کد خبر: ۸۵۳۸۸۶
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
یادداشتی از دکتر محمدرضا عبداله پور عضو هیات علمی دانشگاه ازاد،

تعمیق پارادیم سازی علم در دانشگاه و سنتز نگاههای رقیب

اولین گام برای بقاء علم، آزادی علمی است و آزادی علمی نیز جز در پرتو نقد ، خوانش ، پارادیم های رقیب و تفکر سنتزی امکانپذیر نیست ...

گروه اجتماعی، اولین گام برای بقاء علم، آزادی علمی است و آزادی علمی نیز جز در پرتو نقد ، خوانش ، پارادیم های رقیب و تفکر سنتزی امکانپذیر نیست ، تفکری که به نظر میرسد با راهبری دکتر سیمائی صراف و گفتمان دولت وفاق ، محقق گردد.

 

به گزارش بولتن نیوز، دکتر محمدرضا عبداله پور عضو هیات علمی دانشگاه ازاد اسلامی با بیان مطلب فوق بمناسبت انتخاب دکتر سیمائی صراف به عنوان وزیر علوم نوشت:

انتخاب دکتر سیمائی صراف به عنوان فردی عالم و فاضل در فلسفه حقوق و علوم انسانی در مقام زعیم و وزیر علوم ، تحقیقات و فناوری ، جامعه علمی/ دانشگاهی  را با بارقه ای از امید در سطوح اندیشه ای و گفتمانی ، مواجه نموده است . ایشان با بیان اینکه علم، جز با احترام به عالِم توسعه پیدا نمی‌کند، بر این اعتقاد است ، باید آزادی علمی به رسمیت شناخته شود؛ چرا که گام اول برای توسعه علم، آزادی علمی است.

البته این گزاره و نقد ، صحیح و صد البته سالهاست که دوستان دانشگاهیاین موضوع را گوشزد نموده‌اند، بنابراین باید به آسیب شناسی و تدقیق اینابر چالش مجامع علمی، همت گمارد. بدواً و همراستا با گزاره وزیر محترم ، مشکلاتی را که امروز در جامعه علمی رخ می دهد را می توان در دو بعد درونی ( فقدان نقد) و برونی( درهم تنیدگی با سیاست) ، تقسیم بندی نمود و این در حالی است که پیرو این مشکلات ، تهدید " خطرات زیر زمینی شدن نقد " و مالاً بزرگترین آفت و مانع برای خیزش فکری / اندیشه ای ، حادث می گردد. علی ایحال مواردی را ایشان مطرح نموده اند که البته قابل تامل و تعمق است ، سالهاست که جامعه علمی کشور با آن درگیر بوده است . فارغ از نگاه سیاسی و جناحی و این موضوع که آزادی علمی چگونه تولید و بازتولد میگردد و کسی نمی تواند داعیه دار انحصار علم و دانش ، باشد ، مواردی در این خصوص ، الزامی است که تعمیق آن در محافل علمی ، باعث بالندگی جامعه علمی ، علی الخصوص علوم اجتماعی می گردد ، بنابراین آزادی علمیارتباطی عمیق و وثیق با پلورالیسم علمی دارد . از سوئی باید عنوان نمود ،  پلورالیسم یک نحله وارداتی از غرب نیست که به آن به عنوان یک کد ناامنی و فوبیا ، تاخت .عامل نضج قرون طلایی تمدن اسلامی ، تعدد نگاههای رقیبو پارادیمهای معرفت شناختی ، متفاوت بود . مگر نه اینکه اشاعره و معتزله ، دستگاههای فلسفی و ایمانی آغازین را شروع و مفصل بندی گفتمان راستین شیعی ، متاثر از معتزله سنی بود . اتفاقا در همان زمان ، تمدن اسلامی نیز مملو از پارادیم های رقیبی برای فقه مانند ، فلسفه و عرفان بوده  که از قضاباعث بالندگی فقهی نیز گردید . در دوران مدرن و پست مدرن نیز متاثر از نگاه هژمونیک فقه بر سایر وجوه علمی و ایزوله شدن فلسفه و تعارض فقهی بین نحله های فقهی ، علم در ایران دچار شکافی ژرف شد که متاسفانه متفکران ایران زمین را وامدار فلاسفه غربی نمود .با این وجود هر گونه بحثی از فلسفه علم ، لاجرم بر مدار فیلسوفان علم مانند پوپر ، کوهن ، لاکاتوش ،فیرابند و.... ، می گردد که البته کد ناامنی برای ارجاع دهندگان است .  البته و شوربختانه در سالهای اخیر هیچ گونه الگوی جدیدی در آموزش عالی به خصوص در علوم انسانی دیده نشده است . البته با تاسی از نظریه کوهن و ساختار انقلاب علمی و شیفت پارادیمی می توانیم این نظریه را به آموزش عالی تعمیم دهیم و در این راستا باید عنوان نمود که اولاً باید جامعه علمی شکل گرفته باشد ثانیاً ، پارادیم های علمی رقیبی وجود داشته باشد که برنامههای یکدیگر را به چالش کشند ثالثاً ، پارادیم هاآن قدر تاثیر گذار باشند که بتوانند راهنمای گزینش مسائل بوده و راه حل هائی پیشنهاد کنند و رابعاً ، به اندازه ای فضای آکادمیک و نقد وجود داشته باشد که اساتید بتوانند داعیه های خود را با صراحت بیان کنند و جامعه علمی  ، مجمعی آزاد برای بحثدرباره چگونگی این داعیه ها فراهم آورد . با قرار نگرفتن موارد  فوق الذکر درعلوم انسانی کشور ، نه تنها بسیاری از نگاههای رقیب به حاشیه رفته ، بلکهعلم به ابزار ایدئولوژیک ساختار مبدل گشته که نقش آن صرفا بازتولید روابطو معانی ایستا و کلاسیک  و لذا علم و هرگونه پارادیم علمی  نیز با بحراناعتبار مواجه شده است . بنابراین نقش اپوزیسیون علمی و دانشگاهی ،ضرورتی انکارناپذیر در ارتقا الگو و پارادیم های علمی جدید است . از سویی،گرچه سازه های علم و هر علمی بالخص لیبرالیسم و تمامی علوم سکولار نیزبر خلاف آموزگاران آنها ، ایدئولوژیک و مسبب بسیاری از سیه روزی های بشر مدرن ، ولی هرگاه علوم انسانی حداقل در روبنای خود  از کد گذاریهای سیاسی و ایدئولوژیک ، فارغ شد ، انگاه همان علوم انسانی نیز به ریلخود بازخواهد گشت . در پایان باید عنوان کرد اولین گام برای بقاء علم، آزادی علمی است و آزادی علمی نیز جز در پرتو نقد ، خوانش ، پارادیم های رقیب و تفکر سنتزی امکانپذیر نیست ، تفکری که به نظر میرسد با راهبری دکتر سیمائی صراف و گفتمان دولت وفاق ، محقق گردد.

دکتر محمدرضا عبداله پور

عضو هیات علمی دانشگاه ازاد اسلامی

برچسب ها: دانشگاه ، علمی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
رضا امیری
|
Germany
|
۱۳:۰۶ - ۱۴۰۳/۰۶/۲۳
0
0
دقیقا همین است جامعه علمی برای رشد باید پلورالیسم را بپذیردمعتقدم داشته علمی ما در حوزه انسانی عقلی و دینی که بر گرفته از قرآن و حدیث و بالاخص نهج البلاغه است . آنقدر غنا و قابلیت دارد که بتواند پاسخگوی نیازهای بشر امروز باشد . بی شک بدون تعارض و بدون وجود فضای باز برای بیان نظرات و مواجه ی آنها رشدی صورت نخواهد گرفت . تلفیق علم و سیاست چالش‌هایی اساسی برای بهره گیری آزاد از نظرات غیر همسو را فراهم ساخته است که امیدوارم با نگاهی جدید از این فرآیند تخریبی خارج شویم .و علم و دانشگاه به جایگاه واقعی خود باز گردد .
سعید شاهدوست
|
Germany
|
۱۴:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۲۳
0
0
آزادی علمی در صورتی رخ میدهد که سازمان ها و مدیران آن درکی از تعالی سازمانی داشته باشند از آنجایی که این نفرات نقدپذیر نیستند و فراتر از دایره مدیریتی خود ، حتی در دایره مدیریتی خود دانشی ندارند .. دوستدار دانایی و نقد پذیر نیستند. با توجه به نگرش و رویکرد دانشمحور و فرهنگ متعالی دکتر عبدالله پور امید است جناب آقای دکتر سیمایی آغازگر تفکر سنتزی و ... باشند
سعید شاهدوست
دکترای مهندسی صنایع
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۶ - ۱۴۰۳/۰۶/۲۵
0
0
علوم مادی درایران خصوصا در زمان قبل ازانقلاب اغلب درحصار تئوری ودرلای کتب و مغز صاحبان علم محبوس بود وجرات وجسارت وارد شدن درمیدان‌ عمل را گرفته بودند که در نتیجه تاثیری درزندگی مادی مردم نداشت وکشور با داشتن دانشمندان علوم وفن آوری ها در کوچکترین موارد فن آورانه وابسته به خارج و مهندسین و تکنسین های بیگانه بود.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین