تلاش هاشمی برای فراهم کردن حضور خود در انتخابات در قالب دیدار با نمایندگان

een senariyoee az pish tarahy shodeh ast ke ba zendan raftane mehdy hashemy kelid khord va hame maghamat dar an sharikand

أین عمار نه عَینَ...!!
لطفاً اصلاح کنید؟

در حدود 10 سال پیش برای آقای حجت الاسلام علی اکبر هاشمی رفسنجانی ایمیلی ارسال نمودم ضمن اینکه با ادله محکم ثابت کردم که ایشان حب ریاست طلبی و قدرت طلبی دارند و روی زمین خیلی سنگین راه میروند و بر اثر توهم ایشان خود را صاحب انقلاب میدانند و امروز ایشان را پیشبینی کرده بودم " و اشاره کردم صاحب این انقلاب مردم هستند الی غیر و این مردم فهمیده یک رهبر دارند و آن ولی فقیه زمانشان است و بس " و روی همین توهمات است که خانواده ایشان به پشت گرمی بابائی رفتار و حرکات غیر قانونی و حرف های بزرکتر از دهنشان میزنند" و من خوف آن دارم که آگر روزی روزگاری ایشان سرشان را بگذارند زمین خانواده ایشان مثل خانواده شاه از خشم مردم در دنیا در بدر بشوند" سئوالی از ایشان دارم و آن این است که آن مطالبی که اصلاح طلبان بایشان نسبت دادند و ایشان بخاطر همان مطالب در انتخابات مجلس ششم نفر سی ام شدند وچون بایشان مسلم شده بود که باید یک پله پائین تر بنشینند " استعفا دادند" سئوال این است آیا آن مطالب نسبت داده بشما بوسیله اصلاح طلبان حقیقت داشته یا خیر ؟ اگر حقیقت داشته پس شما شایستگی آنرا ندارید روی هیچ صندلی پشت بلندی بنشینید" آگر دروغ و افترا بوده پس چرا شما برای رسیدن بقدرت در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم با یک مشت مفسد بیعت کردید ؟
چه کسانی دروغ و افترا میزنند ؟ خداوند هیچ گناه کبیره را نفرین نکرده الی دروغ گوئی" مگر حضرت علی (ع) برای رسیدن به قدرت با اباسفیان بیعت کرد؟ در حکومت اسلامی از هر وسیله ای برای رسیدن بهدف نمیشود استفاده کرد آقای حجت الاسلام علی اکبر هاشمی رفسنجانی" ثابت کنید که قدرت طلب نیستید" قدرت را با التماس بدست نیآورید.والسلام علی من اتتبع الهدی.

روایتی داریم از پیامبر گرامی اسلام که فرموده اند با افزایش سن آدمی دو خصلت در وجود او افزایش خواهد یافت 1-آزمندی و قدرت طلبی2-آرزهای بلند

بنده هم با نظرات آقاي صادق راستگو كاملا" موافقم.يك بار هم قبلا" نظر خود را اعلام نموده ام و باز هم حاظرم به خاطر آن قسم بخورم و آن اينكه تمامي كنش هاي آقاي هاشمي ناشي از حب نفس و تكبر ايشان است. اندكي بصيرت مادون آن بصيرت سطح بالاي مردم حاظر در حماسه 9 دي 88 كافي است كه هر ايراني متوجه عملكرد ، موضعگيريها و مواضع ايشان چه قبل از فتنه و چه بعد از آن شود. هر حرف و حديثي و هر سخني و هر مصاحبه اي كه از ايشان منتشر ميگردد بوي رياست طلبي، خود شيفتگي و منم منم ميدهد. ديگر هر آدم عامي هم ميفهمد كه سوز دل رهبري عزيز در كوران فتنه از چه بود و نهيب حضرت آقا بر سر چه كساني بود . رهبر عزيز و اولي الامرمان در كوران فتنه بايد چقدر با مردم ولايت مدار و صاحب امرمان دردو دل كنند و نهيب زنند كه دست از سخنان دوپهلو برداريد و مواضع خود را در قبال فتنه روشن بيان داريد. البته ما از آقاي هاشمي كه هميشه بر طبل يك دندگي و عنانيت نفس كوبيده است انتظاري غير از اين نداريم چرا كه " از كوزه برون همان تراود كه در اوست"چون ايشان" تقوا" را كه شرط اساسي و لازم براي يك رجل سياسي است متاسفانه اگر قبلا" هم كمي داشته ولي امروز ندارد.ولي روي سخن حقير با آن دسته از نمايندگاني است كه بصيرتشان دستخوش نقصان گرديده و با فاصله گرفتن از تقواي الهي و خداي ناكرده به خاطر چرب و شيرين دنيا در پازل آقاي هاشمي ميخواهند نقش آفريني كنند. توصيه بنده به آنان اينست كه سعي كنند با رهنمودهاي حضرت آقا زاويه پيدا نكنند و امر برايشان مشتبه نگردد كه حالا كه خرشان از پل نمايندگي مجلس گذشته ديگر ميتوانند سر خود را مانند كبك لاي برف نمايند و فكر كنند مردمي كه به آنها راي داده اند آنها را يله و رها نموده كه هر اقدامي خواستند به يمن تصاحب كرسي نمايندگي انجام دهند.خير هرگز چنين نيست.بلكه اگر جايگاه و ارزشي دارند به يمن عهدي است كه با موكلين خود در راستاي منافع نظام و تبعيت از رهنمودهاي گران سنگ ستون خيمه آن يعني مقام عظماي ولايت بسته اند.فراموشمان نشود كه حتي امثال بني صدري كه پشتوانه آراي 11 ميليوني مردم را داشت پس از زاويه گرفتن با تظام و امام راهل مردم با وي آن كردند كه در سينه تاريخ ثبت گرديد تا پسينيان از آن عبرت گيرند