به گزارش گروه خاکریز سایبری بولتن نیوز؛ نوسیسنده وبلاگ روزانه نوشت: از هرچه زن چادری است بدم آمده!
نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشتهاست،
خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب»
را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک
میکنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور
دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با
احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد. / رضاخان پهلوی
شاید این نقل تاریخی بخوبی روند شکل گیری یک دمل چرکین در اندیشه ی یک دیکتاتور قلدر و نافهمپ.ن1 را
نشان دهد. این گفته ها که ظاهرا پس از یک سال از سفر رضاخان به ترکیه و در
آذرماه ۱۳۱۴ ، خطاب به محمود جم رئیسالوزرا ایراد شده است، از صفحه ی 118
کتاب «کشف حجاب» نوشته ی مهدی صلاح نقل میشود.
حسب تواریخ، رضا شاه
سرانجام در ۱۷ ام دیماه سال ۱۳۱۴ (حدود یکماه پس از بیان سخنان فوق الذکر)
طی جشن فارغ التحصیلی دختران بیحجاب در دانشسرای مقدماتی رسماً بر کشف
حجاب تاکید کرد و این البته تنها آغازی بود بر اتفاقات ناگوار در پیش.
در مورد این قضیه ی تاریخی و درس آموز حداقل سه زاویه ی دید میتوان داشت:
یک- اصلی ترین آسیب های اجرای این طرح
دو- اصلی ترین خصلت مجریان این طرح
سه- واکنش مردم و علما در برابر اجرای این طرح
یک-
در یک دسته بندی، پنج چیز مورد تخریب اساسی این اقدام تجاوزکارانه بوده
است و میتوان از این پنج چیز بعنوان اصلی ترین نقاط آسیب دیده ی از کشف
حجاب رضاخانی نام برد:
الف) آینده و سلامت جوانان
- 17 دى رضاخان با دخترهاى ما چه كرد؟ چشمهاى مردان را باز و زنان را بى
بند و بار كرد. كشف حجاب كرد، اين نگاه كردنها به بدن بى بند و بار،
هوس در پى دارد و به دنبال هوس رفتن، سوءقصد، فرار، زنا، سقط جنين، خودكشى و بعد يك اولاد حرام زاده
را به بار مى آورد، يا بچه را سر راه مىگذاشت و در مىرفت. وقتى مرد زن
بى بند و بار را مى ديد هوس پيدا مىكرد، مى آمد خانه با خانم خودش دعوا
مىكرد و به طلاق كشيده مىشد. دختر و پسر كه با هم بودند درست درس نمىخواندند.
مقدارى از ساعتهايى را كه بايد به فكر درس باشند به فكر هوس بودند، ضرر
علمى مدارسى كه دختر و پسر با هم درس مىخواندند خيلى زياد بود. نمره هاى
درسىشان پايين بود چون مىخواستند به هوس برسند و پول مىخواستند. بسيارى
از بودجه ها و پولها صرف هوس مىشد. گاهى پسر جوان پول
نداشت تا هوس بازى كند، برف پاك كن ماشين را مىدزديد، به كارهاى سبك دست
مىزد كه پولى پيدا كند كه به هوس برسد. گاهى به هوس نمىرسيد، هيجانى
مىشد و امراض روانى پيدا مىكرد. امراض مقاربتى
و... اينها همه آثار هوس است، و اين در صورتى است كه دختران ما بى بند و
بار باشند و پسرهاى ما چشم چران باشند. / استاد قرائتی، برنامه درسهايى از
قرآن سال 64، بخش عاطفه ی زن، ص 8
ب) آزادی واقعی زنان
- مگر مىشود يك نفر مسلمان باشد و با اين ستور (پوشش ها)، [با] كشف
حجاب مبتذل موافق باشد؟ زنهاى ايران هم قيام كردند بر ضدش و تودهنى به او
زدند كه ما نمىخواهيم اين طور چيز را، ما بايد آزاد باشيم. و اين مردك مىگويد آزاديد لكن - بايد حتماً - آزاديد اما بايد حتماً بدون چادر و بدون روسرى توى مدارس برويد! اين آزادى است؟! اصلًا يك بساطى است در ايران؛ من نمىفهمم چه جور است. يك چيزى است، يك معجونى است اين./ صحيفه امام، ج3، ص 343
ج) حیا و بنیان خانواده
- کشف حجاب، از بین بردن آن حائل و فاصل هایی {است} که در اسلام میان دو
جنس قرار داده شده است - که این برای سلامت زن و سلامت مرد است؛ برای
سلامت جامعه است - تا همان بلائی که بر سر زن در جوامع غربی آمد، بر سر
زن مسلمان ایرانی بیاورند. این اقدام را با چماق، رضاخان در داخل کشور
انجام داد. زن غربی با ورود در منجلاب فساد، دستاوردش نابودی خانواده
بود. اینجور نبود که زن با برداشتن حجاب در میدان علم یا در میدان سیاست
یا در میدان فعالیتهای اجتماعی پیشرفت کند؛ همه ی اینها با حفظ حجاب و
عفت ممکن بود و ما در نظام اسلامی این را تجربه کردیم. برداشتن حجاب، مقدم
های برای برداشتن عفت بود؛ برای برداشتن حیا در جامعه ی اسلامی
بود؛ برای سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوی و نیرومند جنسی بود؛
برای اینکه از همه ی کارهای دیگر بمانند؛ و یک مدتی هم موفق شدند، اما
ایمان عمیق ملت ایران نگذاشت. / بیانات رهبر فرزانه ی انقلاب در دیدار با
جمعی از اقشار مختلف مردم قم به مناسبت سالروز قیام نوزدهم دیماه، 19
دیماه 1386
د) نیمه ی "مردان" جامعه!
- اكثر شما خانمها آن زمان را ياد نداريد و شايد در بين شما بسيار كم باشد
كه آن زمان اسفبار را ياد داشته باشد. در آن زمان به اسم اينكه مىخواهيم
نيمى از جمعيت ايران را فعال كنيم، آن شقىّ جنايتكار (رضاخان پهلوی) دست به
يك جنايت زد و آن جنايت كشف حجاب بود؛ و به جاى اينكه نيمى از جمعيت ايران را فعال كند آن نيم ديگرى هم كه نيمه مردان بود به طور بسيار زيادى از فعاليت انداختند
و اين عروسكهايى كه درست كردند و در همه ادارات جا دادند و در همه
خيابانها راه انداختند، آنهايى كه در ادارات بودند، ساير افرادى كه در
ادارات بودند را هم از كارهاى خودشان بازداشتند و آنهايى كه در خيابانها
رها بودند، جوانهاى ما را به فساد كشاندند و فعاليت جوانهاى ما را از دست
آنها گرفتند. / صحيفه امام، جلد 17، ص 359
ه) تمایل فطری جامعه:
حضرت امام خامنه ای (حفظه الله) بر این باورند که برای حجاب یک کشش و
تمایل فطری در جامعه وجود دارد و در نتیجه کسی اگر بخواهد با حجاب مبارزه
کند، مجبور خواهد بود که از زور استفاده کند. به عبارتی رضاخان چاره ای جز
کاربرد زور نداشت(!) چون قصدش مبارزه با تمایل فطری جامعه بود:
- این دغدغه را هم که اینها میآیند تمایل به حجاب را در دلِ مردم از بین
میبرند، نداشته باشید؛ حجاب از بین نمی رود. البته اگر قدرتی مثل قدرت
رضاخانی بالای سرش باشد، یا آن طور که شنیدم در بعضی از کشورها مثل تونس
کسی حق ندارد در خیابان با حجاب باشد - و اصلاً حقوق بشر هم در اینجا
دیگر مطرح نیست که (بگویند) چرا مردم را مجبور کردید بی حجاب باشند و
کسانی که مسؤول این چیزها هستند، همینطور تماشا میکنند و حرفی هم
نمیزنند! - بالاخره همان کشف حجاب دوران رضاخانی پیش میآید؛ اما به مجرّد آنکه این زور برداشته شود، مردم به سمت حجاب برمی گردند. / بیانات در جلسه ی پرسش و پاسخ با مدیران مسؤول و سردبیران نشریات دانشجویی، 4 اسفند 1377
دو-
در مقوله ی «نحوه ی اجرا»، به نظر میرسد تاکید مخصوص مجریان طرح روی عنصر
قساوت و بی رحمی و عدم مراعات حال مردم، یکی از وجوه برجسته ی این واقعه
بوده است:
- خدا مىداند كه به اين ملت ايران چه
گذشت در اين كشف حجاب. حجابِ انسانيت را پاره كردند اينها. خدا مىداند
كه چه مخَدراتى را (بانوانی را) اينها هتك كردند و چه اشخاصى را هتك
كردند. علما را وادار كردند با سرنيزه كه با زنهايشان در مجالس جشن، يك
همچو جشنى كه با خون دل مردم با گريه تمام مىشد، [شركت كنند]. مردم ديگر
هم به همين ترتيب. دسته دسته اينها را دعوت مىكردند و الزام مىكردند كه
با زنهايتان بايد جشن بگيريد. آزادى زن اين بود كه الزام مىكردند، اجبار
مىكردند با سرنيزه و پليسْ مردم محترم را، بازرگانهاى محترم را، علما را،
اصناف را، به اسم اينكه خودشان جشن گرفتند. در بعضى از جشنها، به اصطلاح خودشان، اين قدر گريه كردند مردم كه اينها از آن جشن شايد اگر حيايى داشتند پشيمان مىشدند. يك رشته هم اين بود، كه خدا مىداند كه چى كردند. / صحيفه امام، جلد 3 ، ص 300
سه- اما در موضوع «واکنش مردم و علما»، نقل های درخشان و غرورانگیزی ذکر شده است:
- فرماندار وقت کاشان در تاريخ 19 دی 1316 (یعنی حدود دوسال پس از آغاز
طرح کشف حجاب) مينويسد: بارها دعوت خصوصي و عمومي و تهديد كردم، اما مردم كاشان حاضر به كشف حجاب نميشوند جز چند نفر معدود. روزنامه اطلاعات، 2 دی 1364 / استاد قرائتی، مجموعه فيش هاى تبليغى(3)، بخش حجاب، ص 4
- درنامه اي كه شيخ عبدالكريم حائري به رضا شاه مينويسد آمده است: تا پاي جان بايد ايستاد، من هم مي ايستم، ناموس است، حجاب است. / روزنامه اطلاعات، 7 مهر 1364
- خدا مىداند كه در كشف حجاب، چه جنايت هايى اينها كردند، حتى به علماى بزرگ هم پيشنهاد مىكردند كه شما مجلس بگيريد با خانمهايتان؛ با زنهايتان بياييد در مجلس براى اينكه فرمودهاند. نقل كردند كه يكىشان
رفته بود پيش مرحوم آقاى كاشانى گفته بود كه فرموده اند كه شما بايد در
آن مجلسى كه مختلط است شركت كنيد. ايشان فرموده بودند: فلان خوردند. او
گفته بود كه آن بالايي ها گفته اند. گفته بود: من هم همان بالايي ها را
مىگويم. بله، اينها مىخواستند با ارعاب و هو و جنجال، كار را
انجام بدهند. لهذا، به ايشان هيچ تعرّضى نكردند. هر كدام ضعيف بودند و
ضعيف القلب بودند، شركت مىكردند و هر كدام قوى بودند، نمىكردند. ما بايد
از اينها عبرت بگيريم / صحيفه امام، جلد 13 ، ص 320
پ.ن1: تعبیر «قلدر نافهم» تعبیری است که حضرت امام (ره) در مورد رضاخان به کار بردند. ر.ک. صحيفه امام، جلد 14 ، ص 196