گروه فرهنگي ـ اين روزها بيش از هر روز ديگري ياد ياران سفركرده و انقلابيون راستين مي شويم. ياد شهيد مظلوم بهشتي. وقتی که حضراتِ دولت و مجلس برای خدمترساني بيشتر و بهتر به مردم(!!!) صورتِ هم را میخراشند، دلتنگِ بهشتی میشویم. او که یک ملت بود. او كه «ولايتمداري» را به اوج رساند و هنگامي كه از او خواستند به جواب جريان بنيصدرها را بدهد چنين گفت:
«از ديروز تا حالا در رابطه با مسائلي که جديدا طرح شده مرتب مراجعه مي شود و يادداشت داده مي شود که شما بايد به اين مسائل پاسخ بدهيد و توضيح بدهيد براي ملت. من فقط يک توضيح دارم و آن اين است که ما معتقدان سرسخت به ولايت فقيه و امامت قاطع رهبر عاليقدرمان امام هستيم. ايشان فرموده اند در اين زمينه ها مطلقا سخني نگوييد و من تا ايشان اجازه ندهند يک کلمه سخن نخواهم گفت.»
براي همين، این بار قصد داریم کتابی را معرفی کنیم که یادمان بیاورد در جمهوری اسلامی میتوان هم مدیـر بود و مسؤولیتهای خطیر داشت، و هم اخلاق را فراموش نكرد و از آن مهمتر نيز «ولايي» عمل كرد.
«صد دقیقه تا بهشت» مجموعهای از صد خاطره است دربارۀ سیدمحمد حسینیبهشتی که خواندنِ هر کدام، یک دقیقه هم وقت نمیگیرد. این خاطرات با انتخاب و بازنویسی «مجید تولایی» برای نشر تدارک دیده شده است. انتخابِ خاطرات، بسیار خوب و پسندیده صورت گرفته است. خاطرهها تحسین برانگیزند و لحنی که نویسنده برای بیانشان به کار برده جذاب است. بسیار کوتاه و با ادبیات داستانی نوشته شدهاند.
بعید است چند نمونه از این خاطرهها را بخوانیـد و تحت تأثیر قرار نگیرید. جرعهجرعه مطالعه کنید. چه قدر کم داریم از این آدمها و چه قدر نیـاز داریم این روزها به امثال بهشتی که اینچنین بود:
گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همهگیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شدهبود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید.
***
الآن بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵خرداد رو بالا میگیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم میچسبه!
بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ میخواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد میکنه نه دروغ!
***
همه نشسته بودند پای تلویزیون. رئیسجمهور داشت سخنرانی میکرد. بد میگفت، از بهشتی. هر چه دوست داشت گفت. یکی پای تلویزیون حرفی پروند. بهشتی عصبانی شد. گفت: حق ندارید حتی درباره بنیصدر اینطور حرف بزنید. هر چه باشد مسلمان است.
***
از بهشتی پرسید؛
روحانی هم میتونه تو شورای شهر بره؟
گفت: روحانی همهجا میتونه بره به شرط اینکه علم اون رو داشته باشه نه اینکه تکیهاش به علوم حوزوی باشه.
گفت: صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری رو نمیده.
***
بنیصدر بعد از برگشتن از سفر داخلی یکراست اومد جلسه. با پررویی و خنده گفت: همه شعار میدادند: «بهشتی، طالقانی رو تو کشتی» بعد هم زد زیر خنده.
بهشتی هیچی نگفت؛ نه توی اون جلسه؛ نه بعدش.
میگفت: حق اهانت به رئیسجمهور رو نداریم.
***
بنیصدر که فرار کرد زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنیصدر تخلفی نکرده باید زود آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش میکنم. بهشتی میگفت: هر یک ثانیه که در زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه.
***
به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخستوزیری میخوره. حیف که التقاط و نفاق داره، اگر نداشت مناسب بود.
تو بدترین حالت هم، انگشت میگذاشت روی نکات مثبت.
***
رفته بود سخنرانی، منافقین هم آدم آورده بودند. جا نبود. بیرون شعار میدادند. آخر سر گفتند، حاج آقا از در پشتی بفرمایید که به خلقیها نخورید. گفت: این همه راه آمدهاند علیه من شعار بدهند. بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من بگویند. از همان در اصلی رفت...
***
با غرور انگلیسی مآبانه گفت: شما خیلی غیر واقعبینانه با مسایل برخورد میکنید اینطور جلو برود تحریم میشوید.
بهشتی باقاطعیت گفت: انقلاب ما انقلاب آرمانهاست نه تسلیم به واقعیتها. همان نان و پنیر برایمان کافیست.
***
رفت یه خونه خرید؛ خیابون «ایران». گفت: درسته که از اول قلهک بودیم اما الآن مسئولیم باید بین توده مردم باشیم.
اثاثیه رو برده بودند، منتظر بودند شب بیاد شام رو خونه جدید بخورند. صدای انفجار همه رو شوکه کرد.
بهشتی رفت خونه جدیدش. بهشتی شد.
«صد دقیقه تا بهشت» کتابی جیبی است و ١٠۴ صفحۀ روغنی دارد؛ حاوی عکس و متن. انتشارات مستند، آن را با بهای ١٢٠٠ تومان عرضه کرده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
و حالا هم که دلمان بهشتی شد
دست مریزاد
هردو جان سوزند اما اين كجا و آن كجا
اون موقعی رو می گم که مردم توی خیابونا شعار می دادن:
بنی صدر, صد در صد
با وجود حرف ها و حدیث ها امام از منتخب مردم حمایت می کرد, همچنین شهید بهشتی و دیگر بزرگان به انتخاب مردم اهمیت می دادن
مدتی گذشت
و وقتی همون مردم توی خیابون ها شعار می دادن:
ابوالحسن پینوشه, رای ما کوفتت بشه!
افراد شایسته و با بصیرت در مقامات مختلف بودن که رای رو بر عنصر شناخته شده یعنی بنی صدر کوفت کردن!! و کسی رو که مردم نمی خواستن, از جایگاهش بیرون انداختن, نه اینکه مردم رو برای چیزی که حقشونه یعنی انتخاب رئیس جمهور قلع و قمع کنن!
واقعا جای بزرگانی چون شهید بهشتی, طالقانی, مطهری برای یاری رسوندن به این نظام که الان در دست تیم های خاص و باند بازی و فامیل بازی افتاده, خالیه