7 طرح فولادی استانی شامل میانه، چهارمحال و بختیاری، قائنات، شادگان، نی ریز، بافت و سبزوار بین 28 تا 45 درصد از برنامه سال 90 خود عقب افتادگی دارند و در حالی که تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اند و عقب افتادگی آنها حداکثر 12 درصد بوده، اما در سال 90 عقب افتادگی طرح های فولادی زیاد شده است.
بولتن نیوز: نگاهی به میزان عقب افتادگی در پیشرفت فیزیکی طرح های توسعه استانی فولادسازی ها، نشان می دهد که بیشترین تاخیرها و عدم پیشرفت های این طرح های فولادی، مربوط به عملکرد ضعیف سال 1390 بوده است.
آخرین گزارش ها و آمارها از مقایسه برنامه پیشرفت واقعی طرح های توسعه فولاد نشان می دهد که 7 طرح فولادی استانی شامل میانه، چهارمحال و بختیاری، قائنات، شادگان، نی ریز، بافت و سبزوار بین 28 تا 45 درصد از برنامه سال 90 خود عقب افتادگی دارند و در حالی که تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اند و عقب افتادگی آنها حداکثر 12 درصد بوده، اما در سال 90 عقب افتادگی طرح های فولادی زیاد شده است.
در حالی که قرار بوده در سال 89 و 90 پنج طرح فولادی به بهره برداری برسند، اما تاخیرهای سال 90، عملا مشکلات را چند برابر کرده و اگر با این سرعت، به پیش بروند، علاوه برچند برابر شدن هزینه ها و عدم النفع تاخیر در تولید، توجیه اقتصادی طرح ها را کاهش خواهد داد...
این تاخیرها در کنار رشد هزینه های تولید و نرخ ارز و مشکلات دیگر، باعث شده که هزینه ها و منابع سرمایه گذاری لازم برای تکمیل این طرح ها سه برابر شود و طرح هایی که در ابتدا می توانستیم با هزینه کمتری به بهره برداری برسانیم، اکنون به دو یا سه برابر رقم اولیه رسیده است و نیاز به سرمایه گذاری افزایش یافته و هر چه تاخیرها ادامه یابد نه تنها هزینه بیشتری برای تکمیل آنها باید هزینه کنیم بلکه توجیه اقتصادی طرح ها را نیز کاهش خواهد داد.
کارشناسان فولادی معتقدند که هر چه تاخیرها بیشتر شود، هزینه سرمایه گذاری بیشتر خواهد شد و هم از نظر سرمایه مورد نیاز، هزینه های بیشتری را تحمیل می کند و طرح ها را از توجیه اقتصادی خارج می کند و هم از نظر تکنولوژی و ماشین آلات و... باعث عقب افتادگی طرح ها می شود.
ضمن این که خواب سرمایه های به کار گرفته شده و هزینه واردات فولاد مورد نیاز کشور و... را افزایش می دهد.
نتیجه این ضعف در مدیریت، هزاران میلیارد تومان به صنعت کشور و بیت المال تحمیل می کند ضمن این که هزینه های معاملاتی و فرصت بسیاری را نیز تحمیل خواهد کرد که اگرچه ظاهرا روی کاغذ مشخص نیست اما اگر در نظر بگیریم که چقدر عدم النفع این تاخیرها را داریم و چقدر باید برای واردات فولاد و خسارت تاخیر طرح ها و عدم النفع تولید و اشتغال طرح ها در سال های تاخیر، در نظر بگیریم، در آن صورت مشخص خواهد شد که خسارت ها و عدم النفع تاخیرها بسیار زیاد است.
نیروهای بسیاری می توانند در این صنایع کار کنند و در سال تولید ملی و دهه آینده که دهه تحقق شعارهای اقتصادی کشور نام گرفته است، می توانیم با راه اندازی این طرح های استراتژیک فولادی، از تولیدات و صنعت کشور حمایت کنیم
در حال حاضر که مدیریت سازمان ایمیدرو تغییر کرده، از مدیریت جدید انتظار می رود که با ارزیابی عملکرد طرح های فولادی، نسبت به رفع نارسایی ها و ضعف های مدیریتی موجود، اقدام کنند.
بررسی آماری طرح های فولادی استانی نشان می دهد که میزان عقب ماندگی سال 90 این طرح ها به تنهایی رقم قابل توجهی است و باید بررسی شود که این تاخیرها که بین 27 تا 45 درصد کل برنامه پیشرفت فیزیکی این طرح ها بوده، به خاطر چه مسائلی در سال 90 تاخیرها را به شدت افزایش داده است.
در حالی که برنامه پیشرفت این طرح ها در سال 90 بین 32 تا 50 درصد پیش بینی شده بود اما عملا بین 3 تا 6 درصد در سال 90 تحقق یافته اند و در نتیجه 27 تا 45 درصد از برنامه سال 90 خود تاخیر داشته اند. به عبارت دیگر، ضعف سال 90 به تنهایی هزینه های زیادی را در شرایط رشد نرخ ارز و هزینه های تولید و... روی دست ایمیدرو گذاشته است.
طبق برنامه ای که در ابتدای شروع طرح ها پیش بینی شده بود، قرار بوده که فولاد میانه در سال 1390 حدود 91.1 درصد پیشرفت داشته باشد، این در حالیست که پیشرفت آن در آخر سال 90 حدود 43.41 درصد برآورد شده است و 47 درصد از برنامه اولیه عقب است. از آن جا که برنامه پیش بینی شده برای سال 90 این طرح حدود 50.43 درصد پیش بینی شده، به این معناست که تا سال 89 پیشرفت خوبی داشته و تاخیر عمده این طرح مربوط به سال 90 است و از آن جا که تنها 5.34 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب افتادگی 45 درصدی در سال 90 است و به عبارت دقیق تر، کل تاخیر این طرح مربوط به کم کاری سال 90 بوده است و از 47 درصد عقب ماندگی 45 درصد مربوط به سال 90 بوده است. یعنی تا سال 89 به طور نسبی رشد خوبی داشته اند اما در سال 90 تاخیرها رشد کرده است.
در طرح فولاد چهارمحال و بختیاری نیز، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 94.07 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 50.31 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 43 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 38.31 درصد بوده، و عملا 6.17 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی32 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 43 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 32 درصد مربوط به سال 90 است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است.
همچنین در طرح فولاد قائنات، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 83.61 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 49.94 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 33 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 38.53 درصد بوده، و عملا 6.11 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 32 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 33 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 32 درصد مربوط به سال 90 است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است
در طرح فولاد شادگان نیز، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 94.9 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 47.39 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 47 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 39.47 درصد بوده، و عملا 4.55 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 35 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 47 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 35 درصد مربوط به سال 90 و 12 درصد مربوط به سال های قبل است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است
همچنین در طرح فولاد نی ریز، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 90.92 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 41.2 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 49 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 44.29 درصد بوده، و عملا 2.73 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 41 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 49 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 41 درصد مربوط به سال 90 و 8 درصد مربوط به سال های قبل است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است
در طرح فولاد بافت، نیز، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 71.68 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 32.44 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 39 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 32 درصد بوده، و عملا 4.55 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 27 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 39 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 27 درصد مربوط به سال 90 و 12 درصد مربوط به سال های قبل است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است
همچنین در طرح فولاد سبزوار، قرار بوده که تا سال 90 پیشرفت طرح معادل 70 درصد باشد اما برآوردها نشان می دهد که 29.52 درصد پیشرفت عملی از ابتدای طرح داشته است و حدود 40 درصد عقب ماندگی کلی از ابتدای طرح تاکنون دارد. از آن جا که برنامه سال 90 این طرح معادل 30.64 درصد بوده، و عملا 2.42 درصد پیشرفت در سال 90 داشته به معنای عقب ماندگی 28 درصدی در سال 90 است. به عبارت دیگر، از 40 درصد عقب ماندگی کلی طرح، 28 درصد مربوط به سال 90 و 12 درصد مربوط به سال های قبل است و نتیجه می گیریم تا سال 89 پیشرفت نسبی خوبی داشته اما در سال 90 عقب ماندگی بیشتر شده است
افزایش هزینه تولید و سرمایه گذاری طرح های فولادی به خاطر تاخیرهای بعد از سال 89در حالی که قرار بوده در سال 89 پنج طرح فولادی به بهره برداری برسند، اما تاخیرهای سال 90، عملا مشکلات را چند برابر کرده و اگر با این سرعت، به پیش بروند، علاوه برچند برابر شدن هزینه ها و عدم النفع تاخیر در تولید، توجیه اقتصادی طرح ها را کاهش خواهد داد...
طبق برنامه اولیه، قرار بوده که در سال 89 همه طرح های تولید فولاد به بهره برداری برسند اما به خاطر برخی تاخیرها و برنامه ریزی جدید، در سال 90 قرار شد که 5 طرح از طرح های فولاد استانی به بهره برداری برسند.
به بهانه عدم تزریق منابع مالی و .... تاخیر در این طرح ها پذیرفته شده و قرار شد که به جای سال 89 در سال 90 این واحدها به بهره برداری برسند. این در حالیست که در بسیاری از موارد، تجهیزات لازم وارد کشور شده ولی نصب نشده اند . در نتیجه خواب این سرمایه ها نیز بر عدم النفع سرمایه گذاری ها و تاخیرها اضافه کرده است.
در سال جاری نیز ارقام کلانی برای بودجه طرح ها تخصیص داده شده که به دلیل سوء مدیریت، پیشرفت مناسبی ملاحظه نمی شود.
برخی کارشناسان معتقدند که با این رویه پیشرفت کار، حدود 10 تا 20 سال طول می کشد که این طرح ها به تولید برسند و برخی کارشناسان معتقدند که در صورتی که این تاخیرها ادامه یابد، دیگر توجیه اقتصادی نخواهند داشت و خروج آنها از توجیه اقتصادی، به زیان کشور و منافع ملی خواهد بود.
در سال تولیدملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، که نیاز به تامین مواد
اولیه مانند فولاد داریم تا صنایع و کارگاه های کشور با استفاده از مواد
اولیه و واسطه ای تولید داخل، به رشد ارزش افزوده و اشتغال زایی برسند،
لازم است که این طرح ها به سرعت به بهره برداری برسند تا نیاز کشور تامین
شود و در آینده بازار جهانی و کشورهای خاورمیانه و آسیا نیز سهم قابل توجهی
برای فولاد ایران شاهد باشیم وجایگاه ایران را در فولادسازی منطقه ارتقا
دهیم. باید توجه داشت که بدون این صنعت استراتژیک در سایر زمینه های صنعتی،
نیز با مشکلات مواجه خواهیم بود. براین اساس، تقویت مدیریت فولادسازی ها
به معنای حمایت از تولید در سطح کلان کشور است.
تاخیر زمانی اجرای طرح ها از سال گذشته تاکنون و افزایش هزینه تولید به علت تورم و افزایش نرخ تسعیر ارز، مشکلات مدیریتی طرح ها و... رقم سرمایه گذاری مورد نیاز را افزایش داده و درخواست افزایش سرمایه مورد نیاز طرح ها نیز به سازمان ایمیدرو داده شده است. اما لازم است که علاوه بر تامین بودجه مورد نیاز، ضعف ها و نارسایی ها نیز بررسی شود و دلایل تاخیر طرح ها مشخص شود و موانع برطرف شود.
گفته می شود که مدیران اجرایی طرح های شرکت ملی فولاد ایران از جمله معاونت برنامه ریزی و توسعه و همچنین مدیریت طرح و توسعه، قبل از این سمت ها سابقه اجرایی و مدیریتی نداشته اند و در حال حاضر در حال کارآموزی می باشند.
این درحالیست که در دوره های قبل و با وجود مشکلات مشابه، طرح ها در حال پیشرفت بوده اند.
امید می رود که مدیریت جدید سازمان ایمیدرو نسبت به جلوگیری از هدر رفت بیت المال و سرمایه گذاری ها و هزینه های صرف شده در پروژه های فولادی، در جهت اصلاح روند مدیریت طرح ها و جایگزینی افراد دارای صلاحیت نسبت به تسریع در روند اجرای طرح های توسعه گام برداشته و زمینه های اشتغال افراد جویای کار متخصص در کشور را فراهم نمایند.