گروه سیاسی: در روزهایی که مردم ایران با بحرانهای معیشتی، تورم افسارگسیخته، کاهش قدرت خرید و فشارهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، برخی چهرههای سیاسی بهجای ارائه راهحل، نسخههای عجیبی برای آینده کشور میپیچند. بهزاد نبوی، از چهرههای شاخص اصلاحطلب و مشاور رئیس مجلس، اخیراً اظهاراتی را مطرح کرده که بهشدت جنجالی شده است. او صراحتاً میگوید که باید شرایط کشور را بهگونهای مدیریت کرد که تا یک سال دیگر، نظام چارهای جز پذیرش مذاکره با آمریکا نداشته باشد.
به گزارش بولتن نیوز ،این سخنان را میتوان بهوضوح نوعی باجگیری از ملت دانست. معنای ساده این رویکرد آن است که یک جریان سیاسی مشخص، حاضر است معیشت مردم را به گروگان بگیرد، بحرانهای اقتصادی را تشدید کند، نارضایتی عمومی را افزایش دهد و کشور را به آستانه بحران بکشاند، صرفاً برای آنکه حاکمیت را به پای میز مذاکره با دولت ترامپ (یا هر رئیسجمهور بعدی آمریکا) بکشاند. اما این استراتژی چقدر اخلاقی و چقدر به نفع مردم است؟
اقتصاد ایران سالهاست که با مشکلات ساختاری دستبهگریبان است. تحریمهای خارجی، سوءمدیریت داخلی، فساد اقتصادی، و تصمیمات نادرست همگی در شکلگیری وضعیت کنونی نقش داشتهاند. اما راهکار برونرفت از این وضعیت، تشدید بحران نیست. قرار نیست مردم هزینه سیاستهای پشت پرده را بپردازند. اینکه گروهی بخواهند عامدانه بحران را تعمیق کنند تا حاکمیت را به سمتی که مطلوب خودشان است سوق دهند، چیزی جز یک گروگانگیری تمامعیار نیست.
اصلاحطلبان در سالهای اخیر نشان دادهاند که نگاهشان به قدرت، نگاهی ابزاری است. آنها در دوران دولت روحانی، هشت سال تمام، کشور را معطل مذاکرات هستهای نگه داشتند و مدام وعده گشایش اقتصادی از طریق برجام دادند. اما نهتنها این اتفاق رخ نداد، بلکه در عمل، بخش مهمی از ظرفیتهای اقتصادی کشور به دلیل وابستگی افراطی به مذاکرات از بین رفت.
اکنون نیز به نظر میرسد که بخشی از این جریان، پروژهای مشابه را دنبال میکند؛ این بار نه با امید به احیای برجام، بلکه با فشار مضاعف بر کشور برای پذیرش مذاکرهای جدید. این در حالی است که تجربه نشان داده مذاکره تحت فشار، نهتنها دستاوردی برای مردم ندارد، بلکه در نهایت به امتیازدهی یکطرفه و عقبنشینی از مواضع ملی منجر خواهد شد.
نکته جالب توجه آن است که این خط فکری دقیقاً همراستا با رویکرد دولت آمریکا و شخص دونالد ترامپ در دوره قبل است. ترامپ با سیاست «فشار حداکثری» بهدنبال آن بود که اقتصاد ایران را به نقطهای برساند که چارهای جز پذیرش خواستههای واشنگتن باقی نماند. حال، اصلاحطلبان در داخل کشور، بهجای آنکه این فشار را کاهش دهند، خودشان داوطلبانه به بخشی از پروژه تبدیل شدهاند.
اگر این سناریو عملی شود، نتیجه آن چیزی جز افزایش نارضایتی اجتماعی، اعتراضات عمومی، رشد تورم، کاهش ارزش پول ملی و تشدید بحرانهای داخلی نخواهد بود. سیاستگذاران کشور باید هشیار باشند که چنین ترفندهایی، چیزی جز بازی با معیشت مردم و امنیت ملی نیست. مذاکره، اگر هم قرار باشد انجام شود، نباید در فضایی از فشار و بحران شکل بگیرد. ایران باید بر اساس منافع ملی و بدون پذیرش دیکتههای خارجی تصمیمگیری کند، نه تحت فشار داخلی یک جریان خاص که سودای قدرت در سر دارد.
اصلاحطلبان باید پاسخ دهند که چرا همواره حل مشکلات کشور را به خارج از مرزها گره میزنند؟ چرا بهجای تقویت زیرساختهای داخلی و اصلاح ساختارهای اقتصادی، همواره راهکارشان تضعیف کشور برای رسیدن به مذاکره است؟ آیا این همان سیاستی نیست که کشور را سالها معطل برجام نگه داشت و در نهایت، چیزی جز عقبگرد اقتصادی به همراه نداشت؟
مردم ایران مستحق سیاستگذاریهایی هستند که برای بهبود معیشت و اقتصاد کشور تلاش کند، نه آنکه از بحران بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی استفاده نماید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
چریک پیر خرفت برای به زانو درآوردن ملت ایران در پشت صحنه حضوری فعال دارد.
لعنت خداوند بر گروهک اصلاح طلب.
از روشنگری و اطلاع رسانی دوستان بولتن نیوز مشتکریم.
در پناه خداوند کریم ، یا علی مدد.
نمیدانم چرا با یک عده مماشات میشود؟
از بولتن نیوز بعید است که این سال را مطرح میکند. سالهاست که نسخه اصلاح طلبان و اصلاحیون، دستورالعمل های سازمانی و عملکردشان از خارج از مرزها به آنها دیکته میشود