کد خبر: ۸۹۵۴۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
افزایش هزینه های تکمیل طرح ها نتیجه تاخیر چند ساله

ضعف مدیریت 7 طرح فولادی و تداوم واردات 7میلیارد دلاری

شنیده ها حاکی از آن است که پیش بینی هزینه تکمیل 7 طرح فولادی از رقم 3 هزار میلیارد تومان اولیه به 5 هزار میلیارد تومان در شرایط فعلی رسیده و احتمال افزایش آن نیز وجود دارد. علاوه برآن، تداوم واردات 7 میلیارد دلاری فولاد و عدم النفع درآمد و اشتغال طرح ها، نتیجه تاخیر در تکمیل طرح هاست...
بولتن نیوز: ضعف مدیریت و تاخیر در تکمیل 7 طرح فولادی استانی، علاوه بر رشد هزینه های تکمیل این طرح ها و عدم اشتغال زایی جوانان، موجب عدم النفع درآمد و سود فعالیت این طرح ها در سال های تاخیر و تداوم  واردات سالانه 7 تا 9 میلیارد دلاری شده است...

در شرایطی که مسوولان نظام بر ضرورت استفاده درست از منابع مالی کشور تاکید دارند ودر سال حمایت از تولید ملی وکار و سرمایه ایرانی، بر رشد ظرفیت های تولیدی و اشتغال زایی برای جوانان بیکار تاکید شده است، هر گونه تاخیر در طرح های تولیدی و صنعتی کشور، هم اشتغال زایی جوانان را به تاخیر می اندازد و هم هزینه های تولید برای تکمیل آنها را افزایش می دهد.



به عبارت دیگر، به هدر رفتن منابع، تنها در اختلاس و سوء استفاده مالی خلاصه نمی شود بلکه هر نوع رکود، توقف،تاخیر، سوء مدیریت و سیاستی که باعث شود هزینه های تولید ملی بالا برود و منابع بیشتری از بیت المال و بودجه کشور برای انجام  کارهای عمرانی اختصاص یابد، عملا به معنای به هدر رفتن هزینه فرصت، رشد هزینه های مالی طرح ها و از دست رفتن زمان است.
براین اساس، تاخیر در طرح های عمرانی و طرح های تکمیل نشده مانند 7 طرح فولادی استانی کشور، علاوه بر این که باید هزینه های بیشتری برای تکمیل آن صرف کنیم بلکه هزینه فرصت از دست رفته از بابت تولید فولاد، اشتغال جوانان و سودآوری و درآمدزایی کارخانه را از دست داده ایم.
به عبارت دیگر، اگر فرض کنیم طبق پیش بینی اولیه قرار بوده این طرح ها با 2 یا 3 هزار میلیارد تومان به اتمام می رسد، به خاطر تاخیر چند ساله و به خصوص تاخیرهای زیاد سال 1390 که از برنامه پیش بینی خیلی عقب است، حالا باید 5 هزار میلیارد تومان صرف کل طرح ها کنیم.

علاوه بر هزینه های رشد یافته تکمیل پروژه، تحمیل هزینه به بیت المال، عدم اشتغال جوانانی که می توانستند حالا در این طرح ها کار کنند، و هزینه فرصت از دست رفته وعدم النفع سود و درآمد حاصل از فعالیت هر طرح فولادی، باید میزان واردات فولاد به کشور و تحمیل هزینه در شرایط رشد نرخ ارز و... را نیز در نظر گرفت.

براساس آمار اعلام شده از گمرکات کشور، تا تاریخ 29 اسفندماه 90 به میزان 7 میلیارد و 642 میلیون و 241 هزار دلار واردات انواع فولاد داشته ایم که شامل شمش ساختمانی، تیرآهن، میلگرد، ورق، ضایعات، فروآلیاژ و.... بوده است که شمش ساختمانی به تنهایی  2 میلیارد و 417 میلیون دلار و کل محصولات ساختمانی 4 میلیارد و 444 میلیون دلار بوده است. در سال 89 و 90 نیز کل واردات فولادی بیش از 9 میلیارد دلار بوده است.
در چنین شرایطی که سالانه 7 تا 9 میلیارد دلار واردات فولاد داریم، شایسته است که نسبت به تکمیل طرح های فولادی اقدام شود، تا از واردات بیشتر جلوگیری شود.



7 طرح فولادی استانی شامل میانه، چهارمحال و بختیاری، قائنات، شادگان، نی ریز، بافت و سبزوار بین 28 تا 45 درصد از برنامه سال 90 خود عقب افتادگی دارند و در حالی که تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اند و عقب افتادگی آنها حداکثر 12 درصد بوده، اما در سال 90 عقب افتادگی طرح های فولادی زیاد شده است.
نگاهی به میزان عقب افتادگی در پیشرفت فیزیکی طرح های توسعه استانی فولادسازی ها، نشان می دهد که بیشترین تاخیرها و عدم پیشرفت های این طرح های فولادی، مربوط به عملکرد ضعیف سال 1390 بوده است.
آخرین گزارش ها و آمارها از مقایسه برنامه پیشرفت واقعی طرح های توسعه فولاد نشان می دهد که 7 طرح فولادی استانی شامل میانه، چهارمحال و بختیاری، قائنات، شادگان، نی ریز، بافت و سبزوار بین 28 تا 45 درصد از برنامه سال 90 خود عقب افتادگی دارند و در حالی که تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اند و عقب افتادگی آنها حداکثر 12 درصد بوده، اما در سال 90 عقب افتادگی طرح های فولادی زیاد شده است.




در حالی که قرار بوده در سال 89 و 90 پنج طرح فولادی به بهره برداری برسند، اما تاخیرهای سال 90، عملا مشکلات را چند برابر کرده و اگر با این سرعت، به پیش بروند، علاوه برچند برابر شدن هزینه ها و عدم النفع تاخیر در تولید، توجیه اقتصادی طرح ها را کاهش خواهد داد...

این تاخیرها در کنار رشد هزینه های تولید و نرخ ارز و مشکلات دیگر، باعث شده که هزینه ها و منابع سرمایه گذاری لازم برای تکمیل این طرح ها سه برابر شود و طرح هایی که در ابتدا می توانستیم با  هزینه کمتری به بهره برداری برسانیم، اکنون به  دو یا سه برابر رقم اولیه رسیده است و نیاز به سرمایه گذاری افزایش یافته و هر چه تاخیرها ادامه یابد نه تنها هزینه بیشتری برای تکمیل آنها باید هزینه کنیم بلکه توجیه اقتصادی طرح ها را نیز کاهش خواهد داد.

کارشناسان فولادی معتقدند که هر چه تاخیرها بیشتر شود، هزینه سرمایه گذاری بیشتر خواهد شد و هم از نظر سرمایه مورد نیاز، هزینه های بیشتری را تحمیل می کند و طرح ها را از توجیه اقتصادی خارج می کند و هم از نظر تکنولوژی و ماشین آلات و... باعث عقب افتادگی طرح ها می شود.
 ضمن این که خواب سرمایه های به کار گرفته شده و هزینه واردات فولاد مورد نیاز کشور و... را افزایش می دهد.
نتیجه این ضعف در مدیریت، هزاران میلیارد تومان به صنعت کشور و بیت المال تحمیل می کند ضمن این که هزینه های معاملاتی و فرصت بسیاری را نیز تحمیل خواهد کرد که اگرچه ظاهرا روی کاغذ مشخص نیست اما اگر در نظر بگیریم که چقدر عدم النفع این تاخیرها را داریم و چقدر باید برای واردات فولاد و خسارت تاخیر طرح ها و عدم النفع تولید و اشتغال طرح ها در سال های تاخیر، در نظر بگیریم، در آن صورت مشخص خواهد شد که خسارت ها و عدم النفع تاخیرها بسیار زیاد است.

نیروهای بسیاری می توانند در این صنایع کار کنند و در سال تولید ملی و دهه آینده که دهه تحقق شعارهای اقتصادی کشور نام گرفته است، می توانیم با راه اندازی این طرح های استراتژیک فولادی، از تولیدات و صنعت کشور حمایت کنیم

در حال حاضر که مدیریت سازمان ایمیدرو تغییر کرده، از مدیریت جدید انتظار می رود که با ارزیابی عملکرد طرح های فولادی، نسبت به رفع نارسایی ها و ضعف های مدیریتی موجود، اقدام کنند.
بررسی آماری طرح های فولادی استانی نشان می دهد که میزان عقب ماندگی سال 90 این طرح ها به تنهایی رقم قابل توجهی است و باید بررسی شود که این تاخیرها که بین 27 تا 45 درصد کل برنامه پیشرفت فیزیکی این طرح ها بوده، به خاطر چه مسائلی در سال 90 تاخیرها را به شدت افزایش داده است.
در حالی که برنامه پیشرفت این طرح ها در سال 90 بین 32 تا 50 درصد پیش بینی شده بود اما عملا بین 3 تا 6 درصد در سال 90 تحقق یافته اند و در نتیجه 27 تا 45 درصد از برنامه سال 90 خود تاخیر داشته اند. به عبارت دیگر، ضعف سال 90 به تنهایی هزینه های زیادی را در شرایط رشد نرخ ارز و هزینه های تولید و... روی دست ایمیدرو گذاشته است.

طبق برنامه ای که در ابتدای شروع طرح ها پیش بینی شده بود، قرار بوده که فولاد میانه در سال 1390 حدود 91.1 درصد پیشرفت داشته باشد، این در حالیست که پیشرفت آن در آخر سال 90 حدود 43.41 درصد برآورد شده است و 47 درصد از برنامه اولیه عقب است. از آن جا که برنامه پیش بینی شده برای سال 90 این طرح حدود 50.43 درصد پیش بینی شده، به این معناست که تا سال 89 پیشرفت خوبی داشته و تاخیر عمده این طرح مربوط به سال 90 است و از آن جا که تنها 5.34 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب افتادگی 45 درصدی در سال 90 است و به عبارت دقیق تر، کل تاخیر این طرح مربوط به کم کاری سال 90 بوده است و از 47 درصد عقب ماندگی 45 درصد مربوط به سال 90 بوده است. یعنی تا سال 89 به طور نسبی رشد خوبی داشته اند اما در سال 90 تاخیرها رشد کرده است.

در طرح فولاد چهارمحال و بختیاری نیز، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 94.07 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 50.31 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 43 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 38.31 درصد بوده، و عملا 6.17 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی32 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 43 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 32 درصد مربوط به سال 90 است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است.

همچنین در طرح فولاد قائنات، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 83.61 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 49.94 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 33 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 38.53  درصد بوده، و عملا 6.11 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 32 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 33 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 32 درصد مربوط به سال 90 است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است
در طرح فولاد شادگان نیز، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 94.9 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 47.39 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 47 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 39.47  درصد بوده، و عملا 4.55 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 35 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 47 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 35 درصد مربوط به سال 90  و 12 درصد مربوط به سال های قبل است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است

همچنین در طرح فولاد نی ریز، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 90.92 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 41.2 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 49 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 44.29 درصد بوده، و عملا 2.73 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 41 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 49 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 41 درصد مربوط به سال 90  و 8 درصد مربوط به سال های قبل است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است

در طرح فولاد بافت، نیز، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 71.68 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 32.44 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 39 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 32  درصد بوده، و عملا 4.55 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 27 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 39 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 27 درصد مربوط به سال 90  و 12 درصد مربوط به سال های قبل است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است
همچنین در طرح فولاد سبزوار، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 70 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 29.52 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 40 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 30.64  درصد بوده، و عملا 2.42 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 28 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 40 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 28 درصد مربوط به سال 90  و 12 درصد مربوط به سال های قبل است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است

افزایش هزینه تولید و سرمایه گذاری طرح های فولادی به خاطر تاخیرهای بعد از سال 89

در حالی که قرار بوده در سال 89 پنج طرح فولادی به بهره برداری برسند، اما تاخیرهای سال 90، عملا مشکلات را چند برابر کرده و اگر با این سرعت، به پیش بروند، علاوه برچند برابر شدن هزینه ها و عدم النفع تاخیر در تولید، توجیه اقتصادی طرح ها را کاهش خواهد داد...

طبق برنامه اولیه، قرار بوده که در سال 89 همه طرح های تولید فولاد به بهره برداری برسند اما به خاطر برخی تاخیرها و برنامه ریزی جدید، در سال 90 قرار شد که 5  طرح از طرح های فولاد استانی به بهره برداری برسند.
به بهانه عدم تزریق منابع مالی و .... تاخیر در این طرح ها پذیرفته شده و قرار شد که  به جای سال 89 در سال 90 این واحدها به بهره برداری برسند. این در حالیست که در بسیاری از موارد، تجهیزات لازم وارد کشور شده ولی نصب نشده اند . در نتیجه خواب این سرمایه ها نیز بر عدم النفع سرمایه گذاری ها و تاخیرها اضافه کرده است.
در سال جاری نیز ارقام کلانی برای بودجه طرح ها تخصیص داده شده که به دلیل سوء مدیریت، پیشرفت مناسبی ملاحظه نمی شود.
برخی کارشناسان معتقدند که با این رویه پیشرفت کار،  حدود 10 تا 20 سال طول می کشد که این طرح ها به تولید برسند و برخی کارشناسان معتقدند که در صورتی که این تاخیرها ادامه یابد، دیگر توجیه اقتصادی نخواهند داشت و خروج آنها از توجیه اقتصادی، به زیان کشور و منافع ملی خواهد بود.
در سال تولیدملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، که نیاز به تامین مواد اولیه مانند فولاد داریم تا صنایع و کارگاه های کشور با استفاده از مواد اولیه و واسطه ای تولید داخل، به رشد ارزش افزوده و اشتغال زایی برسند، لازم است که این طرح ها به سرعت به بهره برداری برسند تا نیاز کشور تامین شود و در آینده بازار جهانی و کشورهای خاورمیانه و آسیا نیز سهم قابل توجهی برای فولاد ایران شاهد باشیم وجایگاه ایران را در فولادسازی منطقه ارتقا دهیم. باید توجه داشت که بدون این صنعت استراتژیک در سایر زمینه های صنعتی، نیز با مشکلات مواجه خواهیم بود. براین اساس، تقویت مدیریت فولادسازی ها به معنای حمایت از تولید در سطح کلان کشور است.
تاخیر زمانی اجرای طرح ها از سال گذشته تاکنون  و افزایش هزینه تولید به علت تورم و افزایش نرخ تسعیر ارز، مشکلات مدیریتی طرح ها و... رقم سرمایه گذاری مورد نیاز را افزایش داده و درخواست افزایش سرمایه مورد نیاز طرح ها نیز به سازمان ایمیدرو داده شده است. اما لازم است که علاوه بر تامین بودجه مورد نیاز، ضعف ها و نارسایی ها نیز بررسی شود و دلایل تاخیر طرح ها مشخص شود و موانع برطرف شود.

گفته می شود که  مدیران اجرایی طرح های شرکت ملی فولاد ایران از جمله معاونت برنامه ریزی و توسعه و همچنین مدیریت طرح و توسعه، قبل از این سمت ها سابقه اجرایی و مدیریتی نداشته اند و در حال حاضر در حال کارآموزی می باشند.
این درحالیست که در دوره های قبل و با وجود مشکلات مشابه، طرح ها در حال پیشرفت بوده اند.
امید می رود که مدیریت جدید سازمان  ایمیدرو نسبت به جلوگیری از هدر رفت بیت المال و سرمایه گذاری ها و هزینه های صرف شده در پروژه های فولادی، در جهت اصلاح روند مدیریت طرح ها و جایگزینی  افراد دارای صلاحیت نسبت به تسریع در روند اجرای طرح های توسعه گام برداشته و زمینه های اشتغال افراد جویای کار متخصص در کشور را فراهم نمایند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
داود
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۶
0
1
سلام
نمی دانم مطلب ارسالی منتشر میگردد یا نه، اما چون چند وقتی است سایت شما را سر میزنم و با وجود اینکه احساس میکنم مطالب نوشتاری شما سمت وسوی مجزایی دارد اما حیف است یاداشت نکنم:
اگر یادتان باشد، چند ماه پیش و پس از موضوع احساسی 3000 میلیارد تومان، شدید ترین حملات رسانه ای برای فولاد ساز تبریزی از طریق سایتها منتشتر و باز انتشار میگردید که نمی دانم سایت وزین شما، درآن بلبشو بازار اتهام شراکت داشت یا نه، اما! با توجه به نوشتار امروز شما، جا دارد حتی اگر نقشی نداشت، در دفاع از حق و انصاف که وظیفه ذاتی همه ماست، پیش قدم گردیده وبا تحقیق جامع از اتهامات وارده به آن بنده خدا که اینک زیر، چراغ یاس وناامیدی ناشی از تحقیرجاهل و عناد کاذب آنها کورکورانه و آهسته، آهسته! قدم در وادی نیستی گذاشته است، یادی کرده باشیم تا شاید موجبی باشیم برای عبرت و حفظ عزت و کرامت آنهایی که بعنوان سربازان سنگر تولید میهن اسلامی از آبروی خود هم گذشتند.
مختصراً اشاره میکنم که گناه آن سرباز، بدهکار بودن به سیستم بانکی بود که به یقین دو سوم از مبلغ بدهی ناشی از اصطلاح "حال کردن بدهی" هدیه! بانکها به صنعت میهن اسلامی وناشی از معاملات یوزانس (تنها راه مانده برای صنعت گر) بوده است که موضوع از حوصله این یاداشت خارج است اما دلایل متقن ومشابه در صنعت به وفور بوده و متاسفانه ادامه نیز دارد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین