گروه فرهنگی: انتشار خبر اختصاص روز پنجم جشنواره موسیقی فجر به نام "محسن چاوشی" موجی از واکنشها را در پی داشت. اما در میان این واکنشها، بیانیه تند و صریح خود چاوشی، نه تنها این رویداد را تحت الشعاع قرار داد، بلکه پرسشهای مهمی را درباره نقش هنرمند، ارتباط با نهادهای رسمی و مسئولیت اجتماعی به میان کشید.
به گزارش بولتن نیوز، چاوشی در بیانیه کوتاه خود، ضمن ابراز بیاطلاعی از این نامگذاری، نارضایتی قاطع خود را از هرگونه انتساب به این جشنواره اعلام کرده و تاکید کرده است که تمایلی به شنیدن نام خود در "چنین موقعیتها و محافلی" ندارد. این لحن تند و بیپرده، اگرچه بازتابدهنده صراحت و استقلال رای این هنرمند محبوب است، اما در عین حال، نیازمند بررسی و نقد موشکافانه است.
پیش از پرداختن به اصل موضوع، شایسته است به نکات مثبتی که در شخصیت و کارنامه محسن چاوشی وجود دارد اشاره کنیم. ارادت مثالزدنی ایشان به ساحت مقدس امیرالمومنین علی (ع) و اقدامات خیرخواهانه و انساندوستانه او در کمک به آزادی زندانیان بدهکار، همواره مورد تحسین و احترام جامعه بوده است. این بُعد از شخصیت چاوشی نشان میدهد که او هنرمندی است که دغدغههای انسانی و اجتماعی دارد و در مسیر ارزشهای اخلاقی گام برمیدارد.
با این حال، واکنش اخیر چاوشی به جشنواره موسیقی فجر، ابعاد دیگری از رویکرد او را آشکار میسازد که نیازمند تامل است. به نظر میرسد که چاوشی، با نگاهی یکسویه و تقلیلگرایانه، جشنواره موسیقی فجر را صرفاً به عنوان یک رویداد "رسمی" و وابسته به "مسئولین" تلقی کرده و از این رو، هرگونه ارتباط با آن را مغایر با اصول و مواضع خود میداند. در اینجا لازم است چند نکته را به آقای چاوشی یادآوری کنیم:
نخست، جشنواره موسیقی فجر، صرفاً یک رویداد دولتی نیست. این جشنواره، با وجود حمایت نهادهای رسمی، ریشه در دل رویدادهای مهم تاریخی و فرهنگی این سرزمین دارد. جشنواره فجر، نام خود را از فجر انقلاب اسلامی وام گرفته و هدف اصلی آن، گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب و پاسداشت ارزشهای بنیادین آن، یعنی استقلال، آزادی، جمهوریت و حاکمیت اسلام است. این اهداف، فراتر از عملکرد مقطعی مسئولین و دولتها قرار دارند و به هویت و آرمانهای جمعی ملت ایران تعلق دارند.
دوم، جشنواره موسیقی فجر، فرصتی برای بیان دغدغهها و اعتراضات مردمی است. در شرایطی که به درستی از وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم و مشکلات آنان انتقاد دارید، جشنواره موسیقی فجر میتواند بستری برای انعکاس این صداها باشد. شما به عنوان هنرمندی که همواره در آثار خود به مسائل اجتماعی پرداختهاید، میتوانستید با حضور در این جشنواره و ارائه آثار اعتراضی خود، از تریبون رسمی آن برای بیان دردها و خواستههای مردم بهره ببرید.
تصور کنید اگر هنرمندانی چون شما، با درک صحیح از ظرفیتهای جشنواره فجر، به جای قهر و انزوا، در آن حضور فعال داشته باشند، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا این رویداد نمیتواند به سکویی برای بیان انتقادات و مطالبات مردم تبدیل شود؟ آیا نمیتوان از این فرصت برای ترویج فرهنگ اعتراض سازنده و مسئولانه در جامعه بهره برد؟
سوم، انزوا و سکوت، راه حل مشکلات نیست. در شرایطی که جامعه با چالشهای متعدد روبرو است، هنرمندان بیش از هر زمان دیگری نیازمند حضور فعال و موثر در عرصه عمومی هستند. هنرمند نمیتواند و نباید خود را از جامعه و دغدغههای آن جدا بداند. سکوت و انزوا، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت، برای هنرمند آرامش و امنیت به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت، نه تنها به حل مشکلات کمکی نمیکند، بلکه میتواند به انفعال و بیتفاوتی جامعه نیز دامن بزند.
محسن چاوشی، هنرمندی است که به واسطه صداقت، صراحت و دغدغههای اجتماعیاش، جایگاه ویژهای در قلب مردم یافته است. انتظار میرود که این هنرمند محبوب، با بازنگری در رویکرد خود نسبت به جشنواره موسیقی فجر و سایر رویدادهای فرهنگی رسمی، از ظرفیتهای موجود برای بیان دغدغههای مردم و ارتقای سطح فرهنگ و هنر جامعه بهره ببرد.
جشنواره موسیقی فجر، با تمام ضعفها و کاستیهای احتمالی، میتواند به بستری برای تعامل هنرمندان با جامعه و نهادهای رسمی تبدیل شود. به جای تحریم و انزوا، بهتر است هنرمندان با حضور فعال و انتقادی خود، در مسیر اصلاح و بهبود این رویدادها گام بردارند.
در پایان، از محسن چاوشی دعوت میکنیم که بار دیگر در تصمیم خود تجدید نظر کند و با درک صحیح از اهداف و ظرفیتهای جشنواره موسیقی فجر، به جمع هنرمندان شرکتکننده در این رویداد بپیوندد. صدای شما، صدای خاموش بسیاری از مردم است. این صدا را در سکوت محبوس نکنید، بلکه آن را در قالب سرود اعتراض و امید، در جشنواره فجر طنینانداز سازید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com