گروه اجتماعی: مردی برای شهادت دادن به دادگاه رفته بود، قاضی از او پرسید آقا می توانی شهادت بدهی که شناسنامه این آقا گم شده است؟ مرد در پاسخ به قاضی گفت بله قربان !
به گزارش بولتن نیوز، قاضی گفت خوب حالا شهادت بده که ماجرا چی شد! شاهد گفت من دیدم که شناسنامه ایشان از جیب شان افتاد و گم شد ! همین!!!!
حال ما هم می توانیم شهادت بدهیم که کارخانه تولید مواد اولیه استامینوفن در داخل کارخانه کلرپارس زمانی که آقای احد بدیعی مدیر عامل کلرپارس بود ، روی زمین افتاد و یک دفعه گم شد !!!
لیست اسامی کارکنان پروژه تولید مواد اولیه استامینوفن که فسخ قرارداد و اخراج شدند
گفتند آلودگی زا بود و دیگر هیچ! حال در دوران جدید، قرار است خود کارخانه یعنی شرکت کلرپارس گم شود!
شایعه انتقال کارخانه کلرپارس در تبریز مطرح گردیده است ، بهانه آن مشکلات پدآفندی کارخانه اعلام شده است ، آنچه که من معنی آن را درک نمی کنم ، راستی مشکل پدافندی یعنی چه!!! چگونه با انتقال کارخانه مشکلات پدافندی آن حل خواهد شد ! اما جالب تر آنکه در انتخاب یکی از مدیران پیشین شرکت از شهر اورمیه ، از دوسال پیش همه از ماجرای برنامه ریزی جهت انتقال کارخانه به اورمیه یا جای دیگر خبردار شده بودند و این انتقال را یک برنامه ریزی زشت از تیم های بیمار و پیچیده و مرموز هولدینگ دارویی تامین می دانستند.
چند ماه از بریدن روبان توسط دکتر آذرنوش مدیرعامل وقت شرکت هولدینگ دارویی در سال 1390 برای افتتاح پروژه های تولید مواد اولیه استامینوفن نگذشته بود که موج اخراج مودبانه کارکنان و کارگران شرکت کلر پارس تبریز در این پروژه های جوان "پی ان سی بی" و ام سی بی " و" پی ان پی " و" پی ای پی" با جوانمرگی طرح و پروژه، آغاز گردید .
حداقل 325 میلیارد ریال با دلار ارزان تر از 1000 تومان در این طرح هزینه شد که با نرخ امروز بیشتر از "بیست و دو هزار میلیارد ریال" یعنی ( 22000000000000 ) تا چهل هزار میلیارد ریال ( با توجه به دراختیار نداشتن نرخ دلار تحویل شده دولتی به کلرپارس) می گردد و سپس با عدم تمدید قرار داد کارکنان و کارگران، باز کردن خطوط و به تعطیل کشانیدن ،آن کارخانه در درون کلر پارس ناپدید شد !! این پروژه که توسط شرکت توفیق دارو و با مدیریت آقای عربانیان تعریف شده بود و در نهایت با درایت! مدیران هولدینگ دارویی تامین در شرکت کلر پارس وابسته به شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی با مدیریت آقای مهندس احد بدیعی اجرا شد، علیرغم تبلیغات و جار و جنجال های بسیار نتوانست مدت چندانی دوام بیاورد .
رسانه داروپخش - 15 مرداد 1390 ....افتتاح کارخانه ای که ناپدید شد
قرار بود که در واحد اول منوكلر بنزن تولید گردیده و سپس در واحد دوم به محصولات ديگري به نام پارانيتروكلر بنزن و ارتونيترو كلر بنزن تبديل شودو سپس پارا نيتروکلربنزن در واحد سوم به پارا نيتروفنل تبديل گردد. وظیفه واحد چهارم تولید پاراآمينوفنل ماده اوليه استامينوفن بود. در واحد پنجم برنامه¬ریزی شده بود که پارا آمينوفنول با اسيد استيك به پاراستامول كه همان استامينوفن است تبدیل گردد.
طرح پروژه با عنوان تولید مواد اولیه واسطه داروئی درآذر ماه سال 87 برای تولید مواد واسطه منو کلرو بنزن از محصولات پائین دستی گاز کلر ؛ پارا نیتر کلرو بنزن ، پارا نیترفنل و پارا آمینو فنل در کلر پارس تبریز احداث و اجرا شده بود.
هزینه اولیه این طرح یک صد میلیارد ریال و با پیشرفت فیزیکی 32 درصد در شرکت برهان مشهد بود که در راستای سیاست های مرموز و بی پاسخ هولدینگ داروئی شستا به کلر پارس منتقل گردیده بود.
در روز افتتاح این پروژه عنوان شد که تمام مونو کلرو بنزن تولیدی برای تولیدONCB و PNCB مصرف خواهد شد و این مشتقات پس از جدا سازی قابل فروش به شرکت های پتروشیمی و سایر واحدهای داخلی بوده و جهت صادرات نیز از پتانسیل بالائی برخوردار است !!!
همچنین ادعای مصرف مواد تولیدی در داخل کشور و صادرات به هند و آلمان و سایرکشورهای اروپائی نیز گردید . اما با گذشت چند ماه خطوط تولید بسته شده و پرونده کارخانه گرانقیمت به آرام بسته و در زیر کاغذهای بایگانی ناپدید شد .
و سرمایه چندین هزار میلیاردی جوانمرگ و زیر خاک رفت.
در سال 90 تمام پیش بینی های غیر علمی و غیر حرفه ای با افتتاح طرح و صرف هزینه از جیب بیمه گذاران؛ بعد از مدت کوتاهی نقش برآب می گردد . کل تاسیسات و ماشین آلات طرح استامینوفن با گذشت دو ماه باز شده و 200 نفر شاغل در این سازمان لغو قرارداد و اخراج می گردند.
برای استخدام 200 نفر در این طرح ، مدیرعامل کارخانه آقای احد بدیعی به عنوان کارافرین نمونه معرفی شد اما در زمان تحویل لوح افتخار خود کسی از کارکنانباقی نمانده بود!
بنر در مقابل کلرپارس
کلر پارس همزمان عناوین کاذب "برنده جایزه ملی بهره وری" ؛ "واحد نمونه صنعتی" و" کارافرینی" و.... در میان فقدان شرکت کننده در این بازی ها نصیب خود می کند و حتی پروژه های دانشگاه های آزاد شهرستان های کوچکی مانند ممقان با عناوین دهان پرکن مانند سبك رهبري مديران و خلاقيت كاركنان با مطالعه موردي در شركت كلر پارس تبريز اجرا می شود . اما انچه که در نهایت دیده شد فقدان مدیریت علمی وتوانمندانه با حداقل دانش در بهینه سازی وتحقیق در عملیات بود که فقط اتلاف ثروت و دسترنج مردمان بیمه گذار را در پی داشت که منجر به صرف بیهوده بیش از 32 میلیارد تومان ثروت مردم معادل امروزی "دوهزار و دویست هزار میلیارد تومان" توام با مسافرت های خارجی آقایان بسیار و... شد.
در شبکه های اجتماعی در روزهای گذشته خبری با عنوان شرکت کلر پارس، ماندن یا رفتن؟ آمده که مدیرکل پدافند غیر عامل استانداری آذربایجان شرقی هفته پیش در نشست خبری خود از انتقال کارخانه کلر پارس تبریز به حاشیه دریاچه ارومیه به خاطر مشکلات پدافندی خبر داده است.
اما آنچه می توان از این ماجرا ارزیابی و در نگاه اول بهره برد چنین است ، کارخانه کلرپارس در طول سالیان کار خود در محیط کاملا خورنده هرگز امکان جابجایی و رفتن به کنار دریاچه اورمیه سپس آلوده کردن دریاچه را ندارد.
ماشین آلات در باز و بست مجدد خود آسیب دیده و هزینه های بسیار بزرگی را به منابع مالی و سهام داران اصلی یعنی کارگران وارد خواهند ساخت. اگر شستا و هولدینگ دارو یعنی شرکت سرمایه گذاری دارویی تامین علاقمند به صنعت کلر هستند می توانند کارخانه ای با تکنولوژی جدید و با ماشین آلات نو را برای طرح خود ایجاد و خریداری نمایند! نه آنکه بدون بررسی فنی و با هزینه های گزاف باز و بست مجدد و نصب در محلی دیگر ،کارخانه را نابود سازند
هرچند همگان می دانند کسی برای خطاهایش در اینکار و نابودی کلرپارس بازخواست نخواهد شد. البته در این میان زمین داران بزرگ و عاشقان ایجاد ویلا در منطقه با تعطیلی کلرپارس قیمت بالای زمین را تجربه خواهند کرد و این جابجایی موجب جابجایی میلیاردها پول خواهد شد !
بازی های جریان انحرافی در کلرپارس
مسئولیت این خطا با کیست ! چه کسانی جبران ثروت از کف رفته را خواهند نمود آیا مدیران شستا یا مدیران پائین تر پاسخ گوئی لازم را دادند؟ هیئت های مدیره و مدیر عامل سال ها در هر جسله پایانی انچه را که از یاد نمی برند پاداش هیئت مدیره است اما ایا جریمه هیئت مدیره تاکنون تصویب شده است؟ مدیران سازمان ها و صاحبان صندلی های بزرگ ونرم همچون کبوتران سر گنبد با اشاره دست جای خود را عوض می کنند و دوباره در جای دیگر در همان حوالی می نشینند و کمتر مورد ارزیابی های واقعی قرار می گیرند. پس باز هیچ ترسی از انجام هر خطایی نخواهند داشت .
وقتی به سرگئی آیزنشتاین کارگردان برجسته ی سینمای شوروی گفتند می خواهیم صحنه ای از فیلم رزمناو پوتمکین را جابجا کنیم و فیلم ترا برش دهیم
جوابش چنین بود فیلم مرا از عرض بر ش دهید نه از طول !
حال شما نیز زیاد زحمت نکشید ، کلرپارس را در همان محل فعلی خود برش دهید ، ما به همین شرایط صریح هم راضی هستیم !
در آخرین سطر نیز توصیه ای به مقامات بلندپایه دارم که بجای انتصابات نالایق ترین ها مانند مدیر عامل فیس بوکی دارو سازی شهید ق. و دیگر مرد نابلدان مانند مواد اولیه فروشانی که ادعای آتش زدن آن را داشتند و یکسال بعد مواد اولیه سوخته شده در تریلی ها کشف شدند و یا آنانکه ثروت ملی را مانند آذرسنتز به باد فنا دادند ... مدیر شرکت های ثروتمند را از مردان دانشمند ، والامقام و مهندس هایی که در همین سازمان ها ترور نرم شدند انتخاب کنید و گرنه چشم طمع دوختن به جیب مردمان و افزودن قیمت بنزین هم چاره ساز نخواهد بود ، چنانکه می دانید شانه ساز ها چاره سازهای هولدینگ ها نشد و ثروت ها برباد رفتند....
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com