به گزارش بولتن نیوز به نقل از وطن امروز، علیرضا مرادی: مشهور است که دونالد ترامپ تلاش زیادی کرده خود را شبیه «تئودور روزولت» بیستوششمین رئیسجمهور تاریخ ایالات متحده بداند و میراثش را مانند تدی آمریکاییها قلمداد کند اما همه اینها شاید مربوط به گذشتهای نه چندان دور باشد. ترامپ دمدمیمزاج حالا الگوی جدیدی در تاریخ برای خود پیدا کرده است: ویلیام مک کینلی، رئیسجمهور قرن نوزدهم آمریکا.
طرح بلندپروازانه و عجیب رئیسجمهور آمریکا درباره غزه، توجهات را بار دیگر به راهبرد ترامپیسم در سیاست خارجی ایالات متحده جلب کرده است. سهشنبهشب (4 فوریه) در تالار شرقی کاخ سفید، ترامپ در حال توصیف یک پروژه جدید آمریکایی بود: طرح اشغال، بازسازی و تبدیل غزه به «ریویرای خاورمیانه». طبق این طرح، 2 میلیون فلسطینی ساکن غزه باید به مکان دیگری منتقل شوند.
از پنجم نوامبر 2024 رسانههای آمریکایی نوشتهاند ترامپ آماده است تغییری بزرگ در روند ۸۰ ساله سیاست خارجی آمریکا ایجاد کند. حتی او تاکید کرده دیپلماسی ایالات متحده را زیرورو کند. مالک عمارت مارالاگو به سرعت این تغییر را آغاز کرد. ترامپ وعده داده خلیج مکزیک را با فرمان ریاستجمهوری به «خلیج آمریکا» تغییر نام دهد. همچنین احتمال استفاده از نیروی نظامی برای تصاحب کانال پاناما با طول ۵۱ مایل را به بهانه امنیت ملی و اینکه چین نفوذ مخربی در آنجا دارد، رد نکرد و به این ترتیب با فشار خود موفق شد پاناما را از تمدید توافق راهبردیاش با چین منصرف کند.
رئیسجمهور آمریکا همچنین سعی در تصاحب گرینلند، بزرگترین جزیره جهان با مساحت ۸۳۶ هزار مایل مربع دارد. به این فهرست بلند باید کانادا را هم اضافه کرد؛ همسایهای که ترامپ آن را ایالت پنجاهویکم آمریکا خوانده است و میخواهد با تحت فشار قرار دادن این کشور با اهرم اقتصادی، روند الحاق کانادا به آمریکا را هموار کند.
موفقیتهای برقآسای او در پاناما، کلمبیا، ژاپن و مکزیک، تاجر نیویورکی را تشویق کرد همین ایده را هم در خاورمیانه تست کند و غزه را برای این منظور انتخاب کرد.
ترامپیسم در سیاست خارجی آمریکایی اصولا با راهبردهایی همچون «انزواگرایی» بر اساس دکترین مونروئه یا «استثناگرایی» (Exceptionalism) توصیف شده است اما ترامپ در دوره جدید نشان داده است میخواهد سیاستهای تهاجمی مداخلهجویانه را بیرون از مرزهای آمریکا دنبال کند؛ یا به عبارتی ترکیبی از این ۲ راهبرد را اجرایی کند. بنابراین «اول آمریکا»ی ( American First) دوره دوم ترامپ تا اینجای کار تصویری از یک سیاست کاملا توسعهطلبانه از خود ارائه داده است.
تغییری که چهلوهفتمین رئیسجمهور آمریکا در سیاست خارجی دنبال میکند، بسط «دکترین مونروئه» است و آن را محدود به نیمکره غربی نمیکند. این همان چیزی است که مشاور امنیت ملی ترامپ، مایکل والتز، ماه گذشته از آن به عنوان «دکترین مونروئه ۲» یاد کرد.
200 سال پیش در حالی که قیامها علیه حکومت استعماری اسپانیا در آمریکای لاتین در جریان بود، رهبران ایالات متحده نگران بودند دیگر قدرتهای اروپایی ممکن است خلأ قدرت را پر کنند. برای پیشگیری از چنین وضعیتی، جیمز مونروئه، ایدهای را مطرح کرد که در آن قدرتهای اروپایی از دخالت در نیمکره غربی منع میشدند. او اعلام کرد این منطقه برای قدرتهای استعماری ممنوع خواهد بود و به قدرتهای اروپایی هشدار داد: «ما هرگونه تلاش از سوی آنها برای گسترش نظام خود به هر بخش از این نیمکره را به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت خود تلقی خواهیم کرد».
با افزایش قدرت ایالات متحده در نظام بینالملل وقت، دولتهای متوالی آمریکا این دکترین را نه تنها به عنوان یک سپر، بلکه به عنوان شمشیر نیز به کار گرفتند. سال ۱۸۴۵ «جیمز. کی. پولک» تگزاس را به خاک ایالات متحده ضمیمه کرد. سال بعد، او از این دکترین برای توجیه جنگ با مکزیک استفاده کرد؛ جنگی که در نتیجه آن، کالیفرنیا به ایالات متحده پیوست. سال ۱۸۶۷ اندرو جانسون با استناد به این دکترین، آلاسکا را از روسیه خریداری کرد.
در فضای سیاسی واشنگتن، اقدامات رئیسجمهور جدید آمریکا به عنوان «توسعهطلبی قرن نوزدهمی» دونالد ترامپ توصیف شده است و «دیوید سینجر» ستوننویس مشهور نیویورکتایمز در واکنش به این تمایلات رئیسجمهور آمریکا مینویسد: مردی که میتواند در یک لحظه از مشکلات لولهکشی آمریکا به ضرورت احیای روحیه قلمروطلبی ویلیام مککینلی (رئیسجمهور آمریکا از ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱) برسد.
ترامپ به صراحت درباره دوران مورد علاقهاش صحبت کرده است: دوران «عصر طلایی» آمریکا در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، زمانی که ویلیام مککینلی رئیسجمهور بود. آن دوران 2 ویژگی اصلی داشت؛ تعرفههای تجاری سنگین برای حفاظت از شرکتهای آمریکایی و ترویج صنعتیسازی و گسترش قلمرو آمریکا. در دوران مککینلی واشنگتن تعدادی از سرزمینهای جدید را به دست آورد؛ از جمله پورتوریکو، گوام، فیلیپین و هاوایی.
با توجه به خلق و خوی ترامپ و سبک تصمیمگیری دمدمیاش، نسبت دادن سخنان او به یک استراتژی کلان، کار دشواری است اما یک چیز روشن است: منطق حوزههای نفوذ، در مرکز رویکرد او نسبت به نظم جهانی قرار خواهد داشت.
این مساله بخشی از تمایل دیرینه او برای عقبنشینی از جهانیگرایی، چندجانبهگرایی، اتحادهای پیچیده و جنگهای بیپایان در کشورهای دوردست است. در حقیقت، او احتمالا با سخن معروف وزیر خارجه وقت، جان کوئینسی آدامز در سال ۱۸۲۱ موافق خواهد بود: «آمریکا به دنبال هیولاها در آن سوی مرزها نمیرود تا آنها را نابود کند».
اندیشکده کارنگی مینویسد: ترامپ به دنبال خروج ایالات متحده از جهانیگرایی است اما اصرار دارد این کشور بر همسایگان خود سلطه داشته باشد تا از بیثباتی نیمکره غربی و نفوذ رقبای ژئوپلیتیک، بویژه چین، جلوگیری کند. چین از سال ۲۰۱۰ نفوذ خود را در آمریکای لاتین افزایش داده، حضور دیپلماتیک و تجاری خود را تقویت کرده و در پروژههای زیربنایی عظیم سرمایهگذاری کرده است. در مقابل، ایالات متحده برای مدتها این منطقه را در اولویت پایینتری قرار داده و سیاست «بیتوجهی نسبتا دوستانه» را در پیش گرفته است.
در ماه مه ۲۰۲۴ «هال برندز» تاریخدان پیشبینی کرد دوره دوم ترامپیسم احتمالا با یک دکترین مونروئی احیاشده همراه خواهد بود. او نوشت که واشنگتن احتمالا از اتحادهای دیرینه خود در اروپا و آسیا فاصله خواهد گرفت و در عوض بر تشدید و شاید سختگیرانهتر کردن تلاشها برای حفظ نفوذ آمریکا در دنیای جدید و جلوگیری از نفوذ رقبا در این منطقه تمرکز خواهد کرد اما احیای صریح دکترین مداخلهگرایانه مونروئه میتواند پیامدهای عمیقا منفی داشته باشد. فراتر از تحریک ملیگرایی ضدآمریکایی در منطقه، چنین سیاستی به رقبایی چون چین، روسیه و سایر قدرتهای منطقهای مشروعیت میدهد تا حوزههای نفوذ خود را گسترش دهند.
احیای دکترین مونروئه توسط ترامپ پیامدهای نگرانکنندهای برای همسایگان چین خواهد داشت. متحدان آمریکا مانند فیلیپین و کشورهای متحد مانند ویتنام که در تلاش برای مقاومت در برابر توسعهطلبی چین هستند، آسیبپذیر خواهند شد. از سوی دیگر، روسیه نیز مدتهاست به دنبال احیای نفوذ خود در «خارج نزدیک» (همسایگان شوروی سابق) از جمله اوکراین و سایر جمهوریهای شوروی پیشین بوده است.
در همین رابطه کریستین ساینس مانیتور هم مینویسد: سوالی که اکنون مطرح است این است که پذیرش دیدگاه «مککینلی ۲» ترامپ درباره نقش آمریکا در جهان نشان میدهد کشورهای دیگر، دیگر نمیتوانند به سابقه همکاری خود با آمریکا، به فرضیه هدفها و ارزشهای مشترک یا حتی به توافقنامههای مکتوب تکیه کنند تا روابط خود را در مسیر درست حفظ کنند.
جهان امروز بسیار متفاوت از زمانی است که رئیسجمهور مککینلی در کاخ سفید بود. امروز جهان از نظر اقتصادی بسیار بیشتر به هم پیوسته است. تولید تقریبا هر چیزی، در هر جایی، نیازمند منابع و اجزایی است که در مرزهای هیچ کشوری، حتی آمریکا یافت نمیشود.
این ممکن است ترامپ را به سمت مصالحه در این هفته در جنگ تعرفهای که به وضوح قرار بود به اقتصاد آمریکا آسیب برساند، سوق داده باشد. در حالی که قدرتهای بزرگی مانند آمریکا و چین هنوز رقابت مستقیم دارند، منابع دیگری از ثروت و قدرت وجود دارند؛ اتحادیه اروپا به عنوان مثال و اقتصادهای در حال ظهور در جنوب جهانی. آنها همچنین گروههای تجاری منطقهای را تشکیل دادهاند که به طور فزایندهای در حال گسترش روابط اقتصادی با یکدیگر هستند.
این امر به نظر نمیرسد بتواند اولویت ترامپ برای اقدام یکجانبه به جای تعامل بینالمللی در بازسازی سیاست خارجی آمریکا را برطرف کند اما در خلأ ناشی از عقبنشینی آمریکا، قدرتهای دیگر ممکن است فرصت را غنیمت شمارند و وارد میدان شوند و شاید هیچکس بیشتر از چین مشتاق نباشد.
طرح خطرناک دونالد ترامپ برای غزه نشان داد رئیسجمهور آمریکا دیدگاه نامنسجمی در سیاست خارجی خاورمیانهایاش دارد و به همین خاطر دستور کار او در غرب آسیا از تناقضهای بنیادین رنج میبرد. چیزی که ترامپ درباره غزه ارائه داد، اثبات کرد او کوچکترین شناختی از منطقه غرب آسیا، موضوع فلسطین و پویاییهای سیاسی - امنیتی در خاورمیانه ندارد. تاجر نیویورکی گویا دوباره به ماهیت بسازبفروشی خود بازگشته است و غزه را هم ریویرای خاورمیانه فرض میکند.
غزه برای دکترین مونروئه یک عملیات خارج از حوزه محسوب میشود و همانطور که ترامپ توصیف کرد، احتمالا شامل اعزام نیروهای آمریکایی به خارج از آن کشور خواهد بود؛ چیزی مشابه آنچه ویلیام مککینلی، قهرمان ترامپ، ۱۲۷ سال پیش در فیلیپین انجام داد، یا آنچه جورج دبلیو بوش کمی بیش از یک قرن بعد در عراق اجرا کرد. هر دوی این اقدامات اکنون به عنوان نمونههایی از استعمارگری آمریکا یا حتی امپریالیسم شناخته میشوند. هر دو مورد به مقاومتهایی انجامید که روسای جمهور بعدی مجبور به سرکوب آنها و پرداخت هزینهای گزاف شدند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com