گروه اقتصادی: اقتصاد ایران در سالهای اخیر با چالشهای متعددی روبرو بوده است که از جمله میتوان به تحریمهای بینالمللی، ناکارآمدی مدیریتی، تورم فزاینده و کاهش قدرت خرید مردم اشاره کرد. اما آنچه در ماههای اخیر بیش از هر چیز توجه تحلیلگران و فعالان اقتصادی را به خود جلب کرده، بحران عمیقی است که در بخش تولید و معیشت کارگران رخ داده است. این بحران نه تنها به کاهش سودآوری شرکتهای تولیدی منجر شده، بلکه زندگی میلیونها کارگر و خانوادههای آنها را به ورطۀ فقر کشانده است.
سود تولید نصف شد: زنگ خطر برای صنایع ایران
به گزارش بولتن نیوز ، معدن و تجارت اخیراً اعلام کرد که سود شرکتهای تولیدی در مقایسه با سال گذشته به نصف کاهش یافته است. این آمار نگرانکننده نشان میدهد که صنایع ایران در حال تجربه یک رکود بیسابقه هستند. یکی از دلایل اصلی این کاهش سود، مشکلات تأمین انرژی است. با وجود اینکه بیش از ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه در دست احداث است، اما صنایع نتوانستهاند از این ظرفیتها استفاده کنند. گاز تزریق شده به نیروگاهها به جای اینکه مستقیماً به تولیدکنندگان برسد، به شبکه اصلی انتقال یافته و در نهایت به دست صنایع نرسیده است.
این موضوع باعث شده است که تولیدکنندگان نه تنها از کمبود انرژی رنج ببرند، بلکه مجبور به پرداخت هزینههای گزاف برق نیز باشند. به عنوان مثال، داود نوده فراهانی، عضو هیئت مدیره تولیدکنندگان لوازم خانگی، از افزایش قبض برق خود از ۱۱۰ میلیون تومان به ۲۵۰ میلیون تومان در ماه خبر داده است. این افزایش هزینهها در حالی رخ داده که سال ۱۴۰۳ به عنوان سال "جهش تولید" نامگذاری شده است. اما به نظر میرسد این جهش بیشتر به سمت افزایش هزینهها و کاهش سودآوری پیش رفته است.
بحران دستمزدها: کارگران در آستانۀ فقر مطلق
در کنار مشکلات تولید، معیشت کارگران نیز به شدت تحت تأثیر تورم و کاهش قدرت خرید قرار گرفته است. علیرضا خرمی، فعال کارگری، اعلام کرده است که اگر امروز حداقل حقوق کارگران ۴۸ میلیون و ۹۲۸ هزار تومان باشد، میتوان ادعا کرد که قدرت خرید دستمزدها در طول ده سال اخیر ثابت مانده است. اما واقعیت این است که دستمزد کارگران به هیچ وجه به این رقم نرسیده و در نتیجه، قدرت خرید آنها سقوطی بیش از ۴۰۰ درصدی را تجربه کرده است.
این کاهش قدرت خرید نه تنها زندگی کارگران را به شدت تحت تأثیر قرار داده، بلکه باعث شده است که بسیاری از آنها نتوانند هزینههای اولیه زندگی مانند خوراک، مسکن و درمان را تأمین کنند. این وضعیت ناگوار، کارگران را به قعر درهی فقر مطلق سوق داده و آنها را بدون هیچ دستاویزی برای ادامه حیات رها کرده است.
کمبود کارگر: تقاضای کار بدون نیروی کار
معاون اشتغال وزیر کار نیز از کمبود کارگر در برخی مشاغل خبر داده است. به گفته وی، در برخی مناطق کشور تقاضای کار از سوی کارفرماها وجود دارد، اما نیروی کار کافی در دسترس نیست. این مشکل به دلیل عدم کفایت دستمزدها و شرایط سخت کاری به وجود آمده است. کارگران ترجیح میدهند به جای کار در مشاغل سخت و کمدرآمد، به مشاغل غیررسمی یا حتی بیکاری روی آورند.
بدیهیست در شرایطی که یک انسان میداند هزینههای سنگینی در طول هر ماه انتظارش را میکشد و حداقل حقوق کارگری هم توانایی برطرف کردن این هزینهها را ندارد به سمت کاری گرایش پیدا میکند که بتواند از آن کار درآمد بیشتری بدست آورد. واقعا چرا کسی که در کار با اسنپ و تبسی میتواند حداقل دو برابر حقوق کارگری بدست آورد باید این درآمد را کنار گذاشته و کارگری کند؟
چرخه معیوب اقتصاد ایران: تولید ضعیف، هزینههای بالا، فقر کارگران
آنچه در حال حاضر در اقتصاد ایران شاهد آن هستیم، یک چرخه معیوب است. کاهش سودآوری تولیدکنندگان باعث شده است که آنها نتوانند هزینههای خود را پوشش دهند، چه برسد به اینکه دستمزدهای مناسبی به کارگران پرداخت کنند. از سوی دیگر، افزایش هزینههای انرژی و سایر نهادههای تولید، فشار بیشتری بر صنایع وارد کرده است. این فشارها در نهایت به کارگران منتقل میشود که با دستمزدهای ناکافی و تورم فزاینده دست و پنجه نرم میکنند.
در چنین شرایطی، انتظار برای "جهش تولید" نه تنها دور از ذهن به نظر میرسد، بلکه میتوان گفت که اقتصاد ایران در حال حرکت به سمت یک بحران عمیقتر است. اگر دولت و مسئولان نتوانند به سرعت راهحلهای مناسبی برای این مشکلات بیابند، شاهد تشدید فقر، بیکاری و نارضایتی اجتماعی خواهیم بود.
راهحلهای پیشرو: از اصلاح نظام انرژی تا افزایش دستمزدها
برای خروج از این چرخه معیوب، نیاز به اقدامات فوری و اساسی است. اولاً، دولت باید نظام تأمین انرژی را اصلاح کند تا صنایع بتوانند به طور مستقیم از نیروگاهها استفاده کنند. ثانیاً، باید سیاستهایی برای کاهش هزینههای تولید و حمایت از تولیدکنندگان داخلی در نظر گرفته شود. ثالثاً، افزایش دستمزدها به سطحی که قدرت خرید کارگران را حفظ کند، یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
در نهایت، بدون توجه به این مسائل و بدون اجرای سیاستهای مؤثر، نمیتوان انتظار داشت که اقتصاد ایران از این بحران خارج شود. جهش تولید نیازمند جهش در سیاستگذاریها و مدیریت منابع است، نه افزایش هزینهها و کاهش دستمزدها.
جمعبندی:
اقتصاد ایران در آستانه یک بحران عمیق قرار دارد. کاهش سود تولید، افزایش هزینهها و سقوط دستمزدها، چرخه معیوبی ایجاد کرده است که به شدت بر زندگی کارگران و تولیدکنندگان تأثیر گذاشته است. اگر دولت و مسئولان نتوانند به سرعت راهحلهای مناسبی برای این مشکلات بیابند، شاهد تشدید فقر، بیکاری و نارضایتی اجتماعی خواهیم بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com