جام جم آنلاين: آمبولانس آمده بود و ازدحام جمعيت نميگذاشت صحنه به خوبي ديده شود. كساني كه دور از صحنه بودند با سرك كشيدن سعي در فهم اصل ماجرا داشتند. ولي وقتي نااميد ميشدند از اولين عابري كه تازه به جمعيت پيوسته بود ميپرسيدند: «آقا زنده است؟»
عابر در حالي كه هنوز نتوانسته بود از بين جمعيت اورژانس را ببيند با قاطعيت گفت: «فكر نميكنم، ضربه خيلي كاري بوده.»
مرد ميانسالي كه او نيز تازه به جمعيت پيوسته بود با شنيدن اين خبر سري تكان داد و با لبخند تلخي آهي كشيد و گفت: «خدا بيامرزدش.» صداي ترمز ناگهاني اتومبيلي همه را ترساند.
راننده اتومبيل با هيجان پرسيد: «جوان بود؟» مرد ميانسال كه هنوز در حال آه كشيدن بود با صدايي كه نشان از نااميدي داشت پاسخ داد: «آره چند دقيقهاي هست كه تموم كرده.»
موتورسواري كه با ديدن جمعيت از دور سرعت موتور را كم كرده بود، با موتور به سمت مرد ميانسال آمد و با ديدن چهره مات و مبهوت او بدون اين كه بداند چه خبر است گفت: «بيكاري آقا! بيكاري! حق داشت خودكشي كنه خدا بيامرزدش!»
يكي از اهالي محل كه با عجله خاصي دوان دوان به طرف جمعيت ميآمد، در حالي كه دكمههاي پيراهنش را ميبست، با اضطرابي كه معلوم نبود براي چيست آخرين نفري بود كه به جمعيت اضافه شد. رو پنجه پا ايستاد و همان طور كه سعي داشت از لابهلاي مردم ببيند چه خبر است، گفت: «عجب، خدا رحمتش كنه! از بس تند رانندگي ميكنن.» چند دقيقهاي گذشت و جمعيت پراكنده شد. پيرمردي كه قلبش گرفته بود پس از به هوش آمدن به آرامي بلند شد و از ماموران اورژانس تشكر كرد و به راه خود ادامه داد!
هميشه اخبار داغ و مهم براي ما جذابيتهاي خاصي داشته است. از مهمترين مسائل سياسي گرفته تا تحولات اقتصادي و فرهنگي وقتي در سطح جامعه و از طريق رسانههاي جمعي به بالاترين سطح فراگيري ميرسد شايعه ميشود که بازار پررونقي پيدا ميكند؛ بازاري كه بعضيها به آن علاقه زيادي دارند و همزمان با اين كه به انعكاس آن ميپردازند دستي در آن نيز ميبرند و ذهنيت و تفكر خود را در آن دخيل ميكنند. بازار شايعه معمولا زماني كه موضوعي مهم و داراي ابهام باشد به اوج ميرسد. هر كدام از اين دو نباشد شايعه شکل نميگيرد.
از سوي ديگر شرايط خاصي كه شايعه در آن شكل ميگيرد و نبود منبع مشخصي براي انعكاس اخبار، دو عامل مهم ديگري است كه رنگ و لعاب شايعه را بيشتر ميكند.
شايعه بر چه افرادي بيشتر تاثير ميگذارد؟
دكتر محبوبه فرحبخش، روانپزشك و استاد دانشگاه درباره تأثيرات رواني شايعه بر مردم ميگويد: «شايعه همانند همه كنشهاي اجتماعي، تأثيرات رواني و اجتماعي مختلفي بر افراد اجتماع دارد. ميزان تأثيرات شايعه و نوع آن ازجمله بحثهايي است كه روانشناسان اجتماعي و جامعهشناسان به آن پرداختهاند.
اصولا تأثيرپذيري افراد از سه رشته از احساسات، شايعهپراكني را به دنبال دارد. ترس، اميد و تنفر. انسانها هنگامي كه از پديدهاي بترسند يا از موضوعي احساس تنفر داشته باشند يا به چيزي اميد بسته باشند، از آمادگي لازم براي ساخت و رواج شايعه درباره آن برخوردار هستند. در اين ميان ميزان تأثير شايعات با توجه به تفاوتهاي فردي، اجتماعي و فرهنگي افراد و نوع شايعه متفاوت است.
افرادي كه از اعتماد به نفس پايينتري برخوردار هستند و همچنين افراد كمسواد كه از حوادث و اتفاقات پيرامون خود بيخبرند، بيشتر تحتتاثير شايعه قرار ميگيرند. اين موضوع در مورد ميزان سلامت رواني افراد نيز صدق ميكند، افرادي كه از سلامت روان لازم برخوردارند نسبت به افرادي كه فاقد اين ويژگي هستند، كمتر تحتتأثير شايعات قرار ميگيرند.»
داوري شخصي در شايعه
با كمي دقت در جامعه ميتوانيم بفهميم شايعه هيچ معيار و استانداردي ندارد و همين موضوع باعث ميشود تا هر كسي براساس برداشتهاي شخصي و ذهنيتي و نگرانيها و دغدغههايي كه دارد اخبار را آن گونه كه ميخواهد تفسير ميكند و سعي دارد آن را به ديگران نيز تحميل كند.
به گفته فرحبخش، يك شايعه به هر دليلي كه شروع شده باشد وقتي به فرد ديگري منتقل شود، فرد جديد اين شايعه را براساس تعصبات، نگرشها، پيشداوريها، ترسها، خوشبينيها، علايق و نفرتهاي خود دريافت كرده و انتقال ميدهد.
نكته: شايعه با توجه به ماهيت و قدرت تأثيرگذاري آن ميتواند اضطراب اجتماعي را افزايش دهد، اعتبار اجتماعي افراد را خدشهدار كرده و بياعتمادي و بدبيني و سوءظن و سستي باورها را نسبت به سلامت اشخاص و واقعيتها و پديدههاي مختلف جامعه رواج دهد
در حقيقت افراد با پراكندن شايعه به نوعي در صدد هستند از تأثيرات منفي فشارهاي مختلفي كه بر آنها وارد ميشود بكاهند و به اين دليل آن را تكرار ميكنند تا از اين طريق بعضي از نيازهاي آنان ارضا شود. شايعهاي كه سوءظن يا تنفر را به همراه دارد يا شايعهاي كه ترس يا اميدواري را بيان و اثبات ميكند، قادر به تكرار شدن است و توسط احساسات و هيجانهاي گوينده شايعه تقويت ميشود. به اين ترتيب تأثيرات رواني شايعه از يكي به ديگري منتقل ميشود.
رابطه دوسويه شايعه و اضطراب
دكتر حسين ميرفتاحي، جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره تأثيرات اجتماعي شايعه ميگويد: «شايعات با توجه به ماهيت و قدرت تأثيرگذاري آن ميتواند اضطراب اجتماعي را افزايش دهد، اعتبار اجتماعي افراد، سازمان، موسسات و كشورها را خدشهدار كرده و بياعتمادي و بدبيني و سوءظن و سستي باورها را نسبت به سلامت اشخاص و واقعيتها و پديدههاي مختلف جامعه رواج دهد. بيشتر اين شايعات را افراد سادهانديش و سطحينگر عمدتا در شرايط و موقعيتهاي اجتماعي نامطلوب منتشر ميكنند و ماحصل آن ايجاد بدبيني، افزايش اضطراب و نگراني در مردم، ترور شخصيت افراد، ايجاد فضاي ناسالم اجتماعي، ايجاد تقابل و صفبندي ميان قشرهاي مختلف مردم يا مسئولان، بروز فرافكني به منظور تخليه ترسها و آرزوها در افراد جامعه ميشود.»
فرحبخش نيز در اين باره ميگويد: «شايعه اضطرابها و فشارهاي رواني خاص خود را بر افراد بهجا ميگذارد. در واقع شايعه به گونهاي با ناامني و اضطراب همراه است.»
افزايش امنيت رواني و كاهش شايعهپراكني
مشكلات مختلف در جامعه باعث ميشود افراد براساس شرايطي كه در آن زندگي ميكنند وقايع و رويدادها را ببينند و به همان صورت هم آن را انعكاس دهند.
فرحبخش درباره تاثير امنيت رواني بر شايعه ميگويد: «در شرايطي كه افراد زيادي از اقشار جامعه در زندگي فردي يا حيات جمعي خود به هر دليلي ازجمله فشارهاي رواني، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و... به طور جدي، نگران و مضطرب هستند از شايعات تأثيرات منفي بيشتري دريافت كرده و آن را با درصد بالاتري از نگرانيها به ديگري منتقل ميكنند.»
هرچه نبودن امنيت رواني و اضطراب در ميان افراد فزوني يابد، به همان ميزان، شايعات هم بيشتر ميشود. به اين ترتيب، ميتوان نتيجه گرفت بين شايعه به عنوان پديده اجتماعي و اضطراب به عنوان پديدهاي رواني، تعاملي دوسويه وجود دارد؛ به اين معنا كه از يك سو، اضطراب از انگيزههاي ساخت و رواج شايعه است و از سوي ديگر، شايعه نيز در پيدايش اضطراب موثر است.
پيشگيري از رواج شايعه
هميشه زماني شايعه در ميان مردم مورد قبول واقع ميشود كه افكار عمومي آمادگي لازم را براي تفكيك خبر واقعي و دروغ ندارد. افكار عمومي، پاشنه آشيل جامعه در مقابل شايعه است. اگر افكار عمومي جامعه ظرفيت پذيرش شايعه را نداشته باشد براحتي نميتوان شايعه را بر فضاي جامعه تحميل كرد.
معمولا شايعه درباره موضوعات مهم و مبهمي ايجاد ميشود كه براي افكار عمومي جذابيت دارد و همين جذابيت باعث ميشود شايعه بتدريج جاي خود را در نظام اجتماعي باز كند.
براي آمادهسازي افكار عمومي و آشنا كردن مردم با اهداف و روشهاي رواجدهندگان شايعه، آگاهسازي اجتماعي از طريق رسانهها، ايجاد فضاي امن رواني و روحي در خانواده و جامعه، رشد جامعهپذيري سياسي در مردم، افزايش فضاي اعتمادسازي بين مردم و مسئولان از جمله مواردي است كه تا حد زيادي جلوي رواج شايعه را در جامعه ميگيرد.
سيدعليرضا بهشتي / جامجم