به گزارش بولتن نیوز به نقل از رویداد، سیاستهای کلان کشوری که برای بیرون رفتن از وضعیت اقتصادی کنونی توسط عوامل قوای مقننه و مجریه در حال پیگیری است، دارای وجه اشتراکاتی است، که باید توسط دولت و مردم پیگیری شود.
امروزه کشور در حوزههای اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصهی نظر و در کتابهای درسی و چه در عرصهی عمل و تجارب مشابه مابهازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریهپردازی و الگوسازی در این عرصههای جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است.
اقتصاد مقاومتی از روندی برخوردار است که به چهار عنصر ختم می شود، اولین مورد آن اقتصاد موازی است.
دومین عنصراز اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی «مقاومسازی»، «آسیبزدایی»، «خللگیری» و «ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است، که اقتصاد ترمیمی نام دارد.
عنصر سوم را اقتصاد دفاعی می نامند که متوجه «هجمهشناسی»، «آفندشناسی» و «پدافندشناسی» ما در برابر آن هجمه است.
چهارمین عنصر نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاهمدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ بر خلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاهمدت میدانستند، این رویکرد چشماندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل میشود و آن اقتصاد الگو نام دارد.
تمام این مقدمه را ایراد کردیم تا به ارائه راهکاری مناسب برسیم، راهکاری که در این روزها که تحریمها و اسناد روز به روز بیشتر می شود.
برای درک بهتر اقتصاد تهاجمی باید نگاهی داشته باشیم به روابط اقتصادی ایران با کشورهایی همچون حوزه آمریکای لاتین که با واردات و صادرات گسترده راهی به سوی اقتصاد تهاجمی است.
روابط ایران وآمریکای لاتین با پیروزی انقلاب 1357 در ایران و بحرانی شدن روابط ایران و آمریکا، برخی کشورهای آمریکای لاتین اقدام به قطع روابط با ایران نمودند(مکزیک و شیلی) و برخی دیگر به شکل غیر فعال به کار خود ادامه دادند. در زمان جنگ ایران و عراق با دستورکار قرار دادن برقراری روابط دوستانه با کشورهای دنیا توسط وزارت امور خارجه ایران و برونرفت از انزوای سیاسی، گسترش روابط با کشورهای آمریکای لاتین در دستور کار قرار گرفت و تا پایان جنگ و بعد از آن سفارتخانههای ایران در کشورهای شیلی، اروگوئه، کوبا، نیکاراگوئه و کلمبیا افتتاح و آغاز به کار کردند. با توجه وضع تحریمهای علیه ایران توسط کشورهای غربی به ویژه آمریکا، واردات از آمریکای لاتین افزایش یافت و کشورهایی چون آرژانتین، برزیل و اروگوئه تبدیل به ترمینالهای ورود کالاها و اقلام مورد تحریم برای ایران شدند. با پایان یافتن جنگ سرد کشورهای دخیل در آن که اختیارات و آزادی عمل بیشتری در اختیار داشتند، اقدام به گسترش روابط اقتصادی و فرهنگی خود با ایران نمودند. با روی کارآمدن سید محمد خاتمی و دولت هفتم، وی که شعارش را توسعه سیاسی خوانده بود، اقدام به گسترش روابط سیاسی با این کشورها نمود. سفر وی به ونزوئلا و کوبا، سفر حسن حبیبی، معاون اول دولت هفتم به کشورهای کلمبیا، ونزوئلا و کوبا و سفرهای هوگو چاوز و فیدل کاسترو و دیگر مقامات سیاسی این کشورها به ایران اشاره کرد.
با قدرت گرفتن حکومتهای چپگرا، ضد امپریالیسم آمریکا و ناسیونالیست و اولویتهای آنان درسیاستهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی که در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران نیز قرار داشت، روابط ایران با آمریکای لاتین وارد مرحله جدیدی گردید. با روی کار آمدن دولت نهم جمهوری اسلامی ایران و تلاش برای نزدیکشدن به آن دسته از کشورهای آمریکای لاتین که مخالف سیاستهای سلطهگرانه آمریکا در آمریکای جنوبی بودند، روابط با برخی کشورهای طرفدار آمریکا رو به افول نهاد. به عبارت دیگر ایران برای بهرهبرداری از تغییرات سیاسی و حکومتی کشورهای این منطقه اقدام به رفتار گزینشی با کشورهای این منطقه نمود. از جمله منافعی که ایران در برقراری روابط نزدیک با برخی از این کشورها داشته، در دورزدن تحریمهای علیه ایران و دستیابی به اورانیوم خام مورد نیاز برای فعالیتهای هستهایاش از معادن اکوادور و ونزوئلا بوده است. قابل ذکر است بیتوجهی و غفلت دولت جورج دابلیو بوش به این منطقه در دوره دوم ریاستجمهوریاش و توجه بیش از حد به خاورمیانه، افغانستان و عراق در همگرایی، وحدت و توسعه مناسبات بین کشورهای این منطقه و کشورهای دیگر همچون روسیه و چین و ایران موثر بوده است.
مبارزه با آمریکا که به شعار اصلی بسیاری از رهبران نوظهور آمریکای لاتین تبدیل شده، فرصتی است که هیچ کشوری به اندازه جمهوری اسلامی ایران نتوانست از آن بهرهبرداری کند. تلاش کشورهای منطقه برای خارج شدن از سلطه آمریکا، بیشتر از هر چیز آنها را نیازمند متحدانی کرد که در این زمینه یعنی ضدیت با آمریکا با آنها همگام هستند.
آمریکا از نفوذ ایران در این منطقه مکرراً ابراز نگرانی نموده و به کشورهای این منطقه درباره تحکیم روابط با ایران هشدار داده است.
اما در همین زمینه چندی پیش نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکا در اقدامی با 386 رأی موافق در مقابل 6 رأی مخالف از وزارت خارجه آمریکا درخواست کردند تا تحقیقات فوری در خصوص منافع دیپلماتیکی و تجاری ایران در آمریکای مرکزی و جنوبی انجام دهد.
لایحه مذکور با عنوان «مقابله با ایران در نیمکره غربی» به نوشته «جف دانکان» نماینده جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا بوده است.
نمایندگان کنگره آمریکا نگران هستند که افزایش نفوذ ایران در آمریکای لاتین به منافع آنها ضرر وارد آورد و تهدیدی برای امنیت ملی آنها محسوب شود.
آمریکا تا حد بسیار زیادی نگران افزایش ارتباطات دیپلماتیک ایران و کشورهای آمریکای لاتین است و پنتاگون اصرار دارد که افتتاح سفارتخانههای جدید ایران در آمریکایی جنوبی معادل گسترش تروریسم در سراسر جهان است.
علیرغم آنکه ایران بارها تأکید کرده که برنامه تسلیحاتی هستهای ندارد، اما غرب به ویژه آمریکا تلاش میکنند با تسلیحاتی جلوه دادن برنامه هستهای ایران، فشارهای اقتصادی به تهران را افزایش داده به امید آنکه برنامه کاملاً صلحآمیز هستهای ایران را متوقف کنند.
این رویکرد به جمهوری اسلامی ایران باعث به وجود آمدن راهکاری برای تلاش بیشتر ایران در منطقه است، راهکاری که به بیان ساده تر می توان گفت ازیک الگو مایه می گیرد. و آن الگو را می توانیم چنین ترسیم نماییم که اقتصاد سالم به همراه پشتیبانی مردمی راهی است برای اقتصاد مقاومتی و اقتصاد مقاومتی راهکاری نوین برای ارائه اقتصاد تهاجمی است.
روح الله پورطالب
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بولت جان مرسی
موفق باشید