به تازگي طرح عجيب تعطيلي همه صنوف پس از ساعت ۱۲ شب در مشهد نيز عملياتي شده است. اين طرح مدتها پيش نخست در تهران اجرا شد و بهرغم اعتراضهاي فراوان و دلايل بسيار براي نادرست بودنش، اكنون در مشهد نيز به اجرا درآمده است.
محمدحسين جعفريان
يكي
از مسئولان محلي پس از موج مخالفت مردمي با اين طرح به روزنامهها گفته،
چه معني دارد كه مرد خانه تا ساعت ۳ صبح در بيرون باشد و بعد خلاصه
نتيجهگيري كردهاند اين طرح علاوه بر ثمرات بسيار به حفظ بنيان خانواده
نيز كمك ميكند.
لابد براي شما نيز پيش آمده است كه به هر دليلي،
پس از نيمه شب نيازمند خريد ضرورياتي شدهايد و بعد سرگردان در خيابانهاي
تهران درمانده و بينتيجه به منزل بازگشتهايد. معلوم نيست تكليف انبوه
مسافراني كه شبانه وارد اين شهر ۱۶ ميليوني ميشوند، چيست؟ يا در اين فصل
كه عمده مردم به سبب ترافيك و گرماي روز، ترجيح ميدهند ساعات پاياني شب
براي گردش و تفريح بيرون بيايند، چه بايد بكنند؟
دوستي دارم كه هر
از گاهي با خانوادهاش براي گشت و گذار به تورهاي دوبي، استانبول و...
ميرود. يكبار از او پرسيدم، چرا در شهر خودت يا كشور خودمان ايام فراغت را
نميگذراني؟ گفت: در دوبي،گرماي روز را در اتاق سرد هتل ميگذرانيم و شب
تازه شهر بيدار ميشود، در استانبول نيز به همين ترتيب. خيابانها سرشار از
شور زندگي هستند. بيرون ميروي، خريد ميكني و ... همين وگرنه آنجاها
هيچ نكته ويژهاي ندارند.
مسئولان مربوطه گاهي دليل اجراي اين طرح
را حفظ بيشتر امنيت شهر ميگويند. آيا شهري كه پس از ساعت ۱۲ شب به خانه
ارواح ميماند، امنتر است يا شهري كه هويت زنده خود را حفظ كند؟ چنانچه به
ناچار فردي از افراد خانواده پس از نيمه شب بخواهد به ضرورت بيرون برود،
با اين خيابانهاي سوت و كور،چطور جرئت كند اين كار را انجام دهد؟ آيا
گسيل كردن مردم به خانهها در ساعات پاياني شب، به ويژه آنها كه امكان
تفريح و وقتگذراني در اين ساعات را دارند، كاري جز ايجاد مشتري براي
كانالهاي ماهوارهاي و برنامههاي پوچ و خانمانبرانداز آنهاست؟
چرا
نبايد مراكز تفريحي شهر، رستورانها و كافهها تا هر ساعت كه مشتري دارند
باز باشند و مردم نيز بتوانند فارغ از دغدغهها و شلوغي روزانه، ساعاتي را
در كنار خانواده خود بگذرانند. اين مسئله چه مشكلي را براي پليس و امنيت
شهر و كشور ايجاد ميكند؟ تسري اين طرح به مشهد كه ديگر نوبر است. اتفاقاً
همان دوستي كه ذكرش رفت، مشهد را مستثني ميكرد.
ميگفت اين شهر
رؤيايي است. نيمه شب از هتل كه به زيارت ميروي، همه جا شلوغ و زنده است و
من سفر به مشهد را به تازگي جايگزين سفرهاي خارجيام كردهام. انبوه
مسافراني كه همه ساعت به مشهد ميرسند، با وجود اين طرح محكوم به استفاده
از چند غذاخوري دور حرم مطهرند و بس، چرا با چنين طرحهايي اينگونه مفت و
مسلم ناراضيتراشي ميكنيد؟ حال بماند انبوه التماسهاي اصناف را كه دادشان
از اين طرح بيدليل به آسمان رفته و كسب و كارشان از رونق افتاده است.
آقاي وزير كشور! لطف كنيد و دستور دهيد در مورد اين طرح عجيب و غريب تجديد نظر شود.
]
همی یک جمله درسته
من سفرهای خارجی زیادی داشته ام در ترکیه و علی الخصوص استانبول مغازه ها تا ساعت 11 باز است و در کشورهای اروپایی تا ساعت 6 یا 7 بعد از ظهر فقط غذا خوریها و مشروب فروشی ها تا دیر وقت و گاهی تا صبح باز است که اصلا مناسب خانواده نبوده و افراد مجرد بیرون از منزل می مانند
نفس اجرای این طرح بجای فراهم کردن شرایط افزایش امنیت قطعا محکوم و به معنای از سر باز کردن وظایف به نظر می رسه .
این مسوول محترم محلی هم خیلی خوب می دانند با این کارها کانون خانواده را نمی توان گرم کرد چرا مردانی که بتوانند در کنار خانواده راضی و آرام باشند تا ساعت 3 بیرون بمانند و آیا اگر چنین مشکلی باشه این راه
حل اونه ؟
موضوع دوم اینکه چرا باید یک چنین طرحهایی که ناپختگی و بی ارزش بودنش
( اگر نگیم عواقب ناهنجار و مشکل سازش که حالا علاوه بر ایجاد یه جور احساس خفقان بین ملته خودش نقض اساسی حقوق مردم به حساب می آد ) جای هیچ تردیدی نداره بدون توجه به مصالح و نظر مردم اجرایی بشه
من از جناب وزیر کشور به عنوان یک ایرانی می پرسم اگر نهادهای تامین امنیت کشور
آنگونه که باید با منشاء فساد و مبادی آسیب های اجتماعی برخورد ریشه ای ندارند چرا باید ملت اعم از زن و مرد و کودک تاوان پس بدن ؟ چرا تا دیروز که افغانهایی که منابع انواع و اقسام جنایات و خلاف ها بودند آزادانه در کشور می چرخیدن و به هیچ چیز هم پایبند نبودند این حساسیتها را اعمال نمی کردید ؟
سوال من از شما اینه که وقتی انواع و اقسام
ضبط و باند های صوتی و سیستم های گوشخراش ( چه اونهایی که قانونی وارد شدن و چه اونها که ورودشون غیر قانونی بوده و هست و همچنان هم فعالانه وارد میشه و در دسترسه ) در همه جای شهرهای ایران فروخته و نصب میشه شما ( وزارت کشور و تمام بازوهای اجرایی امنیت کشور ) جلوی یک عده جوان رو در خیابان می گیرید و روشون اسم مزاحم نوامیس می گذارید ؟ نمی گم نیازی به برخورد با این افراد نیت خیر برخورد بجا با رعایت حدود کار درستیه و اقتدار نظام ما رو می رسونه و اما اثرات مانا و پیامدهای اینهمه طرحها تا به امروز چی بوده ؟ آیا اگه علفهای هرز و ناهنجاریها از ریشه خشک نشه با زدن سرشاخه ها دردی درمان خواهد شد ؟ حرفم اینه که چرا نوک پیکان حملات شما همیشه متوجه مردمه ؟
وقتی یک بانوی محترمه با پوششی نامناسب بیرون می آد با فرض اینکه قصد عنادی خدای نکرده با ارزش های اسلام نداشته باشه بالاخره این لباس رو از جایی تو همین شهر گرفته اگه طرح ارشاد پیاده می کنین چرا به اندازه ء یک دهم تذکراتی که به زنان و دختران می دین به تولید کننده وارد کننده عامل پخش و فروش این نوع البسه و لوزام آرایش و .... نمی دین و اگر این تذکرات داده شده پس آخه این همه لباسهای دور از شان زن مسلمان پشت ویترین مغازه ها و بوتیکهای این کشور چه می کنه پس کو تاثیر این تلاشها
آیا درک این موضوع اینقدر سخته که علت خیلی از ناهنجاریهای اجتماعی نه فقط فقر بلکه توزیع نامناسب ثروت بین مردم و اختلاف طبقاتیه چرا بجای اینکه برای بهبود رضایت ملت و کمک به ریشه کنی منابع فساد و هنجار شکنی اقدام اساسی انجام بدین مردم کوچه و بازار همیشه متهم درجه اول قرار می گیرن و به عنوان "مظاهر اگر نگم فساد اما هنجار شکنی " باید مورد کنترل قرار بگیرن
ایکاش همه ء عزیزان و زحمتکشانی که برای این کشور دلسوز هستند بدونن در تعاریف ساده جامعه شناسی هنجار شکنی زبان اعتراض خاموشی است به نابرابری ها بی عدالتی ها بی اعتمادی ها و ناامیدی از آینده
و تابحال حتی یک مورد موفقیت از اعمال این راه حلهای سطحی و مقطعی و بی ارزش در حالی که ریشه ها روزبروز فعالتر و قدرتمندتر می شن دیده نشده
خنده دار و یا شاید گریه داره اینکه جوانان پشتوانه ای برای ازدواج و تشکیل زندگی ندارن امید ، رفاه و اخلاق تبدیل شده به کیمیا و این جناب مسوول محلی از طریق حبس مردان در منزل از کیان خانواده ء ایرانی و از این طرح دفاع می کنند
حرکتها و کارهای شما بعنوان ضوابط اسلام تفسیر میشه اینه که درخواست دارم از اجرای طرحهای نسنجیده و فکر نشده پرهیز کنیم و برای حفظ شان اسلام و خود پلیس حداقل تعهدات نسبت به ملت رعایت بشه
در نوشتن تک تک این کلمات تو سایتهای مختلف خدا رو و دینم رو شاهد می گیرم که جز با هدف خیرخواهی و انجام مسوولیتم به عنوان یک ایرانی مسلمان نیست
رفت و برگشت ما به حرم مطهر شبانه بود و شلوغی و روشنی و زنده بودن شهر به ما در احساس امنیت کمک می نمود
ایشون فرمودند : چه معنی داره مرد ساعت سه صبح بیاد پیش کانون خانواده ؟ و بعد دستور به تعطیلی شهر دادند .
حالا می تونست اینجوری باشه : اصلاً چه معنی داره که مردها کانون خانواده داشته باشند که بخوان برند جون بکنند تا سه صبح که یه لقمه نون پیدا کنند ؟ اونوقت نتیجه اخلاقی این می شد که دستور به جدایی کل خانواده های شهر میدادند!
یا می تونست بگه : اصلاًچه معنی داره ما اینقدر مرد داشته باشیم که بخوان تا سه صبح بیرون باشند اونوقت دستور میدادند تمام مردان رو مقطوع نسل کنند !
واسه همین ، باید خدا رو شکر کرد که به تعطیلی شهر بسنده کردند ((: