزرگ میباشد. از سويي ديگر، خود كشورهاي اسلامي نيز از در برخورد با جرياناتي كه به اختلافات فرقهای و طايفه گري و مذهبي و همچنين سياسي دامن میزنند تواناییهای لازم را ندارند. تحولاتي كه امروز در کشورهای عربي خاورميانه و برخي از كشورهاي افريقايي در جريان است کاملاً مويد اين ايده است.بازنده اصلي اين درگیریها نيز خود كشورها اسلامي خواهند بود چرا كه فرصت را در اختیار كشورهايي كه به دنبال تفرقه در ميان امت اسلامي هستند قرار مي دهند تا از اين اختلافات بهرهبرداریهای سياسي و اقتصادي نمايند.
به عنوان مثال در همين اتفاقات چندساله اخير كشورهاي عربي، حجم فروش تسليحات چه به كشورهاي عربي و آفریقایی و چه به گروههای تندروي مذهبي افزايش يافته است ؛به گونهای كه شرکتهای تسليحاتي و اسلحهسازی امریکایی و اروپایی، از قبل فروش سلاحهای نظامي به كشورهايي مانند تركيه ، عربستان ، قطر و برخی ديگر از كشورهاي عربي - آفريقايي سود سرشاري به دست آوردند. نصب موشکهای پاتريوت در مرز تركيه از سوي آلمان ، به دليل ترس از سوريه میلیونها دلار براي تركيه هزينه در بر داشته و ناتو نيز از مدتها پيش اعلام كرده بود كه هزينه نصب اين موشکها بر عهده دولت تركيه خواهد بود..جالب اينجاست كه برخي از اين كشورها حتي چگونگي استفاده از اين سلاحها را نيز نمیدانند و هواپيماهاي جنگنده خریداریشده از سوي آنان تاكنون براي يك بار هم مورد استفاده آزمایشی قرار نگرفتهاند. اين حجم فروش تسليحات از يك سو حضور نظامي كشورهاي ديگر را در منطقه تشديد میبخشد و از سوي دیگر خواه نا خواه به جنگهای داخلي و منطقهای دامن میزند....
با چنین اوصافي جهان اسلام در چه اندیشهای است؟چرا سياسيون و اندیشمندان و عالمان ديني و مردم و تشکلهای مردم نهاد،راهي براي برونرفت از اين معضل پيدا نمیکنند؟جمهوري اسلامي از همان ابتدا بر اساس اندیشههای اصولي بنیانگذار آن ،امام خميني (رحمهالله عليه) اعتقاد عميقي به وحدت امت اسلام داشته و گامهای اساسیای را براي تقريب مذهبي و سياسي ميان كشورهاي اسلامي برداشته است ، اما تشتت فكري و سياسي كه ميان حاكمان كشورهاي اسلامي از يكسو و میان جريانات مذهبي و سياسي خارج از حاكميت در درون همين كشورها از سوي ديگر؛دستیابی به اجماع سياسي –مذهبي را نا حدي غیرممکن كرده است. آيا وقت ان نرسيده كه امت اسلام اشعار اقبال لاهوري كه منادي وحدت امت اسلام بوده است را دوباره زمزمه نمايد كه:
قوم را اندیشهها باید یکی در ضمیرش مدعا باید یکی
اهل حق را حجت و دعوا یکی است خیمههای ما جدا دلها یکی
جوهر ما با مقامی بسته نیست باده تندش به جامی بسته نیست
هندی و چینی سفال جام ماست رومی و شامی گل اندام ماست
قلب ما از هند و روم و شام نیست مرز و بوم ما به جز اسلام نیست
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com