گروه اجتماعی: تا حالا شده حس کنی توی یه چرخه تکراری افتادی و نمیتونی ازش بیرون بیای؟ حتی وقتی موقعیتهای جدیدی برای تغییر جلوت ظاهر میشه، ممکنه هنوز تمایلی به امتحانشون نداشته باشی و همون راههای قدیمی و امن رو ترجیح بدی. این همون چیزیه که بهش «منطقه امن» میگن؛ جایی که اضطراب و استرس زیادی حس نمیکنی و همه چیز برات آشناست؛ اما موندن توی این محدوده باعث میشه از رشد و پیشرفت باز بمونی و از ریسکهای جدید فرار کنی.اما چرا از منطقه امنمون بیرون نمیایم؟
به گزارش بولتن نیوز، فرشته محمدی در این پست بهطور کامل به این موضوع پرداخته که پیشنهاد میکنیم حتما مطالعه کنید:
خیلی وقتها ممکنه براتون پیش اومده باشه که حس کنید در یک روتین تکراری گیر کردید و توان خروج از اون رو ندارید. در همچین مواقعی حتی اگه شرایط برای تغییرات مهیا هم بشه، شما تمایلی به تغییر ندارید و ترجیح میدید که زندگیتون رو طبق روال سابق پیش ببرید.
توی روانشناسی به این وضعیت موندن در منطقهی امن (comfort zone) گفته میشه؛ یعنی موندن در حالتی که شما هیچ اضطراب و استرسی رو احساس نمیکنید و الگوهای رفتاری محدودی دارید، در نتیجه تغییر و پیشرفتی هم در زندگی نخواهید داشت و از پذیرفتن ریسک دوری میکنید.
چه دلایلی باعث میشه که ما ترجیح میدیم توی منطقهی امن مون بمونیم؟
• فردی رو تصور کنید که رویای نویسنده شدن داره اما از نوشتن و انتشار کتابش میترسه، چون ممکنه با نقد و نظرات منفی روبهرو بشه پس ترجیح میده که نوشتن رو شروع نکنه.
• تصور کنید فردی سال هاست از یک برند خاص خرید میکنه و تمایلی به امتحان کردن برندهای جدید نداره، چون تنها به یک برند عادت کرده.
• یا فردی رو متصور بشید که میخواد شغلش رو رها کنه و به دنبال علایقش بره اما نگران نظر خانواده و دوستانشه.
• دانش آموزی رو تصور کنید که میخواد نمرات خودش رو بهتر کنه ولی به دلیل تنبلی و بی حوصلگی، مطالعه رو شروع نمیکنه.
• فردی که میخواد به کشوری جدید مهاجرت کنه اما از مواجه شدن با فرهنگ، زبان و آداب و رسوم متفاوت اون کشور میترسه.
در همهی این مثالها افراد بخاطر دلایلی مثل ترس از شکست، عادات، کمبود انگیزه و ترس از ناشناختهها توی نقطهی امنشون میمونن و هیچ وقت تن به تغییرات جدید نمیدن. البته این مثالها تنها نمونههایی از دلایلی هستند که افراد رو در منطقهی امن نگه میدارند و هر فرد ممکنه دلایل منحصر به فرد خودش رو برای موندن در این وضعیت داشته باشه.
با توجه به مثالهایی که گفته شد اهمیت زیاد خارج شدن از نقطهی امن زندگیمون کاملا مشخصه، اما بیاین با دلیل بررسی کنیم که چرا باید از این وضعیت خارج بشیم:
رشد شخصی: همانطور که توی مثال نویسندهای که از انتشار کتابش می ترسه دیدیم، خارج شدن از منطقهی امن به ما کمک میکنه تا از پتانسیلهای خودمون آگاه بشیم و به رشد شخصی برسیم. زمانی که از انجام ندادن کاری که از اون میترسیم دست میکشیم، در واقع به خودمون این فرصت رو میدیم تا تواناییهای جدیدی در خودمون کشف کنیم و به فرد بهتری تبدیل بشیم.
کسب تجربه های جدید: تجربه کردن چیزهای جدید و خارج شدن از روال تکراری زندگی، باعث میشه که به فردی پویا و خلاق تبدیل بشیم. همانطور که توی مثال فردی که میخواد به کشور جدید مهاجرت کنه دیدیم، تجربهی فرهنگها و آداب و رسوم مختلف، دیدگاه ما رو نسبت به زندگی گسترش میده.
شکستن محدویت ها: موندن در منطقهی امن باعث میشه که خودمون رو در محدودهی خاصی محصور کنیم. با خارج شدن از این محدوده میتونیم به تواناییهای خودمون پی ببریم و به موفقیتهای بزرگتری دست پیدا کنیم. مثلا دانشجویی که میخواد رشتهش رو تغییر بده، ممکنه به شغل رویایی خودش برسه.
غلبه بر ترس: ترسها یکی از بزرگترین موانع رشد ما هستن که با خارج شدن از منطقهی امن، میتونیم به اونها غلبه کنیم و اعتماد به نفسمون رو افزایش بدیم.
کشف فرصت های جدید: زمانی که توی منطقه امنمون هستیم، فرصتهای جدید رو از دست میدیم. با خارج شدن از این منطقه، میتونیم فرصتهای جدیدی رو شناسایی کنیم و ازشون استفاده کنیم.
خارج شدن از منطقه امن یه سفره نه مقصد؛ هر قدمی که ما برای خروج از این منطقه و به سمت تغییر و رشد برمیداریم ما رو به فرد قویتر و موفقتری تبدیل میکنه. هر چند ممکنه خروج از این منطقه در ابتدا سخت باشه، اما نتیجه و پاداش اون بسیار ارزشمنده.
حالا که با مفهوم منطقهی امن آشنا شدید، برام بنویسید شما تو چه منطقههای امنی گیر کردید؟ یا از چه منطقههای امنی خارج شدید و چه نتیجهای براتون داشته؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com