به گزارش بولتن نیوز به نقل از وطن امروز، سیدپویان حسینپور: جنگ روانی و جنگ شناختی، از ابزارهای اصلی استراتژیهای مقابلهای کشورهای مختلف در برابر یکدیگر بویژه در دوران بحرانها و منازعات استراتژیک به شمار میآید و در این میان، پروژههای ناامیدسازی مردم ایران از کارآمدی حکومت جمهوری اسلامی، یکی از مهمترین و پیچیدهترین پروژههایی است که از سوی دولت آمریکا و نهادهای وابسته به آن برای تضعیف پایههای قدرت ایران به کار گرفته میشود.
این پروژه نهتنها به طور مستقیم برای تسلط بر فضای روانی مردم ایران هدفگذاری شده، بلکه در سطح وسیعی در راستای تغییر و تحول در افکار عمومی و برهم زدن انسجام اجتماعی و سیاسی طراحی شده است.
* هدف اصلی ناامیدسازی؛ تضعیف اراده ملی و کاهش حمایت از حکومت
یکی از نخستین اهداف پروژههای ناامیدسازی، تضعیف اعتماد عمومی به کارآمدی و ثبات حکومت است. وقتی مردم نسبت به آینده کشور و توانایی سیستم حکومتی در حل مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ناامید شوند، از حمایت از دولت و نهادهای حکومتی دست میکشند. این امر میتواند زمینهساز افزایش نارضایتیهای اجتماعی، اعتراضات خیابانی و بحرانهای داخلی باشد که در نهایت به فرسایش قدرت حکومت منجر خواهد شد. بنابراین آمریکا و دیگر دشمنان ایران، با استفاده از رسانهها، تبلیغات و ابزارهای تکنولوژیک، در تلاشند تصویر یک دولت ناکارآمد، فاسد و در حال افول را به افکار عمومی ایران منتقل کنند.
* کمپینهای رسانهای علیه موفقیتهای ایران
یکی از رایجترین ابزارهایی که در این پروژه به کار گرفته میشود، کمپینهای رسانهای است که بویژه در سطح جهانی و از طریق رسانههای خارجی انجام میگیرد. رسانههای غربی مانند بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، ایران اینترنشنال و شبکههای اجتماعی وابسته به آنها، نقش حیاتی در ایجاد روایتهای منفی از ایران دارند. این رسانهها معمولاً با تحریف دستاوردها و موفقیتهای کشور، تلاش میکنند تصویری از ناکارآمدی، فساد و ضعف در ایران را به نمایش بگذارند.
به طور مثال، پیشرفتهای هستهای ایران که یکی از بزرگترین دستاوردهای علمی و تکنولوژیک کشور محسوب میشود، به عنوان تهدیدی برای امنیت جهانی به تصویر کشیده میشود. همچنین بسیاری از پروژههای اقتصادی و صنعتی ایران مانند قراردادهای نفتی، پالایشگاهها و دیگر پروژههای زیرساختی، به گونهای نمایش داده میشوند که گویا هیچگونه تأثیری در بهبود وضعیت اقتصادی کشور نداشتهاند.
* پروژههای حقوق بشری و نقض آزادیها
در کنار تحریف دستاوردهای اقتصادی، پروژههای رسانهای در زمینه حقوق بشر و آزادیهای اجتماعی نیز بشدت علیه ایران فعال است. در این زمینه، گزارشهای حقوق بشری که از سوی سازمانهای بینالمللی مانند عفو بینالملل، آمریکا برای آزادی و دیگر نهادهای غربی منتشر میشود، با هدف تخریب تصویر ایران در عرصه جهانی و فشار بر دولت برای تغییر سیاستهای داخلیاش عمل میکند.
این کمپینها بیشتر بر نقض حقوق بشر، سرکوب آزادیهای اجتماعی، محدودیتهای رسانهای و زندانی شدن مخالفان تمرکز دارد. رسانهها و سازمانهای فعال در این زمینه با بزرگنمایی برخی مسائل مانند برخورد با معترضان، فعالیتهای اپوزیسیون و فعالان سیاسی، میخواهند تصویری از ایران بسازند که بر اساس آن مردم در شرایط سخت و سرکوب قرار دارند و هیچگونه آزادی سیاسی یا اجتماعی در کشور وجود ندارد.
* بحرانهای داخلی: از تحریمها تا اعتراضات خیابانی
یکی دیگر از ابعاد اصلی جنگ روانی علیه ایران، بهرهبرداری از بحرانهای داخلی و خارجی است. تحریمهای اقتصادی که در نتیجه سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران اعمال شده، یکی از منابع مهمی است که در این کمپینها به طور مکرر به آن پرداخته میشود.
رسانههای غربی از هر فرصتی استفاده میکنند تا بحرانهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این تحریمها را به عنوان اثبات ناکارآمدی سیستم حکومتی ایران به تصویر بکشند. افزایش بیکاری، تورم، کاهش قدرت خرید مردم و مشکلات اقتصادی در سطح جامعه به طور مداوم توسط رسانههای دشمن برجسته میشود.
علاوه بر این، کمپینهای رسانهای علیه ایران گاهی اوقات از اعتراضات و نارضایتیهای اجتماعی به عنوان ابزاری برای افزایش بحرانها استفاده میکنند. این رسانهها بویژه در مواقع بحرانهای اقتصادی، بیماریهای فراگیر یا اعتراضات عمومی، تلاش میکنند نارضایتیهای اجتماعی را بزرگنمایی کرده و در عین حال، موفقیتهای داخلی در مواجهه با این بحرانها را نادیده بگیرند یا تحریف کنند. به طور مثال، در زمان شیوع بیماری کرونا در حالی که ایران اقدامات قابل توجهی در زمینه تولید واکسن داخلی و مدیریت پاندمی انجام داده بود، رسانههای غربی سعی کردند ضعفهای سیستم بهداشتی کشور را برجسته و بحران را به عنوان ناکارآمدی حکومتی معرفی کنند.
* جنگ شناختی و عملیات سایبری علیه ایران
جنگ شناختی و عملیات سایبری علیه ایران، بویژه در دنیای دیجیتال امروز، از اهمیت ویژهای برخوردار است. دولت آمریکا و سایر کشورها از ابزارهای سایبری و رسانههای دیجیتال برای ایجاد اختلال در ذهنیت عمومی مردم ایران استفاده میکنند. استفاده از رباتها و حسابهای جعلی در شبکههای اجتماعی، برای پخش اطلاعات نادرست، اخبار جعلی و دامن زدن به تنشهای اجتماعی، یکی از روشهای رایج در این جنگ شناختی است. این فعالیتها معمولاً با هدف ایجاد تفرقه در داخل کشور و افزایش احساس بیاعتمادی عمومی به حکومت انجام میشود.
* برای مقابله با جنگ ناامیدسازی باید میدانی از جهاد امیدآفرینی برپا کرد
پروژههای ناامیدسازی مردم ایران از کارآمدی حکومت، بخشی از یک استراتژی پیچیده و چندجانبه است که با هدف تضعیف اقتدار ایران در سطح داخلی و بینالمللی طراحی شده است. تلاش این پروژهها با استفاده از رسانهها، کمپینهای حقوق بشری، بهرهبرداری از بحرانها و فشارهای اقتصادی، ارائه تصویری منفی از ایران به جهان است. از آنجا که جنگ روانی و شناختی ابزارهای مؤثری در تغییر رفتار و افکار عمومی هستند، درک این روشها و مقابله با آنها، برای حفظ انسجام اجتماعی و ملی در ایران امری ضروری است. با این وصف، امیدآفرینی در جامعه امروز ایران، بیش از هر زمان دیگری یک وظیفه جهادی و ضرورتی انکارناپذیر است و در مواجهه با جنگ روانی دشمنان که با هدف القای ناامیدی، تضعیف اعتماد عمومی و ایجاد شکاف در باورهای مردم به طور سیستماتیک طراحی شده، امیدآفرینی به عنوان پادزهری قدرتمند عمل میکند. این امر نه تنها نیازمند تلاش جدی و هدفمند است، بلکه باید در تمام لایههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به شکلی سازمانیافته و پایدار پیگیری شود. البته مسؤولیت امیدآفرینی تنها بر عهده دولت نیست؛ رسانهها، نخبگان، علما، هنرمندان و فعالان اجتماعی همگی در این میدان وظیفهای خطیر بر دوش دارند. تبیین دستاوردهای واقعی، تقویت روحیه جمعی و ارائه راهکارهای عملی برای حل چالشها، از جمله اقداماتی است که میتواند نور امید را در دل مردم زنده نگه دارد. در این مسیر، هر قدم کوچک، نقشی بزرگ در حفظ انسجام ملی و ایستادگی در برابر پروژههای دشمن دارد. امیدآفرینی، جهاد امروز ما است؛ جهادی که پیروزی در آن، تضمینکننده آیندهای روشن برای ایران خواهد بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com