حکایت پسر مرد قانونگذار و پسر پاسبان

گروه اجتماعی: ظفر حسن زاده تبریزی-طرح تفصیلی، طرحی است که کاربری زمین‌های شهری، مساحت‌ها، سرانه‌ها و تراکم‌های جمعیتی در آن مشخص می‌شود.

به گزارش بولتن نیوز،این طرح در مدیریت کلان شهری برای تخصیص و هدایت ساخت‌وساز و صدور مجوزهای مورد نیاز کاربرد دارد. طرح تفصیلی جزیی از طرح جامع شهری است

چه کسانی طرح تفصیلی را تعریف  و مشخص می کنند؟ طبق قانون تاسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، تصویب طرح جامع از وظایف و اختیارات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران است، البته این طرح پس از ارایه پیشنهاد شهردار به شورای اسلامی شهر و تصویب آن در شورای شهر و بررسی در کارگروه های تخصصی مربوط به شورای عالی شهرسازی ارایه شده و پس از تصویب به شهرداری ابلاغ می‌شود. پس از تصویب، طرح تفصیلی برای شهرداری همانند قانون اساسی برای یک کشور است که عدول از آن تخلف محسوب می‌شود. 

***

انتخاب محل سکونت و محله برای زندگی هرگز یک تصمیم و کالای لوکس نیست ، افراد با لحاظ خواسته ها و امکانات خود محل سکونت خود را انتخاب می کنند ،انتخاب زندگی در مرکز شهر ، در منطقه پرجنب  و یا  محله آرام در پای کوه و یا کنار دریا جزو حقوق طبیعی افراد است . انسان ها خود را با شهر وفق می دهند ؛ به آن عادت می کنند ،کوی و برزن آن را دوست می دارند و عاشق آن می شوند شهر نیازهای روحی و عاطفی ساکنین خود را بر اساس حقوق انسانی تامین می کند و بالندگی  و انسان محوری خود را به نمایش می گذارد. عینالی سرخ رنگ  است  و داخلش آسفالت ندارد، فلکه بزرگ ولی عصر صندلی هایی در میدان گرد خود دارد و ......

طرح تفصیلی باید و نبایدهای یک شهر را ترسیم کرده است، همسایه ات یک ساختمان و یک خانواده هستند ، یا یک مدرسه و شاید هم مغازه دلالی و یا کباب پزی ؛ یا یک پارک آبی و بقول قدیمی ها گرمابه ی مدرن !!

اما تو ناگهان افتتاح یک مغازه ویژه ی جوانان را متوجه می شوی  یا مدرسه ای در مجاورت خانه ی تو شکل می گیرد و پول و وجهی جابجا می شود و طرح تفصیلی یک شهر با رای کمیسیونی به اسم ماده چند ، نابود می شود تا یک نفر ثروتمندتر بشود و در کنارش  مختصری به دیگران از این ثروت نشت یابد و عامه ناراحت و تحت فشار قرار گیرند و شهر برای شهروند عربت گردد و اینجاست که حکایت پسر مرد قانونگذار و پسر پاسبان یادت می افتد!

اکنون در تمامی سطح شهر  مشاهده ی قرارگیری بلوک های سیمانی و باصطلاح نیوجرسی امری عادی شده است ، شهرداری ها با چشم پوشی از انجام تخلف ساختمانی و تبدیل خانه به مغازه و بنای تجاری و حتی قطع درختان مقابل ساختمان ها با قرار دادن نیوجرسی در شرایطی که  مانع فعالیت  و تخلف نگردد ، نمایشی را براه می اندازند ، پول هایی جابجا می شود و بافت شهر توسط شهروند متخلف و شهرداری پرخرج ! مورد تعرض قرار می گیرد ! البته این تنها بافت شهر نیست بلکه در کنار آن ارتقا فرهنگ رشد تخلف و خرید خطا با پول است که معمول می گردد.

افراد در مراجعه به شهرداری با موضوع سد منطقی طرح تفصیلی و بافت منطقه مواجه می شوند ، اما اشخاصی هستند که درگوشی پیغام تخلف کن و جریمه با نرخ دولتی سوبسید دار بپرداز و حق شهر و شهروند و همسایه را پامال کن را در گوش مراجعه کننده می گویند و بازی آغاز می شود.

تخلف  از داخل شروع می شود، در ادامه به بیرون انتقال می یابد ، شهرداری نیوجرسی سنگین وزن خود را مطابق سلیقه ی  متخلف قرار می دهد ، مثل بنگاه اتومبیل در خیابان عباسی که نیوجرسی ها مانع جابجایی خودرو نمی شوند و یا اغلب در داخل بنا فعالیت ساختمانی یا داخل مغازه فعالیت اقتصادی آغاز می شود ؛مثل مغازه ای که نیوجرسی آن در رشدیه نمی خواهد مانع فعالیت ساختمانی شود، شهرداری متوجه ماجرا است ، قرار است پول سفید و سیاه جابجا شود پس لبخند صورتی تحویل می شود و جیغ بنفش شهروند و شهر دیگر شنیده نمی شود.

***

به طور کلی، منظور غایی تهیه طرح تفصیلی، عملی کردن اصول و اهداف طرح جامع شهر برای بهتر کردن و ارتقای کیفیت محیط، رفع کمبودها، ساماندهی محلات و افزایش توان نظارتی ساز و کار است .  

***

می گویند همه چیز بهم خورده است ، این هم در کنار آن ، استخدام کارمند برای شهرداری ها بی رویه است ، در یک دفتر آقای دکتر ها و خانم دکترها جولان می دهند ، با مدرک فوق لیسانس معماری در دبیرخانه نشسته است و حتی مردی ناتوان که  قدرت و توانایی نصف کردن منطقی یک قطعه زمین را ندارد ، شهردار منطقه نامیده شده است، آسفالت ها تعویض می شوند و جدول ها ی سالم در کنار آن و ......................... پس طرح تفصیلی و حقوق شهروند  در این میانه بگذار برود ،  آقای مدیرعامل توهوای دادش منو داشته باش و من هوای داداش ترا خواهم داشت!

برای ایجاد شهر انسان محور کمیسیون ماده صد و ماده چند لازم نیست ، آنچه که لازم است همین قانون اساسی شهر یا طرح جامع و طرح تفصیلی شهر است ،  

تو حق فروختن شهر و ارزش های زندگی انسان ها را نداری ، مگر باور نمی کنی که فقط یک کارمند هستی !

برای هر تغییر کاریری ، هر تغییر در شهر نیاز به نظر شهروند است ، احداث صدها مغازه ی بیکار ولی دارای ارزش مالی بسیار هرگز نمی تواند یک امر تصادفی و ناشی از یک ضرورت بحث گردد. این تفاوت ریالی تغییر کاربری ها به کجا می رود.

تغییر کاربری خانه ها  حتی  با رضایت ده ها همسایه مجاور نیز ممکن نیست ، قانون شهر را با اخذ هزینه از شهروند تالیف کرده اند ، حال قرار نیست ، نانوا و دلال و بقال و کباب پز آن را تالیف مجدد نمایند و شما با اخذ وجه مهر تایید بر آن بزنید ، آنچنان که پاسبان  بر قانون سناتور زد